کابوس گرانی بنزین | عبدی: جهل، رانت و ترس کشور را فلج کرده

رویداد۲۴| عباس عبدی تحلیلگر سیاسی در یادداشت تازه خود میگوید: «به جای اقرار به ترس و واقعیتهای اقتصادی، مسئولان تلاش میکنند آن را توجیه و لباس منطقی بر آن بپوشانند.» او تحلیل میکند که نحوه مدیریت بنزین و انرژی، ترکیبی از ترس، جهل و رانت است که اقتصاد و معیشت مردم را تحت فشار قرار داده است.
وی در روزنامه اعتماد نوشت: «به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد/ که نهان شدستم اینجا مکنیدم آشکارا...» حالا حکایت ماست؛ در حالی که با تمام وجود میترسیم و جرأت تصمیمگیری نداریم، ولی به جای اقرار به این ترس و اظهار واقعیت، میکوشیم که آن را توجیه کنیم و لباس منطقی بر آن بپوشانیم.
هفته گذشته رییس مجلس درباره بنزین اظهار داشت: «امروز ما بنزین را لیتری ۵۰ و ۶۰ هزار تومان میخریم، اما با مبلغ ۳ هزار تومان میفروشیم که باید تدبیر کنیم. وضعیت مصرف در ماده ۴۶ برنامه روشن است. دولت با گذشت یک سال از زمان آغاز اجرای برنامه و ۶ ماه از ابتدای سال، هنوز به تکالیف خود در بهینهسازی عمل نکرده در حالی که اگر بهینهسازی کنیم حداقل ۵ تا ۶ میلیارد دلار به ظرفیت سرمایهگذاری کشور اضافه میشود.»
بلافاصله پس از انتشار این متن، دفتر رییس مجلس اصلاحیهای منتشر کرد که ادعا میکرد جمله مذکور با مواضع ثابت او همخوانی ندارد و تأکید داشت که بنزین نباید در اولویت تصمیمات رفع ناترازی انرژی باشد و هرگونه اصلاح باید بدون شوکدرمانی و با منافع اقتصادی شفاف برای مردم باشد.
عبدی مینویسد: «کاری هم ندارم که محتوای متن اصلاحی از دقت کافی برخوردار نیست و معلوم نیست که آخرش چه میخواهد گفته شود. ولی سرعت پاسخگویی رییس مجلس و اعتراض یک روزنامه اصولگرا حکایت از حساسیت زیاد آنان دارد.» آن روزنامه اصولگرا نوشته بود: «اظهارات اخیر رییس مجلس درباره قیمت بنزین و لزوم «تدبیر»، زنگ خطر طرح موضوع حساس گرانی بنزین را به صدا درآورده است. چنین رویکردی بدون توجه به تبعات اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی، با منطق حکمرانی عاقلانه همخوانی ندارد.»
۶ سال است که قیمت بنزین ثابت مانده و در این مدت شاخص قیمتها حدود ۸ برابر افزایش یافته است. مطابق سخنان قالیباف، برای حفظ قیمت موجود سالانه ۵ تا ۶ میلیارد دلار صرف واردات بنزین میشود تا آن را رایگان به مردم بدهند، در حالی که رییس جمهور نیز از بیپولی خبر داده است: «سر یک میلیارد دلار داریم چانه میزنیم.»
عبدی تحلیل میکند: «سیاستگذاری عاقلانه این نیست که بنزین را لیتری ۵۰ و ۶۰ هزار تومان بخری و سه هزار تومان بفروشی، آن هم کالایی که در اغلب کشورهای جهان با مالیات اضافه بر قیمت بازار آزاد فروخته میشود و برای دولتها سود هم دارد. اکنون در کشوری هستیم که حتی یک دلار هم برایش مهم است و در عین حال چنین آتشی را به خرمن درآمدهای اندک ارزی خود میزند. قطعا چنین کاری کاملا غیرعقلانی است؟ پس چرا انجام میشود؟ ترس از مردم و از اعتبار نداشتن خود. جالب است که اگر مسوولان این حاتمبخشی را از جیب خود میکردند، جای نگرانی نبود؛ آنان این اتلاف منابع را از جیب مردم میکنند و در عین حال از آنان میترسند.»
عبدی ادامه میدهد: «اگر همین امروز تصمیم بگیرید کل سوخت و انرژی را به مردم بدهید و قیمت آن آزاد باشد و مابهالتفاوت آن نصیب مردم شود، همه سود میکنند و مهمتر از مردم و دولت، اقتصاد بهرهمند میشود. ترکیب ترس، ناآگاهی، رانتجویی موجب این وضعیت شده است. انکار ترس نیز چارهساز نیست.»



الکی ژست روشنفکر و تئوریسین به خودت نگیر، بدون شک، وضعیت امروز کشور نتیجه توحش تو در چند دهه قبل هست که مثه میمون از فنس های سفارت آمریکا بالا رفتی و دیپلمات های آمریکایی رو چشماشونو بستی و گروگان گرفتی
آدم هرچی هیچ چی نمیگه این جماعت پر روتر میشن بخدا
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم بسیار دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و کشور را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، فشار اقتصادی و آسیب آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است ( مثلا سالهای 76 تا 84 با اینکه، قیمت بنزین به قیمت جهانی یعنی حدود 1 دلار نزدیکتر بود، اما تورم، کمتر و اوضاع اقتصادی بهتر بود ).
ریشه اصلی این مشکلات، تعیین دستوری قیمتها ( در اقتصادهای کشورهایی مانند ایران، کوبا ونزوئلا و ...) است و نتایج زیر را دارد:
۱- قیمت دستوری باعث کاهش تولید و درآمد و باعث مشکلات اقتصادی شرکتها و همچنین کسری بودجه دولت ، تورم و بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار نخبگان و متخصصان و سرمایه و قاچاق گسترده (بخاطر اختلاف قیمت با خارج) میشود. مثلا یک نانوایی یا هر بنگاه اقتصادی یا شرکتی که قیمت محصولش توسط دولت، بصورت دستوری تعیین میشود، نمیتواند به نیروی کار ، حقوق بالا بدهد.
2- قیمت دستوری، باعث مصرف بسیار زیاد و اسرافگرایانه سوخت و منابع (بنزین، گاز، برق، آب و...) ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا در کشور و در نتیجه، خشکسالی و خشکی ذخایر آب و در نتیجه تهدید حیات در کل کشور میشود (افزایش بارندگی، پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت در سالهای 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است)
اگر مردم میدونستن، تعیین دستوری قیمت انرژی توسط دولت و مجلس ( مخصوصا بنزین) ، این آسیبهای وحشتناک برای مردم و کشور داره، دولت رو مجبور میکردن قیمتا رو به خود مردم بسپاره( عرضه و تقاضا در بازار)
پیشنهاد راه حل:
مهمترین عامل برای حل این مسائل، ایجاد انگیزه اقتصادی با آزادسازی قیمتهاست.
پیش نیاز همه اصلاحات اقتصادی و حل ناترازیها ، جلب اعتماد مردم است از راههای زیر:
۱- حذف بودجه عمومی نهادهای پر هزینه و غیر مولد مانند صدا و سیما و نهادهای مذهبی و...
۲- بستن مسیرهای قاچاق و رانت و فساد ( بویژه برای نهادهای قدرت )
۳- حذف هزینه های غیر ضروری خارج از کشور و بهبود روابط خارجی
۴- دریافت مالیات از همه نهادهای اقتصادی از جمله نهادهای حاکمیتی
۵- ارائه سهمیه سوخت و انرژی به همه مردم دارای کد ملی ( نه به بیگانگان و اتباع خارجی)
سپس انجام اصلاحات اقتصادی.
قیمت دستوری کالا و خدمات و سوخت، نابود کننده اقتصاد کشور و کسب و کار مردم، و علت اصلی ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا و خشکسالی، و همچنین مشکلات اقتصادی مردم، مانند بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار متخصصان و سرمایه ها ازکشور و هجوم افغانها به کشور و به هدر رفت منابع است. با قیمت دستوری کالا و ارز (یعنی دخالت دولت در قیمت گزاری)، هر سرمایه گزاری (چه دولتی و چه خصوصی) در زمینه تولید و حمل و نقل و انرژی و... ، بی فایده و همراه با ضررر و زیان و اتلاف سرمایه مردم و کشور خواهد بود. در نهایت بدلیل عدم سرمایه گزاری، باعث کاهش تولید و ناترازی و قحطی میشود (مثل وضعیت کنونی کشور).
بهترین راه حل برای آن، پرداخت سهمیه سوخت و انرژی به مردم و سپس آزادسازی قیمت بر اساس عرضه و تقاضا است. اینکار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند. همچنین، تنها مردم ایران میتواننده از این منابع و یارانه ها بهره مند شوند
با پرداخت سهمیه و یارانه( سوخت، انرژی، آب و ..) به کارت بانکی افراد ، میتوان قیمت حاملهای انرژی را به تدریج آزادسازی سازی کرد و همه افراد با سهمیه صرفه جویی شده خود، میتوانند هزینه ها و قبوض انرژی و سوخت و مواد غذایی را پرداخت کرد. که انگیزه بالایی برای صرفه جویی همه حاملهای انرژی و بنزین و منابع را به همراه دارد.
البته لازمه این اصلاحات اقتصادی، اعتماد بین مردم و دولت هست.
تا زمانیکه قیمت سوخت و انرژی دستوری است، هیچگاه مصرف بهینه و استفاده فراگیر از انرژی پاک ( خورشیدی، بادی و ..) و سرمایه گزاری در وسایل نقلیه عمومی و تولید خودروهای بهتر اتفاق نخواهد افتاد ، نه توسط دولت و نه مردم ، و این موضوع تنها با واقعی سازی قیمت انرژی ( قیمت بین المللی و شناور وابسته به عرضه و تقاضا ) و پلکانی بودن آن ، قابل انجام است و هر کاری که اصلاح قیمت را شامل نشود ، عوامفریبی است. اگر این اصلاحات انجام نشود در آینده ای نزدیک ، قحطی و خاموشی بسیار شدیدتر خواهد شد و کشور را به سمت شرایط بسیار وخیم تر و فروپاشی می برد.
منابعی که متعلق به نسلهای آینده هم هست و از طرفی، مصرف آن باعث آلودگی و آسیب زیاد به محیط زیست و سلامت مردم و اقتصاد میشه، نباید رایگان در نظر بگیریم، اتفاقا خیلی هم قیمتش بالاست. بهتر نیست بجای سوزاندن اسرافگرایانه آنها در خودرو های تک سرنشین و دیگر مصارف غیر بهینه انرژی ، پول آنرا صرف ایجاد اشتغال و درآمد بالا و تقویت حمل و نقل عمومی برای مردم کنیم؟