تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۱۰ آبان ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۶ نظر
در رویداد۲۴ بخوانید:

ترویج خشونت از تریبون رسمی | از گشت ارشاد تا اعدام؛ حجاب چطور به میدان جنگ قدرت تبدیل شد؟

هنوز غبار تهدید فرو ننشسته و سایه جنگ کاملا از بین نرفته، اما برخی جریان‌های تندرو بار دیگر به ادبیات خشونت بازگشته‌اند. از تهدید به «پوست کندن» از سر زنان گرفته تا تجمع و درخواست محاکمه دولتمردان سابق، همه اینها نشانه‌ای است از بازگشت رادیکالیسم سیاسی.

حسن نیا

رویداد۲۴| تهدیدات خارجی و پیش‌گویی‌هایی تلخ درباره تحولات پیش‌رو هنوز تمام نشده، اما به نظر می‌رسد که برخی رادیکال‌ها با تمام شدن جنگ دوازده روزه به تنظیمات کارخانه برگشته و همان زبان و ادبیات تهاجمی قبل را در پیش گرفته‌اند. یک روز در مجلس هیاهو می‌کنند، یک روز برای محاکمه ظریف و روحانی تجمع می‌کنند و یک روز هم یادشان می‌افتد که فشار‌های اجتماعی را بیشتر کنند. تازه‌ترین نمونه همین سخنان سَردار حسن‌نیا، از فرماندهان سابق سپاه است که در یادواره شهدای روستای ریحان آباد از توابع شهرستان گلوگاه گفته «بی‌حجابی با گفت‌و‌گو درست نمی‌شود، باید پوست از سرشان بکنیم» و حتی «حکم کسی که حجاب را قبول ندارد، اعدام است». چنین جملاتی نه تهدید لفظی ساده که دعوت آشکار به خشونتِ سازمان‌یافته است و باید بی‌پرده درباره عواقب آن هشدار داد.

اینکه جامعه نگران برخی اصول و هنجار‌های خود باشد، پذیرفته است، اما هر کاری راه و رسمی دارد. مثلا می‌تواند با صراحت سیاسی مخالفت‌ها را بیان و استدلال کرد. البته به شرط اینکه به گروه مقابل هم فرصت استدلال و اظهارنظر و حتی مطالبه‌گری داده شود. اما وقتی فرمانده یا چهره‌ای با سابقه نظامی، زبانِ «تبدیل مردم به دشمن» را برمی‌گزیند، مرز بین سیاست و ترویج خشونت از میان می‌رود. این رویکرد دو نتیجهٔ قطعی دارد. از یک سو موجب «پلیسی‌سازیِ» همهٔ مناسبات اجتماعی است، یعنی کاهش فضای گفت‌و‌گو، اعتماد و زیست عمومی؛ از سوی دیگر هم موجب مشروعیت‌بخشی به خشونتی است با این دست فرمان دیر یا زود وارد فاز عملیاتی می‌شود.

عادی سازی زبان قصاوت، اما تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه تناقض گویی آشکار حاکمیت است که سبب یاس و ناامیدی بیشتر در جامعه خواهد شد. جامعه‌ای که وقتی جنگ شد به وحدت و ایستادگی فرخوانده و با تاکید بر عناصر ملی‌گرایانه ترغیب شد که مقابل تهدید خارجی صف ببندد، حالا با یک تابلو ورود ممنوع مقابل ورود‌های پاسارگاد در روز کوروش مواجه شده و یک بار دیگر به این نتیجه می‌رسد که بازی خورده است. زنانی که اگرچه بدحجاب خوانده می‌شود، اما در بزنگاه‌ها مقابل دوربین رسانه ملی قرار می‌گیرند تا نمادی از انسجام ملی باشند حالا صراحتا تهدید می‌شوند و این غیر از بذر خشم در دلشان نمی‌کارد.

سیاسی‌کاری‌هایی از جنس درخواست محاکمه ظریف و روحانی در شرایطی که دغدغه مردم نان شب است و هر روز بیش از دیروز گرفتار مشکلات اقتصادی و معیشتی می‌شوند، پیامی ندارد غیر از آنکه دنیای مسئولان با دنیای مردم فاصله قابل توجهی دارد. در این شرایط وقتی کار به تجمع در خیابان می‌رسد، گشت ارشاد برمی‌گردد و ... یعنی برخی در بدنه حاکمیت که به قول علی لاریجانی شرایط حساس کنونی را لمس نکرده‌اند، خود را بی‌نیاز از جامعه دیده و مسیر رادیکالیسم را پیش گرفته‌اند. عواقب ادامه این وضعیت روشن است، اما سوال کلیدی آن است که چه کسانی از اینکه گفتمان عمومی به «ما و آنها» تبدیل شود، نفع می‌برند؟ چه کسانی از کوچک کردن عرصهٔ مدنی و سیلی زدن به انواعِ متفاوتِ زیستِ اجتماعی سود می‌برند؟ پاسخ خیلی سخت نیست؛ کسانی که می‌خواهند بحرانِ ساختاری را با دشمن‌سازی و سرکوبِ فرهنگی پوشش دهند تا از زیر پرسش‌های اساسی دربارهٔ حکومت‌داری، اقتصاد و آزادی بیرون بیایند. در چنین وضعیتی، افزایش فشار به مردم با بازگرداندن گشت ارشاد و دعوا بر سر عملکرد ظریف و روحانی و ... نه راهِ حل بلکه فرار رو به جلوست.

لازم به تاکید است که امنیتِ پایدار از سدِ قهر و التزام‌زدایی نمی‌گذرد. امنیتِ واقعی وقتی به دست می‌آید که شهروندان حس کنند حقوقِ فردی‌شان محفوظ است، می‌توانند اعتراض کنند، و قدرت به‌جای حذفِ مخالف، پاسخ‌گو باشد. کسانی که امروز برای «پوست کندن» از سر زنان بدحجاب شعار می‌دهند و فردا دم از «انسجام ملی» می‌زنند، یا از تناقض بی‌خبرند یا عامدانه بازیِ دوگانه‌ای را دنبال می‌کنند. هر دو گزاره البته خطرناک است و ما باید انتخاب کنیم؛ آیا جامعه‌ای می‌خواهیم که در آن اختلافات به زور و خشونت ختم می‌شود یا جامعه‌ای که در آن اختلافات از راه قانون، گفت‌و‌گو و عدالت حل می‌شود؟

آنچه که مسئولان و صاحب‌منصبان از آن غافل‌اند و باید به آنها یادآور شد این است خطابه‌هایی که خشونت را توجیه یا ترویج می‌کنند عاقبت خوشی ندارد. راهِ افزایش سرمایهٔ اجتماعی، نه تهدید و نه محاکمهٔ این و آن، بلکه به‌رسمیت‌شناختنِ حقوق شهروندی، باز کردنِ عرصهٔ گفت‌و‌گو و بازپس‌گیری اعتماد عمومی است. اگر می‌خواهید مردم در روز جنگ بسیج شوند، باید پیش‌شرط‌هایش را در صلح فراهم کنید؛ عدالت، قانون‌مداری و حفظ کرامت انسانی خواسته زیادی نیست که بی‌پاسخ بماند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
7
برای مردمی که اینها را به قدرت و جاه و جلال رسانده خط و نشان میکشند.البته این مردم حقشان است.
ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
9
اینها نفوذی اسرائیل هستند. دادستان دادگاه نظامی باید به موضوع این افراد ورود کند. و اعلام جرم به قصد تشویش اذهان نماید
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
9
۱: تو در جایگاهی نیستی که قانونگذاری کنی یا فتوای شرعی بدی که چه رفتاری چه مجازاتی داشته باشد. از نوع حرف زدنت هم معلومه که مفهوم کلمه اعدام رو هم متوجه نیستی.
۲: وظیفه تو در حوزه نظام ی است نه چیز دیگر. هر چند در اون حوزه هم یقین دارم قابلیت چندانی نداشتی و نداری.
۳: فکر میکنی یه دونه یونیفرم نظامی بپوشی میشی مالک جان و مال مردم؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
1
اینقدر خاکی بودن هم لازم نیست. حداقل موهات رو شانه میکردی.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
0
شما اول به خیاط لباست بگو درست کار کنه لباس توی تنت زار نزنه بعدش هم جلوی چند تا روستایی جو گیر نشو
ناشناس
|
United States of America
|
۱۸:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
0
1
من که فکر مى کنم اينها سربار مملکت هستند جز خسارت محض هيچ نفعى به حال مملکت ندارند
نظرات شما