از مهرگان تا هالووین؛ چرا آیینهای بومی فراموش میشوند؟

رویداد۲۴| در حالیکه پلیس از ممنوعیت برگزاری مراسم هالووین خبر داده بود، تصاویر و گزارشهایی از برگزاری آن در جمعهای خانوادگی و خصوصی منتشر شد. جامعهشناسان این استقبال را نتیجه جهانیشدن فرهنگ و مصرفگرایی جوانان میدانند.
هالووین در ایران ممنوع، اما برگزار شد؛ چند روز پیش از ۳۱ اکتبر، پلیس از ممنوعیت برگزاری جشن هالووین در ایران خبر داد، اما از پنج شنبه شب، نشانههایی از جریان داشتن آن به چشم میخورد.
پلیس نظارت بر اماکن عمومی ششم آبانماه اعلام کرد که برگزاری هرگونه مراسم، جشن، تجمع، تبلیغ یا فروش اقلام مرتبط با مناسبت موسوم به هالووین در تمامی اماکن عمومی و صنفی بهطور کامل ممنوع است. این موضوع اگرچه به معنای ممنوعیت آن در محیطهای خانوادگی و دوستانه نبود، اما سخنگوی دولت نیز در واکنش به این تصمیم گفت: «ما اینهمه جشن ملی داریم، هالووین کجا بود؟»
به هر روی، برخی دورهمیهای خانوادگی و دوستانه، بهویژه در میان جوانان و نوجوانان، و همچنین تعدادی از کافهها و محافل خصوصی، رنگوبوی هالووین به خود گرفتند. برخی از هنرمندان نیز با انتشار تصاویری از برگزاری این جشن در فضای خصوصی خود پرده برداشتند. این مسئله، چرایی پررنگ شدن چنین مراسمی، که ریشه در سایر فرهنگها دارند، را به پرسش میکشد و در عین حال، سوال سخنگوی دولت را برجستهتر میکند: جشن مهرگان ما چه شد؟
محمدسعید ذکائی، جامعهشناس، کارشناس مطالعات فرهنگی و استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگویی به بررسیای مساله پرداخته است؛
جامعه ایران با تجربیات جهانوطنی مواجه شده | جوانان خط مقدم مصرف فضای مجازیاند
محمدسعید ذکائی به فرارو گفت: «در جامعهای که متکثر و چندفرهنگی است، شهرنشینی در آن گسترش یافته و سطح تحصیلات و تجربیات فرهنگی افزایش یافته است، انتظار شکلگیری نگاهی فراتر از مرزهای ملی به جشنها و آیینها، چندان دور از ذهن نیست. جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری با تجربیات جهانوطنی مواجه شده است. در این میان، گروههایی که بیش از همه از چنین جشنهایی استقبال میکنند، عمدتاً جوانان و نوجوانانی هستند که مصرفکنندگان اصلی فضای مجازی به شمار میروند؛ هالوین فضای تازهای است که فرصتی برای کسب تجربیات تازه و مواجهه با فانتزیها و تخیلاتی متفاوت را برای جوانان فراهم میکند و حس پیوند با فرهنگ جهانی را به آنها میدهد و از این روز برای دستهای جذاب است و به سوی آن فرا خوانده میشوند.»
برگزاری هالووین ممکن است معنایی مقاومتی داشته باشد
او افزود: «استقبال از این جشنها روندی فزاینده یافته و باید آن را در پیوند با فرایند جهانیشدن فرهنگ، رسانهای و دیجیتالی شدن جهان، و گسترش امیال جهانوطنانه در نظر گرفت. البته ممکن است در میان گروههای کوچکتری، معنایی مقاومتی نیز در این رفتار وجود داشته باشد؛ برای این افراد، چنین جشنهایی نه از سر نیازهای هویت یابانه و یا حتی سرگرمی و کنجکاوی، بلکه واکنشی اغراق گونه و جبرانی برای احساس محرومیتها و ممنوعیتهایی است که برای برگزاری جشنها و آیینهای ملی دیگر وجود دارد.»
بیشتر بخوانید: سخنگوی دولت: هالووین کجا بود؟ جشنهای ملی خودمان را دریابیم
او یادآور شد: «هرچند این بعد مقاومتی چندان پررنگ نیست، اما بهطور کلی میتوان گفت جامعه امروز افق تجربیات فرهنگی خود را در ظرفی بزرگتر جستوجو میکند؛ ظرفی که از مرزهای ملی فراتر میرود و مرزهای مکانی و حتی زمانی وسیع تری را نیز در بر میگیرد. اغلب افراد جامعه، بهویژه از رهگذر مواجهه با تجربیات متکثر در فضای مجازی، تمایل دارند مصرف فرهنگی خود را گسترش دهند و آن را از چارچوب مرزهای ملی فراتر ببرند.»
برگزاری جشن هالووین منافاتی با فرهنگ ملی ندارد | خطر زمانی پدید میآید که نگاهها سلیقهای و افراطی شود
این جامعهشناس گفت: «برگزاری جشن هالووین منافاتی با فرهنگ ملی ندارد. وقتی فرهنگ را فرایندی پویا و زنده بدانیم، میتوان انتظار داشت که مولفههایی به آن وارد و یا از آن خارج شود و به بیان دیگر سیالیت داشته و همواره در حال تغییر باشد. این وام گیریها و وام دهی همیشه بخشی از واقعیت فرهنگ در همه دورههای تاریخ انسان بوده است با این حال ابعاد و سرعت آن در دهههای اخیر رشد چشمگیری داشته است. بر این اساس، بسیاری از عناصر فرهنگی خارجی لزوماً مخاطرهآمیز نیستند. خطر زمانی پدید میآید که نگاهها نسبت به این عناصر فرهنگی قطبی، یکسویه، افراطی و البته مصرفی شود و به ویژه توجه به مؤلفههایی که میتوانند مقوم پیوستگیهای فرهنگی باشند و با حافظههای نسلی پیوند برقرار کنند کمرنگ شود.»
او افزود: «در یک جامعه سالم، حدی از این توجه به سنتها و میراثهای متفاوت فرهنگی قابل انتظار است و حتی مفید است؛ اما اگر هزینه توجه به این مولفهها نادیده گرفتن اشتراکات و بهره برداری از سنتها برای داشتن حس عمیق تری از هویتهای ملی باشد، آن وقت باید نگران بود؛ در واقع این افراط در وام گیری و سیالیتهای برآمده از جاذبههای مصرفی و فانتزی آیینهای وارداتی میتوانند درک از میراث فرهنگی ایرانی را تضعیف و یا حاشیهای سازند. سویههای پررنگی که تاریخ و فرهنگ ایران با آنها پیوند خوردهاند، اگر به حاشیه رانده شوند، میتوانند از جنبههای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و البته سیاسی نگرانکننده باشند. این پیوند با سنتها و مواریث ملی، درواقع نوعی سرمایه فرهنگی و قدرت نرم است که میتواند در همه ابعاد به کارایی و قدرت جامعه بیافزاید.»
از دیپلماسی تا سرمایهداری؛ فرهنگ مقولهای جذاب است
این کارشناس مسائل فرهنگی گفت: «اینکه غربیها یا آسیاییها تا چه اندازه در تبلیغ فرهنگ خود موفق عمل کردهاند و ما در این زمینه ضعیف بودهایم، مسئلهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. امروزه حتی کشورهای کوچک و کمنام ونشان نیز با تاریخ کوتاه خود، به شکل گسترده به تبلیغ فرهنگی میپردازند.»
او افزود: «در حوزه فرهنگ، چه در قالب دیپلماسی و چه در عرصه تجارت و سرمایه گذاری، فرهنگ مقولهای بسیار مهم، جذاب و تاثیرگذار است. طبیعی است که همه کشورها تلاش میکنند «قدرت نرم» خود را از طریق فرهنگ به نمایش بگذارند و از مزیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن بهره ببرند. ژاپنیها و کرهایها به یک شیوه، آمریکاییها و اروپای غربی به شکلی دیگر. حتی کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس نیز به روش خود به اهمیت و حساسیت کار فرهنگی وقوف یافتهاند و سرمایه گذاریهای جدی انجام میدهند.»
دولتها سیاستگذاری برای بازنماییهای آرمانی از اقتدار فرهنگی خود را بسیار جدی میگیرند | فرهنگ بیش از هر زمان دیگری با قدرت پیوند یافته است
ذکائی گفت: «میل به دیدهشدن، کسب منزلت و کسب قدرت، نقشی پررنگ در عرصه فرهنگ پیدا کرده است. صنایع فرهنگی جدیتر از هر زمان دیگری در خدمت ذخیرههای آیینی، حماسی، اسطورهای و تخیلی بسیاری از کشورها قرار گرفتهاند و بازنمایی این فرهنگها به سیاست ملی و فراملی بسیاری از کشورها تبدیل شده است. در جهان امروز کسب اقتدار سیاسی و اقتصادی و تداوم آن حتما مستلزم بهرهبرداری هدفمند از همه ظرفیتهای فرهنگی است.»
او افزود: «از این رو، باید فرهنگ و آنچه میراث فرهنگی خوانده میشود را نه یک مقولهای ایستا و ساکن، بلکه پویا و متحرک در نظر گرفت. این نگاه طلب میکند که به تغییرات و پویاییهای آن توجه و ضرورتا از آن نهراسیم و به همان سان بدنبال بسط آن و ابداع ابتکاراتی برای زنده نگاه داشتن و تقویت بیشتر آن باشیم. به معنای دیگر فرهنگ را به مثابه یک پروژه برای سرمایه گذاری در نظر گیریم. اگر توجه به فرهنگ و استفاده از عناصر و ظرفیتهای نهفته در آن بیشتر شود، آنگاه میتواند به بستری برای معناآفرینی برای گروههای بیشتر، برندسازی و تقویت همگراییها و هویتهای ملی تبدیل شود؛ بستری که بسیاری از کشورها را برای سرمایهگذاری به خود جلب میکند و از طریق آن منافع گوناگون سیاسی و اقتصادی نصیب آنها میسازد.»
دولت هنوز نتوانسته جشنهایی همچون مهرگان را برجسته کند
این استاد دانشگاه گفت: «دولت هنوز نتوانسته جشنهایی همچون مهرگان را در سطح جامعه برجسته کند و بر آن سرمایهگذاری مؤثری داشته باشد. هرچند دغدغههایی در این زمینه وجود دارد، اما این تلاشها پراکنده و آزمایشی است. به نظر میرسد نوعی خلأ یا کمباوری و گاه نگرانی نسبت به اهمیت این آیینها یا توجه به آن وجود دارد؛ موضوعی که بارها درباره آن صحبت شده، اما هنوز در عمل جدی گرفته نشده است.»
او افزود: «شاید توجه به این آیینها از طریق مدارس، شهرداریها و دیگر فضاهای فرهنگی، چه به شیوه فیزیکی و چه مجازی، بتواند زمینهای فراهم کند تا تعادل از دسترفته در بازنمایی آیینهای ملی در فرهنگ رسمی دوباره برقرار شود و تقویم فرهنگی ما روزآمد گردد. در این مسیر، هرچند اقدامات مثبتی انجام شده، اما لازم است در عمل نیز گامهای مؤثرتری برداشته شود تا توجه به این آیینها نه صرفا نمایشی و حداقلی، بلکه بهمثابه فرصتی برای ارتقا همبستگی و ایجاد مصونیت فرهنگی بیشتر به کار گرفته شوند.»
او تاکید کرد: «این رویکرد میتواند فرصتی باشد برای ابداع مجدد سنتهای ایرانی و احیای ذخیره غنی فرهنگی و هنری ایران، فرصتی هم برای توسعه چشم انداز و اقتدار فرهنگی خودمان و هم در برابر دنیای پیرامون و تهدیدات متعدد آن. چنین انتخابی بیتردید کمک میکند تا همه ما حس بهتری به ایرانی بودن خود داشته باشیم.»
برای کوروش نمیتوان جایگزینی گذاشت | هویت چندلایه در ایران را نمیتوان با محدودیت محو کرد
ذکائی گفت: «در مورد بستن مقبره کوروش همزمان با ۷ آبان میتوان گفت که ممکن است برای امنیت ایران انگیزههایی وجود داشته باشد. با این حال، محدود کردن چنین مکانهایی عملاً گفتوگو درباره مولفههای هویتی چند لایه ایرانی و نقش آنها در مفصل بندی هویت ایرانیان را محدود میکند. کوروش بخشی از هویت و تاریخ مردم این سرزمین است و نمیتوان آن در نادیده گرفت. نیات و انگیزههای سیاسی همیشه ممکن است بخشی از توجه و یا عدم توجه به برشهایی از فرهنگ و سیاستهای مرتبط با آن باشند. با این همه توجه و به کار گیری آنچه میراث فرهنگی مشترک تلقی میشود در مجموع همواره میتواند به انسجام ملی کمک کرده و در اولویت باشد. واقعیت تکثر و چند لایه بودن هویت ایرانی و تعلقات نسبت به این لایهها را نمیتوان نادیده گرفت.»
او افزود: «برای مدیریت این مسئله میتوان با پیشبینی و گنجاندن این مراسم در تقویم فرهنگی، نشان داد که تضاد میان عناصر هویتی مختلف وجود ندارد؛ بلکه حضور همزمان آنها، هویت چندلایه جامعه را میسازد. همانطور که میراث سنتی چه آشکار و چه پنهان در رفتارهای روزمره دیده میشود و رسوبات آن به بخشی از هویت ما تبدیل شده است، آیینهای جهانی مانند هالووین و ولنتاین نیز به فرهنگ ما راه یافته و بخشی از تعلقات هویتی علاقمندان آن را میسازد. رواج گسترده این نوع آیینها تا اندازهای از کم کاریها و سهل انگاریهای ما در حوزه فرهنگ خبر میدهند»
آنچه سهم و تاریخ ماست، باید بهعنوان کالایی ارزشمند شناخته شود | باید دید در متن خیابان چه میگذرد | احیاء مراسم ایرانی میتواند بدیلی برای هالووین و افراط در توجه آن بوده و فرصتی برای ایجاد حس انسجام باشد
او در نهایت گفت: «بدیهی است آنچه سهم و تاریخ ماست، باید بهعنوان کالایی ارزشمند شناخته و مورد توجه قرار گیرد. مدیریت میراث فرهنگی با یک نگاه یکطرفه امکانپذیر نیست؛ بلکه باید پویایی واقعیت جامعه چه در کف خیابان، حوزههای عمومی و چه در فضای مجازی درک شود. نیازها، حسها و اولویتهای مردم نسبت به آنچه میراثشان میخوانند، باید همسو شود تا موفقیت در مدیریت فرهنگی حاصل گردد. ایران در موقعیتی است که با فشارها و تجربیات سختی روبهروست و استعانت از میراث فرهنگی ملی میتواند فرصتی مغتنم باشد برای ایجاد حس انسجام و تعلق میان مردم.»


