تاریخ انتشار: ۰۱:۱۹ - ۰۵ فروردين ۱۳۹۵

ناگفته های میرلوحی از انتخابات هفتم اسفند تا پیش بینی از مجلس دهم

نوع ثبت‌نام‌ نشان داد برخی از این چهره‌ها، اطلاع دقیقی از دیدگاه‌های شورای نگهبان و شورای نظارت داشتند و بر مبنای این آگاهی و اطلاع، حاضر نشدند به صحبنه بیایند. اما بقیه آمدند و آن ثبت نام گسترده شکل گرفت.
رویداد24- انتخابات هفتم اسفند 94 حاوی نکات و گفتنی های فراوانی است که برخی از این نکات گفته و بعضی دیگر به علل مختلف از جمله تقارن با روزهای آخر سال مغفول واقع شد و لازم است به آن پرداخته شود. از این رو با محمود میرلوحی که عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بود به گفت و گو در خصوص زوایای گفته نشده و فرآیندهای منجر به این انتخابات پرداختیم که حاصل آن در پی می آید:

در این دوره از انتخابات با حرکتی به نام ثبت‌نام حداکثری روبه‌رو بودیم. این تاکتیک از کجا ناشی شد و چه استدلالی پشتوانه آن بود؟
جریان اصلاح‌طلبی از خرداد 92 و آن نتیجه‌ای که در گام اول حاصل شد، احساس کرد که باید همین مسیر و استراتژی را ادامه دهد. لذا بخش‌های مختلف اصلاح‌طلبی تلاش کردند به اشکال مختلف این مسیر را ادامه دهند. شورای مشورتی اصلاح‌طلبان به یک شکلی تدبیر کرد، جبهه اصلاحات و احزاب آن به یک شکل تلاش کردند و سایر هسته‌هایی که در جریان اصلاح‌طلبی هستند هر یک به نوعی نقش داشتند، آقای عبدالله نوری، بنیاد امید و آقای دکتر عارف هریک به نوعی تلاش کردند. می‌شود گفت که همه بخش‌ها احساس کردند باید در این مسیر تلاش مضاعف صورت گیرد.

این تلاش‌ها همین‌طور که از سال 92 به 93 آمدیم، کم‌کم مسیر تلفیق را پیمود تا جایی که اواخر سال 93 مجموعه جریان‌های اصلاح‌طلبی به یک وجه مشترک رسیدند و آن اینکه باید یک ائتلاف فراگیر را در کشور سامان دهیم و با برنامه و استراتژی به انتخابات ورود کنیم که این شد وجه مشترک همه دوستان.

درخصوص استان‌ها هم همین‌طور بود. اگر به همایش اصلاح‌طلبان که در کانون توحید برگزار شد، مراجعه کنید، می‌بینید که ساختاری را که امروز به آن عمل شد در آنجا همه یک‌صدا مطرح کردند. با اینکه این جریان‌ها تازه آنجا به هم ملحق شده بودند و برخی تازه آنجا همدیگر را می‌دیدند، همه یک حرف را می‌زدند؛ اینکه باید راهبرد داشت، باید تفویض اختیار کرد، عدم تمرکز را باید جدی گرفت، خرد جمعی را باید مد نظر قرار داد و به حوزه‌های انتخابیه غیر از تهران و استان‌ها باید توجه کرد. چون ما 10 سال از صحنه قوه مقننه و مجریه دور بودیم، باید عملا تحولات 10 ساله در حوزه‌های انتخابیه تأثیر می‌گذاشت و در ساختار و استراتژی و روش‌های ما مورد توجه قرار می‌گرفت.

نهایتا این روند به شورای عالی سیاستگذاری منجر شد که به هر دو انتخابات و به مسائل جاری و آینده کشور با راهبرد نگاه می‌کرد و در این تدبیر بود که برنامه‌ها را متناسب با شرایط داخلی و بین‌المللی تدوین کرد.

شورای عالی ظرفیت بالایی را ایجاد کرد. 40 نفر از دبیران کل احزاب و شخصیت‌هایی که ظاهرا در احزاب نیستند ولی کار سیاسی و تشکیلاتی انجام داده‌اند گرد هم جمع شدند. هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری از افرادی همچون موسوی‌لاری، موسوی‌تبریزی، حسین مرعشی، حسین کمالی، محسن رهامی و غیره تشکیل شده بود. این‌ها نشان می‌دهد که ظرفیت اصلاح‌طلبی، آنجا همه داشته‌های خود را در یک فضا و زیر یک سقف جمع کرده است. آن شورا وقتی نشست و استراتژی را تبیین کرد، همه چیز بر اساس استراتژی و برنامه پیش رفت.

اما باید بگویم که این ثبت‌نام حداکثری اصلا در برنامه ما نبود بلکه اتفاق افتاد. ما از همه چهره‌ها و دیدگاه‌های مختلف دعوت کردیم که به صحنه بیایند، این دعوت هم ذیل دعوتی بود که مقام معظم رهبری برای به صحنه آمدن همه دیدگاه‌ها داشتند.

ذیل همین دعوت، شورای عالی دعوتی از چهره‌ها داشت. شورای عالی تلاش می‌کرد جریان‌های تصمیم‌گیر از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور را متقاعد کند که از سال 88 تا 94 فاصله طولانی‌ای است و باید به مسائل از نو نگریسته شود، آن نقارها و بدبینی‌ها و مسائل گذشته نباید همچنان بر تصمیمات و رفتارها سایه بیندازد و باید 92 و رفتار مردم در آن سال را مبنا قرار دهیم. بر این اساس چهره‌های مختلف را تشویق کردیم که حاضر شوند.

البته باید بگویم که نوع ثبت‌نام‌ نشان داد برخی از این چهره‌ها، اطلاع دقیقی از دیدگاه‌های شورای نگهبان و شورای نظارت داشتند و بر مبنای این آگاهی و اطلاع، حاضر نشدند به صحبنه بیایند. اما بقیه آمدند و آن ثبت نام گسترده شکل گرفت.

خود این ثبت‌نام گسترده نمی‌تواند ایرادی داشته باشد؟
بله. به نظر من یک ایراد دارد که مربوط به این انتخابات نیست. ایراد این است که در کشور ما ساختار حزبی وجود ندارد و باید آن مشکل را حل کرد. اما غیر از این ایراد، به نظر من یکی از برکات و نشانه‌های بسیار ارزشمندی است که حتما در آینده باید به آن افتخار کنیم. اتفاقاتی که به نتیجه انتخابات هفتم اسفند منتهی شد واقعا جای افتخار در آینده خواهد داشت زیرا 12 هزار نفر افراد برجسته و باسواد با گرایش‌های مختلف و با همه داشته خود، آمدند و ثبت نام کردند. این خود جرقه اولیه نیرومندی بود که باعث و چاشنی حرکت شد. این دیدگاه‌های متفاوت یک بار در ثبت‌نام‌ها خود را نشان داد و اعلام حضور کرد و یک بار هم روز هفتم اسفند پای صندوق رأی آنها را دیدیم که اعلام حضور کردند.

از نقش برخی چهره‌های اصلاح‌طلب گفتید. از آن پوستر بگویید که پوستر معروف انتخابات دوم خرداد را تداعی می‌‌کرد. از دستی که نماد شد، چه شد که به این نماد رسیدید؟
جریان اصلاحات مبتنی بر خرد جمعی، دموکراسی، دیدگاه و نظر و مطالبات مردم است و به این دلیل می‌بینید که برنامه‌های آن طوری طراحی شده بود که «برد ـ برد ـ برد» بود.

استراتژی انتخاباتی ما در انتخابات هفتم اسفند، سه برد داشت؛ برد اصلاحات، برد حاکمیت و رهبری و برد مردم. بر این اساس همه آن ظرفیت و انرژی که در اصلاحات بود به صحنه آمد.

همه می‌دانیم که آقای خاتمی محبوب است و با همه کم‌مهری‌هایی که به او می‌شود در دلسوزی او نسبت به انقلاب، کشور و مردم جای بحث نیست. هر جایی که در کشور لازم بود، ایشان با متانت حاضر بوده است.

در این انتخابات، هر جا به کمک نیاز بود و هرجا گرهی پیش می‌آمد، کمک می‌کرد ولی با این حال، به‌شدت رعایت می‌کرد که در جلسه‌ای ظاهر نشود. دیدید که ایشان در یک سال اخیر در جلسه‌ای حاضر نشد. بسیاری از دوستان از ما طلب می‌کردند و از ما انتظار داشتند که ایشان در جلسات حاضر باشد. گاهی گله می‌شد و شاید بعدها هم گله شود که ما را از شهرستان‌ها دعوت می‌کردید خوب بود حضور می‌داشتند. لذا آقای خاتمی رعایت می‌کرد که ایجاد حساسیت نکند چون رقیب به شکل بسیار بدی نسبت به شخصیت‌های محترم و معتمد مردم آلرژی پیدا کرده است؛ از جمله نسبت به آقای هاشمی، آقای خاتمی و سیدحسن‌آقا. ما برای اینکه به این حساسیت دامن زده نشود، خیلی رعایت کردیم. همین دست را هم فقط برای این گذاشتیم که نمادی باشد و کمترین کاری بود که می‌شد انجام داد و دیدیم که اثر خود را هم گذاشت.

من به چشم خودم دیدم که مردم نسبت به تفاوت لیست‌ها حساسیت نشان می‌دادند و این را کنترل می‌کردند و حتی تیک می‌زدند که ببینند آیا تفاوتی دارد یا نه. حتی مردم می‌پرسیدند که لیست مورد تایید اسن افراد کدام است. مردم به این شخصیت‌ها علاقه دارند چون پاکدست، خدوم و دلسوز هستند و به مسائل روز جامعه توجه می‌کنند.

منشأ اخبار رد و تأیید صلاحیت‌ها چه بود؟ راجع به برخی شخصیت‌ها، خبر از رد و تأییدشان پی در پی بود.
به نظر من، رفتارشناسی شورای نگهبان و هیئت نظارت مرکزی در این انتخابات، مبحثی است که باید در آینده در یک فضای غیرسیاسی و کاملا کارشناسی انجام شود.

پاسخ سیاسی به این رفتار را مردم دادند و دیدیم که در تهران چه اتفاقی افتاد. ولی به نظرم باید یک بررسی و در کنار آن یک پاسخ حقوقی و کارشناسی به این رفتار داد.

من با مجلس و انتخابات آشنایی دارم به واسطه سمت معاونتی که در وزارت کشور دولت اصلاحات داشتم. رئیس‌جمهوری هم در پیام تشکری که بعد از انتخابات به وزیر کشور ارسال کردند، اشاره‌ای به این موضوع داشتند که ما دچار یک مشکل جدی و نارسایی جدی در قانون انتخابات هستیم؛ اما طبق همین قانون موجود هم رفتار نمی‌شود.

ما به عنوان جریان اصلاحات تلاش کردیم همین قانون فعلی را با همه انتقاداتی که داریم پیش چشم قرار دهیم و خود را در محدوده‌ای درآوردیم که شورای نگهبان و شورای نظارت ایجاد کرده است. در همین محدوده کار کردیم ولی باز ملاحظه کردید که انگار پایانی بر نگاه‌های سلیقه‌ای نیست. من با برخی همراهان و دوستان شوخی می‌کردم که چه بسا هشتم اسفند هم ردصلاحیت‌ها انجام شود. خود این حکایت مفصلی است. فراوان‌اند کسانی که این جمله را از من شنیدند.

ما در بستن لیست در تهران و استان‌ها خیلی مشکل داشتیم. تا شب تبلیغات انتخابات، کد آقای علی نوبخت به دست ما نرسیده بود و ساعت 11 شب به ما رسید و ساعت 12 شب کارت را به چاپ سپردیم.

جای سؤال است که با جریان اصلاحات با چنین جایگاهی چنین برخوردی می‌کنند. امروز آقایان نمی‌توانند بگویند که این جریان جایگاهی نزد افکارعمومی ندارد. ما این لطف و نگاه را در مردم می‌دیدیم؛ هم در نظرسنجی‌ها و هم خودمان در ستادها و جلسات می‌دیدیم.

سؤال ما این است که چرا باید این چنین بشود که تا شب آخر در بستن لیست‌مان مشکل داشته باشیم. ببینید در زنجان، آخرین نفر ما آقای موسوی چه زمانی به انتخابات پیوسته است؟ زمانی که لیست را بسته‌ایم، تبلیغات کرده‌ایم. از قبل هم گفته‌ بودیم که اگر کاندیدای مورد نظرمان برگردد کاندیدای دیگر را از لیست حذف می‌کنیم و لحظات آخر این اتفاق افتاد. من همین‌جا از خانمی که در زنجان نامشان در لحظات آخر خط خورد تا طبق وعده، آقای موسوی در لیست جای بگیرد، عذرخواهی می‌کنم ولی وعده کرده بودیم که در صورت بازگشت افراد مدنظر اولیه، لیست را اصلاح می‌کنیم. این اتفاقات به خاطر همان رفتاری است که ابتدا گفتم باید بررسی و پاسخ حقوقی و کارشناسی به آن داده شود.

باید پاسخ داده شود که چرا این اتفاقات رخ داده است؟ چرا دوازده هزار نفر به صحنه می‌آیند و مراجع چهارگانه بسیاری را تأیید می‌کنند ولی بند یک و سه ماده 28 و بند سه ماده 29 این‌طور یک مرتبه کاندیداهای یک جناح را تارومار می‌کند؟

این‌ها همه باید با نگاه کارشناسی بررسی شود، نه نگاه سیاسی چون مردم به این رفتار، پاسخ سیاسی لازم و درخور را دادند. ما هم به همان پاسخ مردم اکتفا می‌کنیم و سپاسگزار مردم هستیم. باید از این جهت سپاسگزاری کنیم که آن‌ها کار ما را آسان کردند. ما بعد از لطف خدا و محبت مردم و تلاش محدود خودمان، شاید بدهکار رفتاری هستیم که رقیب از خود بروز داد.

درباره لیستی که بسته شد حرف‌ها زیاد است. شما با چه استدلالی از لیست دفاع می‌کنید؟ آیا واقعا لیست حاصله، خیرالموجودین بود؟ دکتر حسن سبحانی که آدم باسوادی است یا دکتر محمد خوش‌چهره؛ چرا این چهره‌ها در لیست نبودند؟ شاید می‌شد از این افراد در وضع کنونی بهره برد.
ما بعد از حادثه ردصلاحیت‌ها که پیش آمد، فراخوان دادیم. ما محدود بودیم به کسانی که از ما درخواست کردند منهای آقای مطهری که برای ما فرق داشت. ایشان خودش آمد میثاق‌نامه ما را تکمیل کرد و فرستاد؛ اما ما هم از قبل اعلام کرده بودیم که او را در لیست قرار می‌دهیم. حتی آقای دکتر عارف هم که سرلیست ما بودند هم فرم درخواست را پر کردند. ما در واقع یک برنامه‌ای را طراحی کردیم که انتخاب ابتدایی ما نبود. بنا را بر کسانی گذاشتیم که اعلام می‌کنند می‌خواهند با جریان اصلاح‌طلبی و ائتلاف فراگیر همراه شوند. 338 نفر درخواست دادند. از این میان، بررسی‌های اولیه‌مان نشان داد که 120 نفر سوابق اصلاح‌طلبی و شرایط مد نظر ما را دارند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که در مسیر تکامل لیست بود که ائتلاف کردیم و غیر اصلاح‌طلب و دو نفر از جریان اصولگرایی از جمله آقایان کاظم جلالی و بهروز نعمتی رابه درون لیست آوردیم. قبل از آن بنا نداشتیم و بنا بود که اصلاح‌طلبان حاضر در صحنه را دعوت کنیم.

بعد از رسیدن به 120 نفر، به 60 نفر رسیدیم و باز جلسه گذاشتیم و نظرات و دیدگاه دوستان را شنیدیم. زمانی نداشتیم، یک هفته وقت بود که این لیست را در آن فضای پر التهاب و نگرانی آماده کنیم. جالب است بعضی‌ها نگران بودند که بیایند در لیست ما دوباره ردصلاحیت شوند. این گونه تحدیدها هم بود. اینکه ملاحظه می‌کنید که مردم توجه می‌کنند و این رفتار را نشان می‌دهند به همین دلیل است که می‌بینند جریانی که مورد احترام مردم است،‌ لحظه‌به‌لحظه محدودتر می‌شود و هرگام محدودیت بیشتری برایش ایجاد می‌کنند.

سؤال ما این است که مگر آن روز قانون جدیدی تصویب شده است؟ نه، همان قانون بود. ولی می‌دیدید که جریانی نشسته بود و لحظه به لحظه در طرح نقشه‌هایی بود که مجموعه اصلاحات را محدودتر کند.

می‌خواهم بگویم که ما در شرایط کاملا خاص، جمع‌بندی کردیم. گاهی وقت‌ها باید لحظه‌ها نه روزها را مرور کرد. اینکه در آن لحظات بر ما چه گذشته است، موضوعی شنیدنی است. شاید روزی همه اینها را گفتیم. خیلی از کسانی که به ما می‌خواستند ملحق شوند دغدغه داشتند که اگر همراه اصلاح‌طلبان شوند، تا شب آخر چه اتفاقی برایشان می‌افتد. افراد لیست ما همگی تا آخرین ساعات دغدغه داشتند و همین‌ها باعث می‌شد که نتوانیم بازتر عمل کنیم.

شما ملاحظه می کنید که آقای مطهری هم در مصاحبه تلویزیونی خود گفتند که بند چهار میثاق‌نامه را امضا نکرده‌اند، درست هم می‌فرمایند. بند چهار میثاق‌نامه ما به این تعلق داشت که بعد از تشکیل مجلس، افراد در فراکسیون اصلاح‌طلبان حضور یابند.

اما درباره آقایان دکتر حسن سبحانی و محمد خوش‌چهره، می‌توانم بگویم که این سؤال را باید از خود آنها بپرسید که چرا درخواست ندادند. درخواست می‌دادند و ما هم بررسی می‌کردیم. ما که محدودیتی نداشتیم. در این 338 نفر، اصولگرایانی بودند که هیچ گذشته و نستبی با اصلاح‌طلبان نداشتند. من که عرض می‌کنم 120 نفر شد به این جهت است که شاید تعداد قابل توجهی از اصولگرایان بودند که درخواست داده بودند. ما احساس کردیم که سوابق آنها اجازه نمی‌دهد که ما آنها را در لیست بگذاریم.

این راهکار شما مبنی بر فراخوان، چه تضمینی پشتش است؟ بالاخره قرار است این افراد چهار سال کار کنند؟ چه تضمینی هست که این لیست با این مختصات تا آخر پای کار اصلاحات باشد؟
من شخصا در انتخابات یک دیدگاه‌هایی دارم و معتقدم این فیلترهایی که ما گذاشته‌ایم هیچ کدام به بهبود کیفیت مجلس نمی‌انجامد. در دنیا این روش‌ها نیست. یک حداقلی را تعیین می‌کنند. بعضی جاها امضا جمع می‌کنند یا حزبی باید نامزدها را پیشنهاد بدهد. ما متأسفانه این‌قدر این شرایط را پیچیده کرده‌ایم که اگر افلاطون و غیره هم بیایند مشاهده می‌کنند که آخرش نمی‌توانند این همه را بررسی و کنترل کنند. الان بعد از این همه کارهایی که شورای نگهبان کرده است جریانی می‌آید بحث لیست انگلیسی را مطرح می‌کند. معلوم می‌شود که فقط جریان‌ها ابزار شده‌اند برای رقابت سیاسی و فضای انتخابات را از حالت اصلی خارج کرده‌اند.

می‌شود منتظر نشست در مورد کسانی که آمده‌اند و دید اما نمی‌توانیم پیشگویی کنیم. بله در بین این افراد کسانی هستند که برای خود ما اصلاح‌طلبان هم خیلی روشن نیست. قبلا که با هم کار نکرده‌ایم. در شرایط خاص به این لیست رسیده‌ایم. اما به هر حال این‌طور نیست که بدون بررسی کار انجام شده باشد. تأییدات و معرف‌هایی داشته‌اند. از معرف‌ها سؤال کرده‌ایم و تأییدیه گرفته‌ایم. بعضی‌ها را که نمی‌شناختیم در اداره و محله‌شان سؤال کرده‌ایم که اینها فعالیت اصلاح‌طلبانه داشته‌اند که در حوزه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است. ما در این شرایط بهتر دیدیم که کف را نگاه کنیم تا ایده‌آل‌ها را. در شرایط ایده‌آلی است که می‌توان از همه مشخصات سخن گفت وقتی شرایط آنگونه نیست باید از کف صحبت کرد.

یکی از گیرهای کار هم این است که ما حزب نداریم. اگر تحزب باشد، افراد ناشناخته به صحنه نمی‌آیند. ولی در این انتخابات، راهی جز این نبود. ما با همین ابزار توانستیم کار را به این شکل و با موفقیت پیش ببریم. اگر همین کار را انجام نمی‌دادیم، تصور کنید چه اتفاقی می‌افتاد؟ دوباره یک مجلس نهم شکل می‌گرفت و همه کارهای کشور چهار سال دیگر دچار فرسایش و تنش می‌شد و این، کارهای دولت و از جمله برجام را به هم‌ می‌ریخت.

همانطور که 24 خرداد 92، کشور را در شادی غوطه‌ور کرد، این انتخابات هفتم اسفند هم همین کار را کرد. امید، آرامش و رونق اقتصادی شعار ما بود. امروز جامعه را کاملا امیدوارتر از روز قبل از انتخابات یعنی شش اسفند می‌بینید. حتی رقیبی هم که باخته است احساس بُرد دارد و می‌گوید ما برده‌ایم. البته ما وقتی این جمله را از رقیب می‌شنویم خوشحال می‌شویم. همین وضعیت را در خرداد 92 شاهد بودید. اصولگرایان بعدا رودر روی آقای روحانی ایستادند؛ اما اول می‌گفتند که ما بردیم و کتمان می‌کردند. وقتی روحانی پیروز شد می‌گفتند روحانی اصولگراست.

قبل از انتخابات هفتم اسفند می‌گفتند ما دیگر نمی‌گذاریم خرداد 92 تکرار شود. الان هم همان حرف‌ها را می‌زنند. می‌گویند ما برده‌ایم اما ما می‌گوییم ملت، به قانون، اخلاق، انصاف و صداقت رأی داده است. ما باور داریم که باید دنبال اینها باشیم.

همین جا دعوت می‌کنم از اهل سیاست و فعالان سیاسی که گذشته را نگاه کنیم و دلایل این اتفاق را بررسی کنیم. ببینیم چرا اینگونه شد. آنچه پیش آمد درس‌ها و پیام‌های بسیاری دارد.

اما با این حال، تأکید دارم که به گذشته به همین اندازه نگاه کنیم که درس‌ها روشن‌تر شود و بتوانیم پیام‌ها را بهتر دریافت کنیم. نباید نگاه به گذشته، ما را از آینده غافل کند. مهمترین چیزی که مردم در این انتخابات خواستار آن بودند تغییر و اصلاحات است؛ مقصودم از اصلاحات، جریان اصلاح‌طلبی نیست؛ مردم تغییر تدریجی و رو به بهبود می‌خواهند و مطالبه‌شان اصلاح امور است.

یک نفر پای صندوق رأی می‌گفت من 37 سال است که می‌آیم پای صندوق و رأی می‌دهم ولی وضع تغییری نمی‌کند، پس کی‌می‌خواهد بهتر شود؟ من گفتم که ان‌شاءالله این دفعه دیگر بهتر می‌شود. مردم منتظر هستند که ببیند وضع اقتصادی چه تکانی می‌خورد.

در این دوره دیدید که همه جریان‌ها شعار اقتصادی دادند. این وجه مشترک فعالیت همه گروه‌های سیاسی بود. هم اصولگرایان شعار اقتصادی دادند و هم ما شعارمان رونق اقتصادی بود. باید به این نیازهای مردم بپردازیم والا وقت می‌گذرد. باید از گذشته گذشت. دنبال اشتباهات هم نگردیم. رودر رویی‌ها هیچ ثمری برای جامعه و مردم ندارد.

من از دوستان خودمان از اصلاح‌طلبان و حامیان دولت خواهش می‌کنم که به آینده چشم بدوزند، ببینیم که باید چه کنیم تا این امید، سرشارتر و آرامش، واقعی‌تر شود و رونق اقتصادی شکل بگیرد. از رقبا خواهش می‌کنم که اجازه ندهند گذشته‌ها بر آینده سایه بیندازد.

به نظرم، اشکالی که در اصولگرایان وجود دارد این است که برخلاف ادعای خود که می‌گویند ما تابع تصمیمات بزرگان در جامعتین هستیم، تئوری‌ها و برنامه‌های تبلیغی آنها از پایین‌ترین بخش‌های اصولگرایی شکل می‌گیرد و با سرعت عجیبی به سران می‌رسد و در زبان سران آن قرار می‌گیرد.

ما در جریان اصلاح‌طلبی اعلام کرده‌ایم که بر خرد جمعی و دموکراسی تأکید می‌کنیم پس هیچ اشکالی ندارد که مباحث اصلاح‌طلبی از یک شهرستان بیاید و با عبور از سلسله مراتب، در شورای سیاستگذاری بر زبان آقایان خاتمی، عارف یا موسوی‌لاری جاری شود؛ اما این برای اصولگرایان که ادعا می‌کنند تابع جامعتین هستند ایراد است. تابعیت این نیست که ما در اصولگرایان می‌بینیم. همین ادعای لیست انگلیسی از کجا منشأ گرفت؟ و بعد در روزنامه‌ای که همه می‌دانیم و می‌شناسیم، تیتر شد و در صدا و سیما بلافاصله چند تا میزگرد برگزار کردند. بررسی کنید می‌بینید که یک فرد گمنامی، یک حرف لغوی در گوشه‌ای زده است ولی سریع به مبحث اصلی و تیتر یک رسانه‌های اصولگرا و حتی رسانه ملی تبدیل شد. برخی آقایان در قم هم کم‌کم به آن وجهه مذهبی می‌دهند.

من خواهش می‌کنم بررسی صورت گیرد که این ادعای لیست انگلیسی از کجا نشأت گرفت و یکباره بر زبان بزرگان اصولگرا جاری شد.

از تجربه تعامل با علی مطهری و جریان همسو با علی لاریجانی بگویید. آیا تعامل با این افراد و جریان‌ها، مخالفی هم در مجموعه داشت؟
واقعیت این است که این دوره یک‌ماهه ستاد ائتلاف، دوران خاصی بود. اگر توفیق بشود این را باید در فرصتی مناسب تشریح کنیم. به نظر من دانشگاه‌های کشور به‌خصوص دانشکده‌های علوم سیاسی باید بیایند و بر آن مطالعه موردی داشته باشند. به‌هرحال ما کشوری هستیم با این ساختار و ویژگی‌ها. این یک ماه، نکات فوق‌العاده‌ای داشت اینکه یک جریان نیرومند تبلیغاتی مقابل شما باشد و شما باز بتوانید با همه محدودیت‌ها کار کنید و پیروز شوید. ما خودمان را با صدا و سیما مواجه می‌دیدیم. صدا و سیما تمام توان خود را به کار گرفته بود.

روز قبل از انتخابات آمدند با من مصاحبه کنند و گفتند که یک دقیقه صحبت کن. گفتم که من ترجیح می‌دهم این یک دقیقه را شما به آقای حدادعادل ارائه کنید چون ایشان بیشتر از من نیاز دارد. می‌خواهم بدانید که رفتار تبلیغاتی رقبای ما، صدا و سیما و نهادهای خاص بسیار عجیب بود. من بسیاری از نکات را یادداشت کرده‌ام. از رفتار این نهادها و دستگاه‌ها تا عملکرد جوانان و زنان.

اتفاقاتی که رخ می‌داد خیلی سینوسی بود. موج‌هایی که می‌آمد همه قابل تأمل بود. یک ماه و به ویژه 15 روز آخر و یک هفته تبلیغات، آنقدر موج‌ها تند و سریع شکل‌ می‌گرفت که می‌توانست موجب یأس دوستان شود،‌ گاهی هم البته این ناامیدی به وجود می‌آمد اما دوباره بازسازی صورت می‌گرفت.

این امواج چگونه کنترل می‌شد؟
شورای عالی سیاستگذاری و ستاد ائتلاف تا حد قابل توجهی به موضوع انتخابات، تبلیغات و مطالبات مردم و به مسائل مختلف نگاه کارشناسانه داشتند. چون اتاق فکر بود این موج‌ها مهار می‌شد و کار مسیر صعودی داشت.

وگرنه ما با موج‌های سنگینی مواجه بودیم؛ یک موج سنگین که خود رد صلاحیت‌ها بود. دومی عدم تغییر در این روند بود و بعد موج تأیید صلاحیت‌های بعدی که مرتب گفته می‌شد دارند می‌آیند، دارند می‌آیند. بعد هم ما یک مصلحت‌هایی را از قبل اعلام کرده بودیم که اصلاح‌طلبان و حامیان دولت باید رعایت کنند و حالا که می‌خواستیم آنها را عملی کنیم، طبیعی است که درون جریان برخی‌ها می‌گفتند که «نه، چرا ائتلاف؟ ما وضعمان خوب است.». شاید آن‌ها بیایند بگویند که دیدید وضع ما خوب بود. ما هم در پاسخ خواهیم گفت که این فرایند در آن مجموعه به نتیجه رسید.

من درباره سال 92 هم گفتم که اگر هر کدام از قطعه‌های این پازل را جابه‌جا کنید این اتفاق رخ نمی‌دهد. یعنی اگر آقای خاتمی آن نامه را نمی‌دادند، اگر آقای عارف آن بزرگواری و فداکاری را نمی‌کردند و اگر آن ائتلاف اتفاق نمی‌افتاد شما امروز آقای روحانی را در صدر قوه مجریه نداشتید و برجام نبود و کشور به این مسیر نمی‌آمد. امروز هم همین‌طور است.

امروز مردم به این جهت لطفشان شامل این لیست شد که احساس کردند که این جریان در عین محدودیت و فشارهای بی‌حساب و کتاب و در عین کم‌لطفی و عدم تعادل در امکانات، با تدبیر در حال برنامه‌ریزی است و صبوری می‌کند، از کوره درنمی‌رود، هرچه رقیب تهمت می‌زند، مهربانی می‌کند و لبخند از چهره نیروهای اصلاح‌طلب دور نمی‌شود.

اگر دانشکده‌های سیاسی ما بیایند، خدمت‌شان لحظه به لحظه‌ها را خواهیم گفت که مثلا فلان بنر را چرا چاپ کردیم.

رقیب ما خیلی متأسفانه از مذهب و مسائل ارزشی، استفاده ابزاری می‌کند. ایام انتخابات هم همزمان با ایام فاطمیه بود. مدیریت این فضا یک مسئله مهم برای ما بود.

از طرفی وقتی تعدادی از کاندیداها را دعوت کردیم که جزو 120 نفر منتخب اولیه بودند، خواستیم با آنها برای لیست مصاحبه کنیم. در این میان فردی مانند آقای مهدی خزعلی را هم داشتیم که حرف‌های بسیار تندی زد. از این‌گونه مسائل داشتیم که چرا شما اصولگرایان را به لیست آورده‌اید؟

فکر می‌کنیم که مسیر شکل‌گیری شورای عالی، لیست و تبلیغات انتخابات باید کالبدشکافی شود و پیام‌ها و نکات آموزنده آن برای شرایط کنونی ایران و برای آینده مطرح شود. این مباحث برای اصلاح قانون و بازنگری در آن و در روند برگزاری انتخابات لازم و کارآمد است.

از تعامل با حامیان دولت بگویید آیا شد که جایی بازی را به هم بزنند؟
من که عرض می‌کنم دانشگاه‌های سیاسی باید بیایند بررسی کنند برای این است که خیلی نکته‌های خوبی در آن هست. برخی دوستان ما فکر می‌کردند که دولت به دنبال نیروهای خود باشد اما حامیان دولت واقعا صادقانه رفتار کردند.

خود دولت هم به شدت صادقانه رفتار کرد و دنبال حضور همگان در انتخابات بود. آقای رئیس‌جمهوری هیئتی را مأمور کرد و معاون اول و وزرای مختلف جلسات مفصل گذاشتند. خیلی تلاش کردند. شاید برخی دوستان می‌گفتند که دولت تلاشی برای حضور همه نیروها در انتخابات نخواهد کرد ولی واقعا عکس این اتفاق افتاد.

همه در یک شرایط و فضا قرار داشتیم و هدف مشترک داشتیم. اعلام هم کردیم که منافع ملی و اهمیت مشارکت حداکثری را بر منافع جناحی ترجیح می‌دهیم. خوشحالیم که مردم هم به همین نگاه لطف داشتند. نگاه‌مان این بود که در همین فضای محدودی که هست، کشور یک پله از مشکلات فاصله بگیرد و یک گام (گفتیم گام دوم) به اهداف و آرمان‌ها و رفع نیازهای جامعه نزدیک‌تر شود. واقعیت این است که این جامعه در شرایط سختی است. سال 94 به تعبیر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، سخت‌ترین سال اقتصادی کشور بود. فقط در سال‌های آخر جنگ چنین وضعی داشتیم. بخش خصوصی خیلی در فشار است، در حالی که سه سال است دولت در حال تلاش برای رفع این فشار بود. حل مسئله برجام و جایگزینی وضعی که امروز داریم کار ساده‌ای نبود. مسابقه‌ای که رؤسای‌جمهور، نخست‌وزیران و وزیران امور خارجه دنیا برای آمدن به ایران و برای عقد قرارداد دارند، مقایسه کنید با آخر سال 91؛ آن وضعیتی که فقط با چند کشور محدود که خودشان دچار بحران بودند رفت و آمد داشتیم. از آن ارتباطات دستاوردی جز برای پخش در اخبار و صداوسیما نداشتیم. کشور هنوز هم در مشکلات است ولی باید حل شود.

من می‌خواهم همین‌جا بگویم سلام بر گوش‌های شنوا و سلام بر زبان‌های مسئول و پاسخگو. پیام این انتخابات، این جملات است. مردم به گوش‌های شنوا توجه کردند؛ کدام گوش‌ها شنونده بودند و پیام مردم را شنیدند؟ کدام زبان‌ها مسئول بودند؟ خیلی‌ها سخن گفتند، بسیاری از تریبون‌ها مشغول بودند اما مردم زبان مسئول و پاسخگو را می‌پسندند، نه زبانهایی که یکطرفه و منولوگ همه خواسته‌های خود را می‌خواهند به مردم دیکته کنند.

چرا در مواردی لیست تفاوت داشت؟ مثلا در خبرگان، اعتدال توسعه این کار را انجام داد؟
یک نفر آن لیست فرق داشت. ای کاش این کار هم انجام نمی‌شد. شاید به خاطر همین کار هم بود که 30 +15 شد. این اتفاق به‌هرحال افتاد، چون شرایط حساسی بود. ما به عنوان شورای عالی اصلاح‌طلبی تصمیم گرفتیم که درباره خبرگان به تصمیمی که مجموعه زیر نظر آیت‌الله هاشمی بگیرد، احترام بگذاریم. بنا شد هر لیستی که مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم ارائه دادند از آن حمایت کنیم. همین الگو را هم پیش گرفتیم. درباره آن تفاوت باید آقای روحانی سخن بگویند.

آقای میرلوحی، چقدر تفاوت نتیجه انتخابات در تهران و شهرستان را قبول دارید؟ آیا معنادار است؟ 
بنای ما از ابتدا حضور در انتخابات و فعالیت بود. برای همین در تهران لیست 30 نفره دادیم و در سراسر کشور هم 230 نفر معرفی کردیم. اما در 60 کرسی اصلا هیچ نماینده‌ای داشتیم. آقایان اصولگرا می‌گویند که ما برتریم. چگونه برترند؟ ما که اصلا در 60 کرسی حضور نداشتیم، پس آنها چگونه برتر هستند؟

ما در 230 کرسی توانستیم حضور داشته باشیم. بر مبنای این میزان حضور و امکانات، امروز اعلام می‌کنیم وضع بسیار خوب است و پیش‌بینی می‌کنیم مجلس آینده مجلس اصلاح‌طلبانه باشد و از سیاست‌های دولت پشتیبانی کند. اما این 230 نفر که معرفی کردیم همه یکدست نیستند. برخی از آنها اصلاح‌طلب مشهور هستند مثل آقای عارف که سرلیست ما بود. بخشی هستند که ما نمی‌شناختیم و مشهور نبودند. البته بودند اما در رده‌های دوم و سوم فعالیت می‌کردند و در شهرستان‌ها یا در دانشگاه‌ها و مراکز مختلف فعال بودند. بخش‌های دیگری هم بودند.

ببینید ما اول گفتیم هرچقدر بتوانیم اصلاح‌طلبان را به صحنه بیاوریم، به همان میزان کار می‌کنیم. بعد هم گفتیم که اگر در جایی رقابت بین معتدل و تندرو باشد، از معتدل حمایت می‌کنیم تا در مجلس آینده، عدد تندروها کمتر باشد. مرحله سوم جایی بود که دیدیم رقابت بین دو تندروست و آنجا ورود پیدا نکردیم. البته پیام هفتم اسفند اینقدر رساست که من خبر دارم بعضی از اصولگرایان رأی‌آورده یا رأی نیاورده هم امروز وابستگی خود را به اصولگرایان انکار می‌کنند و می‌گویند که ما هم از قبل اصلاح‌طلب اصولگرا یا اصولگرای اصلاح‌طلب بودیم.

البته وقتی مجلس تشکیل شود و کار خود را آغاز کند باز هم بنای اصلاحات مرزبندی و خودی و غیرخودی کردن نیست. با این حال باید بگویم که غلظت نگاه اصلاح‌طلبان و گفتمان اصلاح‌طلبان در مجلس آینده مشهود است.

آقای دکتر عارف با ویژه‌نامه نوروزی اعتماد گفت‌وگویی داشته و در آن گفته است نتیجه را که دیدم شوکه شدم. فکر می‌کنید چرا این افتاق افتاد؟ چرا شوکه شدیم؟ قطعات این پازل چه بود که ما را به این نتیجه شوکه‌آور رساند؟
بالاخره ما خوشحال هستیم که از لطف خداوند برخوردار هستیم. جریان اصلاح‌طلب از همکاری شخصیت‌های برجسته و هنرمندان کشور برخوردار است و این، جای خوشحالی دارد. این مجموعه فکری، ایده‌های بسیار خوبی دارند.

یکی از عوامل مهم در این موضوع این بود که جریان اصلاح‌طلبی با برخورداری از فضای مجازی، اتاق فکر خود را از یک اتاق سه در چهار، به همه کشور وسعت داد، همه نظر می‌دادند. ما سعی می‌کردیم در شبکه‌های مجازی، دیدگاه‌های مخالف و موافق را ببینیم.

من اول می‌گویم که لطف خداوند بود و باران مهر مردم که همه چیز را شست، تطهیر کرد و فضا را آرام ساخت و این مسیر باز شد. اما بالاخره خداوند هر کاری را از مسیر خودش انجام می‌دهد. مجموعه شرایطی اتفاق افتاد و همه احساس مسئولیت کردند. یک وقتی ما می‌گفتیم هر شهروند یک رسانه، این دفعه هر شهروند یک صدا وسیما شد. گاهی کارهایی به صورت خودجوش می‌شد که ما نمی‌رسیدیم ببینیم. جوانی را دیدم که برنامه‌ای ساخته بود که 9 دقیقه مصاحبه بود. 9 دقیقه‌ای که نکات بسیار قشنگی داشت. من فکر نمی‌کنم تلویزیون در تمام برنامه‌هایی که برای اصولگرایان تدوین کرد، به اندازه همین یک برنامه مفید بوده باشد.

هرکس فکر می‌کرد که وظیفه دارد این پیام را برساند. انتخابات از یک انتخاب به سه انتخابات رسید و فراتر از دو انتخاب شد. ظرفیت انتخابات این دوره، به یک رفراندوم دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها رسید و به یک رفراندوم تبدیل شد.

حالا نوبت برندگان و غیربرندگان این انتخابات است که پیام را بشنوند و خوب عمل کنند. باید مسئولانه رفتار کنیم. آثار این انتخابات بیش از چهار سال خواهد بود. انتخابات فوق‌العاده‌ای بود. ان‌شاءالله بتوانیم آثار مثبت آن را دریابیم.

دلایل متحیر بودن و شوکه بودن ما همین‌هاست. من هم جزو اولین کسانی هستم که ساعت یک به دوستان اعلام کردم که سونامی آمده است. اخباری که از سطح تهران کسب می‌کردیم، بازرسانی که بودند همه به ما خبر می‌دادند. با این حال وقتی خودم به شعب اخذ رأی رفتم حس کردم که سونامی است. من از ساعت یک بعد از ظهر جمعه احساس می‌کردم که پیروزی محقق شده است.

این حس خوشحالی با احساس سنگینی مسئولیت همراه بود. چون ما دعوت‌کننده از مردم بودیم و حالا که لطف کرده‌اند باید چه پاسخی به این لطف بدهیم؟ من هم متحیر شدم.

البته این را بگویم که ما از مدت‌ها قبل می‌دیدیم که چه اتفاقی در فضای مجازی می‌افتد. زیر پوست شهر را می‌دیدیم که در دو سال اخیر چه رفتاری با برجام یا با اقتصاد و اختلاس می‌شد. مردم همه اینها را به صندوق رأی حواله می‌دادند. من خیلی از کامنت‌ها را می‌خواندم. برخی سایتها خیلی کامنت می‌گذارند و خواندن این کامنت‌ها به نظرم برای ما که می‌خواهیم خواست مردم را بدانیم مهم است. از دو سال پیش در این کامنت‌‌ها، مردم می‌گفتند صندوق رأی.

فقط اتفاقی که در رد صلاحیت‌ها افتاد ما را نگران کرد. این شوکی که وارد شده است به همین خاطر است. نگران بودیم که مبادا مردم بگویند فایده ندارد، اما باز توانستیم روحیه‌ها را بازسازی کنیم و به خود و همگان بقبولانیم که فایده دارد. همین احساس «رأی دادن، فایده دارد» باعث شد آن سونامی حیرت‌انگیز شکل بگیرد.

رقیب‌تان برای اختلاف‌افکنی در موضوع ریاست مجلس برنامه دارد. آیا برای این موضوع فکری کرده‌اید؟ چه تصمیمی راجع به آن اتخاذ شده است؟
رقیب هر کاری می‌‌خواهد انجام دهد. همان رقیب ما نتیجه رفتار تبلیغاتی و غیر‌حرفه‌ای خود را هم دید. الان هم همان شیوه را دارد ادامه دهد. ما مشکلی نداریم و امیدواریم. ما با برنامه، تدبیر و استراتژی آمده‌ایم. شورای عالی سیاستگذاری داریم و تا مرحله دوم کار خود را ادامه می‌دهد. با برنامه و چارچوب پیش خواهیم رفت. در این مورد، مجلس آینده باید تصمیم بگیرد. باید منتظر بود نمایندگان وارد صحن شوند، اعتبارنامه‌ها تأیید شود و نمایندگان ملت بر کرسی‌ها بنشینند؛ آن وقت خودشان درباره ریاست مجلس تصمیم می‌گیرند. ما از قبل هم گفته‌ایم که به این مسئله ورود پیدا نمی‌کنیم. مسئله ریاست مجلس به نظر ما مربوط به درون مجلس است و در زمان خودش درباره آن از درون مجلس، تصمیم‌گیری خواهد شد.

مجلس دهم را چند فراکسیونی می‌دانید؟ 
فکر می‌کنم مجلس دهم، دوفراکسیونی باشد. البته این روزها برخی از سه فراکسیون برای مجلس دهم صحبت می‌کنند ولی من فکر نمی‌کنم سه فراکسیونی باشد.

فراکسیون اصلاح‌طلبان و حامیان دولت به نظر ما گسترده‌تر از روز هفت اسفند خواهد شد. یک تعداد از مستقلین به این فراکسیون ملحق خواهند شد. حتی پیش‌بینی می‌کنم که تعدادی از اصولگرایان معتدل هم به این فراکسیون محلق شوند.

بر چه اساس؟
شعاری که ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان داشت، شعار نرم و مناسبی بود؛ امید و آرامش و رونق اقتصادی و آماده شدن برای گام سوم. این یعنی ادامه سیاست‌های دولت یازدهم. شعارهای دولت دکتر روحانی مشخص است. این دولت می‌گوید برجام، رونق اقتصادی، مهار تورم، آرامش کشور، برجام2، اتحاد و انسجام داخلی، حقوق شهروندی.

به نظر شما آیا الان کسی می‌تواند بعد از پیام هفت اسفند نسبت به حقوق شهروندی بی‌اعتنا باشد؟ کسی می‌تواند دنبال نگاه‌های محدود‌کننده باشد؟ اصولگرایانی هم که به مجلس دهم آمده‌اند اگر یک مقدار به این پیام‌ها عنایت کنند، به آن نزدیک می‌شوند. ما فکر می‌کنیم دوستان اصلاح‌طلب این آمادگی را دارند که انعطاف بیشتری به خرج دهند. دیدیم که این انعطاف را به خرج هم دادیم.

ما نهایت دقت را کردیم که کوچکترین حساسیتی برای دوستان ایجاد نشود. چه کسی این کار را می‌کند؟ خیلی از آن دوستان مرزهای قوانین را رعایت نکردند. ببینید در تبلیغات، آنها چطور عمل کردند و ما چطور عمل کردیم؟ تمام شهر را کاغذدیواری کردند. گقتند که ظاهرا یک افرادی را مأمور کرده بودند که به ما پیشنهاد پول و کمک بدهند. حالا یا آنها نیامدند یا آمدند و ما آنها را ناکام گذاشتیم. آن مأمورها به آنها خبر ندادند که ما آنها را برگشت داده‌ایم. دیدید که چه پول‌هایی را خرج کردند. اما ما انتخابات تهران را با کمترین هزینه برگزار کردیم.

در نهایت به نظر من، مجلس آینده دوفراکسیونی خواهد بود؛ اما درباره این دو فراکسیون هم باید بگویم که هم فراکسیون اصولگرایان آن معتدل‌تر از مجلس نهم خواهد بود و هم فراکسیون اصلاح‌طلبان آن منعطف خواهد بود. ما باور داریم که کشور در وضعی است که حل مسائل و مشکلات آن نیازمند همدلی و تعاون است.

شما این دیدگاه را قبول دارید که پیروزی لیست 30 نفره امید به دلیل آن بود که بدنه اجتماعی اصولگرایان سنتی در این دوره به نسبت گذشته کمتر پای صندوق‌ها حضور یافتند؟
نه. به نظر می‌آید که آنها کار خود را کردند و آمدند. رأیی که آقای جنتی و حدادعادل آوردند نشان می‌دهد که آنها پای صندوق آمده‌اند. اما باید بگویم که میزان رأی این بزرگواران همیشه همین بوده است و همین پایگاه را دارا بوده‌اند.

ما همیشه می‌گفتیم اگر مشارکت بالای 50 درصد شود وضع ما خوب است. دیدید که این اتفاق افتاد. آنها یک پایگاه مشخصی دارند و یک کارهایی هم کردند. متأسفانه همواره بخش مذهبی جامعه را می‌ترسانند و این بار هم همین کار را کردند. در بعضی مساجد اتفاقات خوبی نیفتاد. خبر داریم در بعضی از مساجد اتفاقات ناخوشایندی در این زمینه افتاده است. البته مقاومت‌های جدی هم از سوی مردم بود. ما این مقاومت مردمی را در 92 هم دیده بودیم. اما باید بگوییم که این فضا، آسیب جدی به فضای مذهبی ما و مساجد و روحانیت می‌زند.

روحانیت ما باید به سمت جایگاه بی‌طرفی خود برگردد و پدری کند.

کم نبود گزارش‌هایی از مساجد که مردم واکنش‌های منفی نسبت به مواضع برخی امامان جماعت مساجد داشتند. حتی در جایی گزارش دادند که بین نمازگزار و امام جماعت، تلخی پیش آمده است. این اتفاقات نباید بیفتد. امیدواریم که این انتخابات پایانی باشد بر تهمت‌زنی‌ها واقعیت این است که اگر کسی ادعای مذهبی دارد نباید به دیگران تهمت بزند.

فکر نمی‌کنید بخشی از استفاده جریان رقیب از این فضا، به دلیل حضور کمرنگ اصلاح‌طلبان در فضای مساجد و فضاهای مذهبی است؟ چقدر این نقد را قبول دارید؟
من نمی‌خواهم انکار کنم. ما غفلت‌هایی در گذشته داشته‌ایم. البته بخشی از این موضوع هم ناشی از تبلیغاتی است که رقیب ما دارد وگرنه ما نگاهمان اسلام رحمانی است و این ویژگی ما است. نگاه ما به دین اسلام، با دیکته‌کردن مغایرت دارد. ما به دعوت معتقدیم. دوستان ما در حوزه اصلاح‌طلبی گسترده هستند. ما معتقدیم که اگر می‌خواهیم فضای مذهبی در کشور رونق پیدا کند، باید تحمیل و تحکم را کنار بگذاریم و باید از مسیر دعوت وارد شویم.

بر این مبنا معتقدیم که باید از سه جانب بازنگری در روندها صورت گیرد؛ یکی اینکه رقیب، دست از اتهام بی‌دینی به ما بردارد. این اخلاقی نیست که بگویند اصلاح‌طلبان به نماز جمعه نمی‌آیند. چه کسی گفته که ما به نماز جمعه نمی‌رویم. ما دوست داریم به نمازجمعه برویم؛ اما آیا می‌توان به نمازجمعه‌ای رفت که از تریبون آن به افراد تهمت می‌زنند؟

دیگر اینکه، نهاد روحانیت باید در جایگاه پدری خود بنشیند و از این حالت ذوب شدن در یک جریان سیاسی خودداری کند. جایگاه دین و مذهب و مسجد و مراکز مذهبی بالاتر از جناح‌های سیاسی است. باید این فضا را از حالت جناحی خارج کنیم.

آقای سیدرضا تقوی در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، خود را در ساختار اصولگرایی تعریف کرده است. آیا شنیده شده ایشان یک بار به بداخلاقی‌ها از تریبون نمازجمعه تذکر بدهد و بگوید باید ائمه جمعه، اخلاق و انصاف را رعایت کنند؟

باید پیام انتخابات یکی این باشد که این تریبون‌های مذهبی، به سمت پدری کردن و تأکید بر ارزش‌ها حرکت کنند. ببینیم پیامبر اکرم(ص) حتی با دشمنان خود چطور رفتار می‌کردند. ما که فرزندان این کشور هستیم. چرا اینطوری خودی و غیرخودی می‌کنند و دیگران را غریبه می‌دانند؟

این بحث لیست انگلیسی از برخی تریبون‌های نماز جمعه و تریبون‌های مذهبی و مساجد مطرح شد. رقیب ما حتی مداح‌ها را آورد اما خوشحالیم که مداحان حساب‌شان را جدا کردند. مداحان باید برای امام حسین(ع) بخوانند و نه برای یک جناح. بسیاری از افراد منتسب به این جناح، رفتار و منش امام حسین(ع) را فراموش کرده‌اند.

البته ما نیز باید به اصلاحاتی در درون خود دست بزنیم. باید بیشتر بر مسائل مذهبی تکیه کنیم.

منبع: جماران
برچسب ها: میرلوحی
نظرات شما
پیشخوان