تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۱۰ فروردين ۱۳۹۷
گزارش رویداد۲۴ درباره چهره‌های سینمایی سال ۱۳۹۶

هادی حجازی‌فر؛ پدیده بازیگری سینمای ایران

حجازی‌فر در اوج پختگی به ستاره سینمای ایران تبدیل شده است. ستاره‌ای که اگر نقش‌های آینده خود را به خوبی انتخاب کند خیلی زود در سینمای ایران بدل به چهره‌ای ماندگار خواهد شد.
رویداد۲۴،مازیار وکیلی: هادی حجازی‌فر بدون شک مهم‌ترین پدیده بازیگری این سال‌های سینمای ایران است. پدیده بودن حجازی‌فر تنها به خاطر توانایی بالای او در ایفای نقش‌های متفاوت نیست. حجازی‌فر پدیده بازیگری این سال‌های سینمای ایران است چون خلاء‌های موجود در بازیگری سینمای ایران را پر می‌کند.

تا چند سال گذشته کارگردانان برای انتخاب بازیگرهای فیلم‌هایی که می‌خواستند بسازند ناچار به انتخاب چند نام خاص بودند. چند نام خاص مدام در فیلم‌های مختلف تکرار می‌شد و این تکرار به خاطر کمبود بازیگر در سینمای ایران بود. بر خلاف ظاهر قضیه که سینمای ایرا ن بسیار پر بازیگر به نظر می‌رسید اتفاقاً از این نظر سینمای بسیار فقیری بود.

در چند سال اخیر اما ورق برگشت و سینمای ایران پذیرای استعدادهای تازه‌ای شد که توانستند سینمای ایران را به لحاظ بازیگری متحول کنند. این چهره‌های تازه توانستند روح دیگری به سینمای ایران بدمند و با بازی‌های درجه‌یک و متفاوت خود سینمای ایران را در زمینه بازیگری چند پله ارتقا ببخشند.

نوید محمدزاده، امیر جدیدی، هوتن شکیبا و هادی حجازی‌فر بهترین بازیگران این سال‌های سینمای ایران همگی چهره‌های تازه‌واردی هستند که زنگ و طعم متفاوتی به سینمای ایران بخشیده‌اند. 

حکایت حجازی‌فر اما با تمام چهره‌های تازه وارد و با استعداد سینمای ایران متفاوت است. او در کنار امیر جدیدی تنها بازیگری است که می‌تواند به خوبی نقش قهرمان‌های سینمایی به مفهوم کلاسیکش را بازی کند. قهرمانان عمل‌گرایی که فقط حرف نمی‌زنند، عمل می‌کنند. 

حجازی‌فر شبیه یک وسترنر است. از آن بازیگرهایی است که بلد است المان‌های مردانه را در خدمت ساخت یک قهرمان در بیاورد. بلد است از شور و انرژی وصف‌ناپذیرش جوری استفاده کند که شخصیت روی پرده سینما بدل به قهرمان شود.

برای حجازی‌فر نقطه شروع ایستاده در غبار بود. نقش احمد متوسلیان به خودی خود بار سنگینی بر روی دوش بازیگر است. بازیگر باید نقش کسی را بازی کند که مدت زیادی نیست که در بین مردم حضور ندارد. به همین خاطر بازیگر باید سعی کند نقش این قهرمان را طوری بازی کند که هم خدشه‌ای به نام او وارد نیاید و هم شخصیت باورپذیر از کار در بیاید. به همه این موارد اضافه کنید ساختار ویژه فیلم را که در آن بازیگران هیچ دیالوگی ندارند و بار روایت داستان فیلم به دوش نریشن‌هایی است که از زبان شخصیت‌های واقعی بر روی تصاویر فیلم می‌شنویم. 

حجازی‌فر در این فیلم بدون دیالوگ توانست یکی از رئالیستی‌ترین بازی‌های سال‌ها اخیر سینمای ایران را ارائه دهد. بازی حجازی‌فر انقدر دقیق، با جزئیات و درست بود که هیچ‌کس او را به جا نیاورد. همه خیال کردند مهدویان نابازیگری پیدا کرده و نقش احمد متوسلیان را به این نابازیگر سپرده است. غافل از این‌که حجازی‌فر سال‌های سال تئاتر کار کرده و نقش متفاوتی را هم در فیلم مزرعه پدری به عهده داشته است. 

ایستاده در غبار یک استارت خیلی خوب برای حجازی‌فر به حساب می‌آمد. اما او هنوز نقشی که جایگاه او را به عنوان یک بازیگر طراز اول تثبیت کند بازی نکرده بود. این نقش خیلی زود به سراغ حجازی‌فر آمد. ماجرای نیمروز همان نقشی بود که حجازی‌فر برای اثبات توانایی‌هایش لازم داشت. 

کمال ماجرای نیمروز یک زرمنده پرشور، عمل‌گرا و خشن است که بر خلاف سایر اعضای تیم اطلاعاتی فیلم فقط به فکر کشتن است. او کم حوصله و پرخاش‌گر است. حس و حال این‌که منتظر بماند تا بقیه به او دستور آتش بدهند را ندارد. وقتی می‌بیند همیشه یک قدم از دشمن عقب هستند خودش راساً اقدام می‌کند. کمال ماجرای نیمروز تماشاگر حرفه‌ای را یاد کیکوچیو هفت سامورایی می‌اندازد.

حجازی‌فر در بازی‌اش همان شور و حال و طراوتی را دارد که میفونه در هفت سامورایی استاد کوروساوا داشت. حجازی‌فر در ماجرای نیمروز آنقدر خوب و درخشان بود که همه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای او کنار بگذارند. 

اما هیئت داوران سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نظر دیگری داشت و بازی نوید محمد زاده در بدون تاریخ بدون امضاء را به بازی حجازی‌فر ترجیح داد و به این صورت دست حجازی‌فر از سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد کوتاه ماند. 

او در جشن خانه سینما هم جایزه را به فرید سجادی حسینی باخت و فقط توانست جایزه انجمن منتقدان را به دست آورد. اما فارغ از این جوایز کمال ماجرای نیمروز بدل به سکوی پرتاب هادی حجازی‌فر شد. دیگر همه حجازی‌فر را به عنوان بازیگری سرشناس و طراز اول می‌شناختند و بر استعداد بی‌بدیل او صحه می‌گذاشتند.

با شناخته شدن حجازی‌فر دوران پرکاری او هم آغاز شد. او در جشنواره سی و ششم فجر با سه فیلم در بخش مسابقه حضور داشت. شعیبی و حاتمی‌کیا نتوانستند از ظرفیت‌های این بازیگر توانا و نورسیده سینمای ایران به خوبی استفاده کنند. نقش حجازی‌فر در دارکوب بسیار کوتاه و خنثی بود و در به وقت شام هم شخصیت آنقدر تک بعدی و بدون ظرافت نوشته شده بود که عملاً دست حجازی‌فر را برای یک بازی متفاوت می‌بست.

اما حکایت لاتاری کاملاً متفاوت بود. سومین همکاری حجازی‌فر با مهدویان برگ برنده دیگری در کارنامه بازیگری حجازی‌فر محسوب می‌شد. موسی لاتاری یک کهنه سرباز بریده از همه جا و همه کس بود که با پسر جوانی همراه می‌شد تا انتقام او را از شیوخ عرب منطقه بگیرد. اما انگیزه موسی برای همراهی پسر جوان فیلم بیشتر یک انگیزه شخصی بود. 

همراهی او با امیر علی بیشتر یک عصیان بود بر علیه جهان اطرافش. عصیانی بر علیه سیستمی که نمی‌توانست پاسخ‌گوی نیازهای مشروع و قانونی او و امیرعلی باشد. از این جهت موسی شباهت بی‌بدیلی با سید رسول فیلم گوزن‌ها دارد. هر دوی این شخصیت‌ها با کمک یک رفیق یا شاگرد متوجه جهان اطراف و مناسبات ظالمانه آن می‌شوند و بر علیه این مناسبات غلط دست به عصیان می‌زنند. 

تکان‌دهنده‌ترین لحظه بازی حجازی‌فر را باید در آن مونولوگ پایانی کنار دریا جست و جو کرد و فراز آن لحظه را باید آن جمله تکان دهنده‌ای دانست که موسی به امیر علی می‌گوید:«به امام هشتم قرار نبود اینطوری بشه». تحلیل شخصیت موسی و کاربرد دوگانه‌اش باشد برای زمان اکران لاتاری. 

حجازی‌فر با قریحه طنز نابش و توانایی استثنایی‌اش در بازیگری موسی را هم مثل کمال بدل به قهرمان اصلی لاتاری می‌کند. به خاطر وجود نازنین حجازی‌فر است که تماشاگر قمه کشیدن کمال را خنده‌دار نمیابد. 

حجازی‌فر در اوج پختگی به ستاره سینمای ایران تبدیل شده است. ستاره‌ای که اگر نقش‌های آینده خود را به خوبی انتخاب کند خیلی زود در سینمای ایران بدل به چهره‌ای ماندگار خواهد شد. 

به نظر می‌رسد سینمای ایران تا مدت‌ها می‌تواند از این استعداد کم‌نظیر برای خلق شخصیت‌هایی ماندگار استفاده کند و خیالش راحت باشد که حجازی‌فر از پس ایفای هر نقش متفاوتی بر می‌آید. 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان