محمدرضا شاه پهلوی که بود؟/ مردی برای افسوس یا دیکتاتوری بیرحم؟ +تصاویر
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: «شمار اندک و حقیری هستند که اعتراض میکنند. ایرانیان اگر ایرانی باشند پس از آن همه کاری که برایشان انجام داده ایم نباید علیه رهبرشان به پاخیزند. این است پیشوایی حقیقی که ما در کشور خود داریم. آحاد ملت با دل و جان پشت سر پادشاه خود ایستادهاند.» (محمدرضا پهلوی سال ۱۳۵۲)
«آزادی افکار! آزادی افکار! دموکراسی! دموکراسی! این حرفها یعنی چه؟ هیچکدامشان به در من نمیخورد. ما اینها را نمیخواهیم.» (محمدرضا پهلوی سال ۱۳۵۵)
بیوگرافی محمدرضا شاه پهلوی
آخرین پادشاه ایران، محمدرضا پهلوی در سال ۴ آبان ۱۲۹۸ در تهران زاده شد. مادرش تاج الملوک آیرملو معروف به ملکه مادر، دومین همسر رضا خان بود. اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا بود که پنج ساعت پس از او به دنیا آمد. اشرف در کتاب خاطراتش مینویسد پس از به دنیا آمدن آن دو، رضاخان برای سومین بار ازدواج کرد که باعث شد ملکه مادر خانه خود را از آنها جدا کند. محمدرضا تا سن شش سالگی بیشتر وقتش را با دو خواهرش شمس و اشرف و برادر کوچکش علیرضا سپری میکرد.
در سن شش سالگی پدرش رضا خان تاجگذاری کرد و او به عنوان ولیعهد تاج کوچکی بر سر گذاشته و از خواهران و مادرش جدا شد و به تعبیر پدرش «از دامن زنان بیرون کشیده شد.»
پس از ولیعهدی در کاخی اختصاصی که تمام خدمه آن مرد بودند تحت نظر مادام ارفع معلم و سرپرستش بزرگ شد. محمدرضا پهلوی بعدها در کتاب خاطراتش از تربیت دوره کودکی خود اعلام نارضایتی کرده و از محدودیتهایی که پدرش برای رفت و آمد و دیدارهای او وضع کرده بود گلایه میکند.
به گزارش رویداد۲۴ ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه جدا شدن ولیعهد از خانه و مادر و همبازیهایش و انتقالش به فضایی خشک و مردانه را نخستین ضربه روحی دوره کودکی محمدرضا پهلوی میداند که باعث انزوا و تنهاییاش شد. تربیت در فضای مردانه تاثیری دیرپا بر ولیعهد داشت. چه آنکه در زمان پادشاهی اش در مصاحبههای متعددی نظر خود مبنی بر نقصان عقلانی زنان و نامناسب بودن روحیات زنانه برای امور سیاسی را علنا اعلام کرد. خواهران و اطرافیان محمدرضا موظف بودند او را والاحضرت خطاب کنند. تربیتی این چنین غریب که از طرفی همراه با احترام و ستایش بیش از حد و تصنعی از سمت اطرفیان و در عین حال تحقیر و جدایی از محیط کودکانه بود آثار خود را در افکار خودبزرگ بینانه بعدی محمدرضا پهلوی نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: رضا شاه پهلوی؛ موسس ایران نوین و بنیانگذار ورود نظامیان به اقتصاد
محمدرضا شاه پهلوی و همسرش ثریا بختیاری
لئو اشتراوس در کتاب روانشناسی استبداد مینویسد «این تمایل در افراد قدرتمند وجود دارد که برای خود اعتباری را در نظر بگیرند که در عالم واقعیت وجود ندارد. دیکتاتورها تمایل دارند که قدرت و توانایی خود را بیش از واقعیتها نشان دهند. آنان در حقیقت خود را یک قهرمان میبینند.»
تمایل به برگزیده بودن در خاطرات محمدرضا پهلوی کاملا مشهود است. او در کتاب ماموریت برای وطنم به تفاریق از برگزیده بودن خود میگوید: «از دوران کودکی دانستهام که دست تقدیر مرا به سرپرستی یک کشور باستانی و دارای تمدن که مورد ستایش من است خواهد گماشت و باید در بهبود وضع مردم کشور و مخصوصاً طبقه معمولی کوشش کنم.» این جنون خودبزرگ بینی_که به تعبیر زونیس واکنشی دفاعی برای پوشاندن خلا عاطفی و کمبود شخصیت او بود_ گاها با عقاید مذهبی او همپوشانی پیدا میکردند.
برای مثال در توضیح بهبود یافتنش از بیماری توضیح عجیبی در کتاب ماموریت برای وطنم وجود دارد: «در یکی از شبهای بحرانی کسالتم مولای متقیان علی علیهالسلام را به خواب دیدم که در حالی که شمشیر معروف خود ذوالفقار را در دامن داشت و در کنار من نشسته بود، در دست مبارکش جامی بود و به من امر کرد که مایعی را که در جام بود بنوشم. من نیز اطاعت کردم و فردای آن روز تبم قطع شد و حالم به سرعت رو به بهبود رفت.»
او در مصاحبه با اوریانا فالاچی ادعا کرد در جریان سفرش به امام زاده داوود زمانی که از اسب به زمین افتاده و هیچ گونه آسیبی ندیده و اطرافیانش از این رخداد شگفت زده شده اند: «ناچار برای آنها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب، حضرت ابوالفضل (ع) فرزند برومند حضرت علی (ع) ظاهر شد و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت.»
محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ نوشته در محوطه کاخ سعدآباد با امام زمان دیدار کرده است. ماروین زونیس ریشه استبداد بعدی او را همین احساس برگزیده بودن از سمت خداوند که حاصل روان ضربههای کودکی او بود و توجیه اقداماتش بر پایه خرافات مذهبی میدانست.
محمدرضا شاه پهلوی به همراه خانوادهاش
دوران کودکی محمدرضا با اعزام وی به همراه برادرش علیرضا به مدرسه له روزه سوئیس در تاریخ پانزدهم شهریور ۱۳۱۰ به پایان رسید. شرایط تحصیل در مدرسه لهروزه برای محمدرضا دشوار و ناخوشایند بود. چرا که علاوه بر دروس خود مدرسه به صورت مضاعف توسط معلم سختگیرش دکتر علی اصغر نفیسی زبان و ادبیات فارسی به او آموزش داده میشد.
محمدرضا شاه در خاطراتش نوشته در مدرسه لهروزه موفق به دریافت دیپلم شده و پس از آن به ایران بازگشته است. برخی مدارک و اسناد باقی مانده در آن مدرسه نشان میدهد که او پیش از اتمام تحصیل و اخذ مدرک دیپلم به ایران بازگشته است. سوابق مدرسه لهروزه، محمدرضا را دانشآموزی «بسیار خوب» توصیف میکنند.
محمدرضا شاه پهلوی پس از اقامت ۵ ساله در سوئیس به همراه دوست دوره تحصیلش ارنست پرون به ایران بازگشت و در دانشکده افسری مشغول به تحصیل شد. دو سال بعد به درجه ستوان دومی رسید. در این سالها او با پدرش رابطه نزدیکتری گرفت و به مشورت او در اداره امور کشور پرداخت.
شاه در سال ۱۳۱۸ (۱۶ مارس ۱۹۳۹) نخستین بار هنگامی که ولیعهد در قاهره ازدواج کرد. بزرگترین مشکل برای این ازدواج، اصل 37 متمم قانون اساسی بود که بر اساس آن مادر ولیعهد الزاماً باید ایرانیتبار میبود. مجلس در اقدامی بیسابقه نه تنها به فوزیه تابعیت ایران داد، بلکه او را ایرانیتبار نامید. حاصل ازدواج محمد رضا با فوزیه دختری به نام شهناز بود. ازدواج فوزیه و شاه ایران به جدایی انجامید. ثبت رسمی طلاق در مصر به سال ۱۹۴۵ و در ایران به سال ۱۹۴۸ انجام شد.
محمدرضا شاه پهلوی و همسر اولش فوزیه
به گزارش رویداد۲۴ در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ متفقین ایران را اشغال کرده و رضا شاه پهلوی را از قدرت برکنار کردند. برای جانشینی رضا خان دو نفر مطرح بودند. یکی محمد حسین میرزا، فرزند احمد شاه و آخرین ولیعهد قاجار که اکنون افسر نیروی دریایی بریتانیا شده بود و گزینه بعدی محمدرضا پهلوی ولیعهد رضا شاه. انتخاب متفقین محمدرضا پهلوی شد و مجلس نیز تغییرات انجام گرفته در ساختار قدرت را تصویب کرد و بدین ترتیب محمدرضا پهلوی در ۲۲ سالگی پادشاه ایران شد.
متفقین با فرماندهی شخص شاه بر ارتش به شرط همکاری کامل با آنها موافقت کردند. نخستین اقدامات شاه جدید عبارت بودند از افزایش بودجه نظامی، به گونهای که ۲۶ درصد از بودجه سالانه را به وزارت جنگ اختصاص داد و به بازسازی و تقویت نیروهای نظامی.
یرواند آبراهامیان در کتاب تاریخ ایران مدرن مینویسد: «مشهور است که درآمدهای بادآورده نفتی دهه پنجاه باعث جنون خودبزرگ بینی شاه شد؛ اما او مدتها پیش از رونق درآمدهای نفتی سوداهای اینچنینی در سر میپروراند.»
او زمینها و داراییهایی را که توسط پدرش تصاحب شده بود را به صاحبان آنها بازگرداند و برای روز مبادا یک میلیون دلار به حساب شخصی اش در نیویورک منتقل کرد. روابط شاه جدید با مالکان و صاحبان زمین و سرمایه خوب بود. او همچنین سعی در تحکیم رابطهاش با مراجع مذهبی داشت؛ به سفرهای زیارتی میرفت و به آیت الله العظمی حسین قمی، از مجتهدان بلند پایه نجف، اطمینان داد که با حجاب و دین مبارزه نخواهد کرد. به گزارش سفارت بریتانیا طبقات مالک، دولت و شاه به منظور « منحرف کردن اذهان افراد از کمونیسم و توجه آنان به مذهب» مشتاق نوعی ائتلاف با روحانیون بودند.
مورخان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی را به دو دوره تقسیم میکنند. دوره اول از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بود که شاه کنترل ارتش را در دست داشت اما -برخلاف پدرش- بوروکراسی و پشتیبانی دربار را از دست داده بود. در این دوران سیزده ساله مرکز ثقل قدرت سیاسی از پادشاه به اعیان و اشراف بازگشت.
اعیان و اشرافی که در دوره رضا خان به حاشیه رانده شده بودند دوباره به صحنه سیاسی بازگشتند و در مجلس و کابینه دولتها نفوذ کردند. در نتیجه فاصله طبقاتی بسیار بیشتر شده و باعث واکنشهایی از سمت جامعه شد که مهمترین این واکنشها تاسیس حزب توده بود. محمدرضا پهلوی در دوره نخست سیزده سال حکومتش قدرت بسیار کمتری نسبت به پادشاه قبلی و قدرتهای سیاسی اوداشت. اما دو رخداد مهم استبداد او را تضمین کردند. رخداد اول موضوع اعلام خودمختاری آذربایجان و کردستان بود که تحت حمایت شوروی بودند و شاه به کمک قوام توانست حمایت شوروی را از آنها برداشته و سرکوبشان کند. دومین رخداد ترور نافرجام شاه در دی ماه ۱۳۲۷ بود که شاه به بهانه آن حزب توده را غیرقانونی اعلام کرده و سران حزب را دستگیر و محاکمه کرد.
ترور شاه همچنین بهانهای به دست او داد که مجلس موسسان را تاسیس کند که از طرفی اختیارات شاه را بالا برد و از طرف دیگر تشکیل مجلس سنا -که نیمی از نمایندگان آن را شاه منصوب میکرد- را تصویب کرد.
محمدرضا شاه پهلوی و همسر دومش ثریا
محمدرضا شاه پهلوی سال ۱۳۲۹ بار دیگر ازدواج کرد. درباره این ازدواج نوشتهاند: انتخاب ثریا برای همسری محمدرضا به وسیله خواهر بزرگتر شاه، شمس انجام گرفت. شمس در یک مجلس مهمانی در سفارت ایران در لندن که ثریا هم دعوت شده بود، در همان نظر اول او را پسندید و مسئله را با خلیل خان اسفندیاری در میان گذارد. ثریا با آمادگی قبلی برای روبرو شدن با شاه به تهران آمد.
ثریا در کتاب خاطرات خود مینویسد که بزرگترین آرزوی او پیش از اینکه ملکهٔ ایران بشود، هنرپیشگی سینما بوده و پیش از اینکه برای اولین دیدار با شاه به کاخ سلطنتی برود، با پدرش شرط کرده بود که اگر شاه او را نپسندید یا او از شاه خوشش نیامد، او را به هالیوود بفرستد.
چند سال بعد به علت حامله نشدن ثریا، شاه از او طلاق گرفت. محمدرضا شاه پهلوی از ثریا خواست تا به سنت موریتز برود و روز ۲۴ بهمن ۱۳۳۶ با تشریفات رسمی تهران را ترک گفت و بعد از آن دیگر هیچ وقت به ایران بازنگشت. در روز ۲۴ اسفند ۱۳۳۶ از وی جدا شد و طلاق او از طریق مجلس شورای ملی اعلام شد.
محمدرضا شاه یکبار دیگر پس از ثریا ازدواج کرد. ازدواج سوم شاه با فرح دیبا بود که تا پایان عمرش دوام داشت. فرح دیبا در منزل شهناز پهلوی در حصارک با محمدرضا پهلوی دیدار میکرد. یک هفته پس از آن دیدار شاه به فرح پیشنهاد ازدواج میدهد.
نامزدی محمدرضا شاه پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. ده ماه پس از ازدواج، رضا نخستین فرزند آنها به دنیا آمد. ثمره این ازدواج سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۲ در کاخ سعدآباد، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
بیشتر بخوانید: فرح پهلوی؛ بنیانگذار نهادهای موازی در ایران +تصاویر
محمدرضا شاه پهلوی با کودتای ۲۸ مرداد دو جزء دیگر قدرت سیاسی یعنی بوروکراسی و نظام پشتیبانی دربار را هم به دست آورد و سلطنت مطلقه پدرش را ادامه داد.
افزایش بسیار زیاد در آمدهای نفتی از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ ایران را تبدیل به دولتی کاملا رانتی و نفتی تبدیل کرد. اما باعث افزایش جاه طلبیهای نظامی محمدرضا پهلوی شد. بودجه نظامی در این سالها ۱۲ برابر افزایش پیدا کرد. او همچنین به گفتهی خود «برای مقابله با خطر کمونیسم و گروههای مختلف چپ» در سال ۱۳۳۵ سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک، را تاسیس کرد.
در سالروز تولد ۴۸ سالگیاش تاجگذاری کرد. نظر عمومی بر این است که رژیم شاه تا سال ۱۳۳۲ قابل اصلاح بود. پس از این تاریخ بود که تمام راههای دموکراتیک و بدون خشونت برای تغییر وضعیت بسته شد.
از کودتای ۲۸ مرداد به بعد شخصیت و منش محمدرضا شاه پهلوی هرچه بیشتر به سمت خودکامگی و استبداد همه جانبه معطوف شد. سرکوب مخالفان که از زمان کودتا شدت بیشتری گرفت بیشتر معطوف به گروههای چپ گرا همچون حزب توده و در سالهای بعد چریکهای فدایی خلق بود. شاه نا آرامیهای دهه پنجاه را «وحشت سرخ» توصیف میکرد.
زمانی که در مقابل مخالفها و اعتراضات رو به گسترش انعطافی ظاهری نشان داده و قول فضای باز فرهنگی و سیاسی را داد؛ گروههای چپگرا را از این قاعده مستثنی کرد و آنها را متهم به براندازی و مخالفت با قانون اساسی کرد.
بیشترین سازش شاه با مخالفان مذهبی بود؛ چه اینکه برای مصالحه با مذهبیون شریف امامی را به نخست وزیری برگزید که اقداماتش معطوف به اصلاحات مذهبی بود. حتی انقلاب سفید که در آن اختلافاتی میان شاه و برخی روحانیون بر سر مساله حق رای زنان پیش آورد نگاه او به طیف مذهبیون و مخالفان مذهبی تغییر نداد. این نکته با توجه به اینکه او استبداد و سرکوب مخالفانش را با استدلالی مذهبی _برگزیده بودن از جانب خداوند_ انجام میداد همخوانی دارد.
طیف مذهبی، اما به اصلاحات جزئی راضی نبود و تغییرات ریشهای را خواستار بود. از طرفی طیف بازاری هم که از سیاست مبارزه با گرانفروشی آسیب دیده بودند به طیف مخالفان مذهبی پیوسته بودند و به نارضایتیها و شکاف میان حاکمیت و گروههای مذهبی دامن میزدند.
میثاق پارسا در کتاب زمینههای اجتماعی انقلاب ایران مینویسد: «بازاریان در گامهای اولیه شان با گروههای سکولار مدرن همراه بودند... اما با شروع اصلاحات اقتصادی من جمله مبارزه با گرانفروشی به طیف مذهبی پیوستند.» پیوند بازرایان و مذهبیون مخاطرهای جدی برای شاه که خود دارای عقاید مذبی و ارادت به روحانیون سنتی بود بوجود آورد که اصلاحات مذهبی شریف امامی هم نتوانست آن را رفع کند؛ و نهایتا به انقلاب اسلامی منجر شد که در آن گروههای دیگر مخالف با رژیم شاه به مرور حذف شدند و طیف مذهبی و بازاری در بازی قدرت هژمونیک شد.
محمدرضا شاه پهلوی در تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ برای همیشه ایران را ترک کرد و در ۵ مرداد ۱۳۵۹ پس از سرگردانی بسیار درشهر قاهره بر اثر سرطان در حالی که شصت سال داشت درگذشت.
عباس میلانی در کتاب نگاهی به شاه، زندگی محمدرضا شاه پهلوی را با حکایتی تمثیلی-دینی خلاصه میکند: «شاید (هلندی سرگردان) نام مناسبی برای شاه نبود شاید بهترین اسم تمثیلی شاه همانی بود که دستگاههای دیپلماتیک و اطلاعاتی اسرائیل از دیرباز در مکاتبات محرمانهشان برای اشاره به او استفاده میکردند. او را در این مکاتبات شائول مینامیدند؛ اولین پادشاه یهودیان که بالمآل مغضوب خدا شد. شائول پادشاهی بود دمدمی مزاج. به روایت کتاب مقدس وقتی این پادشاه قدرقدرت مغضوب خدا شد، فلستاینها او را منکوب کرده و بهجایش بر تخت سلطنت نشستند.»
منابع:
خاطرات اشرف پهلوی به کوشش پژمان آزاد فدا/ انتشارات به آفرین
شکست شاهانه؛ نویسنده ماروین زونیس ترجمه عباس مخبر/ انتشارات طرح نو
روانشناسی استبداد نویسنده لئو اشتراوس ترجمه محمدحسین سروری/ نشر نگاه
ماموریت برای وطنم/ خاطرات محمدرضا شاه پهلوی
گفتوگوهای اوریانا فالاچی ترجمه غلامرضا امامی / نشر افق
پاسخ به تاریخ به کوشش شهریار ماکان / نشر البرز
زمینههای اجتماعی انقلاب ایران نوشته میثاق پارسا
نگاهی به شاه؛ زندگی محمدرضا پهلوی نوشته عباس میلانی/ نشر اختران
ایران بین دو انقلاب؛ یرواند ابراهیمیان/ نشر نی
چرا نبش قبر می کنید؟ شاه که مرد و پوسید!
با این حرفها گرانی ها حل نمی شود!
اگر راست می گویید در باره روحانی چنین تحلیلی بیاورید
با امریکا متحد شد و کشور رو بطرف صنعتی شدن برد و اخرش هم بخاطر نقشه های شوروی در سال 1357 امریکا حکومت رو داد به اخوندا تا کمونیستها رو سرویس کنن چون شاه ادم کشت و کشتار نبود.
هر کشوری هم سازمان امنیت داره ایران زمان شاه هم داشت و کلا افرادی که بنام امنیت اعدام شدن و میشه اسم برد کمتر از 20 نفر بودن(گلسرخی و نواب صفوی و......) بود.
روحت شاد
اینهارو که می گم نه اینکه الان همه اینها هست می خوام بگم اون دوره هم مثل الان خبر خواصی نبود
در 8 سال محمود جون به اندازه کل تاریخ نفتی ایران درآمد داشتیم چی شد؟
این همه پول رو به هرکس هم میدادن بیشتر از آقایون پروژه میساختن , بسته دیگه داریم له میشیم.
اخه توکه قدرت فکر نداری و زمان گذشته کشور رو با زمان حال مقایسه می کنی چی داری میگی زمانی که تو کشور ما دیپلم بود تو کشور های دیگه سیکل هم نبود :) ن حالا
برای مال دنیا ننویسیم. برای دل و عقیده و میهنمان بنویسیم.
چه جواب دندان شکنی دادی به اونایی که نون و به نرخ روز میخورن.
حالا که به اون دنیا اعتقاد داری امیدوارم خودت و امواتت توی اون دنیا با شاهنشاه همنشین و محشور باشید.
در اون زمان اگه شاه به علم و فناوری می پرداخت زمانی که ایران تحت تحریم نبود (حداقل از مزایای نوکری غرب و اسرائیل در راه توسعه علم و صنعت استفاده می کرد) شاید الان ما به لحاظ تکنیک در حد کره یا حد اقل ترکیه بودیم
منصف باید باشیم، شاه به روستاها رسیده بود و داشت سعی خودش را می کرد
حرفای شما همه حرفای تکراری و کلیشه ای است
شاه سپاه دانشو سپاه ترویجو ابادانی و خانه انصاف رو برای بقیه نقاط ایران ایجاد کرد.مردمی که حدود هفتاد درصدش بی سواد بودن انتظار فراگیریه فناوری داری،بجای خدمت سربازی داوطلبا میتونستن با گذروندن دوره چند ماهه به مناطق مختلف برنو درس بدن،خانه های بهداشت،تعاونی ها ک تو روستاها میبینی ک البته حداقل تعاونی درشون تخته شده برای توسعه بهداشت و کشاورزی بوده لطفا اصول انقلاب سفید رو مطالعه کن
چندتا قمارخونه و فاحشهخونه لازمه
آدمش که فراوونه
این تحریم هایی ک میگین جلو پیشرفت مملکت رو میگیره از کجا اومده از انتخاب سیاست های غلط،از اتیش زدن پرچم بقیه ملت ها،از سر دادن شعار مرگ بر فلان...
لازم به ذکر است که پهلوی بیش از 50 سال حکومت کردند
در همین سایت دربارهی بچههای قم مطالعه کن مثل ناخدا افضلی و قبل از انقلاب تیمسار اویسی و شجاع الدین شفاء و بعد دربارهی همولایتیهاتون که به قم برای تحصیل مهاجرت کردند تصمیمگیری کن
مگه سن شما چقده اصلا از سن انقلاب و زمان شاه بزرگ چقد گذشته
دست بردار از افکار آلودت
40 سال از انقلاب گذشته هنوز در پیچ اولش گیر کردید.
دیگه این حرفا همش پاچه خواری حساب میشه .
هرکی اینو نوشته پاچه خواره.تمام=
در زمان شاه، در سال 32 دلار 90 ریالی و حداقل دستمزد کمتر از 100تومنی از مصدق تحویل گرفت و در سال57 دلار 68 ریالی و حداقل دستمزد800 تومنی یا8هزار ریالی تحویل داد یعنی حدود120 دلار در ماه که در حدود 70% حداقل دستمزد در آمریکا و کشورهای صنعتی بوده و بالاترین حقوق و دستمزد در خاورمیانه،رشد اقتصادی ایران در دهه چهل به 30درصد هم میرسیده و در همه سالها میانگین بالای 10 درصد بوده،دستمزدها هر سال بالاتر از نرخ تورم واقعی رشد میکرده که در دهه پنجاه هرسال به اندازه یک سکه طلا هر ماه به حقوق کارگر اضافه میشده یعنی حدود 100تومن در ماه،از نظر قدرت خرید هم 120 دلار چهل سال پیش به علت تورم آمریکا حداقل 20برابر امروز ارزش داشته که یعنی بیشتر از 2 هزار دلار در ماه.
پدر من کارمند اداره بندر بوده و اون زمان از بسیاری از کشورهایی که الان آرزوی مردم ما کار در اون کشورهاست افرادی در گمرک کارگری میکردن مثل کره جنوبی و آرژانتین و..اینی هم که میگین حموم نداشتین خونه شما نداشته وگرنه بسیاری از خونه های خرمشهر و آبادان و شهرای دیگه داخل خونه حموم داشتن و در ایران ساخت حموم به شکل امروزی تقریبا از سال50 به بعد آغاز شد البته در خود آمریکا هم از دهه 50-60میلادی یعنی 30-40 شمسی آغاز شده بود.
در سال 57 یک کارگر ساده با حقوق یک روزش میتونسته 2 دست کله پاچه یا 2کیلو پسته مرغوب بخره ولی امروز باید حقوق 2هفتش رو بده چون 400-500هزار تومن میشه.
درامد نفتی ایران دوره شاه از 32 تا 57 حدود25 میلیارد دلار بوده و با تورم دلار میشه 500 میلیارد دلار در 25 سال که فقط در8سال احمدینژاد800میلیارد دلار درامد داشته ایران و در کل این چهل سال با تورم آمریکا بیش از5هزار میلیارد دلار میشه!! که یعنی میتونستن 10برابر شاه امکانات و خدمات بسازن در این چهل سال که اگر این کار رو میکردن ایران حداقل در منطقه کشور نخست بود .
دلار68ریالی تحویل گرفتن و امروز قیمت واقعی دلار یعنی کالایی که ما میخریم 20هزار تومنه یعنی 3هزار برابر شده مقایسه کن با شاه که 90 ریال تحویل گرفت و 68 ریال تحویل داد یعنی حتی ارزش پول ملی به نسبت دلار 1/5برابر شد،بیکاری دوره شاه صفر بود و الان ...!!
در کل شاه هم انسان بود اما منطقی که برسی میکنیم میفهمیم کشوری که رضاشاه تحویل گرفت زیر صفر بود و 52سال بعد قدرت اول منطقه و قدرت دوم اقتصادی آسیا بود یعنی بالاتر از چین و کره.
تلویریون چهل-پنجاه سال پیش تکنولوژی گرونی بوده در همه جهان ولی با این وجود با 2-3ماه حقوق میشده یک خوبش رو خرید که الان با وجود اینکه تکنولوژی پیشرفت کرده و ارزون شده کسی خوبش رو بخواد10ماه حقوقش رو باید بده،خیلی چیزهای دیگه هم به تکنولوژی ربط داره که اونزمان حتی در آمریکا هم یا نبوده یا بسیار گرون بوده مثل اینترنت،کامپیوتر و حتی حوزه پزشکی بسیاری از واکسنها و داروها و جراحیها مثل پیوند اعضا و.. در این20-30سال اخیر بوجود اومده و مشکل از جانب شاه نبوده،پیکان هم که میگین اون زمان ماشین ارزونی نبوده در جهان و چیزی در حد مزدا3و هیوندای سوناتا یا حتی بالاتر بوده اما با 5-6هزار تومن میشده ژیان خرید که اونم در حد 207 الان بوده که اونموقع با 8ماه کمترین دستمزد میشده خرید ولی207 الان با 80 ماه نمیشده،تحصیل رایگان با تغذیه و کتاب و دفتر رایگان و لباس رایگان و کمک هزینه تحصیلی برای دانشجویان هم وجود داشته و حتی 20هزار نفر بورسیه میشدن هرسال و به خارج میرفتن که برای هرکسی وجود داشته بدون پارتی بازی در حالی که الان دانشگاه آزاد پولهای کلانی میگیره.
اون زمان تکنسین خارجی میومد ایران نه کارگر چون ایران توان ساخت چیزی رو نداشت فرماندهان رده بالای ارتش از فرماندهان و امرای ارتش خارجی اموزش داشتند
کله پاچه و پسه ارزون بوده و متعاقب اون درامد فروش اونم کم بوده این یک معادله دوجانبه هست
بهتره بدونی پیکان اون زمان در جهان ماشینی نبود که در مقابل بنز و بی او وه و ماشینهای سلطنتی امریکایی به چشم بیاد
چرا نمیگی کشوری مثل ایران که روی گاز خوابیده لوله کشی گاز نداشته؟اونم تکنولوژی پیچیده میخواسته؟البته شاید برای شماها که در مناطق گرمسیر زندگی میکنید مهم نباشه ولی برای اشخاصی که در مناطق کوهستانی زندگی میکنند درد بزرگی بوده فکر میکنی چند روستا اب و برق و گاز و تلفن داشتند؟میدونی پول هر خط تلفن چند تومن الان میشده ؟الان با 5 هزار تومن سیمکارت موبایل میخری اون زمان با پول الان باید 20 میلیون تومن میدادی و چند سال بعد خط تلفن میگرفتی در حالیکه در ترکیه اون زمان خط تلفن و تکنولوژیهای دیگه به مراتب مدرن تر و ارزانتر بود
چند کیلومتر اران ازاد راه داشت؟چند سد داشت؟از نظر کشاورزی بیش از نیمی از محصولات وارد میشد در حالیکه جمعیت ایران تقریبا یک سوم الان بود
اگه مشکل زمان رو عنوان میکنی چرا پاکستان همسایه در اونزمان به ایران پزشک میفرستاد؟
اگه مشکل زمان بوده چرا مستشاران نظامی و کارشناسان خارجی تماما در ایران فعال بودند و با رفتن انها همه چیز لنگ میشد؟
دومین اقتصاد اسیا؟اونم با فروش منابع نفتی در روز 8 میلیون بشکه بخوای حساب کنی عربستان هم اقتصاد بزرگی میشه
در دوره محمدرضا شاه کل صنایع سنگین بنا گذاشته شدن از پالایشگاهها تا پتروشیمیها و ذوب آهن و فولاد و مس و آلومینیوم و صنایع بزرگ نساجی و .. بخاطر این کشور رشد اقتصادی بالایی داشت، همه این صنایع الان به دلیل فساد و سو مدیریت داره ورشکست میشه، همین گازکشی که شما ازش دم میزنین با ساخت و توسعه عسلویه بوده که در سال 56و57 کل کارهای تحقیقاتیش انجام شده بوده و طرحهای همه فازهای عسلویه آماده بود و قرار بود تا قبل از سال 70سراسر ایران گازکشی بشه و عسلویه هم تکمیل میشد.
ایران قرارداد20هزار مگاوات نیروگاه اتمی رو در اون دوره بسته بود که تا سال67 همه اونها ساخته میشد
پزشکی هم که میگی آیا یک شبه یا یک ساله مگه کسی پزشک میشه!!! رضاشاه از 1305 تا 1320 مدارس ابتدایی و دبیرستان ساخت و دانشگاه ساخت چیزهایی که تاقبل ازون اصلا وجود نداشت و فقط چند مدرسه نسبتا مدرن در کل ایران بود و چند صد نقر د خارج دانشگاه میرفتن که به هیچ وجه کافی نبود اما از دوره رضاشاه به چندین هزار نفر رسید اما از بد حادثه جنگ جهانی شد و در اون شرایط رضاشاه دو راه پیش رو داشت یکی جنگ با روسیه و انگلیس و آمریکا که نتیجش فقط چندماه جنگ و نابودی کل ایران و چندین میلیون کشته بود و دومی راضی شدن به استعفا بخاطر ملت و کشور، فرانسه که اون زمان قدرتی بود برای خودش 48 ساعته توسط ارتش آلمان شکست خورد و اشغال شد.
تولید نقت به هیچ وجه 8میلیون بشکه نبوده و در اوجش سال56 به 6میلیون رسیده البته سال 32 درحد چند صدهزار بشکه بوده و از سال46به بعد به 1میلیون بشکه رسیده و کم کم بالا رفته،درامد نفتی کل دوره پهلوی پدر و پسر 30میلیارد دلار بوده،با تورم هم که در نظر بگیریم باز از 8سال فروش نفت احمدینژاد کمتر میشه،یعنی شما از کل دوره پهلوی باید نصف 8سال احمدینژاد انتظار پیشرفت و توسعه داشته باشی تازه محدودیت امکاناتی و ابزار دوره پهلوی هم در نظر بگیر،مالزی از دهه هشتاد 80% مردمش روی خونه درختی زندگی میوردن و در کمتراز15سال سال 2000با همت مهاتیر محمد به یک کشور پیشرفته تبدیل شد،امارات،عربستان،قطر،بحرین،عمان و حتی ترکیه در سال57 به مراتب از ایران عقبتر بودن و الان همه ملت ما آرزشونه برن اونجا زندگی یا کار کنن.
مستشار نظامی هم چیزی شنیدی و مثل طوطی میگی آخه f14 که نیروی هوایی آمریکا هم نداشت رو و تکنولوژیش محرمانه بوده رو معلومه که فقط به شرط به ایران فروختن. آیا ما تونستیم همون f14 رو کامل بسازیم!؟ اسراییلشم اجازه نداره الان f35 رو بدون اجازه آمریکا و بدون نمایندگان شرکت آمریکایی دست بهش بزنه.
شهید عباس دوران بخاطر اینکه در دوره آموزش پرواز دوتا افسر آمریکاییا رو کتک زد از دست شاه بخاطر میهن پرستی مدال گرفت،20-30هزار دانشجوی پزشکی و مندسی و..که اون زمان در امریکا و.. درس میخوندن وقتی برمیگشتن خیلیهاشون استاد دانشگاه میشدن و ایران از پزشک و مهندس هم بی نیاز میشد که باوجود اینکه انقلاب شد خیلیهاشون برگشتن و نیاز کشور به پزشک و .. تامین کردن کم کم،هند و پاکستان مستعمره انگلیس بودن با وجود فقر بسیاری از زیرساختهای آموزشی رو از سال 1800 داشتن و حتی شبکه راه آهنشون و خیلی چیزهای دیگشون از 200سال پیش داشتن،اینکه میگی جرا دکتر هندی ایران میومد مثل مالزی الانه که کلی دکتر مهندس ایرانی الان دارن اونجا کار میکنن،آیا ایران از مالزی توسعه یافته تر هست!!؟ خوب معلومه مالزی تازه داره از نسل اولی که بعد از توسعه پرورش داده بهره برداری میکنه و اکثر آدمادیی میانسالشون متخصص نیستن اما کره جنوبی که پیشرفت رو از بیست سال قبل اونا شروع کرده الان به دکتر و مهندس خارجی نیازی نداره اما تا20سال پیش کلی نیرو و مستشار آمریکایی توی کره بودن،ایرانم از این قاعده خارج نیست ،شماها هنوز درک نکردین ایران دوره قاجار هیچی نداشته نه راه نه سیستم آموزشی و علمی و نه زیربنا و ارتش درست و حسابی،نسل اول پزشکان و اساتیدی که از دوره رضاشاه پرورش پیدا کرد از حدود سال40به بعد استاد دانشگاه شدن،سیستم انقدر شایسته سالاری بوده که پرفسور حسابی وزیر و دکتر کردوانی رییس سازمان میشد.
ما جنگزده بودیم و در سیبری ایران زندگی کردیم و سال80 تازه محله ما گازکشی شد یعنی23سال بعد انقلاب.
بسیاری از متنی که قبلا فرستادم متاسفانه سانسور شده و کل اون بخشهایی که فاصله افتاده حقایق مستندی بوده که چاپ نمیکنن و دوباره ننوشتم که باز سانسور نکنن،یکی از دلایلی که ثابت میکنه ایران در این سالها از اکثر جهات نسبت به دنیا عقب افتاده همین سانسور دلایل و مستندانی بوده که من نوشتم،ایران در اون زمان قدرت سیاسی نخست منطقه و کل جهان اسلام و قدرت تعیین کننده اوپک و یکی از قدرتهای نظامی جهان بود،خط تولید f16 و بسیاری صنایع مهم دیگه درحال ساخت بود.
پیکان درسته در حد بنز یا بی ام 518 نبوده اما نصف اون قیمت داشت در جهان و ماشین متوسط رو به بالا بود درست در حد مزدا3 الان بوده،تویوتا گالانت1975رو با پیکان جوانان همون سال راحت میشه در یک سطح دونست،پیکان همون ماشینیه نخست وزیر کشور یعنی هویدا از47تا57 با افتخار و بدون محافظ و راننده سوارشد ولی الان وزیرا بنز و بی ام و و لندکروزر سوار میشن.
اگه همه راضی هستن، چرا بچه های مسئولانخارج زندگی میکنن؟
همه میدانیم تعداد کارخانه ها و پالایشگاهها اتوبانها پلها و تاسیساتی که بعد از انقلاب ساخته شدند قابل مقایسه با زمان شاه نیست
میزان تولیدات کشاورزی بعد از انقلاب با زمان شاه ابدا قابل مقایسه نیست تولیدات کشاورزی که اصلا تکنولوژی برتری نمیخواهد
چطور حوادث جنگ جهانی و نبود زیر ساختها و مدارس و جنگ داخلی در شبه قاره هند بین مسلمانان و هندوها و ایجاد کشوری جدید بنام پاکستان تاثیری نداشت در میزان پزشکهای ان کشور جدید و حتی پزشک هم به ایران و چند کشور محروم میفرستاد؟
درسته درامد نفتی زمان شاه در مقایسه با زمان احمدی نژاد کم بوده ولی ارزش دلار در جهان انزمان بسیار بالاتر بوده و این مقایسه از اساس غلط هست
بافتها و مدارس فرسوده سوغات زمان شاه برای ایران بود که با حوادث اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی بازسازی اونها سالها با تاخیر صورت گرفت
و اما در مورد اف 14 باید عرض کنم امریکا خودش مدلهای بروزتر این فانتوم رو داشت و صد البته به بهایی بسیار گزاف فروخته شدند که عملا در مقابل میراژهای فرانسه در جنگ تحمیلی کم میاوردند بخاطر تکنولوژی قدیمیتر
پیکان در خود ایران اتوموبیل متوسط رو به پایین بوده در حضور شورلتها بیوکها شورلت نوا اتوموبیلهای المانی رنجرور بیوک اسکارلاک وحتی پژو 504 برتریهای بسیار زیادی داشتند حالا بنز و بی ام وه که هیچ
تصرف فرانسه چند ماه زمان برد البته جنوبش فتح نشده باقی ماند ولی بازهم ارتش فرانسه توانای داشت و البته شجاعت بجنگه ولی ارتش بزدل رضا شاه بدون جنگ با راهپیمای دول شکست خورده فتح شد
شما در دوران محمد رضا شاه عقب ماندگی رو به علم مربوط میدونید ولی زمان قاجار توقع داشتین ایران مدرن باشه؟
اینکه شما سال 80 گازکشی کردید دال بر این نیست که قبل ازون گازکشی نمیشده همونجوری که گفتم ما با انکه در شهریکوچک ساکن بودیم سال 72 گاز کشی شد منزلمون که البته جنگ تحمیلیو سالها رفع خرابیها بیتاثیر نشد در وقفه گاز رسانی
چرا تعداد روستاهای که راه اسفالت داشتند رو اعلام نمیکنی؟ایا اسفالت تکنولوژی پیچیده ای داشت؟کدام روستا زمین ورزشی داشت؟ جاده ها با کوچکترین برفی مسدود میشدند راه داری در کار نبود همون راه گرده حیران بقدری غیر ایمن بود دو تریلی نمیتونستند از کنار هم رد شوند
کدام روستا درمانگاه داشت؟با کوچکترین برفی راههای روستایی مسدود میشدند
کل جاده ای که ایران رو به اروپا متصل میکرد جاده قدیمی و و پر از پیچ و خم میانه بود که الانهم با تعریض و استاندارد سازی و احداث ازاد راه تلفات زیادی میگیره
ایا واقعا باور داری ترکیه زمان شاه از ایران عقب بود؟دهان باز مانده رضا شاه در ترکیه اینو نمیگه و البته میزان ازاد راهها و راه اهن و زیر ساختهای ترکیه در قیاس با ایران
مثل اینکه اطلاع نداری تهاجم عراقبه ایران در اصل بخاطر هدیه دادن اروند رود و مناطق اطراف اون از جانب رضا شاه به عراق صورت گرفت؟ کجای دنیا کشوری از اب و خاک خودش هدیه میده؟
غصب زمینهای مردم هم عادی بود اون زمان در اصلاحات ارضی زمینهای وسیعی ازپدر بزرگم غصب شد و اینجوری زمینهای وسیع کشاورزی تکه تکه شده و کشاورزی از رونق افتاد
ایا تکنولوژی خریداری شده اف 16 بهتره یا تولید بومی جنگنده که الان اتفاق میفته؟
زمان اشغال ایران میدونی چقدر سربازان اشغالگر مزاحم نوامیس مردم میشدند؟میدونستی شاه ایران حق بازخواست گروهبان امریکایی رو نداشت؟
تازه اکثر تکنولوژیهای روز دنیا هم زمان قاجار وارد ایران شده بود مثل برق اتوموبیل تلفن قطار ساعت گرامافون دوربین و....
همون هویدا که میگی وارد تجارتخانه ما شد و نهایت اطلاعش از اقتصاد این جمله بود داد و ستد چه جوره؟
میدونی شرکتهای امریکایی برنده مناقصات ساخت و ساز میشدند و مهندسین ایرانی و معماران توانمند اکثرا بیکار بودند؟
زمین بسیار بزرگی هم پدر بزرگ پدریم در شهر داشت اونم توسط شاه ملی اعلام شد و غصب شد بدون دادن یک ریال
تمامی سندهای املاک بدون نقشه و دقت اکثرا ایراد دار نوشته میشدند بگذریم از قصرهای رنگارنگ نزدیکان شاه که قاشق های طلایی داشت مثل کاخ مروارید و پله هایی کریستال ایا به نظرت با پول مردم ساخته نشده بودند؟
مالزی الان رو با زمان شاه مقایسه میکنی؟رفتن پزشکان به مالزی بخاطر نبود و کمبود پزَک مالزیایی نیست بخاطر نیاز زیاد جامعه اونهاست همونجور که میدونیم مالزی خودش مقصد دانشجوهای جهان هست ولی ایران زمان شاه نظام اموزشی غلط و طاقت فرسایی داشت که معدود پزشکها هم اکثرا برای تحصیل به ترکیه میرفتند همانند عموی من که تنها دندانپزشک شهر بود
میدونی اکثر افسرهای اون زمان با 5 کلاس سواد استخدام میشدند و سواد کافی برای نگارش هم نداشتند؟
ایا نحوه برخورد قضات با مردم عادی رو دیده بودی؟لگد زدن و فحاشی که عادی بود نمیگم الان مشکلات نیست که خیلی هم زیاد هست ولی اون دوران هیچ چی نبود یه چیزهایی شنیدی ولی سنت قد نمیداد ببینی
روحش شاد
نترس اگه نظر نداری کسی نمیگه لاله.
اینم شد مملکت؟
بیکارم بیمه ندارم بیمار خاص هستم پول کمک معیشت که اسمش حالمو بهم میزنه بهم ندادن میگن گردش حسابت بالا بوده
بی تعصب
شاه اگر دزد بود و وطن فروش تمام جواهرات موزه جواهرات روخارج میکرد
همه اموالش در کاخ را خارج میکرد
شاه ، دزد کشور نبود.
=========================
خائن به کشور خاوری های موجود هستند که قانون کاری به کار آنها ندارد.
حرفته باید طلای 24 عیار نوشته قاب کرد به سر در شهر
من زمان شاه دانش آموز بودم .
کمتر از ده درصد روستاها از امکانات رفاهی مانند ،آب لوله کشی ، برق ، مدرسه ، بهداشت ، جاده ، تلفن ، امکانات ورزشی و ... برخوردار بود .
روستای ما در حاشیه شیراز قرار داشت ، از تمام این امکانات محروم بود .
حالا ما منکر برخی امکانات رفاهی زمان شاه مانند ورزشگاه و ... در چهارتا شهر بزرگ مثل تهران و شیراز نیستیم .
اما منصفانه نگاه کنیم ، امروز در روستاها و شهرهای استان فارس چند هزار سالن ورزشی وجود دارد ؟
چند هزار مرکز درمانی و بهداشتی در روستاها احداث شده است ؟
چند هزار کیلومتر جاده ، شبکه آب رسانی ، برق رسانی ، گازرسانی ، مخابرات و ... فقط در روستاها احداث شده است ؟
امکانات رفاهی ، سطح زندگی روستاها غیر قابل مقایسه با زمان پهلوی منحوس است .
چند درصد از جوانان روستاها از
اقشار تحصیل کرده ، پزشک ، استاد ، نماینده مجلس و هستند ، همان کسانی که زمان حکومت منحوس پهلوی ، حتی رنگ شهر را درست نمی دیدند .
و در کلام آخر اگر منصفانه نگاه نمی کنید ، اگر با جمهوری اسلامی عناد دارید ، اگر چشم و گوش بسته اظهار نظر می کنید ، یه کم تعقل به خرج دهید و چنانچه می خواهید ، امکانات و رفاه ایجاد شده در دوران انقلاب اسلامی را با زمان حاکمیت سلسله وابسته و منحوس پهلوی مقایسه کنید ، از زبان هیچ یک از وابستگان به انقلاب اسلامی نشنوید ، فقط به سخنان ارتشبد زاهدی گوش دهید .
بله ، جناب زاهدی کیست ؟
از خاندان وابسته به پهلوی !!
خود و پدرش نقش مستقیم در بازگرداند محمد رضا به قدرت و سرکوبی قیام مصدق دارند !!
داماد شاه !!
سفیر ایران در آمریکا !!
وزیر امور خارجه شاهنشاهی !!
...
ببین دبی چی بوده ما چیبودیم!؟؟الان اون چیه ما چییم!
ببین اونموقع ایرانی پاسپورتش چه ارزشی داشته الان چی!!
هشت سال با صدام جنگیدید به لطف خرید های نظامی شاه بود همین که خرید های نظامی شاه تموم شد قطع نامه رو امضاء کردین.
الان که انرژی هستی راه انداختین ومیگین حق مسلم ماست، در دوره شاه راه افتاد.
شماها که از اختلاسای شاه میگین یه گوچولو از اختلاسهای بعد انقلاب رو هم بگین.
خود کرده را تدبیر نیست.
حالا اگه میتوتین برین پراید 50میلیونی بخرین.
پس چرا اینهمه لنگ میزنید
بنده ۶۰ سال سن دارم و با پوست و گوشت و استخوان نظام پهلو ی را تجربه کرده ام.
لیاقت شاه دوستان همان است که بود.
یعنی یک زیر دیپلم زناکار(متبع ؛کتاب ظهور و سقوط پهلوی)۲۲ ساله ،عنان اداره ایران بزرگ را بدست بگیرد.
جوانان برنای مملکت را در کوره های آدم سوزی ساواک(بروید موزه عبرت و از نزدیک ببینید)شکنجه کند آخر کار هم ۳۵ میلیارد از ثروت این مردم مظلوم را بتاراج ببرد
شاه خلبان جنگده هوایی بود هواپیما مسافربری خلبانی میکرد
به حدی از نظام پیش رفته بود که سینش دیگه جای مدال نداشت دیگه میخوای دروغ بگی یه چیزی بگو راحت باشه چرت وپرت نگو که شاه زیر دیپلم بوده فهمیدی آقای همدانی
بس کنید توروخدا زمان الان رو داریدبازمان 40سال پیش مقایسه میکنید اخه عقل هم خوب چیزی اگه داشته باشید انگار کشورهای دیگه پیشرفته بودند ما نبودیم اون زمان هیچ کشوری امکانات الان رو نداشته کاری نداره همین کشورهای حوزه خلیج فارس رو اون زمانش رو باایران مقایسه کنید والان هم ببینید بعد قضاوت کنید
تاریخ تا ابد شرمنده تو شد...
توکه نمیدونی این سد زاینده رودی که ساختی و باعث شدی شهر اصفهان،قم ،یزد ویاسوج آب داشته باشه رو رو الکی گفتن شاه عباس ساخته.
اونایی که رژیم شاه نبودن و ندیدن برن تو گوگل جستجو کنم ( حلبی آباد و زاغه نشینان تهران ) در سال ۵۶ و ۵۷ و خاطرات عکاس فرانسوی در سال ۵۷ رو ببینم بعد اظهار نظر کنن لااقل از خودشون سوال کنن که چطور شاه یک مملکت مثلاً قوی با گوشه چشم سفیر انگلیس و آمریکا کنار میره
امثال شما باشد نابود شه
شما هم مشغول زندگی وعیش ونوش خود باشید
خدایی آن بالا نشسته وآخرت و روز حسابی هم هست
اینکه بر زبانشان کلمات آزادی و دموکراسی جاری بود اصلا به این معنا نبود که مرادشان از آزادی و دموکراسی همان بود که جهان آزاد از آن مراد دارد. بسیاری از چپهای انقلابی آن زمان، مدینه فاضلهشان شوروی کمونیستی و اروپای شرقی بود. در کدامیک از این کشورها در آن زمان آزادی و دموکراسی وجود داشت؟
آلمان شرقی که به آن "جمهوری دموکراتیک آلمان" میگفتند محل استقرار بسیاری از مخالفان شاه بود. کافی است به عملکرد این گروهها و ارتباطشان با «اشتازی» (سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی) دقت کنید و همینطور به جنایات اشتازی، تا دریابید که آن جمهوری و پسوند دموکراتیک همان بود که این مخالفان از دموکراسی و جمهوری و آزادی مراد میکردند.
چگونه میتوان ادعای آزادیخواهی گروههایی را باور کرد که آمال و آرزوهاشان رساندن ایران به کشورهایی با جنایتکارترین حکومتهای صد سال اخیر باشد؟
حکومت شاه مدینهی فاضله نبود و نواقص و کاستیهایی داشت اما مخالفان او اتفاقا با بخشهایی از زمامداری او مخالف بودند و قصد برانداختنش را داشتند که نقاط قوت شاه بود.
کافی است به فهرست کتابهای پرفروش در دو سال ابتدايی استقرار جمهوری اسلامی که فضای سياسی کمی بازتر بود نگاهی کنیم تا دریابیم که جامعه و رهبران فکری آن و انقلابیون به دنبال چه بودند.
در فروردين ۱۳۵۸ روزنامه «آيندگان» فهرستی از کتابهای پرفروش هفته منتشر کرد که کتابهای علی شریعتی در حوزه اسلام انقلابی، ابوالحسن بنیصدر در حوزه اقتصاد اسلامی، کتابهای لنین و جلال آلاحمد و مائو و مانند این در صدر پرفروشها بودند. کافی است در آثار اینها جستوجو کنیم تا معنایی که انقلابیون ۵۷ از آزادی و برابری در نظر داشتند آشکار بشود.
محمدرضاشاه صد ساله شد و از عمر انقلاب اسلامی چهاردهه گذشت. امروز بهتر میشود درک کرد که محمدرضاشاه برای ایران چه میخواست و انقلابیون چه.
حتی از قدرت نظامی که حرفش رو میزنید هیچی نداریم.
هنوز بهترین جنگنده مال همون ۴۰ سال پیش هستش.
یه مردبامعرفت.
یه ازادیخواه.
یه وطن دوست.
یه مردباشرف.
یه مردبادشمنان فراوان نادان.
یه مردکه اخرین مردی بودکه برای ایران گریه کرد.
یه مردبزرگ که دشمنان کوچیکیش به ناموسش گفتن فاحشه.
یه مردکه کارای بزرگش سبب شدتاکوتاه فکراتحمل بودنش ونداشته باشن.
یه مردمودب که به دشمنانش کوچیکترین بی حرمتی رونکرد.
یه مردکه توقلب یه ملت جاداره.
درودبرفرزندانش.
درودبرشرفش.
درودبر محمد رضا شاه کبیر.
مردی که امام زمان دورانش بود اب درکوزه و ما گرد جهان بودیم.
این مرد چه مظلومانه رفت . رفت بدون اینکه از کسی و جیزی گله کنه .
هدفش سر بلندی ایران بود.
چه بیگانگانی که به خاطرعظمت اون وایران درمقابلش زانو زدند.
بیگانگان در برابرش زانو زدند اما ملتش تبر بر عظمت و اهدافش زدند.
ایرانی که به جا گذاشت کو ایران تحویل و داد وبعد41 سال ویرانه تحویل دادن.
ایا به نظرتون ما ملت در حقش جفا نکردیم جفا کردیم جفارو نمیشه جبران کرد حداقل از کارامون نادم باشیم.
زنده که بود بهش بی احترامی کردیم حداقل الان که نیست حرمتش وحفظ کنیم.
به شاه نمیگم خدا بیامرزتت چون غیر خوبی کاری نکرد که محتاج خدا بیامرز گفتن من وشما باشم.
این مرد همتا نداره نمونش و تاریخ هرگز نخواهد دید.
زنده که بود تنش و لرزوندیم حداقل حالا که نیست اجازه بدیم تنش تو گور نلرزه.
درود بر این مرد اریایی سر افراز .
تا زمانی که این دیدگاهها هستند پس ایرانی عزیز منتظر باش تا با ساده نگری تو و من ایران روز به روز ویرانتر شود
خوش به حال جوانان الان این حکومت نه فساد میکنه نه فلسفه در الان هم راه است هم پول هست هم در حال پیشرفت رمان شاه هیچ کدوم نبود و همه از دم فقیر بودند اما الان همه وضعیتشان خوبه جوانان که الان دارن کیف میکنن برید درباره اون زمان مطالعه کنید ببینید جوانان اون زمان همشون آرزوی مرگ داشتن و خیلی زودم به آرزوشون میرسید و همین طور از اینکه تو این حکومت به دنبا اومدید شکر کنید و هی نگیر میخواید برید اون زمان
هر وقت تونستید پاسپورت ایران رو بین 10 پاسپورت اول دنیا کنید
هر وقت تونستید یک میزبانی جهانی و بزرگ ورزشی تو تهران بگیرید
هر وقت تونستید صفر های پول ملی رو کم کنید
اصل مقایسه رو اونایی می کنند که جبهه رفتند و انقلاب کردند حدود 90 درصد می گن اون دوره با تمام محدودیت ها و محرومیت هاش بهتر بوده
ایرانی عزت داشته شرف داشته وطن داشته
چطوریه که هر جا می رم می گن خدابیامرز شاه تو بقالی تو اداره تو تاکسی و ...
شاه هر که بود تمام زندگیشو به مردمش نشون می داد همه مردم ایران می دونستن برادرش کیه خواهرش کیه چند تا بچه داره زنای سابقش کیه
امریکای هارو توی ایران راه داد اینا دزدن ولی شاه خوب بود یه ایرانی حق مردم نمیخوره
در آرامش بخواب پدر هنوز نفس میکشیم
ایشان که ماهانه پول هنگفتی از طرف جمهوری اسلامی به حساب مبارکشان واریز می شود وجانبداری از این نظام تحت هر شرایطی میکند.
و مثل همه انسانهای معمولی میتونست نسبت به افکار خواستها منافع خوب یا بد باشه و طبیعتاً مثل همه آدمهای معمولی اجازه نمیداد منافع و..در خطر قرار بگیره.
یعنی نمیشه از یک آدم معمولی توقع انتظارات خاص داشت پس اقداماتش نسبت به آنچه بود کفه بهتر بودنش سنگینتر از بدتر بودنش بود.
این حرفها چیه
من و تمام خانواده ام در این نظام میلیارد میلیارد پول و ثروت به جیب میزنیم و در این نظام جمهوری داریم عشقوحال میکنیم سالانه چندکشورخارجی میرویم و واقعاً از زندگی در این نظام راضی هستیم
کسانی که ناراحت و ناراضی هستن برن بمیرن چون مشکل از خودشونه چون فکر فقیری دارن
درود بر جمهوری اسلامی
و مرگ بر شاه
در زمان شاه قمار خونه ها باز بودن و شراب آزادانه مصرف میشده همین یه دلیل هم اینو ثابت میکنه که شاه دین اسلام رو نپذیرفته بوده چون اگه مسلمون بود از شراب خواری و هزار تا غلط کاری دیگه حمایت نمی کرد پس میشه گفت شاه کافری بوده که بر ملت مسلمان چیره شده و دفع اون بر مردم مسلمان واجبه
خدمت همه نظرنویسان چه خوب چه بد،
چه طرفدار سلطنت چه طرفدار ولایت،
چه از شمال چه ازجنوب.
هر حرفی زده میشه اولا باید ادب وگفتار ونوشتار در هردوطرف مباحثه گرها برای سخن گفتن متعادل فی مابین رعایت بشه.
دوما بایستی هر سخنی،نظری،با توجه به مستندات و واقعیتهای ثبت شده باشه.
بعداز زمان مرگ ولیعهدی عباس میرزا در تبریز که بجاش بردار ناتتی وکوچکتر ناصر ولیعهد میشه.
روزگار ایران زمین غریبی رو همراه با ضعف ورو به افول تجربه وزندگی میکنه که خوشبختانه همشون ثبت وضبط ومکتوب هستن.
باتوهین چیزی حل نشده ونمیشه.
واقعیات رو بایستی گفت هرزمان که باشه.
باآروزوی بهروزی وبه ورزی برای ایران زمین