سرنوشت مذاکرات هستهای در دولت رئیسی چه خواهد شد؟
رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: با وجود اینکه مقامهای ایرانی از بازگشت به مذاکرات احیای برجام در آینده نزدیک سخن میگویند، تاکنون هیچ نشانه مثبتی برای از سرگیری مذاکرات دیده نمیشود و در ایران هنوز تیم مذاکره کننده به طور کامل مشخص نشدهاند. همین موضوع صدای کاخ سفید و متحدانش را علیه برنامه هستهای ایران بلند کرده.
خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه ایران از قطعی بودن بازگشت به مذاکرات سخن میگوید و کمیسیون امنیت ملی نیز اعلام کرد بود تا پیش از نوروز روند مذاکرات از سر گرفته میشود. در این بین و با توجه به این تاخیر در از سرگیری مذاکرات، ادامه روند تحریمهای اقتصادی فشار بسیار زیادی را به ایران تحمیل کرده است و تحریمها روز به روز تاثیر خود را بر روی اقتصاد و قدرت خرید مردم نشان میدهد.
به نظر میرسد که دولت ابراهیم رئیسی نیز تصمیم دارد تا مسیر مذاکراتی که دولت روحانی و محمدجواد ظریف ریل گذاری کردند را ادامه دهند و به یک نتیجه قابل اتکا در این خصوص برسند. امیرعبدالهیان وزیرخارجه ایران نیز در گفتگو با ان بی سی گفت که دولت جدید ایران در حال ارزیابی مذاکراتی است که دولت پیشین انجام داده است. در واکنش به این سخنان ند پرایس در این باره با بیان اینکه آمریکا اطلاعات دقیقی در مورد زمان از سرگیری گفتگوها در وین از ایران دریافت نکرده است تاکید کرد که در جریان اظهارات وزیر خارجه ایران در خصوص بازگشت به میز مذاکره قرار داریم. شما باید از آنها در مورد معنی مفاهیم «به زودی» و «خیلی زود» جویا شوید، این پیامی است که ما در تمام هفته میشنویم. اما تا به حال هیچ شفافیتی در مورد این که دقیقاً به چه معناست نداریم.
بیشتر بخوانید:مرگِ توافق هستهای ایران/ مذاکرات احیای برجام شکست خورده است؟
در همین خصوص با علیرضا سلطانی فعال و کارشناس سیاست خارجی و استاد دانشگاه گفتگو کردیم، او معتقد است علیرغم مخالفتهایی که در بدنه نظام سیاسی کشور نسبت به مذاکرات وجود دارد، نظام مصمم به از سرگیری مذاکرات است.
-در حالی که سه ماه از دولت رئیسی میگذرد، متاسفانه مذاکرات احیای برجام هنوز برگزار نشده و اساسا تیم مذاکره کننده ایرانی هم مشخص نشده است، این درحالی است که طرف اروپایی و آمریکایی تلاش دارند تا ایران را پای میز مذاکره بیاورند؛ ارزیابی شما از اتفاقات رخ داده چیست؟
با توجه به اینکه دولت سیزدهم فعالیت خود را حدود ۲ ماه است که آغاز کرده، پیرامون مساله مهمی مانند برجام و مذاکرات برجامی لازم بوده و هست که مطالعات و بررسیهای لازم توسط تیم جدید سیاست خارجی صورت گیرد؛ بنابراین تاخیر در واکنش موثر و جدیتر به مساله که همان آغاز مذاکرات است تا حدی طبیعی به نظر میرسد، اما به نظر میرسد تاخیر بیشتر در این زمینه منطقی نیست چرا که اولا سیاست هستهای و مذاکرات برجامی متمرکز در دولت نیست بلکه تصمیمات کلان در این زمینه توسط نظام سیاسی صورت میگیرد و تغییر دولت چندان در ماهیت و روند مذاکرات نمیتواند، نقشی تعیین کننده داشته باشد در واقع استراتژی همان است، اما ممکن است با تشکیل دولت جدید، تاکتیک مذاکرات تغییر یابد که این تغییر تاکتیک هم توجیه کننده تاخیر طولانی نیست.
شرایط اقتصادی و سیاسی کشور در انتظار احیای برجام
دوما، شرایط اقتصادی بی ثبات و متلاطم کشور و شرایط معیشیتی خانوارها، تاخیر بیش از این را بر نمیتابد. اما واقعیت این است که در حوزه خارجی به نظر میرسد دولت جدید و تیم سیاست خارجی آن هدفمند و با برنامه پیش میرود و بر خلاف پیش بینیها دچار هیجانات سیاسی، گذرا و احساسی نشده است. اما یک واقعیت را نباید فراموش کرد و آن اینکه این رویکرد درست نباید طولانی گردد به عبارت دیگر باید به تدریج شاهد تحرکات و نتایج عملی در حل چالشهای سیاسی در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی باشیم. چنانکه بیان شد شرایط اقتصادی و به تبع آن سیاسی کشور به گونهای نیست که بشود با تاخیر و کندی مسائل و چالشهای سیاست خارجی را پیش برد و حل کرد.
البته در روزهای اخیر، تحرکات خوبی از سوی طرف ایرانی برای ورود به مذاکرات صورت گرفته و به نظر میرسد علیرغم مخالفتهایی که در بدنه نظام سیاسی کشور نسبت به مذاکرات وجود دارد، نظام مصمم به از سرگیری مذاکرات است و دولت نیز درصدد ایجاد اجماع نسبی در نظام برای ورود قدرتمندانه به مذاکرات با حمایت و پشتوانه حداکثری داخلی است. به هرحال باید بپذیریم که با وجود یکدست شدن حاکمیت در کشور با شکلگیری دولت جدید، هنوز مخالفتهای جدی در بدنه حاکمیت با برجام و مذاکرات مربوط به آن وجود دارد که جلب نظر آنها برای ادامه راه از اهمیت برخوردار است.
نکته قابل توجه این است که علاوه بر زمینهسازی داخلی از سوی دولت، تحرکات خارجی برای فراهم ساختن زمینههای خارجی خصوصا منطقهای در حال انجام است که در صدر آن مذاکره با عربستان سعودی است که در حال رسیدن به نتایج خوبی است. فراموش نشود که یکی از دلایل ناکارآمدی برجام و خروج آمریکا از آن، کارشکنی شدید سعودیها در کنار لابیهای اسرائیل بود که مورد سعودی تا حدی در حال حل شدن است. علاوه براین رد طرح پیش شرط از سوی ایران برای آغاز مذاکرات از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه و اظهارات دیگر مبنی بر آغاز مذاکرات در آینده نزدیک، همگی پیامهای مثبتی است که میتواند نشانههای خوبی نسبت به آغاز مذاکرات برجامی باشد.
-به نظر شما دولت ابراهیم رئیسی چه مسیری را برای ادامه روند مذاکرات در پیش میگیرد؟ آیا تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم مسیر دولت روحانی و تیم محمدجواد ظریف را ادامه خواهند داد یا اینکه نقشه راه جدیدی را برای مذاکرات احیای برجام انتخاب میکنند؟
به نظرم مذاکرات برجامی در دولت جدید در مقایسه با دولت روحانی سختتر نخواهد بود هرچند دولت قبلی در بسیاری از مسائل و محورها به جمع بندی مناسبی با طرح غربی رسیده بود، اما دولت سیزدهم به دلیل همراهی بیشتر و بهتر داخلی از یک سو و تلاش برای اثبات کارآمدی در حل کوتاه مدت مشکلات اقتصادی و همچنین احتمال کم کردن چالشهای منطقهای خصوصا عربستان، در مذاکرات احیای برجام، زودتر به نتیجه خواهد رسید.
دولت رئیسی مذاکرات هستهای را به سرانجام میرساند
معتقدم تیم جدید یا مذاکره نمیکند یا اگر کرد که میکند، حتما آن را به نتیجه خواهد رساند؛ لذا به چشم انداز مذاکرات آینده برجامی خوش بین هستم هرچند معتقدم برجام به صورت کلی اقتصاد ایران را به اسارت گرفته و منطق آن است که کلا با گرفتن تصمیمات بزرگ و سخت، اقتصاد ایران از اسارات برجام و برجامها با حل بنیادین چالشهای سیاسی و امنیتی ایران با جهان خارج، رهایی یابد. آن وقت است که اقتصاد ایران و معیشت ایرانیان در شرایط عادی و مناسب قرار خواهد گرفت و روی ثبات نسبی را خود میگیرد.
-اگر دولت رئیسی تصمیم بگیرد که مسیر دولت روحانی و تیم ظریف در رابطه با برجام و مذاکرات را ادامه ندهد، فکر میکنید درنهایت چه مسیری را برای پیشبرد منافع ملی در این خصوص انتخاب میکنند؟ اگر بنا باشد مسیر جدید و جدا از مسیر قبلی ادامه پیداکند، در خصوص غنی سازی،تیم مذاکره کننده، فضای داخلی و اقتصاد نیز وضعیت چگونه خواهد بود؟
شروع مذاکره با عربستان سعودی پیام مثبت و خوبی برای سیاست خارجی ایران است که ایران به طور جدی قصد حل چالشهای خارجی خود را دارد. اگرچه این مذاکرات از دولت قبل آغاز شد، اما با جدیت بیشتری در دولت جدید ادامه یافت. به نظرم این مقدمهای برای مذاکرات برجامی است و دولت سیزدهم چنانکه بیان شد قصد دارد هدفمند و با برنامه و با زمینه سازی مناسب سیاسی داخلی و به عبارتی با دست پر و حمایت مناسب، وارد مذاکرات شود. سخنگوی وزارت امور خارجه و شخص وزیر هم بارها تاکید کردهاند که مذاکره برای مذاکره نمیکنند و به دنبال مذاکره عملگرایانه و نتیجه محور هستند. اینها سیگنالهای خوبی به طرفهای خارجی برای آغاز مذاکره است.
-تیم مذاکره کننده جدید چه بایدها و نکاتی را در مذاکرات احیای برجام باید در نظر بگیرند؟
اگرچه رئیس جمهور بارها تاکید کردهاند که سفره مردم را به مسائل خارجی گره نمیزنند، اما واقعیت این است که این سفره متاسفانه گره خورده و باید تلاش شود این گره در کمترین زمان و هزینه باز شود. بازشدن این گره تا حدی به اصلاح سیاستهای اقتصادی داخلی است، اما مساله مهم، مذاکره خارجی برای برداشتن سایه تحریمها و عادی سازی مناسبات سیاسی و اقتصادی و تجاری با خارج از کشور است. اقتصاد و سفره ایرانیان بیش از یک قرن است که با نفت به خارج گره خورده و در دهههای اخیر با تحریمهای اقتصادی و نفتی این گره کورتر شده است؛ لذا باید با تدبیر در جهت بازکردن گرههای کور با خارج که عموما سیاسی هستند و ایجاد گرههای اقتصادی مناسب و توسعه محور با بیرون بود. آنچه باعث کور شدن گرهها شده، مسائل سیاسی است.
-پیش بینی شما از وضعیت کلی مذاکرات در ماههای آتی چه خواهد بود؟
من پیش بینی میکنم با توجه به شرایط اقتصادی و همچنین تحرکاتی که طرفین مذاکره در هفتههای اخیر داشتهاند، مذاکرات وین به زودی آغاز شود. به نظر من تحرکات خوبی برای زمینه سازی آغاز مذاکرات صورت گرفته که گفتگوهای تلفنی رئیس جمهور جدید با رئیس جمهور فرانسه، مذاکرات تلفنی وزیر جدید امور خارجه با وزرای خارجه آلمان، فرانسه، اتریش نشانههای خوبی در این زمینه است.
خطر خطای محاسباتی دولت سیزدهم و شکست مذاکرات احیای توافق هسته ای
در صورتیکه مذاکرات هم آغاز شود به نظر میرسد زود به نتیجه برسد و ما شاهد لغو تحریمهای اساسی باشیم. البته در این زمینه خطری که وجود دارد این است که دولت و تیم سیاست خارجی دچار یک خطای محاسباتی بزرگ شود. این خطای محاسباتی که زمزمه آن در برخی محافل شنیده میشود میتواند روند مذکرات را معکوس کرده و زمینه توقف جدی آن را فراهم کند.
این خطای محاسباتی از سوی برخی محافل خصوصا در نهادهای نظارتی مانند مجلس دنبال میشود که ناشی از تلقی اشتباه مبتنی بر افزایش فروش نفت ایران است که از زمان روی کار آمدن دولت بایدن در حال افزایش است.
حساسیت آمریکا نسبت به فروش نفت ایران کاهش یافته و ایران در حال حاضر در حدود یک میلیون بشکه نفت به صورت غیررسمی صادر میکند، اما واقعیت این است که اولا منابع درآمدی حاصل از فروش نفت به صورت عادی به کشور بر نمیگردد و عموما بخشی صرف تامین دارو و واکسن میشود یعنی اینکه تحریم بانکی که وجه دوم تحریمهای آمریکا و چه بسا مهمتر از تحریم فروش نفت است، همچنان با قدرت در حال اجراست و ثانیا، اگر مذاکرات هستهای به نتیجه لازم یعنی احیای برجام نرسد، مجددا تحریمهای فروش نفت هم برقرار میشود و چه بسا با بازگشت تحریمهای شورای امنیت، جدیتر و سختتر شود؛ لذا هشدار میدهم که به شرایط ناپایدار و نیم بند کنونی فروش نفت، دولت و تیم سیاست خارجی مطمئن نباشد و واقعیات را به صورت جامع ببینند تا به نتیجه مطلوب برسند.
مساله دیگر اینکه قیمت نفت در بازارهای جهانی الان در بالاترین سطح خود در ۵ سال اخیر است. در این شرایط کسری بودجه منطقی نیست ایران سهمی از بازار پررونق نفت نبرد و همچنان در حاشیه باشد.