تاریخ انتشار: ۱۱:۵۶ - ۰۷ آبان ۱۴۰۰
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

تاریخ پیمان بغداد از تشکیل تا انحلال

پیمان بغداد پیمانی بود که میان عراق، ترکیه، انگلیس، پاکستان منعقد شد و بعدها ایران نیز به آن پیوست. با وقوع کودتای عبدالکریم قاسم و سقوط فیصل دوم آخرین پادشاه عراق، این کشور از پیمان خارج شد و مرکز پیمان به آنکارا انتقال یافت. پس از انقلاب ۱۳۵۷، ایران نیز از این پیمان خارج شد. کمتر از ۲۴ ساعت بعد پاکستان هم انصراف داد و پیمان منحل شد.

روابط ایران و عراق در دوره پهلوی

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: پیمان بغداد که بعداً سنتو (سازمان پیمان مرکزی) نام گرفت پیمان‌نامه‌ای بود میان عراق، ترکیه، انگلیس، پاکستان و ایران. هدف از انعقاد این قرارداد مقابله با کمونیسم بود. پیش از آن دو معاهده دیگر با هدفی مشابه به نام‌های ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) و سیتو (سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی) شکل گرفته بودند.

کشور‌های عضو این پیمان‌ها بر آن بودند تا در راستای اهداف آمریکا، کمربندی امنیتی برابر نفوذ فکر کمونیستی که به زعم آنها تنها از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی صادر می‌شد، بسازند. هدف اصلی آمریکا از ایجاد پیمان بغداد، اتصال پیمان ناتو به سیتو بود.  به عبارت دیگر میان دو زنجیره‌ اتحاد نظامی ناتو و سیتو، منطقه خاورمیانه حائل به نظر می‌رسید که سال‌ها درگیر ناپایداری حکومت‌ها، آشوب و ناآرامی بود و این حلقه‌ی خالی در این زنجیره امنیتی برابر کمونیسم می‌توانست خطرآفرین باشد. از این رو امریکا درصدد ایجاد پیمان بغداد برآمد.

پیمان بغداد با هدفی تشکیل شد؟

پیمان بغداد ابتدا میان عراق و ترکیه به نام پیمان همکاری متقابل امضا شد. نوری سعید نخست وزیر وقت عراق و عدنان مندرس نخست وزیر وقت ترکیه در اسفندماه  ۱۳۳۲ به مدت پنج سال و با حمایت و پشتیبانی آمریکا و انگلیس این تفاهم‌نامه را امضا کردند.

مدتی بعد انگلیس نیز رسماً به این پیمان ملحق شد. انگلیس با ورود به این پیمان بر آن بود تا به عنوان عضو رابط پیمان بغداد و ناتو، ضمن نظارت بر منافع غرب و برای جلوگیری از خارج شدن اعضای این پیمان از اهداف واقعی تشکیل پیمان بغداد، نفوذ خود در منطقه را که در آن سال‌ها به شدت در حال کاهش بود، حفظ و از خطر‌های احتمالی متوجه کشور‌های تحت نفوذ خود جلوگیری کند.

پاکستان هم علاوه بر انگیزه بهره‌مندی از حمایت‌های نظامی، اقتصاد و سیاسی آمریکا و غرب، در پی آن بود در اختلافاتی که با افغانستان در مسئله پشتون‌ها و با هند در مسئله کشمیر داشت از حمایت‌های آمریکا و انگلیس بهره‌مند شود. مقامات این کشور همچنین در پی رقابت اتمی با هند به دنبال کمک‌های فنی انگلستان برای بهره‌مندی از رآکتور اتمی و انرژی هسته‌ای بودند. آمریکا با اینکه گرداننده اصلی این پیمان بود در ظاهر به آن ملحق نشد و نقش ناظر را عهده گرفت تا هم دوستی اعراب را از دست ندهد و هم مستقیم برابر شوروی قرار نگیرد.

وضعیت ایران هنگام انعقاد پیمان بغداد

در ایران هنوز چیزی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نگذشته بود. آمریکا سرمست از پیروزی و به دنبال تکمیل موفقیت‌هایش در ایران بود. زمزمه الحاق ایران به پیمان بغداد از اواخر سال ۱۳۳۳ به گوش می‌رسید. نخستین بار نوری سعید در بهمن‌ماه ۱۳۳۳ از تشکیل اتحادیه‌ای مرکب از آمریکا، انگلیس، ترکیه، پاکستان، ایران و عراق خبر داد. در آن زمان دولت ایران این خبر را نه تایید کرد و نه تکذیب.

چه کسانی مخالف پیمان بغداد بودند؟

اسدالله میرزا شهاب‌الدوله سناتور تهران از وزارت خارجه پرسید که آیا نوری سعید بی‌آنکه ایران باخبر باشد، صلاحیت دارد این کشور را جزء اتحادیه یا بلوکی معرفی کند؟ عبدالله انتظام وزیر خارجه‌ وقت، پیوستن ایران را به این اتحادیه تایید نکرد و گفت: «دولت ایران بعد از اینکه مطالب را مطالعه کرد هر تصمیمی که بخواهد می‌گیرد و آزاد است و مذاکراتی که در خارج می‌شود به هیچ وجه مربوط به نظریه و مشی دولت ایران نیست»

از نگاه مقامات ایرانی سیاست بی‌طرفی گذشته کارساز نبوده و برای اثبات آن، همواره اشغال ایران در دو جنگ جهانی به‌رغم اعلام بی‌طرفی ذکر می‌شد. از نظر محمدرضا شاه پهلوی ورود به پیمان بغداد علاوه بر حفظ استقلال، موجبات بالا رفتن رفاه و تامین آرامش مردم ایران را فراهم می‌آورد.

شاه مهم‌ترین وسیله برای مبارزه با مخالفان داخلی و شوروی را بهره‌مندی از مزایای قرار گرفتن در بلوک غرب و پیوستن به پیمان‌هایی مانند همین پیمان بغداد می‌دانست. در فروردین‌ماه ۱۳۳۴ خبرنگاران در فرودگاه بیروت از حسین علاء که برای سفر درمانی در راه اروپا بود، پرسیدند آیا دولت او با الحاق به پیمان دفاعی خاورمیانه موافق است یا نه؟ علاء در پاسخ گفت که دولت وی موضوع الحاق ایران را به پیمان دفاعی ترکیه-پاکستان مطالعه کرده و اخذ تصمیم در این باره محتاج مدتی وقت است و نمی‌توان عاجلاً در این خصوص تصمیم گرفت.  

رادیو بی‌بی‌سی نیز همان روز گزارش داد که پیشنهادی برای الحاق ایران به پیمان ترکیه-پاکستان تسلیم دولت ایران شده است. از اظهارات حسین علاء چنین برداشت شد که مقصود او پیمان ترکیه-عراق است. خبرگزاری فرانسه نیز با علاء که در یکی از کلینیک‌های پاریس دوره‌ی معالجات قبل از عمل جراحی را می‌گذراند مصاحبه‌ای کرد که او در آن اظهاراتی را که از وی در بیروت نقل شده بود، تکذیب کرد و گفت هرگز نگفته که دولت ایران پیشنهاد‌هایی درباره الحاق ایران به پیمان ترکیه-عراق را مطالعه کرده است.

نقش حسین علاء در پیوستن ایران به پیمان بغداد

او تاکید کرد که هیچ‌گونه پیشنهادی برای شرکت ایران در پیمان ترکیه-عراق داده نشده است. چندی بعد و در شهریورماه ۱۳۳۴ علاء با وجود نامساعد بودن شرایط جسمانی‌اش در مجلس شورای حضور یافت و برای پاسخ به انتقادات پشت تریبون رفت.

وی در بخشی از سخنان خود در دفاع از سیاست خارجه اتخاذ شده از سوی دولت چنین گفت: «ما در این ملل عالم حقوق و امتیازاتی داریم که ناشی از افتخارات گذشته و اهتمامات کنونی است. تاریخ ما، گذشته پرافتخار ما، نام بلند با عظمت میهن ما، سلحشوری مردان و زنان فداکار ما، احساسات وطن‌پرستانه زن و مرد وطن ما به ما حکم می‌کند که در کمال هوشیاری، بیدار کار خود باشیم و آنی از خیال استحکام هرچه بیشتر نیرو‌های دفاعی خود غافل ننماییم و تا بتوانیم و از هر راه که می‌توانیم در تقویت خود بکوشیم، از مساعدت‌های دول دیگر که دارای احساسات مشترک با ما هستند استفاده کنیم، با ممالکی که سرنوشت و وضع مشابهی با ما دارند بر اساس منشور ملل متحد همکاری و دوستی صمیمانه‌ای داشته باشیم تا در صورت بروز خطری تنها نمانیم و از این راه اندیشه بیشتری در تجاوز به این مرز و بوم در کسانی که قصد تجاوز دارند ایجاد کنیم. این‌ها وظایف مقدس ملی ما در دفاع از حدود و ثغور مملکت ما است که فرد فرد ملت ایران موظف به رعایت آن می‌باشند و عموم مردم ایران و نمایندگان محترم مجلسین اعم از اینکه موافق و مخالف دولت باشند، چون سرشار از احساسات وطن‌پرستی هستند در اجرای این اصول تردیدی به خود راه نمی‌دهند. پس ملاحظه می‌فرمایید که موضوع دفاع از وطن و تقویت بنیه دفاعی برای جلوگیری از تجاوزات احتمالی به هیچ وجه منافاتی با حفظ و تغییر مشی سابق سیاست خارجی دولت ندارد.»

این نطق بسیاری را به این یقین نزدیک کرد که دیر یا زود ایران در برابر اصرار آمریکا و پیشنهاد دول حاضر در پیمان بغداد برای مقابله با شوروی کوتاه می‌آید و به این پیمان می‌پیوندد. زمینه برای الحاق ایران به پیمان بغداد کم‌کم از طریق مطبوعات آماده می‌شد.

گرچه از سوی دولت موضع رسمی و سخن مستقیمی دال بر الحاق به این پیمان مطرح نشده بود، اما سخنان شاه در نطق افتتاحیه‌ی ششمین مجلس سنا در مهرماه ۱۳۳۴ تفسیری جز پیوستن قریب‌الوقوع ایران به پیمان بغداد را در بر نداشت. بحث درباره‌ی پیمان بغداد در کمیسیون‌های مجلس و سنا به طور محرمانه در حال پیگیری بود تا اینکه علاء پی سوالات مطرح شده در رابطه با علت و امکان پیوستن به این پیمان چنین گفت: «الحاق ایران به پیمان دفاعی از هر نظر یک امر حیاتی است، چون بعد از اینکه همسایگان هم‌کیش ایران متفقاً در این پیمان شرکت نموده‌اند، وضع ایران در صورت کناره‌گیری از این سیاست به کلی فوق‌العاده غامض و پیچیده می‌گردید و به اصطلاح سیاسی در صورت کناره‌گیری ایران از روش همسایگان خود، این کشور خلاء سیاسی یعنی جزیره‌ی محصوری می‌شد که از هر طرف راه برایش مسدود می‌گردید»

او همچنین در پایان سخنانش از اعلام رسمی الحاق ایران به این پیمان در بعدازظهر ۱۹ مهرماه خبر داد. حدود یک ماه بعد قرار بود علاء و همراهانش برای شرکت در کنفرانس پیمان بغداد به عراق سفر کنند. یک روز پیش از این سفر و در ۲۳ آبان‌ماه هنگامی که علا برای شرکت در مراسم ختمی به مسجد شاه رفته بود مورد سوء قصد مظفرعلی ذوالقدر از اعضای فداییان اسلام قرار گرفت.

ضارب زیر لباسش کفن پوشیده بود و این عبارات را روی کفن نوشته بود: «قطع ایادی اجانب و دشمنان اسلام و ایران: انگلیس، امریکا و روس. لغو پیمان نظامی بغداد و قرارداد نفت.» به هر حال علاء پس از این ترور نافرجام با سر بانداژ شده راهی بغداد شد.

با وقوع کودتای ضدسلطنتی به رهبری عبدالکریم قاسم در عراق و سقوط فیصل دوم آخرین پادشاه این کشور، عراق از پیمان خارج شد و مرکز پیمان به آنکارا در ترکیه انتقال یافت. از آن پس پیمان بغداد به سنتو (سازمان پیمان مرکزی) تغییر نام داد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، ایران نیز از سنتو خارج شد. کمتر از ۲۴ ساعت بعد پاکستان هم از عضویت در این سازمان انصراف داد و این پیمان منحل شد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان