تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۴ نظر
رویداد ۲۴ گزارش می‌دهد:

سه گروه قدرت‌طلب در فضای سیاسی امروز ایران

پیام برازجانی پژوهشگر و کنشگر سیاسی در یاداشتی به سه عامل قدرت‌طلب یا انحصار طلب پرداخته است و با تشریح این گروه‌ها نحوه مداخلات آنان را در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور تعریف کرده است.

سه گروه قدرت‌طلب در فضای سیاسی امروز ایران

رویداد۲۴| پیام برازجانی، پژوهشگر و کنشگر سیاسی نوشت: ما با سه گروه قدرت‌طلب یا انحصارطلب در ایران امروز طرف هستیم که هر کدام به نحوی، با نیات خاص و ابزار‌های ویژه خودشان، سعی می‌کنند کشور را در وضعیت تعلیق نگه دارند، مسیر اصلاحات رو ببندند، و قدرت رو قبضه کنند.

۱. سرداران رجزخوان با ترکیبی از وزرای شعار

اینها اشخاصی هستند که با شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» بزرگ شدند و هنوز در ادبیات دهه شصت گیر کردند. دنبال رزم‌نمایی و بازتولید فضای جنگی هستند تا از دل آن برای خود نقش‌های جدیدی خلق کنند: یکی شود سردار اقتصاد، یکی شود فرمانده سیاست، یکی قرارگاه بزند برای اداره کشور آنهم با دستور و حکم. مدام از «شرایط خطرناک منطقه» حرف می‌زنند، اما در واقع دنبال مصادره کردن فرمان هدایت کشورند.

نمونه‌های آن؟ بعضی از همان‌های که با سابقه نظامی، الان روی صندلی‌های اقتصادی نشستند و در هر بحرانی یه قرارگاه جدید تأسیس می‌کنند. اسم قرارگاه‌های خود را «پیشرفت» یا «تحول» می‌گذارند، ولی نتیجه اقدامات آنها چیزی جز مداخله بی‌ضابطه در امور اجرایی کشور نیست.

۲. سرمایه‌داران نشسته بر خان

اینها کاسبان تحریم هستند. صاحبان وام، رانت‌خور‌های حرفه‌ای، و آنهایی که تجارت رو ارث پدری خود می‌دانند. با پول‌های بی‌حساب و باد آورده شرکت‌های مختلفی در دور دنیا تاسیس می‌کنند، وام‌های کلان می‌گیرند و با اسم نظام و انقلاب هر رانتی رو توجیه می‌کنند؛ و در آخر نام خود را «سازندگان اقتصاد ملی» جا می‌زنند ولی در واقع مانع اصلی هر اصلاح اقتصادی و سیاسی هستند.

برخلاف گروه اول ظاهر خود را مدرن کرده‌اند؛ ماشین خارجی لوکس سوار می‌شوند، فرزندانشان تحصیل کرده خارج هستند، به زبان‌های مهم دنیا مسلط هستند، در کنفرانس‌های بین‌المللی شرکت می‌کنند، اما در عمل به دنبال پیاده کردن یک مدل دیکتاتوری صالحان به سبک کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس هستند.

نمونه‌هایش؟ همان‌ها که با وجود تحریم‌ها، کسب‌وکارهاشان رونق گرفته، در پروژه‌های کلان سهم دارند و هر طرح اصلاحی را با لابی و فشار از فضای اجرایی کشور دور می‌کنند.

۳. سلطنت‌طلبان بی‌دکان

این گروه از سر دلسردی و دل‌زدگی مردم به وضعیت موجود و حس نوستالژیک دوران پهلوی سوءاستفاده می‌کنند. تصویر طلایی خدابیامرز رو بالا می‌برند، کلیپ‌های آرشیوی پخش می‌کنند، و رضا سکندر را به‌عنوان منجی می‌فروشند. نه دکان مشخصی دارند، نه برنامه اجرایی، اما با روایت‌سازی و بزک تاریخ، سعی دارند سراب شاهنشاهی را بار دیگر در قالب جمهوری به مردم غالب کنند.

نمونه‌های آن؟ کانال‌های ماهواره‌ای سلطنت‌طلب، صفحات مجازی که مدام کلیپ‌های شاه و شهبانو پخش می‌کنند، و شخصیت‌هایی که در فضای مجازی دنبال فروش یک نوستالژی جعلی از ثبات و شکوه هستند، بی‌آنکه به آن همه سرکوب، قتل، فساد و بی‌عدالتی آن دوران پاسخ دهند و یا از اتفاقات آن ایام اظهار ندامت و پشیمانی کنند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
رجب، جان رجب، عجب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
0
0
آی گفتی!! آی گفتی!!
ناشناس
|
Denmark
|
۱۶:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
0
1
گروه مجاهدين در زمان پهلوی چه ميگفتند و چه ميخواستند و چه شد

گروه مجاهدين با رياست موسی خيابانی و مسعود رجوی
و با رهبری محمود طالقانی
و نظريه پرداز گروه ، علی شريعتی
و با شعار حکومت عدل علی
عده زيادی طرفدار پيدا کردند
و کار به جايی رسيد که بين 60 تا 70 درصد در انقلاب 57 شرکت داشتند
( حدود 20 تا 25 درصد هم مهدی بازرگان از نهضت ازادی و دوستان او
و 10 درصد باقيمانده هم طرفداران طاغوت ،در انقلاب 57 نقش داشتند )

مجاهدين از يک طرف بيانه های رهبر گروه را بين مردم پخش ميکردند
و از طرف ديگر در دستگاه های دولتی نيرو جذب ميکردند
يا خرابکاری ميکردند و باعث اعتصاب مردم ميشدند

نهضت ازادی هم بيشتر وظيفه اش سخنرانی و تبليغ ازادی بود

طرفداران طاغوت يعنی 10 درصد ، بيشتر در نجف يا پاريس بودند
و سخنرانی های او را ضبط کرده و در اروپا و آمريکا بين دانشجويان پخش ميکردند

با جرات ميتوان گفت کسانی که در راهپيمايی ها
و تظاهرات شرکت داشتند
اکثرا طرفداران مجاهدين بودند
و طرفداران ادامه حکومت پهلوی به هر دليلی به خيابان ها نميامدند
و در خانه مانده بودند اکثرا

با رفتن محمدرضا پهلوی از ايران و آمدن طاغوت از پاريس به تهران
مسعود رجوی که نقش عظيمی خودش و نيروهايش در پيروزی انقلاب داشت
پيش طاغوت ميرود

طاغوت که ميدانست اگر رجوی رييس جمهور شود
ديگر او نميتواند رهبر باشد و رهبر طالقانی خواهد شد
و حکومت بر اساس نظريات علی شريعتی اداره خواهد شد
کسانی که که هر سه مخالف او بودند
از رجوی ميخواهد که خودش و طرفدارانش سلاح را کنار بگذرند
و رهبری او را قبول کنند
رجوی قبول نميکند و نبرد خيابانی بين نيروهای طاغوت
و نيروهای رجوی شروع ميشود

شوروی که اوضاع ايران را رصد ميکرد ، طالقانی ر ادر خانه اش مسموم ميکند و ميکشد

علی شريعتی هم که به پاريس سفر کرده بود و توسط آمريکايی ها کشته شده بود
در زمان پهلوی

فقط مسعود رجوی مانده بود و موسی خيابانی

به دليل اينکه هم موسی هم مسعود هر دو به مريم علاقه داشتند
مسعود رجوی جای موسی خيابانی را به نيروهای طاغوت اطلاع ميدهد
و خودش به همراه بنی صدر از کشور خارج ميشود
و با مريم ازدواج ميکند

موسی خيابانی در خانه اش کشته ميشود
و مسعود رجوی چنين بار در خارج سعی ميکند بر عليه حکومت حرکتی انجام دهد
از متحد شدن با صدام حسين تا عمليات فروق جاويدان

در عمليات فروغ جاويدان يا بهتر بگيم عمليات تاريکی مطلق , رجوی به کشور حمله ور ميشود
ولی مردم هيچ پشتيبانی از او نميکنند
چون طرفداران مسعود در داخل يا همگی کشته شده بودند يا در زندان بودند
يا از کشور فرار کرده بودند
در نتيجه اکثر فرماندهان او و بين 60 تا 70 درصد نيروهايش که به کشور آمده بودند
کشته ميشوند

مسعود رجوی پنهان ميشود
و رياست گروه به دست مريم رجوی همسرش ميفتد

علت اينکه مسعود رجوی نتوانست در برابر طاغوت دوام بيارد
شدت کشتار و شکنجه نيروهای رجوی توسط نيروهای طاغوت
در زندانها بود
که گزارش آن را منتظری به صورت فايل صوتی اقرار کرد
و به خاطر همين از جانشينی طاغوت کنار گذاشته شد

حمايت عجيب اروپا و آمريکا از طاغوت و دادن بهترين منزل در بهترين مکانها در پاريس به او
و اجازه سخنرانی ازاد دادن و پخش سخنرانی هايش
و اجازه بازگشت او به ايران
باعث شد نه مسعود رجوی نه مهدی بازرگان ، کسانی که بيشترين سهم را در پيروزی انقلاب داشتند
نتوانند در مقابل طاغوت دوام بياورند

حکومت عدل علی که مسعود رجوی و تئوريسين آن علی شريعتی
وعده آنرا در سخنرانی های حسينه ارشاد آنرا به مردم ميداد
و رهبر آن محمود طالقانی
با طرفداران بيشماری که داشت
در مقابل اروپا و آمريکا و حمايت آنها از طاغوت
نتوانست به پيروزی برسد
و طرفداران آنها کشته و زندانی و يا از کشور فرار کردند

از مسعود رجوی اگر سوال شود که شما در سخنرانی هايتان
بارها به حکومت طاغوت گفته ايد حکومت آخوندی
پس چرا رهبر خود شما يعنی محمود طالقانی خودش آخوند بود
چه جوابی دارند بدهند
هيچ جوابی

از طرف ديگر سياست حجاب اجباری آنهم در کشورهای ازاد اروپايی و آمريکايی
و ازدواج تشکيلاتی با رهبر گروه
به اين معنی که اگر رهبر گروه از زنی خوشش آمد
همسر او بايد زن خود را طلاق دهد و آن زن همسر رجوی بشود
باعث فرو پاشی گروه از داخل شد
و مردان سوال ميکردند چرا ما بايد همسر خود را طلاق دهيم
تا آنها با مسعود ازدواج کنند
گروه هيچ پاسخی نداشت

ظاهرا در بين طرفداران گروه ، عده ای هم کاتوليک و پروستان بودند
چون به مسعود لقب مسعود رهايی و به مريم لقب مريم مقدس داده بودند
و دستورات اين 2 نفر را بدون سوال اجرا ميکردند

الان از گروه رجوی ، فقط رجوی که پنهان شده
و اندک نيروهايی که حجاب اجباری دارند
و مريم که گاهی سخنرانی ميکند
باقی مانده

گروه نهضت آزادی هم که همانطور از اسمش پيداست
به دنبال ازادی در ايران بودند
(ازادی مذهب ،ازادی پوشش ،...نظارت بر حکومت )
به رهبری مهدی بازرگان
از همان ابتدا توسط نيروهای طاغوت شناسايی و سرکوب شدند

طرفداران آنها هم که از طرف طاغوت ، فکل کراواتی خوانده ميشدند
همگی دستگير و زندانی و يا فراری شدند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
0
0
لابد شخص شخیص شما هم تنها فدایی دلسوز بی مدعای این کشور هستی که دمت به هیچ جا وصل نیست برو داش بعد از این همه سال دیگه این حناها رنگ نداره اگه آنچه در آن گذشته رخ داد سرکوب وفساد وبی عدالتی بود پس همان سرداران رجز خوان و سرمایه داران نشسته برخان گوارای وجودتان دیگر این نق زدن ها برای چیست؟
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
0
0
از اسلام و دین چیزی جز نام و ظاهرش نمانده
نظرات شما