آیا امید داشتن سادهلوحی است؟ | روانشناسی امید در دل واقعگرایی

رویداد۲۴ | در دورانی که خبرهای تلخ، بحرانهای اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی بیوقفه به گوش میرسند و هر روز چشمانداز آینده مبهمتر میشود، امید داشتن گاهی نوعی سادهلوحی یا فرار از واقعیت بهنظر میرسد. بسیاری از افراد، امید را به تمسخر میگیرند و آن را شکلی از انکار یا نادانی میدانند. اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا امید داشتن به معنای ندیدن واقعیتهاست؟ روانشناسی امید پاسخ پیچیدهتری به این پرسش میدهد؛ پاسخی که میتواند نگاهی تازه به مفهوم امید در دنیای امروز ارائه کند.
امید؛ احساس یا مهارت؟
بر خلاف تصور رایج، امید تنها یک احساس لحظهای نیست که خودبهخود ایجاد شود یا وابسته به شرایط بیرونی باشد. امید، در روانشناسی بهعنوان یک توانمندی روانی تعریف میشود؛ مهارتی که شامل دو مؤلفه کلیدی است:
۱. انگیزه برای حرکت به سمت هدف (Willpower)
۲. توانایی طراحی مسیر رسیدن به هدف (Waypower)
بر اساس این تعریف، امید به معنای رؤیاپردازی بدون اقدام نیست، بلکه تلاشی فعال برای یافتن مسیرهای ممکن، حتی در سختترین شرایط است. کسانی که امید دارند، صرفاً خوشبین نیستند؛ آنها باور دارند که میتوان راهی پیدا کرد، حتی اگر دشوار باشد.
تفاوت امید و خوشبینی کور
یکی از رایجترین سوءبرداشتها این است که امید همان خوشبینی کور است. خوشبینی کور یعنی باور به اینکه «همهچیز خودبهخود درست میشود»، بدون اینکه تلاشی برای تغییر اوضاع صورت بگیرد. اما امید، حتی در معنای عمیق آن، به پذیرش سختیها و اقدام برای تغییر متکی است.
افراد امیدوار، چالشها را انکار نمیکنند، بلکه آنها را میبینند و میپذیرند، اما به توان خود برای مواجهه با این چالشها باور دارند. این نوع امید، فعال و مسئولانه است؛ درست در نقطه مقابل سادهلوحی یا انکار.
امید در دل واقعگرایی؛ چگونه ممکن است؟
امید و واقعگرایی در ظاهر دو قطب متضاد بهنظر میرسند. اما روانشناسی نشان میدهد که این دو میتوانند همزمان وجود داشته باشند. انسانهای امیدوار اغلب واقعیت را با شجاعت میپذیرند، اما در عین حال، توانایی دیدن احتمالهای مثبت را هم دارند.
واقعگرایی به معنای دیدن شرایط همانطور که هستند است؛ بدون اغراق یا انکار. امید نیز به معنای این است که حتی در همین واقعیت تلخ، میتوان روزنههای ممکن برای تغییر یا معنا پیدا کرد. بسیاری از افرادی که در سختترین شرایط تاریخی، مانند جنگ، بیماریهای سخت یا تبعیضهای اجتماعی زنده ماندهاند، ترکیبی از این دو ویژگی را داشتهاند:
آنها حقیقت را میدیدند، اما در دل خود جایی برای امید نگه میداشتند.
روانشناسی امید در بحرانهای جمعی
در سطح جمعی، امید میتواند نیرویی بسیار قوی باشد. جوامعی که مردم آن امید خود را بهطور کامل از دست میدهند، بیشتر دچار فروپاشیهای روانی، اجتماعی و حتی سیاسی میشوند. روانشناسان معتقدند که امید، یکی از مهمترین ابزارهای مقاومت اجتماعی در برابر بحرانهاست.
در طول تاریخ، حرکتهای اجتماعی بزرگ با امید به تغییر آغاز شدهاند. البته این امید، نه به معنای خوشخیالی، بلکه بر پایه تحلیل دقیق شرایط و باور به توانایی اقدام جمعی شکل گرفته است. اگر مردم یک جامعه کاملاً ناامید شوند، احتمال کنشگری اجتماعی و بازسازی نیز کاهش مییابد.
چطور میتوان «امید هوشمند» را در خود تقویت کرد؟
برخلاف تصور رایج، امید داشتن صرفاً وابسته به شرایط بیرونی نیست؛ میتوان آن را تمرین کرد و پرورش داد. چند راهکار ساده، اما کاربردی برای تقویت امید فعالانه و هوشمند:
۱. تعیین هدفهای واقعبینانه: هدفهایی که نه خیلی آسان باشند و نه غیرممکن، باعث میشوند حس توانمندی و امید افزایش پیدا کند.
۲. تقسیم هدفهای بزرگ به گامهای کوچک: قدمهای کوچک، اما پیوسته، باعث میشود مغز باور کند که تغییر ممکن است.
۳. مرور دستاوردهای گذشته: به خودتان یادآوری کنید که قبلاً هم از چالشهایی عبور کردهاید؛ این کار حس امید به آینده را تقویت میکند.
۴. محیط حمایتی: اطراف خود را با افرادی پر کنید که واقعگرا، اما امیدوارند؛ کسانی که انگیزه حرکت در شما ایجاد میکنند، نه فقط غر بزنند یا امیدهای واهی بدهند.
۵. ذهنآگاهی و پذیرش: یادگیری تکنیکهایی مثل مدیتیشن یا تمرینهای پذیرش میتواند به شما کمک کند در لحظه حضور داشته باشید، بدون انکار واقعیت، اما با نگاهی باز به آینده.
امیدورزی، هنر دیدن احتمالات
در نهایت، امید نوعی هنر دیدن احتمالات است؛ توانایی اینکه حتی در دل بحرانها، چشممان را فقط به تاریکی ندوزیم و آن نقطههای روشن احتمالی را نیز ببینیم.
این یعنی نه سادهلوحی، نه انکار واقعیت، بلکه انتخاب آگاهانهای برای زنده ماندن، تابآوردن و حرکت کردن در مسیرهایی که شاید هنوز به مقصد نرسیده باشند، اما ارزش تلاش دارند.
سخن پایانی
امید داشتن، در دنیای امروز شاید بیش از هر زمان دیگری یک انتخاب آگاهانه و یک مهارت باشد. امید نه دشمن واقعگرایی است، نه نشانه سادهلوحی. درست برعکس، در دل واقعگرایی میتوان امید را زنده نگه داشت؛ نه برای فرار از مشکلات، بلکه برای ادامه دادن در مسیری که پر از ابهام است.
در نهایت، همانطور که روانشناس مشهور «ریک اسنایدر» میگوید:
«امید، باور به این است که آینده میتواند بهتر باشد و ما میتوانیم برای ساختن آن تلاش کنیم.»
این دقیقاً همان چیزی است که جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.

