نقد و بررسی انیمه ترمیناتور صفر| وقتی هوش مصنوعی به نام کوکورو جلوی فاجعه را میگیرد

رویداد۲۴ | انیمه «ترمیناتور صفر» به کارگردانی ماساشی کودو و صداپیشگی یویا اوچیدا، هیرو شیمونو و سوزوکا ایشیگامی، یکی از جدیدترین تلاشهای کمپانی نتفلیکس برای احیای دوبارهی یکی از مهمترین فرنچایزهای علمی-تخیلی دهه ۸۰ میلادی است؛ فرنچایزی که سالهاست سینمای آمریکا نتوانسته آن را رها کند، اما در بیشتر موارد هم نتوانسته موفقیت قسمتهای اول را تکرار کند. در میان تمام نسخههای ناامیدکنندهی سینمایی ترمیناتور در دو دهه گذشته، حالا «ترمیناتور صفر» در قالب انیمهای ژاپنی و با همکاری استودیو معتبر Production I.G؛ و با نظارت خالق داستان، متسون تاملین (نویسندهی «بتمن ۲») سعی کرده روایت تازهای را از دل دنیای آشنا و پرتنش این مجموعه بیرون بکشد.
داستان انیمه ترمیناتور صفر
داستان این انیمه بهطور هوشمندانهای به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول، با الگوی کلاسیک سری ترمیناتور روبهرو هستیم: یک ترمیناتور (با صداپیشگی تیموتی اولیفنت) و یک انسان به نام ایکو (با صداپیشگی سونوی میزونو) به گذشته فرستاده میشوند؛ ترمیناتور با هدف کشتن، و ایکو برای محافظت از همان هدف. این تعقیب و گریزها پر از صحنههای اکشن مهیج و خلاقانهاند، اما با یک تفاوت مهم: اینبار ماجرا در ژاپن رخ میدهد، جایی که دسترسی به سلاح گرم مثل آمریکا آسان نیست، و همین موضوع باعث میشود هر دو شخصیت مجبور به استفاده از روشهای ابتکاریتری برای دفاع یا حمله شوند.

اما نیمهی دوم داستان حال و هوایی کاملاً متفاوت دارد و از دل دغدغههای فلسفی و اخلاقی سر برمیآورد. دانشمندی به نام مالکوم لی (با صداپیشگی آندره هلند) که رؤیاهایی از روز داوری یا همان «Judgment Day» دیده، برای جلوگیری از نابودی بشر، یک هوش مصنوعی به نام کوکورو (با صداپیشگی روزاریو داوسن) خلق میکند تا کنترل اسکاینت را به دست بگیرد و جلوی فاجعه را بگیرد. اما وقتی کوکورو به اینترنت متصل میشود و به اطلاعات بیپایانی از تاریخ بشری دسترسی مییابد، کمکم دچار تردید میشود: آیا واقعاً بشر ارزش نجات دارد؟ شاید اسکاینت اشتباه نمیکرد و زمین بدون انسانها جای بهتری است. از اینجا به بعد، انیمه وارد مکالمات فلسفی و پیچیدهای میان انسان و ماشین میشود؛ تلاشی برای اثبات اینکه انسان هنوز ارزش حفظ شدن را دارد.
نقد انیمه ترمیناتور صفر
درست است که مفهوم «انسانها هیولاهای واقعی هستند» ایدهای جدید نیست، اما در «ترمیناتور صفر» با نگاهی تلختر و ناامیدتر مطرح میشود. در حالی که در فیلم «ترمیناتور ۲» امید به نجات بشر و تغییر سرنوشت وجود داشت و حتی ربات T-۸۰۰ میتوانست با درک انسانیت، به موجودی خیرخواه تبدیل شود، در این انیمه همهچیز تاریکتر دیده میشود. بشریت در اینجا مظهر ویرانی است و تنها پیشرفت واقعیاش در ابزارهای مرگبار و جنگافزارها خلاصه میشود. بسیاری از مفاهیم آشنا در سری ترمیناتور اینبار از نو معنا میشوند، آن هم با نگاهی بدبینانهتر.

با این حال، یکی از نقاط ضعف انیمه همین جاهطلبی بیش از حد در روایت فلسفیاش است. گاهی به نظر میرسد نویسنده بیش از آنچه واقعاً در چنته دارد، ادعای عمق و معنا دارد و برخی دیالوگها به شکل اغراقآمیزی ژرفنما هستند، در حالی که در واقعیت سطحی باقی میمانند. بهعبارت دیگر، این اثر گاه دچار حالتی میشود که میتوان گفت: «من ۱۴ سالمه و این خیلی عمیقه!» و بسیاری از برداشتهای جدید از مفاهیم قدیمی بیش از حد کشدار و غیرقابل دفاعاند.
موسیقی ساخته شده توسط میشل بیرسکی و کوین اولکن هنثورن نقطهی اوج انیمه است. موسیقی الکترونیک و تیره که همزمان حس آخرالزمانی و امید را با هم منتقل میکند، بهویژه در قطعهی اصلی انیمه که ماندگاری بالایی دارد.
«ترمیناتور صفر» اثری ناقص، اما جذاب است. در حالی که ضعفهایی در فیلمنامه دارد و نمیتواند آنطور که میخواهد عمیق باشد، اما با اکشن پرهیجان، موسیقی تأثیرگذار و فضاسازی سایبرپانکی خود، تجربهای متفاوت از دنیای آشنا و محبوب ترمیناتور ارائه میدهد. برای هوادارانی که پس از نسخههای سینمایی ناموفق، امیدی به این مجموعه نداشتند، این انیمه میتواند روزنهای تازه باشد.


