نقد و بررسی انیمیشن چشمان واکاندا | سفری مهیج به دنیای مارول

رویداد۲۴| در سال ۲۰۲۵، انیمیشنی متفاوت و جسورانه از دنیای مارول منتشر شد که توانست هم منتقدان را شگفتزده کند و هم طرفداران پرشمار واکاندا را به وجد آورد. انیمیشن چشمان واکاندا (Eyes of Wakanda)، با نگاهی نو به تاریخ و فرهنگ سرزمین خیالی واکاندا، افقهایی تازه از جهان سینمایی مارول (MCU) را به تصویر میکشد. این سریال انیمیشنی چهار قسمتی، با کارگردانی جان فِنگ و صداپیشگی چهرههایی، چون تری داگلاس، مایکل وودلی و کیمبرلی بیلی، اثری چشمنواز و در عین حال روایتمحور است که میکوشد هم دل هواداران را به دست آورد و هم مسیر آینده مارول را روشنتر کند.
انیمیشن چشمان واکاندا و سفر در زمان از دل افرو-فیوچریسم
در انیمیشن چشمان واکاندا، خبری از روایتهای معمول مارول نیست؛ اینجا، با نگاهی آوانگارد و مبتنی بر سبک افرو-فیوچریسم (Afrofuturism)، داستان از چارچوب زمان حال فراتر میرود. سریال بین گذشتههای دور و مکانهایی فراتر از مرزهای واکاندا سفر میکند؛ از کرت یونان باستان تا اتیوپی قرن نوزدهم. شخصیتهای اصلی، قهرمانانی جدید هستند، نه چهرههای آشنای قبلی.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی انیمه ناروتو | بهترین انیمه قدیمی با تم نینجایی
در این میان، شخصیت باشا با صداپیشگی ژاک کولیمون، به عنوان یک جاسوس سرخوش و خوشزبان، بُعدی سرگرمکننده به روایت افزوده و نونی، با بازی صداپیشه و مدل معروف وینی هارلو، شخصیتی ماندگار از اعضای سابق «دورا میلاجه» را معرفی میکند که میتوانست بهتنهایی بار سریال را به دوش بکشد.

انیمیشن چشمان واکاندا و هنر آفریقایی-آمریکایی
یکی از نقاط قوت اصلی انیمیشن چشمان واکاندا، برخلاف سبک دوبعدی و گاه خشک انیمیشنهایی مثل ?What If، در اینجا با طراحیهایی پویا و منحصربهفرد روبهرو هستیم که الهامگرفته از آثار هنرمند آفریقایی-آمریکایی ارنی بارنز است. این سبک ترکیبی از نقاشی دستی و انیمیشن کامپیوتری است که جهان بصری تازهای برای واکاندا خلق میکند.
انیمیشن چشمان واکاندا پلی میان گذشته و حال دنیای سینمایی مارول
با آنکه تمرکز اصلی انیمیشن چشمان واکاندا بر تاریخ واکاندا و شخصیتهای جدید است، اما این اثر بیارتباط با سایر بخشهای دنیای مارول نیست. در نیمه دوم انیمیشن سریالی، پیچشهایی از دل داستان بیرون میآیند که ارتباط مستقیمی با آثار رایان کوگلر در فیلمهای بلک پنتر دارند. این ارتباطات، نهتنها علاقهمندان را شگفتزده میکند، بلکه تصویری عمیقتر و پیچیدهتر از جهان واکاندا و تاریخ آن به نمایش میگذارد.
شورانر سریال، تاد هریس، با انتخابهایی جسورانه موفق شده تا از پروژهای که ممکن بود صرفاً یک انیمیشن فرعی باشد، اثری تأثیرگذار بسازد؛ اثری که نگاه مخاطب را نسبت به فیلمهای بلک پنتر تغییر میدهد.
نقد انیمیشن چشمان واکاندا
انیمیشن چشمان واکاندا خالی از ضعف نیست. بزرگترین نقدی که به این سریال وارد است، سرعت بالای روایت در قالب تنها چهار قسمت نیمساعته است. هر قسمت، بخش بزرگی از زمان و مکان را پوشش میدهد، و درست زمانی که بیننده با یک شخصیت ارتباط برقرار میکند، سریال به ماجرای بعدی میپردازد. اگر قسمتهای بیشتری برای این اثر در نظر گرفته میشد، میتوانستیم با دنیای آن ارتباط عمیقتری برقرار کنیم و سفرهای قهرمانان جدید واکاندا را بهتر درک کنیم.
در مجموع، انیمیشن چشمان واکاندا یک شروع جسورانه، فرهنگی و دیدنی برای بازتعریف افسانههای واکاندا در قالب انیمیشن است. این سریال، با تکیه بر داستانهای کمتر شنیدهشده، قهرمانانی نو، نشان میدهد که جهان واکاندا محدود به تیچالا یا شوری نیست. بلکه ریشههایی در تاریخ دارد که هنوز بسیاری از آنها کشف نشدهاند.
با وجود محدودیتهای زمانی، انیمیشن چشمان واکاندا گامی مثبت در مسیر گسترش دنیای مارول است؛ گامی که هم به میراث فرهنگی آفریقایی ادای احترام میکند و هم آیندهای پویاتر برای واکاندا در جهان سینمایی مارول ترسیم مینماید. اگر در آینده فصلهای بیشتری از این سریال ساخته شود، قطعاً میتوان انتظار روایاتی عمیقتر و تأثیرگذارتر از سرزمین همیشهزنده واکاندا داشت.


