رسانه ملی یا کارگاه بحران سازی؟ | صداوسیما چگونه دولت و سیاست خارجی را به چالش میکشد؟

رویداد۲۴| صداوسیما، به عنوان رسانه رسمی جمهوری اسلامی، بارها نشان داده است که از رسالت «ملی» خود فاصله گرفته و بهجای تقویت انسجام داخلی و دفاع از منافع کشور در عرصه بینالملل، در نقش یک «بمب صوتی» عمل میکند؛ بمبی که هر لحظه ممکن است روابط داخلی یا خارجی ایران را متشنج کند.
در تازهترین مورد در حالی که سخنگوی وزارت خارجه تأکید میکند «یهودستیزی در فرهنگ ما جایی ندارد»، شبکه افق صحنهای از یک مراسم مذهبی را پخش میکند که فردی یمنی حاضران را به شعار «اللعنت علی الیهود» دعوت میکند و جمعیت آن را تکرار میکنند؛ دوگانگیای که اعتبار دیپلماتیک کشور را زیر سؤال میبرد.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، با اشاره به تناقض میان مواضع رسمی دولت و برنامههای صداوسیما نوشت: «آیا ما واقعاً با یک State در ایران روبروئیم و یا تشکیلات هشلهفی که هر گوشهاش ساز مخصوص خود را مینوازد؟» این پرسش، زمانی جدیتر میشود که به فهرست بلندبالای اقدامات بحثبرانگیز رسانه ملی نگاه کنیم.
سیاهه بحرانسازیهای صداوسیما
بر طبل جنگ کوبیدن: مثلا همین اخیرا در حالی که دستگاه دیپلماسی به دنبال تمدید مذاکرات و پرهیز از تشنج است، یکی از مجریان شبکه افق مقابل دوربین گفت: «در بازی تمدید اسنپبک نیافتید؛ جنگ اول بهتر از صلح آخر است؛ از همین حالا همه خسارتهایش را تحمل کنیم و جانمان را آزاد کنیم.»
تحریک افکار عمومی علیه جناحهای سیاسی: چند روز قبل، شبیر فیروزیان در برنامهای دیگر، مسئولان کشور را «بیماران روحی روانی»، «غربزده» و «ذلیل» خواند و صراحتاً خواستار حذف آنان از ساختار سیاسی شد.
توهین به مقامات و تشبیههای تحقیرآمیز: در موردی دیگر یک کارشناس صداوسیما محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق را با «ابوموسی اشعری» مقایسه کرد و تلویحاً به او نسبت سادهلوحی داد.
دامن زدن به اختلافات مذهبی: شبکه یک سیما، در اقدامی خلاف توصیههای رهبر انقلاب مبنی بر پرهیز از اختلافافکنی میان شیعه و سنی، برنامهای توهینآمیز علیه عقاید اهل سنت پخش کرد؛ بحرانی که با عذرخواهی رسمی و عزل ۸ نفر از عوامل همراه شد.
گاف دیپلماتیک در برابر میهمانان خارجی: در جریان مذاکرات ایران و آمریکا، مجری شبکه افق با لحن تحریکآمیز از سفیر یمن پرسید: «وزیر دفاع عربستان به ایران آمد و با مقامات از جمله رهبری دیدار کرد؛ ناراحت نشدید؟» پرسشی که نهتنها غیرحرفهای، بلکه برخلاف اصول ابتدایی روابط دیپلماتیک بود.
اختلال در روابط همسایگان: پخش مداحی با محتوای توهین به الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، به بحران در روابط تهران و باکو دامن زد.
بلند گوی تنش و اختلاف
اینها تنها بخشی از فهرست بلند خطاهایی است که رسانهای با بودجه عمومی و مأموریت رسمی، به جای تقویت همبستگی، به بحرانسازی پرداخته است. پرسش اصلی اینجاست: چه نهادی پاسخگوی هزینههای این رفتارهاست؟
احمد زیدآبادی در نقد خود نوشت: «این وضعیت با stateless بودن تفاوت دارد؟» وقتی ساختار رسمی کشور به جای هماهنگی، چندصدایی و تناقض آشکار به نمایش میگذارد، نهتنها اعتماد عمومی از دست میرود، بلکه هزینههای سیاست خارجی، اقتصادی و امنیتی به شکل مضاعف بر کشور تحمیل میشود.
صداوسیما قرار بود «رسانه ملی» باشد، اما آنچه امروز دیده میشود، نهادی است که هر روز یک بحران تازه میسازد و در غیاب سازوکار نظارتی جدی، به جای صدای مردم، به بلندگوی تنش و اختلاف بدل شده است.



متاسفانه سالهاست که دیکه صدا وسیما ملی ایران نداریم
شبکه های خارجی مثل شبکه های باکو رو ببین شاید فهمیدین توی دنیا چه خبره