سینما؛ مدرسهای زنده برای تربیت و فرهنگ کودکان

رویداد۲۴| زیبا عراکی، پژوهشگر کودک و نوجوان در یادداشتی نوشت: حضور کودکان در سالنهای سینما دیگر صرفاً یک سرگرمی ساده نیست؛ این تجربه میتواند به کلاس درسی زنده بدل شود که در آن تخیل، اخلاق، و هویت فرهنگی در کنار هم رشد میکنند. اگر سینما با نگاه تربیتی و فرهنگی به کار گرفته شود، نهتنها شکافهای آموزشی و اجتماعی را کاهش میدهد، بلکه زمینهساز پرورش نسلی آگاه، خلاق و ریشهدار در فرهنگ ملی خواهد شد. در جهان امروز، کودکان بخش قابلتوجهی از زمان خود را در فضای مجازی میگذرانند؛ فضایی که گاه بینظارت و گاه تهی از معناست.
در چنین شرایطی، سینما میتواند پناهگاهی انسانی و آموزنده باشد. سالن تاریک سینما، جاییست که کودک با دنیای تازهای روبهرو میشود، میخندد، میترسد، میاندیشد و یاد میگیرد. فیلمهای مناسب سنین پایین، قدرت تخیل را در ذهنهای نوپا شکوفا کرده و به آنها میآموزند چگونه در جهانی پر از تفاوت و تضاد، مهربانی، درک و همدلی را تمرین کنند. در پرده نقرهای، ارزشهایی، چون صداقت، دوستی، وفاداری و شجاعت نه در قالب شعار، بلکه از مسیر تجربه و احساس منتقل میشوند. آنچه در کتابهای درسی به شکل مفهومی خشک بیان میشود، در سینما با جان و احساس کودک پیوند میخورد و در ناخودآگاه او ریشه میدواند.
تماشای فیلم، اگر همراه با گفتوگو باشد، میتواند به ابزاری نیرومند برای تربیت فکری و اخلاقی تبدیل شود. والدین و مربیانی که پس از تماشای فیلم با کودکان دربارهی مفاهیم، انتخابها و پیامهای آن گفتوگو میکنند، در واقع پلی میان احساس و اندیشه میسازند. پرسشهای سادهای مانند «اگر جای قهرمان بودی چه میکردی؟» یا «چرا شخصیت داستان اشتباه کرد؟» ذهن کودک را به تحلیل و تفکر نقادانه وامیدارد. بدین ترتیب، سینما نه تنها مهارت دیدن، بلکه مهارت اندیشیدن را در کودک پرورش میدهد.
سینما بازتابی از زبان، فرهنگ و تاریخ یک ملت است. هنگامی که کودکان داستانهای بومی خود را بر پرده میبینند، با قهرمانان ملی، اسطورههای محلی و افسانههای کهن آشنا میشوند. این آشنایی حس تعلق و اعتمادبهنفس فرهنگی را در آنها تقویت میکند و مانع از گسست هویتی در عصر جهانیشدن میشود.
سینمای کودک ایرانی، اگر بر میراث فرهنگی و ارزشهای انسانی استوار گردد، میتواند همزمان ایرانی و جهانی باشد؛ زیرا تخیل، عشق و امید، زبانی مشترک میان همهی کودکان جهان است. در این مسیر، جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان، نقشی بیبدیل ایفا میکند. این رویداد نه فقط ویترینی برای نمایش آثار است، بلکه کارگاه بزرگ آموزش، گفتوگو و همفکری میان هنرمندان، معلمان، پژوهشگران و خانوادههاست. در فضای این جشنواره، کودکان از تماشاگران منفعل به مخاطبانی آگاه و خلاق تبدیل میشوند. نشستهای نقد و بررسی، برنامههای آموزشی و تجربههای گروهی، به آنان میآموزد که سینما زبانی برای گفتوگو، نه رقابت، و پلی برای شناخت متقابل است. استمرار چنین رویدادهایی، میتواند زمینهساز تربیت نسلی شود که در کنار آگاهی اجتماعی، به ریشههای فرهنگی و ملی خود نیز وفادار است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، از سینما به عنوان ابزار آموزشی رسمی استفاده میشود.
در مدارس فرانسه، ژاپن و فنلاند، فیلم بخشی از برنامه درسی است؛ دانشآموزان فیلم میبینند، تحلیل میکنند و از آن درس زندگی میگیرند. این تجربه قابل انتقال به ایران است. اگر نظام آموزشی کشور، در همکاری با نهادهای فرهنگی، برنامههایی برای نمایش و گفتوگوی منظم پیرامون فیلمهای متناسب با سن کودکان طراحی کند، سینما میتواند مکمل مؤثری برای آموزش رسمی شود. چنین طرحی مهارتهای زبانی، ارتباطی و زیباییشناختی را در نسل آینده تقویت میکند و ذهن آنان را به تفکر خلاق و انتقادی عادت میدهد. در پایان آنچه مسلم است سینما برای کودک امروز، تنها سالن تاریک و پردهای روشن نیست؛ مدرسهای است پرنور، جایی برای تجربه، اندیشه و رشد. این هنر میتواند بهجای پند، تجربه بیافریند و بهجای اجبار، شوق بیاموزد. اگر خانواده، نظام آموزشی و نهادهای فرهنگی دست در دست هم دهند و به سینما نگاهی تربیتی و سازنده داشته باشند، آینده از آنِ نسلی خواهد بود که با چشمانی روشن، قلبی مهربان و ارادهای استوار، راه دانایی را ادامه میدهد — نسلی که یاد گرفته است چگونه «دیدن»، نخستین گام در مسیر «فهمیدن» است.



متن با زبان ساده و قابل تامل بود، بسیار عالی بیان شده بود و واقعا مفید بود، سپاس فراوان از زحمات شما خانم عراکی عزیز.