تاریخ انتشار: ۱۰:۴۹ - ۰۷ آذر ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۲ نظر

تحلیل یک جامعه‌شناس: دولت چهاردهم در برابر جامعه قرار گرفته است

تقی آزادارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، گفت وفاقی که پزشکیان مطرح می‌کند تنها در سطح حکومتی و با رقیب سیاسی است و به جامعه و سرمایه اجتماعی تسری نیافته است.

تقی آزاد ارمکی

رویداد۲۴| آزادارمکی در گفت‌وگویی با خبرآنلاین تأکید کرد دولت چهاردهم به جای تحقق وفاق ملی، تنها به وحدت میان سران قوا بسنده کرده است. 

تقی آزادارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، درباره بخشی از گفت و گوی خود با خبرآنلاین، به بیان نکاتی در خصوص وفاق ملی، اقدامات دولت پزشکیان و ... پرداخته است. در ادامه آن را می‌خوانید؛

* آقای آزادارمکی! آقای پزشکیان با گفتمان وفاق ملی روی کار آمدند و دولت خودشان را تشکیل دادند. اما برخی از تحلیل‌ها با توجه به اقدامات و انتصابات اخیر دولت، حکایت از آن دارد که وفاق ملی تبدیل به یک پاشنه‌آشیل برای دولت چهاردهم شده است. تحلیل شما در این باره چیست؟

آقای پزشکیان با شعار وفاق ملی نیامدند؛ ایشان با نقد اصول‌گرایی آمدند و در مقابل اصول‌گرایی قرار داشتند. اتفاقاً به میزانی که اصول‌گرایی نقد می‌شد ـ یعنی هنگامی که رقیب مورد نقد قرار می‌گرفت ـ جامعه به ایشان استقبال نشان داده و رأی مثبت داد. اما پس از پیروزی، مفهوم گفتمان وفاق را پیش گرفتند و تصورشان این بود که، چون وحدت میان نیرو‌ها وجود ندارد، باید وحدت ایجاد کنیم و همه باید با ایشان همراه شوند تا بتوان مشکلات را مرتفع کرد. پس از وحدت به وفاق رسیدند. تصورشان این بود که، چون تفرقه داریم، مشکل داریم و باید با هم وحدت داشته باشیم؛ از پسِ وحدت به وفاق برسیم.

وفاقی که پزشکیان می‌گوید، فقط وفاق حکومتی و با رقیب خودش است.

اما در ادامه، آنچه در عمل رخ داد این بود که وفاق در حد وفاق بین سران باقی ماند و به سطح اجتماعی نیامد. وفاق شاید چهار ضلع داشته باشد؛ یک ضلع کسی که صاحب قدرت است، ضلع دیگر گروه رقیب و کسی است که صاحب قدرت نیست. ضلع سوم جامعه و ضلع چهارم جهان بیرونی و جهان منطقه است.

آقای پزشکیان وفاقی که مطرح می‌کند، فقط وفاق حکومتی و با رقیب خودش است. ایشان تلاش کرده‌اند کمتر رقیبشان را نقد کنند، دولت پیشین را نقد نکنند و حتی از نیرو‌های نرم‌تر آنان در کابینه خود استفاده کنند. وفاق در حد حکومتی اتفاق افتاده است. آقای پزشکیان با سران قوا وحدت دارند؛ هر سه قوه با رهبری در یک راستا قرار گرفته‌اند و تمام نیرو‌ها به یک نیرو برای اداره کشور تبدیل شده‌اند. اما وفاق به معنای وفاق ملی، اجتماعی یا منطقه‌ای اتفاق نیفتاده است. آقای پزشکیان نه آمده و نه قدرتش را داشته و نه می‌توانسته وفاق منطقه‌ای را با بعضی از گروه‌ها مطرح کند یا وفاق اجتماعی را در جامعه پیش ببرد.

پزشکیان در مقابل جامعه قرار گرفته است

یکی از مشکلاتی که الآن آقای پزشکیان دارد این است که در مقابل جامعه قرار گرفته است. او نمی‌خواسته در مقابل جامعه قرار بگیرد، بلکه اساساً به دلیل شرایطی که پیش آمده، تنگنا‌ها و مشکلاتی که وجود دارد، پاسخگوی نیاز‌هایی که در جامعه هست نشده است... مثلاً فرض کنید آب تهران، انرژی، آب و برق و گاز تهران. ایشان به این رسیده که اگر کمک نکنید و نتوانیم تأمین کنیم باید تهران را ترک کنیم.

این سخن بسیار عجیبی است که یک رئیس‌جمهور بیان می‌کند. یعنی شما باید سرمایه ملی که تهران است را از دستور کار خارج کنید؛ به‌خاطر اینکه به جای آنکه به سراغ مردم، نیرو‌های اجتماعی و جهان بیرونی بروند و یاری طلب کنند برای اینکه مشکل را مرتفع کنند، می‌گویند باید تهران را ترک کنیم.

این یک پاسخ بسیار ساده به یک شعار و یک مشکل بنیادی است. در مشکلات دیگر هم آقای پزشکیان همین شیوه را ادامه می‌دهد. مثلاً در مورد مشکلات حوزه تکنولوژی، علم و فناوری. یا مثلاً در مورد مشارکت؛ می‌گوید مشارکت کنید، نخبگان بیایید کار کنید. اما سازه‌ای که طراحی کرده سازه‌ای ضدنخبه است. یعنی الآن وزارتخانه‌هایی که می‌توانند نخبه‌ها را جذب کنند ـ اقتصاد، وزارت خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت علوم، وزارت گردشگری و... ـ کنش‌هایشان ضدنخبگانه است.

هرگز از نخبه‌ها درخواست نکرده‌اند که از آنان درون خود این سازمان‌ها استفاده کنند و در عین حال سازماندهی نشده‌اند که بتوانند کار جامعه‌شان را مرتفع کنند. یک گرفتاری عجیب و غریب است و ایشان با صدای بلند می‌گوید:‌ای نخبگان،‌ای دانشمندان بیایید حل کنید. چه چیزی را حل کنند؟ قدرت دست شماست و هیچ راهی برای مشارکت نگذاشته‌اید. بنابراین، ما در حد وفاق حاکمیتی باقی مانده‌ایم و وفاق سیاسی، اجتماعی و اندیشه‌ای نداشته‌ایم.

آنهایی که به رقیب آقای پزشکیان رأی دادند هم سرخورده شدند

* با توجه به اینکه شما هم اشاره کردید که این وفاق بیشتر با سیاسیون بوده تا با سرمایه اجتماعی، چقدر ممکن است که همین موضوع بخواهد مردمی را که به آقای پزشکیان رأی دادند سرخورده کند؟

آنها سرخورده شدند. نه، فقط آنها سرخورده شدند؛ بلکه افرادی که به آقای پزشکیان رأی نداده بودند هم سرخورده شدند و آنهایی هم که به رقیب ایشان رأی دادند سرخورده شدند. شما یک جامعه کاملاً کاملاً مستأصل دارید، یک نظام سیاسی کاملاً مستأصل که هیچ تصمیمی نمی‌گیرد؛ نه اینکه نتواند بگیرد، هیچ تصمیمی نمی‌گیرد. منتظر بارش باران هستیم که مشکل هوا را حل کند، منتظر وزیدن باد هستیم تا مشکل آلودگی را مرتفع کند، منتظر فلان اتفاق هستیم که ترامپ تغییر مسیر بدهد تا تحریم‌ها کمتر شود. اینها مسائل خیلی عجیبی در این کشور است.

پس در این صورت ببینید مجموعه مشکلات مردم بیشتر شده. نگاه کنید نرخ ارز را، کاهش ارزش پول ملی را، افزایش قیمت‌ها را، کمبود کالا‌ها را… اینها نارضایتی مردم را ایجاد کرده است. یعنی مردم ناراضی هستند؛ هم مدافعان آقای پزشکیان که رأی دادند و هم مخالفانش، و آن کسانی که رأی نداده بودند. همه کسانی‌اند که به نظر من دفعه بعد رأی نخواهند داد.

منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۷
0
1
کلا‌ سیستم در برابر مردم قرار گرفته
محبوب از تبریز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۹/۰۷
0
1
اقای ارمکی شما خودتان بهتر می دانید که قرار نبود پزشکیان مشکلات کشور را حل کند . دلیل بر اینکه ایشان منتخب حاکمیت بود نه مردم البته انهایی هم به ایشان رای دادند فریب خوردند چون تا حالا ندانسته اند که رئیس جمهور در کشور در حد کارگزار نظام است نه رئیس جمهور مردم . جلیلی و پزشکیان و روحانی و غیره هیچ فرقی ندارند . درست است که قبل از انتخابات شعار های فریبنده می دهند ولی در عمل بعد از انتخابات می گویند ما تابع نظام هستیم و وظیفه ما رضایت نظام است نه مردم . چون طبق گفته امام حفظ نظام از اوجب واجبات است یعنی اگر مردم و هم قربانی شوند باید نظام حفظ شود . تا جایی که امام گفتند برای حفظ نظام می شود واجبات اسلام را تعطیل کرد پس مردم باید بدانند نظام از خود دین مهمتر است . حتی اگر مسئولی تخلف کرده باشد نباید با ان برخهورد شود چون نظام اسیب می بیند . چرا نمی خواهند با فساد مبارزه کنند چون اکثر متخلفان اقتصادی از مسولان نظام هستند . اگر افراد غیر خوردی تخلف کنند که در بدنه نظام حضور ندارند به عنوان مفسد اقتصادی اعدام می شود . مانند گوسفند دزد و افتابه دزد که انگشتانش را قطع می کنند . اقای انصاری و شهرام جزایری و بابک زنجانی و امثال انها چرا مجازات نمی شوند چون از خود نظام هستند و رفعت اسلامی شامل حالشان می شود . در زمان رفسنجانی که 123 میلیارد اختلاس شده بود عامل اصلی مجازات نشد چون فرد نظام بود ولی عامل دوم که جرمش کمتر از عامل اصلی بود اعدام شد . در ماجرای کرسنت نزدیک سه میلیارد دلار پول کشور دود شد و تا حالا هیچ کسی مجازات نشده است چون متخلفان از بدنه نظام هستند . اگر تا حالا از نخبگان استفاده می شد الان کشور در بن بست نبود . اقای مدنی جرمش چیست که چند سال است در زندان است چون ایشان مشکلات جامعه را بیان کرده به جای اینکه از ایشان تقدیر شود و به گفته هایش عمل شود الان به عنوان مجرم امنیتی در زندان است . نخبگان در این کشور جایی ندارند دلیل بر اینکه نظام با علم مشکل دارد فقط با علم پزشکی کاری ندارند چون اکثر انها مشغول کارشان هستند و به سیاست کاری ندارند . در صورتیکه متخصص اصلی اداره کشور در دست اقتصاد دانان مستقل و جامعه شناسان است که انها در حاکمیت جایی ندارند . چون حاکمیت با علوم انسانی مخالف است و با انها مبارزه می کند بیماری جامعه و کشور را جامعه شناس تشخیص میدهد و درمان می کند نه علوم پزشکی . الان شما یک جامعه شناس نمی توانید پیدا کنید که از اول با عملکرد حاکمیت موافق باشند مگر اینکه حکومتی باشد و به خاطر مقام و شهرت و ثروت چشمش را به مشکلات جامعه ببندد و از حاکمیت تعریف و تمجید کند .
نظرات شما