از تکیه دولت و مجلس روضه خوانندهها تا ادعای عجیب منصور ارضی | بیاعتباری یک سنت مذهبی زیر سایه تحریف و فحاشی

رویداد۲۴| منصور ارضی مداح معروف اخیراً ادعایی را مطرح کرده که حتی شنیدنش هم برای هر کسی که کمترین آشنایی با تاریخ معاصر ایران داشته باشد حیرتآور است؛ او گفته «در زمان طاغوت هرکس میرفت روضه امام حسین او را میکشتند!» و برای محکمکاری، همان لحظه میپرسد: «باور نمیکنید؟» این «باور نمیکنید» شاید صادقانهترین بخش حرف او باشد؛ چون واقعاً نمیشود چنین تحریفی را باور کرد.
روضهخوانی در عصر پهلوی؛ از تکیه دولت تا کاخ مرمر
تاریخ رسمی، اسناد منتشرشده، عکسها و روایتهای فراوان نشان میدهد نهتنها روضهخوانی در دوره پهلوی ممنوع نبوده، بلکه برخلاف ادعای ارضی، هر دو پادشاه پهلوی بارها و بارها در مراسم محرم و عزاداری امام حسین (ع) شرکت میکردند؛ از تکیه دولت گرفته تا کاخ مرمر و نیاوران. رضا شاه با وجود سختگیری در برخی شکلهای افراطی عزاداری، خودش در عزای محرم حاضر میشد و حتی پس از سفر به ترکیه در ۱۳۱۳ دستور داد مراسم عاشورا «با شکوه بیشتری» برگزار شود تا شایعات لائیکسازی افراطی را کمرنگ کند.
محمدرضا پهلوی نیز تقریباً هر ساله مجلس روضه رسمی داشت؛ روضههایی با حضور سخنرانان مشهور آن دوران - از فلسفی و کافی تا فهری و دیگر خطیبان مذهبی- و بعضا در این روضهها خودش هم اشک میریخت.
مجلس روضه خوانندهها
شاهد دیگر اینکه بسیاری از اهل هنر و موسیقی مثل هایده و مهستی دلکش هم در دوره پهلوی مجلس روضهخوانی برگزار و خودشان هم با گریه اشعاری را اجرا میکردند. این را حاج اکبر مولایی در با حضور در برنامه مذهبی مهلا میگوید.
با این همه، چهره شناخته شدهای مثل منصور ارضی خیلی صریح و قاطع تاریخ را وارونه نمایش داده و ادعایی را مطرح میکند که هیچ سند و تصویری برای آن نیست. این همان نقطهای است که هیئت و عزاداری را از یک سنت عمیق مذهبی و فرهنگی، به ابزار سیاسی و شخصی فرو میکاهد.
مداحی یا جایگاهی برای توهین، تهدید و برچسبزنی؟
اما مسئله فقط تحریف نیست؛ رفتار قابل تامل و مورد نقد مداحان است. رفتاری که در نمونه اخیر آن فحاشی به سلیمانی و اردستانی به خاطر اظهاراتش در مناظره با حامد کاشانی درباره شهادت حضرت فاطمه (س) است. تریبونی که باید محل مرثیه و معنویت باشد، تبدیل شده به جایگاهی برای توهین، تهدید، برچسبزنی و قدرتنمایی. چنین رفتارهایی بیش از هر چیز به چهره دین و آیین عاشورا لطمه میزند؛ و نتیجهاش هم در جامعه امروز دیده میشود: نسل جوان از دین و مناسک مذهبی فاصله گرفته، خانوادهها دلزده شدهاند و آن فضای معنوی اصیل جای خود را به خشونت کلامی و ادعاهای غیرقابل باور داده است.
این درحالی است که هیئت قرار بود پناه باشد، نه میدان جنگ. وقتی مداح از تریبون مذهبی برای تصفیهحساب سیاسی یا خلق داستانهای تخیلی استفاده میکند، طبیعی است که جایگاه این سنت آسیب ببیند. ادعایی مثل «هر که روضه میرفت سریع میگرفتند و میکشتندش» نهتنها واقعیت ندارد، بلکه شأن عزاداری را به بازی میگیرد، آن هم در زمانهای که مردم بیش از هر دورهای حساس و دقیقاند و نمیتوان با شعار و شور، عقل جمعی را دور زد.
واقعیت این است که هیئت امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند صداقت، آرامش، اخلاق و فهم تاریخی است؛ چیزهایی که اگر از بین بروند، نهفقط شأن دین، که اعتماد عمومی نیز از از میان خواهد برد.


