تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
نقد رویداد24 بر ساخته تازه مازیار شعیبی:

سیانور؛ یک کلاسیک تمام عیار

سیانور فیلم بسیار مهمی است، از آن فیلم‌هایی که برای پرده بزرگ ساخته شده‌ و قدر لحظه به لحظه خود را می‌داند.با فیلمنامه‌ای مفصل و بازی‌های درخشان.
رویداد24- مازیار وکیلی: سیانور فیلم بسیار مهمی است، از آن فیلم‌هایی که برای پرده بزرگ ساخته شده‌ و قدر لحظه به لحظه خود را می‌داند.با فیلمنامه‌ای مفصل و بازی‌های درخشان.

فیلمی که سیاسی دیدنش ظلم به آن است. فیلم یک درام عاشقانه است که صرفاً در بستری سیاسی تعریف می‌شود.

فیلمی که بر خلاف ظاهر بزرگش فیلم لحظه‌هاست. فیلم نگاه‌ها و نگفتن‌ها و رفتن‌ها.پر است از لحظات کوچکی که در دل یک داستان پر پیچ و تاب تعبیه شده‌اند و به طرز شگفت‌انگیزی هیچ کدام از این لحظه‌ها به هدر نرفته‌اند.

سیانور؛ یک کلاسیک تمام عیار

 فیلمی واقعی با آدم‌های واقعی.فیلمی که نگاه متفاوتش به سرنوشت آدم‌هایش جذابش کرده.برای هر کدام از شخصیت‌ها ویژگی خاصی گذاشته تا معمولی نشوند. 

مثل طنز بی‌رحمانه بهمنش، اقتدار تیمسار شهامت.غرور تقی شهرام و عشق لیلا زمردیان به شریف واقفی.فیلم با همین ویژگی‌ها لحظات درجه یکش را می‌سازد و عاشقانه‌اش را بر بستر تاریخ تعریف می‌کند، با آن تصاویری که کهنگی‌شان یک نوستالژی تمام عیار است.تصاویری که آمیخته با صدای ویگن قلب را منقلب می‌کند.

سیانور؛ یک کلاسیک تمام عیار

فیلمی که حتی از اسم شخصیت‌هایش نگذشته.این‌که اسم قهرمان جوان فیلم امیر فخرا باشد نشان از سلیقه دارد.اسمی که ریتم و آهنگ و ماندگاری دارد.فیلم تاریخی که زیاد ساخته می‌شود اما فیلم تاریخی ماندگار خیلی کم است.

آن فیلم‌های تاریخی ماندگار به این خاطر ماندگار شده‌اند که به همین جزئیات احترام گذاشته‌اند.از فردیت شروع کرده‌اند و به تاریخ رسیده‌اند. انسان برایشان مهم‌تر از مثلاً حزب بوده.به باند و دسته وابسته نبوده‌اند.

دلشان برای انسان می‌تپید.درست مثل سیانور که بهترین لحظه‌اش لحظه‌ای است که مجید شریف واقفی با بهت به افراخته که می‌خواهد ترورش کند نگاه می‌کند.بعد یک اینسرت اسلوموشنِ عالی داریم که شریف واقفی دست در جیبش می‌کند اما تفنگ را در نمی‌آورد.

این نگاه انسانی جاری در سیانور است که ما را مفتون می‌کند نه مثلاً علل تصفیه مجاهدین خلق، فیلم کتاب تاریخ نیست، درام است. تاریخ اصل نیست و انسان بهانه، اصل انسان است که تاریخ را می‌سازد.

این اصل بودن انسان برای خالقان سیانور مهم بوده.وگرنه دلیلی نداشت قصه‌شان با عشق پیش برود.عشق انسانی‌ترین احساس بشری است.تنها چیزی که می‌تواند انسان را وادار کند بزند زیر همه چیز از پول و موقعیت بگذرد و خطر کند.عشق تنها چیزی است که امیر فخرا را به عمل وادار می‌کند.

سیانور؛ یک کلاسیک تمام عیار

نه ایدئولوژی شهرام نه پیشرفت در دل سیستم به این لحظه،لحظه تصمیم نمی‌رسد. فیلم پر است از نماهایی که روی پرده بزرگ معنا دارد و تاثیر شگرفی روی تماشاگر می‌گذارد، مثل آخرین نما از تیمسار شهامت، یا اُفتادن عینک شریف واقفی در جوب آب.یا صحنه صحبت بهمنش با مرتضی صمدی لباف.

سیانور یکی از معدود فیلم‌های جشنواره است که نماها و تمهیدات بصری درون کادر دوربین صرفاً برای زیبایی نیست.این نماها ارتباط تماتیکی با قصه دارند. بهروز شعیبی (کارگردان فیلم)، کار پیچیده‌ای را در سیانور به سرانجام رسانده است.

ساختن یک درام کلاسیک با این ابعاد و با این حد از ظرافت،چیزی فراتر از یک فیلم دوم است. قیاس ساده‌‌ای می‌توان انجام داد بین این فیلم و فیلم نسبتاً خوب امکان مینا که ارتباط مضمونی هم با هم دارند.

آن‌جا فیلم بیشتر از هر چیز مفتون رکب‌زدن به تماشاگر بود. اما اینجا شعیبی سعی می‌کند داستانش را تعریف کندبدون هیچ قصدی، دقیقاً به همین دلیل چند پله از امکان مینا بالاتر است. برای این‌که محورش داستان است نه موقعیت.فیلمی است که موقعیت‌ها و رو دست‌زدن‌هایش در خلال قصه اتفاق می‌اُفتد نه این‌که قصه برای رسیدن به آن موقعیت طراحی شود.

مثل تمام کلاسیک‌های بزرگ تاریخ سینما.شعیبی را دیگر نمی‌شود دست کم گرفت.او دیگر یک اتفاق و جرقه نیست.کارگردان پخته و هوشمندی است که می‌تواند به بهترین شکل قصه تعریف کند.

نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان