تاریخ انتشار: ۰۸:۲۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۶
گزارش رویداد۲۴ به بهانه تقدیر از خواننده زیرزمینی در جشن «فارس پلاس»

بازی تصنعی «آزاداندیشی» اصولگرایان با «تتلو»

اصول‌گرایان برای آن‌که چهره سخت‌گیر و خشن خود را در حوزه هنر تعدیل کنند به تتلو روی آوردند تا اعلام کنند مردم ببینید ما نه تنها سخت‌گیر نیستیم بلکه انقدر آزاداندیش هستیم که تتلو را هم درون خودمان راه می‌دهیم. اما مشکل اصلی جای دیگری است. مشکل اصلی این است که به قدری این ماجرا تصنعی و به دور از واقعیت است که هیچ‌کس باورش نمی‌کند.
رویداد۲۴این روزها که اظهارنظر درباره حضور تتلو در مراسم یکی از خبرگزاری‌های کشور داغ داغ است بهتر است نگاهی دوباره داشته باشیم به مسئله حضور هنر در عرصه سیاست.

هنرمندان (در کنار ورزشکاران) به واسطه جایگاه و محبوبیتی که میان مردم دارند یکی از جذاب‌ترین اقشار برای سیاست‌مداران هستند.

سیاست‌مداران دوست دارند کنار هنرمندان قرار بگیرند و با آن‌ها عکسی به یادگار داشته باشند تا در زمان انتخابات از آن‌ عکس‌ها استفاده کنند و رایی بستانند و به مسند قدرت برسند.

هنرمندان هم از آن‌جا که به واسطه دولتی بودن تمامی ارکان شکل‌دهنده اجتماع در ایران پیگیر مسائل سیاسی هستند و در بزنگاه‌های مختلف سیاسی نظر و رای خود را اعلام می‌کنند و سعی دارند از فرصت‌های مختلفی همچون انتخابات استفاده کنند تا آزادی و راحتی بیشتری برای خود بخرند.

اما مسئله اینجاست که چرا هنرمندان ایرانی در تمامی این سال‌ها به یک طیف سیاسی خاص اقبال نشان داده‌اند و از رقیب آن طیف حذر کرده‌اند؟ جواب به ظاهر ساده‌ای که برای این سوال وجود دارد کلید خوبی برای فهم بسیاری از حوادثی است که این روزها اتفاق می‌افتد.

هنرمندان ایرانی به این دلیل در زمان انتخابات به اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان گرایش پیدا می‌کنند چون این طیف دست آن‌ها را برای ساخت آثار هنری بازتر می‌گذارد و فضا را برای فعالیت هنری آن‌ها مهیاتر می‌کند.

در یک کلام این طیف سیاسی زبان هنرمندان را بهتر می‌فهمد و متوجه است که عرصه هنر با سایر عرصه‌ها فرق می‌کند و نمی‌توان با سانسور و بخش‌نامه و دستورالعمل آن را مطابق سلیقه مدیران کرد.

شاید بتوان با دادن دستوری مبنی بر توقف واردات یک جنس به تنظیم بازار کمک کرد، اما نمی‌توان با توقیف یک فیلم یا جلوگیری از برگزاری کنسرت مردم را به جور دیگر فکر کردن وادار کرد و از آن‌ها خواست نیاز به موسیقی را از برنامه زندگی‌شان حذف کنند یا به دیدن فیلم‌هایی بروند که مدیران دوست دارند. 

این نوع نگاه برخی از مسئولان فرهنگی کشور باعث شده تا هنرمندان به دنبال نگاه معتدل‌تری بگردند که حداقل از حجم سانسور و نظارت بکاهد و به هنرمندان اعتماد بیشتری داشته باشد. 

برای همین هم هست که در انتخابات رسمی کشور می‌بینیم هنرمندان با تمام وجود و با قدرت وارد کارزار می‌شوند و از اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان حمایت می‌کنند.

بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم حشمت‌الله فلاحت‌پیشه حرف بسیار جالبی زد که لازم است دوستان اصول‌گرا نگاهی مجدد به آن بی‌اندازند و با تعمق بیشتر بر روی آن سعی کنند ضعف‌های خود را در این دو حوزه بپوشانند.

حشمت‌الله فلاحت پیشه گفته بود اصول‌گرایان زبان صحبت با حوزه‌های نرم (مثل دانشگاه و هنر) را بلد نیستند.

این حرف، حرفی درست و غیرقابل انکار است. انتخابات دو دهه اخیر ایران به خوبی بر گفته این نماینده مجلس صحه می‌گذارد. این‌که هنرمندان پای ثابت کمپین اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان در تمامی انتخابات سال‌های اخیر هستند پیام روشن و واضحی برای اصول‌گرایان دارد. 

آن‌ها سال‌هاست که حوزه فرهنگ و هنر را از دست داده‌اند. تئوریسین‌های فرهنگی اصول‌گرا هم هر چند دیر، اما بالاخره به این نکته که در عرصه فرهنگ و هنر شکست خورده‌اند اعتراف کردند و به دنبال چرایی این شکست گشته‌اند. 

وحید جلیلی در مقاله‌ای مفصل به این مسئله پرداخت و سعی کرد از زاویه دید خودش چرایی این شکست را توضیح دهد. 

دیگر افراد این جناح هم به این موضوع پرداختند و سعی کردند کاستی‌های خودشان در این حوزه را رفع و رجوع کنند.

اما اصول‌گرایان به دلیل ناآشنایی با این حوزه  سراغ بدترین انتخاب رفتند و تتلو را برگزیدند. این‌که دوستان اصول‌گرا سعی می‌کنند تتلو را به عنوان یک هنرمند و تواب جا بزنند یکی از آن طنزهای تلخ تاریخ است.

 کارل مارکس اعتقاد داشت حوادث به دو صورت در تاریخ تکرار می‌شوند یک بار به صورت تراژدی و دیگر بار به صورت کمدی. انتخاب تتلو با آن سر و وضع مشخص و سابقه مشعشع یکی از همان حوادث کمدی تاریخ سیاسی/فرهنگی ایران است که این‌بار به دست اصول‌گرایان رقم خورده است.

اصول‌گرایان برای آن‌که چهره سخت‌گیر و خشن خود را در حوزه هنر تعدیل کنند به تتلو روی آوردند تا اعلام کنند مردم ببینید ما نه تنها سخت‌گیر نیستیم بلکه انقدر آزاداندیش هستیم که تتلو را هم درون خودمان راه می‌دهیم. اما مشکل اصلی جای دیگری است. مشکل اصلی این است که به قدری این ماجرا تصنعی و به دور از واقعیت است که هیچ‌کس باورش نمی‌کند.

 برخی کارها و موضع‌گیری‌ها باید به برخی افراد بیاید وگرنه ماجرا به یک کمدی ناخواسته و تلخ بدل می‌شود که نه تنها سودی برای آن جریان ندارد که بعد از مدتی به ضد خودش بدل می‌شود و بزرگترین ضربه را به آن جریان سیاسی وارد می‌کند.

شما نمی‌توانید با تکیه بر بها دادن به تتلو سوابق خود را پاک کنید و مدعی آزاد‌اندیشی شوید. به دوستان اصول‌گرا این همه تسامح و تساهل فرهنگی نمی‌آید.

این بازی‌ها بیشتر بوی عوام‌فریبی می‌دهد. دوستان اصول‌گرا کارنامه مشخصی در حوزه فرهنگ دارند که با این بازی‌های زودگذر از اذهان مردم پاک نمی‌شود. اصول‌گرایان همیشه مدعی این بودند که پایگاه اجتماعی‌شان بین مردم مذهبی، مساجد و لایه‌های سنتی جامعه است.

حالا تتلو با کدام‌یک از این موارد قابل جمع است هیچ‌کس نمی‌داند. اینجاست که این اقدام عجیب ضد همین دوستان عمل می‌کند و دوستان به جای جذب هواداران جدید، هواداران گذشته خود را هم از دست می‌دهند. 

حمید رسایی که مجید مجیدی را به واسطه حضور در کنار رئیس جمهور دوره اصلاحات خارج از دایره انقلاب اسلامی می‌داند چطور می‌تواند با تقدیر از تتلو برای خودش اعتبار بخرد؟ مجید مجیدی نیاز به اثبات خودش به عنوان یکی از علاقه‌مندان به نظام و انقلاب ندارد. مجیدی همان کسی است که ساخت فیلمی درباره پیامبر اکرم در دولت محمود احمدی‌نژاد را به او سپردند.

بعد چطور می‌شود که مجیدی هنرمندی ضدانقلاب است و تتلو یک تواب در دایره نظام؟ این اتفاق بار دیگر صحبت‌های فلاحت‌پیشه را تایید و تصدیق می‌کند که اصول‌گرایان اساساً نمی‌دانند هنر چیست. 

اگر تتلو با این سر و وضع در یکی از مجامع اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان حاضر می‌شد دوستان اصول‌گرا چنان بلایی سر آن فرد یا حزب می‌آورند که دیگر نتواند در عرصه سیاست فعالیت کند. 

اما زمانی که خودشان در کنار چنین فردی می‌ایستند نه تنها ایرادی به آن وارد نمی‌دانند بلکه این عمل خود را عین آزاداندیشی و خیرخواهی می‌دانند. با تتلو نمی‌توان میان هنرمندان و هنردوستان برای خود اعتبار خرید. این مهم‌ترین و غیرقابل انکارترین واقعیتی است که اصول‌گرایان از آن غافل هستند. 

اگر هنرمندان به حمایت همه جانبه از طیف مقابل می‌پردازند دلیلش فهم متقابل طرفین از یکدیگر و تلاش آن‌ها برای رسیدن به یک زبان مشترک است. این نوع برخوردها و انتخاب‌ها نشان می‌دهد که اصول‌گرایان در عرصه‌های فرهنگی صاحب بحران هویت هستند. آن‌ها تحلیلی از حوزه هنر ندارند. 

اساساً این مدیوم را نمی‌شناسند، که اگر می‌شناختند به سراغ تتلو نمی‌رفتند. تتلو حق دارد کنسرت بدهد و در عرصه حضور داشته باشد. اما حق ندارد بدل شود به نماد اصول‌گرایان که مدعی دیانت و اتکا به اصول هستند.

سیاست‌مدارانی که با تتلو عکس یادگاری می‌گیرند چه جوابی برای طرفداران صادق خود دارند. طرفدارانی که چون این طیف را نماد ارزش‌ها و دیانت می‌داند به آن‌ها رای می‌دهد. دوستان اصول‌گرا باید این نکته را بدانند که استفاده از تتلو بازی در زمین سوخته است. 

برای این‌که دوستان متوجه شوند تتلو کیست و جایگاهش کجاست کافیست سری به صفحه اینستاگرام او بزنند و بعد در هواداری از او وارد میدان شوند. این کارها نتیجه‌ای در برندارد. آقای رسایی، آقای ضرغامی، آقای طالب‌زاده شما سال‌هاست که در عرصه هنر بازنده‌اید، چه با تتلو و چه بدون آن. شما زمانی این عرصه را به رقیب‌تان واگذار کردید که امثال میرکریمی،مجیدی، درویش و مهدویان هم حاضر نشدند از کاندیداهای شما حمایت کنند. آیا لازم نیست بار دیگر به این موضوع فکر کنید که چرا هنرمندان شما را دوست ندارند؟


خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان