نقد رویداد۲۴ بر چهارمین اجرای استدآپ کمدی سیده مریم کشفی
یک استند آپ کمدی ملالآور است
اجرای سیده مریم کشفی به وضوح چند پله پایینتر از اجرای مجید افشاری میایستد. اجرای سیده مریم کشفی به شدت متکی بر فیزیک این کمدین است. فیزیک و چهره سیده مریم کشفی او را شبیه به یکی از خالهخانباجیهای فامیلی میکند که هم بامزه است و هم غرغرو.
رویداد۲۴-مازیار وکیلی: اجرای سیده مریم کشفی به وضوح چند پله پایینتر از اجرای مجید افشاری میایستد. اجرای سیده مریم کشفی به شدت متکی بر فیزیک این کمدین است. فیزیک و چهره سیده مریم کشفی او را شبیه به یکی از خالهخانباجیهای فامیلی میکند که هم بامزه است و هم غرغرو.
یکی از همانهایی که در فامیل با عنوان نه چندان محترمانه خاله زنک به جایشان میآوریم. همان عضوی که مدام در احوالات اعضای فامیل کنکاش میکند و از دل این کنکاشها به نتایج بامزهای میرسد و این نتایج را به گوش تمامی فامیل و اهل محل میرساند.
اینطور نقشها مدتهاست در تلویزیون ما هم کلیشه شده و بازیگر این نقش کلیشهای هم در اغلب اوقات بهاره رهنما است. پیردختری سنتی با عقاید خرافی که دل کوچکی دارد و بسیار مهربان است و مشخص است که مهمترین وظیفه خودش را به عنوان یک زن جاانداختن قرمهسبزی، رفت و روب خانه و شوهرداری میداند. اما شوهری ندارد که بخواهد برایش اینکارها را انجام دهد.
نزدیکی فیزیکی سیده مریم کشفی به بهاره رهنما باعث میشود به راحتی در قالب یک خالهخانباجی غرغرو فرو رود و با اجرای اغراقآمیزش به خوبی تصویر این کلیشه را در ذهن تماشاگران بازسازی کند.
سورپرایز کشفی در اجرایش این بود که سعی میکرد از این تیپ کلیشهای استفادهای غیرکلیشهای کند و جدای از آنکه به نقد رفتارهای فرهنگی مردم میپردازد، کلیشهای که اجرایش بر مبنای آن شکل گرفته را هم دست بیاندازد. این دست انداختن کلیشهها با استفاده از همان کلیشههای مرسوم هنر سیده مریم کشفی است.
نکته مثبت سیده مریم کشفی این است که به شدت بر اجزای صورتش احاطه دارد و خیلی خوب بلد است از میمیک صورتش استفاده کند. بلد است چطور با چشمهایش بازی کند که تماشاگر را به خنده بیاندازد. بلد است چگونه فیزیک بدنی و اجزای صورتش را بدل به مهمترین بخش اجرایش نماید، به طوری که فیزیک بدنی و صورت خندهرو و مهربانش تبدیل شوند به مهمترین دلیل تماشاگر برای پیگیری اجرای او.
ما مشکل کشفی در اجرای چهارمش این است که اغلب بخشهای اجرایش خندهدار نیست. اولین و شاید بزرگترین معضل کشفی در اجرای چهارمش موضوعی است که انتخاب کرده. موضوعی که شاید جذاب باشد اما فراگیر نیست. تماشاگران زیاد برایشان مهم نیست که مردم چگونه به تفریح میپردازند. برایشان مهم نیست چرا مردم ما هنگام تماشای فیلم چیپس میخورند یا وقت حضور در یک کنسرت شعری را به غلط میخوانند. نه اینکه این موضوع به خودی خود اهمیت نداشته باشد. این موضوع اتفاقاً معضل بسیار مهمی است و یکی از نشانههای توسعهنیافتگی فرهنگی ملت ایران.
اما مسئله اصلی اینجاست که این موضوع به خودی خود چندان جذاب نیست که بخواهد محور اصلی یک استندآپ کمدی باشد. موضوع انتخابی توسط کشفی به یکی دو موضوع فرعی دیگر احتیاج داشت که با موضوع اصلی در یک راستا قرار گیرند و بتوانند اجرای او را قوام ببخشند.
در اجرای فعلی فقر موضوعی به شدت احساس میشود.موضوع انتخابی توسط کشفی کشش یک استندآپ کمدی طولانی و پر جزئیات را نداشته. هیچ موضوع فرعی دیگری هم وجود ندارد که به او کمک کند، به همین خاطر بعد از چند دقیقه جذابیت موضوع از دست میرود و کمدین مدام به تکرار میافتد.
برخلاف اجرای پرجزئیات و دقیق مجید افشاری که هر لحظهاش خندهدار بود، اجرای مریم کشفی آنقدر به لحاظ موضوعی فقیر و کم بنیه است که تماشاگر را خسته میکند. مشکل بعدی مریم کشفی در ضعف شوخینویسی است. کل اجرای چهارم مریم کشفی دو یا سه شوخی درجه اول دارد که با فواصل زیاد توسط این کمدین استفاده میشوند.
این فقدان شوخیهای بامزه باعث شده اجرای کشفی به شدت کند و کشدار به نظر برسد. در حالی که مدت زمان اجرای او بسیار کمتر از مدت زمان اجرای مجید افشاری بود. شوخیهای بکر چندانی در اجرای مریم کشفی وجود نداشت و اگر خندهای هم از سوی تماشاگران به گوش میرسد به واسطه نوع اجرای مریم کشفی بود تا شوخیهای بامزه برآمده از یک متن دقیق و پرجزئیات.
بکرترین قسمت چهارمین اجرای مریم کشفی یکی شوخی او با کلیپس دختران بود و دیگری طعنه او به کوه رفتن خانومها با کفش پاشنه بلند و استعمال قلیان توسط اغلب مدعیان کوهنوردی. باقی شوخیهای سیده مریم کشفی یا تکراری بودند یا کم رمق.
اینکه در کنسرتها چه اتفاقاتی میافتد برای تماشاگر چندان جذاب و بامزه نیست. یا اینکه چرا بزرگترها سراغ رنجرسواری و بازی با ماشین برقی میروند زیادی تکراری است. بر خلاف افشاری، کشفی ریتم را هم نمیشناسد. اجرای او کند شروع میشود به یکی دو شوخی جاندار میرسد، مجدداً اُفت میکند و در پایان بدون هیچ جذابیتی به اتمام میرسد.
استند آپ کمدی کشفی ملالآور است. حوصله تماشاگر را سر میبرد، کند است و خلاقیتی ندارد. برخلاف اجرای مجید افشاری که تماشاگر دست از خندیدن بر نمیداشت اینجا باید برای یک خنده اساسی کلی صبر کند.
سیده مریم کشفی استعداد این کار را دارد. چهره و فیزیکش به شدت سمپاتیک است و حس همدلی تماشاگر را برمیانگیزد. به خوبی بر اجزای صورتش تسلط دارد و از آنها برای بامزه کردن اجرایش کمک میگیرد. اما مشکل بزرگش این است که خلاق نیست. مدام از کلیشهی خالهخانباجی مهربان استفاده میکند تا ضعفهای فراوان اجرایش را بپوشاند و از فقرموضوعی و عدم شوخینویسی مناسب برای اجرایش فرار کند.
به خاطر همین هم هست که اجرای افشاری پلهها بالاتر از اجرای کشفی قرار میگیرد. افشاری خلاقیت دارد و کشفی نه. افشاری توانایی نوشتن یک متن قوی را دارد و کشفی نه. مهمترین چیز برای یک کار تصویری خوب متن مناسب است. متن نقشه راه است، اگر این نقشه اشکال داشته باشد هر چقدر هم که اجرا خوب باشد باز هم نتیجه متوسط خواهد شد.
کشفی متن خوبی نداشته برای همین هم هست که تلاشهایش در اجرا چندان ثمربخش نبوده و در نهایت اجرایش به شدت متوسط از کاردرآمده است.