تاریخ انتشار: ۲۰:۲۸ - ۲۳ فروردين ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
در رویداد۲۴ بخوانید؛

آخرین میهمان رسمی محمدرضاشاه پهلوی

در واپسین ماه‌های حکومت پهلوی نخست‌وزیر جدید چین و جانشین مائو، هوآ گوئوفنگ، به تهران آمده بود و دربار حکومت پهلوی بار دیگر میزبان یک ضیافت رسمی بود. اما کسی تصور نمی‌کرد که این ضیافت، آخرین ضیافت شاهانه با یک مقام عالی‌رتبه خارجی است.

آخرین میهمان رسمی محمدرضاشاه پهلوی

رویداد۲۴ |  در روزی از واپسین روز‌های تابستان ۱۳۵۷، تهران شاهد یکی از آخرین صحنه‌های پر زرق‌وبرق سلطنت پهلوی بود. تالار آیینه با چلچراغ‌های بلورین، گل‌های رنگارنگ، میز‌های کریستال‌پوش و مهمانانی در لباس‌های رسمی‌اش، تصویری تمام‌عیار از شکوهی بود که قرار بود چند ماه بعد فروبریزد.

در یکی از همین قاب‌های تاریخی که امروز از لنز میشل ستبون، عکاس فرانسوی، به یادگار مانده، فرح پهلوی، بانوی اول ایران، جام بلورین خود را به سلامتی مهمان ویژه‌اش، هوآ گوئوفنگ، نخست‌وزیر وقت جمهوری خلق چین بلند می‌کند. کنار آنها، محمدرضا شاه پهلوی، با چهره‌ای خنثی و جامی در دست، به این صحنه نظاره می‌کند. اما این نه صرفاً یک ضیافت رسمی، بلکه نمادی از چرخش ژئوپلیتیکی شاهی بود که سال‌ها رو به غرب ایستاده بود و حالا ناامید از واشنگتن، رو به پکن آورده بود.

هوآ گوئوفنگ؛ آخرین مهمان

هوآ گوئوفنگ، جانشین مائو تسه‌تونگ، در آن روز‌ها تازه قدرت را در پکن به دست گرفته بود. سفر او به تهران در نهم شهریور ۱۳۵۷، در میانه بحران‌های رو به وخامت ایران، حامل پیام مهمی بود: جمهوری خلق چین حاضر است روابط راهبردی خود را با ایران گسترش دهد. این دیدار در واقع آخرین سفر رسمی یک مقام عالی‌رتبه خارجی به ایران قبل از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ بود.

در نگاه اول، شاید این یک دیدار دیپلماتیک معمولی به نظر برسد، اما اگر به پس‌زمینه آن نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این ضیافت بیش از آن‌که جشن یک دوستی باشد، تلاشی بود ناامیدانه برای نجات سلطنتی که زیر پایش لغزیده بود.

در ماه‌های منتهی به انقلاب، محمدرضا شاه بیش از هر زمان دیگر احساس تنهایی می‌کرد. دولت کارتر در آمریکا، که روزگاری متحد راهبردی ایران بود، دیگر از سیاست‌های سخت‌گیرانه شاه حمایت نمی‌کرد. حقوق بشر، آزادی‌های سیاسی و سرکوب مخالفان، به محور انتقاد‌های غربی‌ها از رژیم پهلوی تبدیل شده بود. شاه که خود را تنها می‌دید، دست به بازی تازه‌ای زد: نزدیکی با شرق.

از همین رو بود که دعوت از نخست‌وزیر چین معنایی فراتر از یک تشریفات دیپلماتیک داشت. این دیدار نشان‌دهنده تغییر مسیر آشکار در سیاست خارجی ایران بود؛ تلاشی برای بازتعریف متحدان، برای یافتن پشتوانه‌ای تازه در جهان دوقطبی آن روزگار. هوآ گوئوفنگ آمده بود تا با کشوری که هنوز «جزیره ثبات» خوانده می‌شد، پیمان‌های تازه ببندد؛ اما بعید است که در آن روز کسی ـ حتی خود شاه ـ از سرنوشت قریب‌الوقوع سلطنت بی‌خبر بوده باشد. ایران در آستانه انفجار بود و شاه، حتی در ضیافت‌هایی چنین رسمی، زیر سایه اضطراب ایستاده بود.

سفر هوآ گوئوفنگ به تهران، در نهایت نتوانست آن‌گونه که دربار امیدوار بود، گرهی از بحران شاه باز کند. نه چین، نه هیچ قدرت دیگری نتوانست مانعی برای سقوط پادشاهی پهلوی باشد. در فاصله‌ای کمتر از شش ماه، شاه ایران را ترک کرد، انقلابی بزرگ شکل گرفت و جمهوری اسلامی بر سر کار آمد.


بیشتر بخوانید: استقبال کندی از محمدرضاشاه پهلوی و همسرش


در روایت تاریخ، گاه یک تصویر بیش از هزار سند حرف می‌زند. این دو عکس، یادآور لحظه‌ای کوتاه، اما پرمعنا در پایان دوران پهلوی‌اند؛ لحظه‌ای که جام‌ها به سلامتی بلند شدند، در حالی که هیچ‌کس از آینده‌ای چنین پرآشوب خبر نداشت ـ یا شاید، همه می‌دانستند، اما امید بسته بودند به آخرین مهمان.

سیاست شرقی در آستانه افول

تلاش شاه برای توازن میان غرب و شرق، به‌ویژه در دهه ۵۰ شمسی، بخشی از راهبرد کلان او برای افزایش استقلال ایران در نظام بین‌المللی بود. از یک سو قرارداد‌های نظامی و اقتصادی با آمریکا و اروپا، و از سوی دیگر مذاکرات و همکاری‌هایی با شوروی، چین، یوگسلاوی و برخی کشور‌های بلوک شرق. اما این بازی دوسویه، در بزنگاه بحران، نتیجه‌ای نداد. غرب از حمایت دست کشید و شرق، محتاط‌تر از آن بود که روی رژیمی متزلزل سرمایه‌گذاری کند.

سفر هوآ گوئوفنگ، شاید به‌عنوان یک ژست دوستانه در تاریخ ثبت شده باشد، اما در عمل، هیچ قرارداد عمده‌ای از دل آن بیرون نیامد. این دیدار نه به تحکیم رابطه‌ای راهبردی انجامید و نه کمکی به تثبیت حکومت کرد. تنها چیزی که از آن به جا ماند، همین تصاویر است؛ اسنادی بصری از واپسین لحظات دربار.

هوآ گوئوفنگ در سال‌های بعد، در سیاست داخلی چین هم به‌تدریج از صحنه کنار رفت و جای خود را به رهبرانی، چون دنگ شیائوپینگ داد. او که در تهران، دست شاه را فشرده بود، سرنوشت مشابهی را تجربه کرد: حذف از قدرت در سکوت. شاید همین همزمانی و هم‌سرنوشتی، عکس‌ها را از حالت صرفاً تاریخی خارج کرده و به استعاره‌ای از تغییر دوران تبدیل کرده باشد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: تاریخ ایران
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
Mig mig
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۷
0
1
کو عکس جام؟
نائب
|
Netherlands (Kingdom of the)
|
۰۴:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۱/۳۱
0
0
اینقدر تصویر این شاه ملعون ،شاگرد ارنست پرون را نگذار بی بته!
امیدوارم حیدری با شاه مشهور شوی در جهنم!
نظرات شما