هشدار جدی عباس عبدی: صدای مردم را بشنوید | تاریخ در حال تکرار است

رویداد۲۴| عباس عبدی در یادداشت امروز خود با تاکید بر اینکه نشنیدن، بدترین فیلتر است، از مسئولانی که صدای مردم را در عرصهای مختلف نمیشوند، انتقاد کرد و نوشت: «هنگامی که به عملکرد برخی سیاستمداران نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که گویی آنان نیز دستگاههای نامریی فیلترکننده صدا و تصویر روی گوش و چشم خود نصب کردهاند. اگر فیلترینگ گوش در زندگی روزانه با هدف حذف و نشنیدن صداهای گوشخراش و آسیبزا مثل شلیک یا انفجار است، در سیاست با هدف حذف و نشنیدن صداهای اعتراضی مردم است. در زندگی حذف نویز و تقویت برخی صداهای ضعیف ولی مطلوب مثل آواز پرندگان است؛ در سیاست، هدف نشنیدن حرف منتقدین و تقویت حرفهای خودی و تعریف و تمجیدهای بیهوده است. نویزکشها، صداهای آرام انتقادی و اعتراضات مردمی را حذف میکنند. تقویتکنندههای گزینشی هم فقط فرکانسهای همسو با منافع و افکار خود را تقویت میکنند».
وی افزود: «متاسفانه این دستگاههای نامریی در مقایسه با نمونههای فیزیکی، پیشرفتهتر و هوشمندانهتر عمل میکنند همچنین باتریشان تمامشدنی نیست، چون منبع انرژی آنها قدرت و انکار واقعیتهاست! نیاز به تنظیمات روزانه ندارند، چون باهوش و خودتنظیمگر هستند. فقط هنگامی از کار میافتند که کار مصرفکننده نیز به پایان میرسد. باعث تاسف است که بگوییم تاریخ در حال تکرار است. به قول مارکس اگر تاریخ در بار اول به صورت تراژدی رخ میدهد، در بار دوم به صورت کمدی رخ خواهد داد. نتایج پیمایش سال ۱۳۵۳ شنیده نشد، هر چند صدای آن خیلی بلند نبود ولی آن اندازه واضح بود که گوشهای متعارف آن را بشنوند که نشنیدند و به قول معروف، گفتند، انشاءالله گربه است! در حالی که اکنون آن صدا و به شکل دیگری با شدت بیشتری وجود دارد که حتی قابل نشنیدن نیست، مگر آنکه آقایان روی گوشهای خود فیلترهای قدرتمندی گذاشته باشند که مانع از شنیدن این صداها شود.»
عبدی آمار بازدید از اماکن تاریخی در نوروز، رویکرد نام گذاری کودکان که با ۵۰ سال قبل کاملا فرق دارد و ... را مثال زده و نوشته: «چون علاقهای به دیدن واقعیت ندارند، از انتشار یا دیدن حقایق گریزان هستند. گمان میکنند، اگر واقعیت را نبینند یا نشوند، آن واقعیت نیست و نخواهد بود. بسیاری از آقایان در پیلههای خودتنیده گرفتار شدهاند و زندگی آکواریومی دارند. به جای پرداختن به مسائل واقعی و اصلی مردم، خود را سرگرم حاشیهها و امور غیر مهم کردهاند».
این تحلیلگر سیاسی نوشت: «درحالی که نظام بهداشت و درمان کشور دچار ناترازیهای حرفهای، بودجهای و خدماتی زیادی است و اگر همینطور ضعیف شود سلامت مردم هم با خطر جدی مواجه خواهد شد؛ در چنین شرایطی، عدهای تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر و با حقوق دولتی و از جیب مردم آماده ورود جدی؟! به ۲ موضوع طراحی لباسهای جدید برای بیماران و کاشت ناخن کادر درمان شدهاند. البته در همان زمان تصویر غذای رزیدنت بیمارستان را منتشر کردند که بسیار فقیرانه و حقیرانه است. آن دیگری درحالی با افتخار آمار ۹۷۵۰۰ تذکر حجاب در اصفهان را در تعطیلات نوروز میدهد که همزمان یک دختر خانم اصفهانی با حجاب و در میدان نقش جهان یک کلیپ ساخته و درباره دو ستون دروازههای چوگان در میدان نقش جهان توضیحی میدهد که بالطبع پسران جوان هم برای دادن این توضیح آمادگی ندارند.»
عباس عبدی با تاکید بر اینکه «اینها به خودی خود مهم نیستند. هنگامی که در موضع رسمی قرار میگیرند، اهمیت پیدا میکنند» نوشته: «در شرایطی که اتفاقنظر است که مرجعیت رسانهای از کشور خارج شده، نیروی امنیتی که باید نسبت به این مساله حساس باشد، برعکس رفتار میکند و با احضار فعالان رسانههای مجازی تصویری، خط قرمزهای جدیدی جلوی آنها میگذارد.
تخریب و نقد دولت رییسی و صدا و سیما خط قرمز اصلی آنها شدهاند و خط قرمز منافع ملی به خط قرمز جناحی تقلیل یافته است، درحالی که علت خروج مرجعیت رسانهای همین امنیتی شدن نقد است.
رسانهای که باید ناشر نقد باشد، میخواهند با تهدیدات امنیتی آن را حفظ کنند. جالبتر از همه اینکه این اقدامات در مقطع انجام مذاکرات با امریکا اجرایی میشود؟! گویی که برخی نیروها از این گفتوگوها حفظ امنیت خود را نتیجه میگیرند.»



حکومتی که خود را حق مطلق میداند ؛ حاکم اش نماینده خدا بر زمین و زمان است که به صراحت مردم را فاقد درک و تحلیل میداند ؛ چرا باید به حرف ملت گوش بدهد ؟ یک عده تفنگ بدست ؛ دستگاه امنیتی و اطلاعاتی و دستگاه قضایی دارد که هر کسی نفس کشید را بگیرند و به ترتیب مقتضی ارشاد ! کنند .
مردم همینکه قدری هوا برای تنفس دارند باید شکر حاکم کنند . شبکه درمان میخواهند چکار ؟ توکل کنند و دعای صحیفه بخوانند دردشان خوب میشود !!!
هنرپیشه کیست ؟ هنرپیشه کسی است که پول را بومی کشد وهرنقش کثیفی را می پذیرد به نام هنر، هنروهنرمند خود تعاریف خاصی دارد که دراین بیان نمی گنجد وجز معدود کسانی را نمی توان هنرمند نامید دراینجا سخن ازلکاته هایی است که به نام هنرمند هرزه پیشگی را می پذیرند تا با پول بیت المال درخانه های فراخ به روسپیگری بپردازند ومشروبات سفارشی سرو کنند و افیون استعمال نمایند و به ریش مردم بخندند و درصورت مردن نام قهرمان داستانها را به خود بگیرند که او پنداری به نظام آفرینش معترض بود چرا که دخالتی درورود به دنیا نداشته است ونتوانسته است عنصری باشد که در این دنیا دخل و تصرفی داشته باشد و به مقوله آزادی متفکران درواقعیت جامه عمل بپوشاند و... برخی از این دستوری ها به منجی هم تاخته اند این خود فروشهای بی سواد نمی فهمند کسی که ادعای منجی بودن را دارد فردی است که حلاج ها و صباح ها وعین القضات ها و سهروردی ها وباب ها و شریعتی ها و خمینی ها و دیکتاتورها را پشت سر نهاده است وتیغ هرناکس و رزل و بی حیا و بی اصل و نصب ودجال ومارمولک صفت و بی همه چیز و بی همه کسی را و هرمحصول زنایی را به پیکر خود هموارساخته است که تنها بوی پول را می شناسند و شرافت ازکف می گذارند وقادرند به خلال دندانی تبدیل شوند که ازدندان کرم خورده دجال تغذیه کنند . برخی ازاین نامستورها درنقشهایی به نان درآوردن می پردازند که عاری از ذره ای جوانمردی است . به شیوه ای به دجال می تازند که او را خوش آید ودراستحکام بماند و به به بگوید . وبه طریقی درقالب هرزه پیشگی درمی آیند که روسپی صفت های وطن فروش را خرسند گردانند . این شد هنردردیارکوروش و سرزمین خدایگان معرفت وقدرت و شاهنشایی و هنرمندی . اکنون تمامی کسانی که به ناجی و رهایی بخشی دشنام می دادند و تهمت می زدند و او را دروغزن و فریبکارو ناتومی دانستند پشمینه ولباس بی شرفی و وطن فروشی را پوشیده اند و مصلحت را در آن دیده اند که مذاکره کنند وسرمایه امریکا را به ایران وارد نمایند ومافیای خود را تقویت کنند ومقداری هم به دم لیسه های هنرپیشه که دردستگاهشان فعالند اهدا نمایند . ربع قرن پیش امریکا راه زیارت را برای مردم گشود اما آنها مردم را دراین راه کشتند وبه تزویربرای دیگران مرگ فرستادند تا مثلا"مرجع مسلمانان باقی بمانند. پفیوزی تو خالی از آنها که خود را مارمولک دانسته است از اینکه فردی زندانی یا ترور شده ومجروح و بی گناه بواسطه نظام حقوقی امریکا مورد تفقد قرار گیرد وبه سهم حقوق فردی و انسانی و اجتماعی خود نائل شود معترض است اما او دنگل وناموسگرنمی گوید چرا یک منجی می بایست با ترفند و سناریوسازی نابود شود تا منظومه پلید خود شیدایی و خود مفتونی به حرکت خود ادامه دهد تا شهوت قدرت وخودکامگی به ارضای خود تداوم بخشد ومرحمی باشد برگذشته های فرو رفته اش درآب . چطورمیتوان ازمنطق برای اینان سخن گفت که چرک و عفونت ، روح و رانشان را پیموده است . واین سبک دفاع ازمنجی اسلوبی است که واجب است تا دهان ضد مسیح و ضد مهدی را با آن کوبید چه از ولی خدا گفتند اما درانقیاد ولی شیطان قرارگرفتند ازامام عصر گفتند اما دجال راعلم کردند ازمدینه فاضله گفتند اما مدینه ساحره ساختند . از عصای موسی گفتند اما دگنگ و باطوم بر سرمردم فرود آوردند ازپاکدامنی گفتند اما ناپاکی از آنان سر زد از اسلام گفتند اما مدیریت مخوف ونادرست ونانجیب استالین را در جامعه پیاده کردند ازآزادی عمل و اندیشه اسلامی دم زدند اما دوربین را دربین دانش آموزان بردند از تقوی و پرهیزگاری دم زدند اما ازکاخهایی بسان سبز دمشق سر برآوردند ازدشمنی با ربا گفتند اما خود وهرزه پیشه هایشان نظام بانکی را فاسد و نابود کردند ازاقتصاد اسلامی سخن گفتند اما شبکه گسترده ای از آلکاپن های مافیایی ایجاد کردند ازامنیت مردم ومکارم اخلاق واجتهاد گفتند اما سرازاختلاس ورسوایی در آوردند . از اقتداروپرواز گفتند اما به برف هزمیت گرفتار گشتند ازصفا و صداقت گفتند اما دروغ ودغل پراکندند ازهنر گفتند اما سخافت و نامردی را به نمایش درآوردند ازدانش و مدیریت و جهاد انقلابی گفتند اما محصول بی خردی وبی لیاقتی وخود فریفتگی را چیدند . اکنون تاریخ ایران زمین به ذلیل ترین دوران خود رسیده است زیرا هدفی نداشتند جز آنکه منظومه خود را که بدلی ازمنظومه اسلامی است به جهان غالب کنند اما نتوانستند خداوند آنها را آزمود آنها با رندی و قلاشی خداوند اعلا مرتبه را دور زدند ومردود شدند از قرآن گفتند اما هود و شعیب وصالح و موسی و سلیمان و ذوالقرنین وابراهیم واسماعیل واصحاب کهف را اساطیرپنداشتند وپس زدند و نادیده انگاشتند وشیهد کردند و به جایی رسیدند که عصایشان چون عصای سلیمان خورده شد وهیبت پوشالیشان چگونه فروریخت . اکنون چه کسی است نجات دهنده جز خداوند عظیم الشان ؟ امریکا برای اوکارمی کند اسراییل گوش به فرمان اوست ، روسیه درچنگال او قراردارد وبه حرف او احترام می گذارد چین و هند و اروپا وخشکسارهایی اززمین چشم امید به او دوخته اند . او کیست ؟ او کسی است که دجال او را ترورکرده است وهرزه پیشگان نیزبه شخصیت وآبروی او هجوم برده اند اوچه کسی می تواند باشد جز ذوالقرنین ؟ محمدرضاحسینی 1/2/1404