بزرگداشت ۶۶ سالگی ترجمه کتاب خشم و هیاهو؛ شما هم دعوتید
رویداد۲۴| به گزارش انتشارات علمی و فرهنگی: این مراسم روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه، از ساعت ۱۳ تا ۱۴، با حضور «اسدالله امرایی»، مترجم ادبیات انگلیسی و «سالار خوشخو»، منتقد ادبی و «مسعود بربر» در سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار میشود.
این برنامه در غرفهی نهاد کتابخانههای عمومی واقع در شبستان اصلی راهرو شماره ۷ برگزار میشود.
بهمن شعلهور مترجم کتاب خشم و هیاهو، رماننویس، منتقد، روانپزشک، شاعر، ادیب و مبارز سیاسی ایرانی است که، به دلیل نگارش یک رمان سیاسی به نام «سفرشب» و برای حفظ جانخود عازم آمریکا شد و در آنجا با استفاده از بورسیه از دانشگاه فیلادلفیا پزشکی خود را در رشته روانپزشکی دریافت کرد.
شعله ور در سن ۱۸ و ۱۹ سالگی رمانهای معروف خشم و هیاهو و سرزمین هرز نوشته تی اس الیوت را به فارسی ترجمه کرد. این دو اثر همچنان از برجستهترین آثار ترجمه در ایران شناخته میشوند. او به زبانهای فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسه مینویسد و آثارهای متعددی را به این زبانها نوشته است.
این کتاب داستان سقوط و انحطاط یک خانواده به نام کامپسون استکه از زبان ۴ نفر ازاعضایاصلی این خانواده روایت میشود. اول دختر خانواده که فاکنر او را قهرمان این داستان میداند، با نام اصلی بنجامین کامپسون و نام مخفف بنجی. کونتین کامپسون بزرگترین فرزند خانوادهکامپسون و جیسون کامپسون فرزند وسطی آقایکامپسون، نکته اصلی اینجاست خود ویلیام فاکنر هم بهعنوان راوی چهارم در فصل آخر کتاب باتمرکز روی شخصیتی به نام دلسی این داستان را روایت میکند. رویدادها در محدوده مکانی جفرسون، میسیسیپی، و کالج هاروارد آمریکا رخدادهاند. محدوده زمانی رخدادهای ایناثر هم بین سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۲۸ میلادی ثبت شده است.
فصل اول خشم و هیاهو: این فصل از کتاب از زبان بنجی (بنجامین) که کند ذهن است بیان میشود. بنجی درک درستی از زمان ندارد و در این فصل، در آن واحد، ماجراهای چند نسل را بدون هرگونه ترتیبزمانی و درهم و برهم تعریف میکند.
فصل دوم: این فصل از زبان کونتین پسر بزرگ خانواده است. کونتین درگیر ذهنیات، اخلاقیات و خاطراتش است. او زمان را، عامل بدبختی میداند. به همین خاطر است که تصمیم به خودکشی میگیرد تا زمان را متوقف کند.
فصل سوم: این فصل از کتاب خشم و هیاهو از زبان جیسون برادر فاسد و سودجو روایت میشود، زمان برای جیسون پدیدهای است مادی برای کاسبی کردن. با این همه او همیشه از زمان عقب است و پیدرپی از آن ضربه میخورد. از نظر جیسون هر مرگی در خانواده او را به زندگی ایدهآلش نزدیکتر میکند.
فصل چهارم: از زبان دلسی (کنیز سیاه پوست) یاهمان دانایکل روایت میشود که برخوردی طبیعی با زمان دارد و همگام با آن پیش میرود.