پتر کبیر؛ معمار روسیه نوین

رویداد۲۴ | پتر نخست، مشهور به «پتر کبیر» (۱۶۷۲–۱۷۲۵م)، در دورهای به قدرت رسید که روسیه تزارها هنوز زیر سایه سنّتهای قرون وسطایی، خرافه و ساختار فئودالی سنگین نفس میکشید. در خردسالی، همراه برادر ناتنیاش ایوان پنجم بر تخت نشست؛ اما عملاً تا زمان برکناری سوفیا، خواهر ناتنی مقتدرش، از عرصه تصمیمگیری کنار زده شد. همین دورانِ نیمهانزوای اجباری، که او را از دربار به اردوگاه سربازان و حاشیه اجتماع رانده بود، ذهن جستجوگرش را با واقعیت زندگی طبقات فرودست آشنا کرد و بعدها ریشه تصمیمهای اصلاحی او شد. پتر با مشاهده فاصله تمدنی روسیه با اروپای غربی، به این یقین رسید که شکوفایی کشورش جز به قیمت برنامهای فراگیر برای نوسازی ممکن نخواهد شد؛ برنامهای که بعدها به «نوسازی پترین» شهرت یافت و از نظر دامنه و سرعت اجرا، در نوع خود بیاگر و، اما بود.
پتر هیچگاه به تماشای تغییر از دور بسنده نکرد. در ۱۶۹۷، ناشناس و با نام «سروان پیوتر میخائیلوف» روانه اروپای غربی شد؛ چهار ماه در یارد هلندیِ «زاردام» تخته به تخته کشتی تراشید، سپس در دپتفورد لندن به کارگزاری کشتیسازی پرداخت و پشت همان نیمکتهای نجاری، از استادکاران هلندی و انگلیسی درس مهندسی کشتی گرفت. او از موزهها و arsenals دیدن کرد، نشست پارلمان بریتانیا را نظاره شد، دهها مهندس و پزشک و افسر استخدام کرد و با کولهباری از دانشِ روز بازگشت. این تجربه عینی، پتر را به نقشه مدرنیزهکردنی تجهیز کرد که جز با عزم شخصی او قابل تحقق نبود.
دوران اصلاحات و دگرگونیهای کلان در ساختار روسیه
با تثبیت قدرت سیاسی در دستان پتر کبیر، فرآیند گستردهای از اصلاحات در ابعاد گوناگون حیات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی روسیه آغاز شد. این اصلاحات که در متون تاریخی به «نوسازی پترین» مشهور است، از حیث گستره و عمق تأثیرگذاری، یکی از نمونههای برجسته مهندسی اجتماعی و بازسازی ساختار حکمرانی در دوران پیشامدرن بهشمار میآید.
اصلاحات نظامی؛ تولد ارتش نوین روسیه
یکی از نخستین عرصههایی که پتر کبیر به اصلاح آن پرداخت، ساختار نظامی روسیه بود. او بهخوبی دریافته بود که بدون یک نیروی نظامی مدرن و مجهز، روسیه قادر نخواهد بود در معادلات قدرت بینالمللی نقش مؤثری ایفا کند. از این رو، نظام قدیمی مبتنی بر نیروی فئودالی و شبهنظامیان محلی برچیده شد و ارتشی حرفهای و منظم بر اساس الگوهای نوین اروپایی شکل گرفت.
در این ارتش جدید، مفاهیمی، چون آموزش نظامی تخصصی، استفاده از تجهیزات پیشرفته، و ارتقای انضباط نظامی جایگزین ساختارهای فرسوده پیشین شد. پتر شخصاً در طراحی و تولید سلاحهای مدرن مشارکت داشت و بر احداث کارخانههای اسلحهسازی در داخل کشور نظارت میکرد. علاوه بر این، تأسیس نیروی دریایی روسیه از مهمترین اقدامات او بود.
بر اساس دادههای تاریخی، نیروی دریایی نوین روسیه در سال ۱۶۹۶ بهطور رسمی پایهگذاری شد. در همین سال، نخستین ناوگان بزرگ جنگی متشکل از ۴۹ کشتی جنگی به آب انداخته شد. این اقدام، روسیه را به یکی از قدرتهای دریایی مهم در دریای بالتیک و دریای سیاه تبدیل کرد.
اصلاحات اداری و ساختار قدرت
پتر کبیر بهمنظور افزایش کارآمدی حکومت و کاهش نفوذ نخبگان سنتی، به اصلاحات عمیقی در ساختار اداری و سیاسی کشور دست زد. در سال ۱۷۱۱، شورای بویارها (اربابان فئودال و نخبگان سنتی) که نقشی پررنگ در تعیین سیاستهای کلان کشور داشتند، منحل شد. بهجای آن، «سنای حاکمه» بهعنوان عالیترین نهاد تصمیمگیری و نظارت بر اجرای فرامین تزار تشکیل گردید.
در سال ۱۷۲۲، «جدول مراتب» (Table of Ranks) معرفی شد. این نظام جدید که مبتنی بر شایستهسالاری و تخصص بود، مسیر ارتقای شغلی و اجتماعی را بر پایه توانمندیهای فردی و خدمات به دولت تنظیم کرد. این تحول، شکاف سنتی میان طبقه اشراف و سایر طبقات اجتماعی را تا حد زیادی از میان برداشت و امکان ارتقای اجتماعی را برای اقشار پایینتر جامعه فراهم ساخت.
اصلاحات فرهنگی و آموزشی؛ پیوند با تمدن غرب
پتر کبیر بهخوبی واقف بود که تغییرات پایدار تنها از مسیر آموزش و تغییر در نگرشهای فرهنگی حاصل میشود. از این رو، سیاستهایی هدفمند برای گسترش آموزش عمومی و توسعه علوم جدید به اجرا گذاشت.
در همین راستا، تأسیس آکادمی علوم روسیه در سال ۱۷۲۴ میلادی به دستور مستقیم او انجام شد. این نهاد علمی بهعنوان یکی از نخستین مراکز پژوهشی مدرن در روسیه، نقشی اساسی در ترویج علوم طبیعی، ریاضیات، و فلسفه غربی ایفا کرد.
همچنین، در سال ۱۷۱۰ میلادی، پتر دستور داد الفبای روسی از شکل قدیمی کلیسایی به نسخهای سادهتر و سکولار تغییر یابد. این تغییر نه تنها به تسهیل آموزش عمومی کمک کرد، بلکه فاصله فرهنگی روسیه با تحولات علمی و ادبی اروپا را نیز کاهش داد.
در همین دوران، نخستین روزنامه روسیه با نام «ودوموستی» منتشر شد و موج ترجمه آثار علمی و ادبی غربی به زبان روسی آغاز گردید. این اقدامات، زمینهساز شکلگیری فضای فکری جدیدی در میان نخبگان و طبقات متوسط جامعه شد که بعدها در روند نوسازیهای عمیقتر قرن نوزدهم تأثیر قابلتوجهی بر جای گذاشت.
میدانهای نبرد؛ از ناروا تا نیستاد
برنامه نوسازی پتر بدون آزمونی خونین به بار نمینشست. جنگ بزرگ شمالی (۱۷۰۰–۱۷۲۱) صحنهای شد که او همزمان نقش فرمانده، مهندس و دیپلمات را ایفا کرد. ارتش نوساخته، در نخستین رویارویی با سوئدِ شارل دوازدهم در ناروا شکست خورد، اما پتر شکست را چراغ عیبیابی کرد: توپخانه توسعه یافت، انضباط تشدید شد و کارخانههای باروت و فولاد در داخل راه افتاد.
نه سال بعد، پیروزی برقآسای روسیه در پولتاوا (۱۷۰۹) سلطه نظامی سوئد را شکست و معادله قدرت شمال اروپا را برهم زد. در دریا نیز اولین آزمون دریایی روسها با پیروزی گانگوت (۱۷۱۴) رقم خورد؛ نبردی که شخصِ پتر از عرشه فرماندهی میکرد و سواحل فنلاند را به کنترل روسیه نزدیک ساخت.
پیمان نیستاد (۱۷۲۱) پس از ۲۱ سال نبرد، سواحل شرقی بالتیک ـ استونی، لیوونیا و اینگریا ـ را زیر پرچم دو سر عقاب روسیه آورد و مسیر تجارت اروپا را بر روی بازرگانان روس گشود. بدین سان، روسیه از کشوری محصور در خشکی به دولتی ساحلی با دسترسی مستقیم به دریاهای آزاد بدل شد؛ تغییری که نهفقط موقعیت ژئوپولیتیکی کشور را ارتقا داد، بلکه سرمایههای بازرگانی و مهاجرت متخصصان را به دل خاک روسیه کشاند.
میراث پایدار؛ سن پترزبورگ، کلیسای مهارشده و جامعه طبقۀ متحرک
شهر سن پترزبورگ، بر کرانۀ رود نِوا و به سبک معماران ایتالیایی و فرانسوی، در ۱۷۰۳ بنا نهاده شد تا «پنجره روسیه به اروپا» باشد. انتقال پایتخت از مسکوِ محصور، نشان داد پتر توسعه را نه شعار که جغرافیایی قابل لمس میبیند. هر کاخ باروک و هر کانال آب این شهر، سندی بود بر گسست از خشت و گل معماری قرون وسطایی و پیوند با ذوق کلاسیک اروپا. دانشکدههای دریانوردی، رصدخانه، چاپخانه و سالنهای موسیقی در همین شهر پا گرفتند و تا امروز، سن پترزبورگ نماد مدرنیته روسیه به شمار میرود.
در زمینۀ مذهب، پتر پس از مرگ پاتریارک آدام (۱۷۰۰)، منصب پاتریارکی را خالی گذاشت و در ۱۷۲۱ «سینود مقدس» را با ده روحانی وفادار به دربار جایگزین کرد؛ همزمان، «دادستان کل» را بهعنوان نماینده تزار بالای سر شورای کلیسا نشاند. این اقدام برای نخستین بار کلیسای ارتدوکس را از نهاد مستقل سیاسی به بخشی از ماشین دولت بدل ساخت و راه سکولاریزاسیون نسبی در ساختار قدرت را هموار کرد.
اصلاحات اداری و نظام «جدول مراتب» طبقهای تازه از نخبگان علمی، نظامی و صنعتی پدید آورد؛ نسلی که نه ثروت زمین، بلکه دانش فنی و خدمت دولتی سرمایه اصلی آن بود. این طبقه متوسط نوپا در سدۀ نوزدهم بنای دانشگاهها، راهآهن و صنایع سنگین را بر دوش گرفت و روسیه تزاری را تا آستانۀ انقلاب صنعتی پیش برد.
تلاقی توسعه با استبداد
دستاوردهای پتر کبیر چشمگیر بود: روسیه را از حاشیه اروپا به بازیگری درجه یک رساند، نهاد دانش را از انحصار کلیسا بیرون کشید و با گسترش تجارت، صنعت داخلی را بنیان نهاد. با این همه، هزینه انسانی و اجتماعی این جهش اندک نبود. هزاران کارگر رعیت و تبعیدی سیاسی در پروژههای عظیم نظامی و عمرانی ـ از بنیان سن پترزبورگِ باتلاقی تا کشتیسازیهای شمال ـ جان باختند؛ مخالفان سرکوب شدند و فضای سانسور بر مطبوعات سنگینی کرد. همین تقابل میان پیشرفت و اجبار، سبب شد تاریخنگاران تصویری دوگانه از پتر ترسیم کنند: اصلاحگری دوراندیش با دستانی آهنین.
با وجود این سایهها، پژوهشگران اتفاق نظر دارند که اصلاحات پترین نقطه گسست بنیادین در تاریخ روسیه است. مسیر مدرنیته روسی، از مکتب ادبی پوشکین تا برنامه صنعتی استالین، رگهای از نطفههایی دارد که در همان سه دهۀ آغاز قرن هجدهم کاشته شد. اگر سن پترزبورگ هنوز به نام پیـِتِر گره خورده یا ناوگان بالتیک امروز وابسته به اسکلههایی است که او بنا نهاد، نشانهای روشن از ژرفای اثر اوست.
پتر کبیر، با قامت بلند و چشمانی درخشان از عزم، مرز میان روسیۀ کهن و روسیۀ نو را ترسیم کرد. او در همان حال که بر عرشه کشتی جنگی نقشه حمله میکشید، دستور چاپ نخستین روزنامه را امضا میکرد؛ همان لحظه که توپخانه را آزمون میکرد، الفبای تازه را به معلمان سپرد. همین یکپارچگی شمشیر و قلم، تکیهگاه ماندگار نام او در حافظۀ تاریخ شد. پتر به روسیه آموخت که میتوان از دل زمستانهای طولانی، چشم به افقهای ناشناخته دوخت و آیندهای متفاوت ساخت؛ آیندهای که گرچه بهای سنگینی داشت، اما دریچههای نوینی به روی این سرزمین گشود و سیر حوادث جهان را نیز دگرگون کرد.


پطر نیمه روس و مادرش آلمانی بود. دو نفر لقب کبیر در روسیه را دارند یکی پطر که نیمه آلمانی بود و دبگری کاترین که با وجود آنکه پدر و مادرش هر دو آلمانی بودند، به مدت طولانی قدرت را در روسیه به عهده داشت. هر دو فرد یاد شده در پیشرفت روسیه نقش به سزایی داشتند. تزارهای قبلی تماما منزوی بوده و خود را از اروپا منزوی کرده بودند.
