تاریخ انتشار: ۱۴:۱۹ - ۳۱ تير ۱۴۰۴
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

نقد و بررسی فیلم لیلو و استیچ | فروش جهانی ۳۴۱ میلیون دلار در هفته اول

نسخه‌ی جدید «لیلو و استیچ» پرزرق‌وبرق اما بی‌روح است که بیشتر به بازتولیدی تجاری از برندی محبوب شباهت دارد تا بازآفرینی هنرمندانه‌ی یک کلاسیک معاصر.

نقد لیلو و استیچ

رویداد۲۴ | در سال ۲۰۲۵، دیزنی بار دیگر به سراغ یکی از آثار محبوب و اصیل خود رفت و نسخه‌ای بازسازی‌شده از انیمیشن خاطره‌انگیز «لیلو و استیچ» را روانه سینما‌ها کرد. این بازسازی که به کارگردانی دین فلایشر کمپ (سازنده‌ی «مارسل صدف‌پوش») ساخته شده، سعی دارد به نسخه‌ی اصلی وفادار بماند. فروش این نسخه بسیار قابل توجه بوده و محبوبیت استیچ در میان کودکان همچنان پابرجاست، اما در لایه‌های عمیق‌تر، فیلم با نقد‌های تندی روبه‌رو شده و بازتابی از بحران خلاقیت در هالیوود است.

فروش فیلم لیلو و استیچ

فیلم در هفته اول اکران خود به فروش جهانی ۳۴۱ میلیون دلار رسید این فیلم توانست از رکورد پیشین «تاپ گان: ماوریک» (با افتتاحیه ۱۲۶ میلیون دلار در تعطیلات آخر هفته و ۱۶۰ میلیون دلار در چهار روز) در سال ۲۰۲۲ پیشی بگیرد و به بزرگ‌ترین افتتاحیه در تاریخ آخر هفته روز یادبود بدل شود. همچنین، لیلو و استیچ پس از «پلنگ سیاه» (۲۰۱۸) با افتتاحیه ۲۴۲ میلیون دلاری در روز رئیس‌جمهور، دومین افتتاحیه بزرگ در میان تعطیلات چهارروزه را به خود اختصاص داد.

نسخه‌ی اصلی «لیلو و استیچ» در سال ۲۰۰۲، در یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های تاریخ دیزنی ساخته شد. برخلاف بسیاری از آثار کلاسیک کمپانی که اقتباسی از افسانه‌ها و داستان‌های فولکلور بودند، «لیلو و استیچ» اثری منحصر‌به‌فرد و مستقل محسوب می‌شد؛ داستانی نوآورانه درباره‌ی دو خواهر یتیم در هاوایی و موجودی بیگانه که اشتباهی به عنوان سگ خانگی وارد زندگی‌شان می‌شود. ترکیب خلاقانه‌ای از انیمیشن دستی، پس‌زمینه‌های آبرنگی و جلوه‌های دیجیتال آن زمان، در کنار داستانی احساسی، طنزآلود و انسانی، این فیلم را به یکی از محبوب‌ترین آثار دیزنی تبدیل کرد.


بیشتر بخوانید:  نقد و بررسی انیمه گناه نخستین تاکوپی | انیمه‌ای با رویداد‌های تکان دهنده


نسخه ۲۰۲۵ لیلو و استیچ

اما در نسخه‌ی ۲۰۲۵، بسیاری از ویژگی‌های خاص نسخه‌ی اصلی در روند بازسازی از بین رفته‌اند. در این نسخه‌ی جدید، استیچ همچنان با طراحی نسبتاً وفادار به انیمیشن قبلی وارد دنیای لایو-اکشن می‌شود و صداپیشگی او نیز دوباره توسط یکی از خالقان اصلی‌اش، کریس سندرز، انجام می‌گیرد. چهره‌ی خندان، گوش‌های خرگوش‌مانند و دهان پر از دندان استیچ همان چیزی است که طرفداران انتظار داشتند و احتمالاً کودکان نیز او را دوست خواهند داشت.

فیلم لیلو و استیچ

نقد فیلم لیلو و استیچ

با این‌حال، فیلم اطراف این شخصیت دوست‌داشتنی دچار یک «فاجعه تکنیکی و روایی» است. صحنه‌ی افتتاحیه که قرار بود جهان داستان را معرفی کند، با ریتمی بی‌روح و برش‌هایی شتاب‌زده ارائه می‌شود؛ به‌گونه‌ای که حتی مخاطبانی که نسخه‌ی اصلی را دیده‌اند نیز به سختی می‌توانند دنبال داستان بروند. بخش‌های مربوط به دادگاه که در نسخه‌ی ۲۰۰۲ یکی از نقاط قوت فانتزی و طنز بودند، اینجا به مجموعه‌ای از تصاویر بی‌روح و افکت‌های کم‌هزینه تبدیل شده‌اند.

دین فلایشر کمپ نتوانسته بازیگران انسانی و شخصیت‌های دیجیتالی را در کنار یکدیگر به‌خوبی هدایت کند. بازیگر کودک نقش لیلو، مایا کی‌آلوها، اگرچه از تلاش خود چیزی کم نمی‌گذارد، اما بازی او زیر فشار دیالوگ‌های اغراق‌شده و کارگردانی سردرگم گم می‌شود. خواهر بزرگ‌تر او، نانی، با بازی سیدنی الیزابت آگودونگ نیز در دل فیلم، عملاً به شخصیتی صاف و بی‌چالش تبدیل شده؛ در حالی‌که نسخه‌ی ۲۰۰۲ تصویری واقعی‌تر و پیچیده‌تر از چالش‌های زندگی دو خواهر یتیم ارائه می‌داد.

از سوی دیگر، تلاش برای بازسازی صحنه‌های احساسی فیلم اصلی، اغلب بی‌ثمر مانده است. فیلم جدید نه‌تنها موفق به خلق لحظات احساسی جدید نمی‌شود، بلکه تقریباً تمام لحظات تأثیرگذار نسخه‌ی اصلی را تقلید می‌کند – و البته با کیفیتی پایین‌تر. صحنه‌هایی مثل تماشای ستاره‌ها، دعوا‌های خواهرانه یا حتی لحظه‌ی پذیرش استیچ به‌عنوان عضوی از خانواده، همگی در نسخه‌ی بازسازی‌شده حاضر هستند، اما بدون عمق یا قدرت احساسی سابق.

جلوه‌های ویژه نیز، به‌جای آنکه تجربه‌ای سینمایی و چشم‌نواز خلق کنند، اغلب حس کار در برابر پرده سبز را منتقل می‌کنند. شخصیت‌های بیگانه مثل جامبا (با بازی زک گالیفیناکیس) و پلیکلی (با صداپیشگی بیلی مگنوسن)، که در نسخه‌ی اصلی جلوه‌هایی از شوخ‌طبعی و طراحی خلاقانه داشتند، در این نسخه‌ی لایو-اکشن بیشتر به درد تقلید کارتونی و اجرای نمایشی می‌خورند.

معرفی فیلم لیلو و استیچ

از آن بدتر، فیلم با افزودن چند خط داستانی جدید، مثل اسلحه‌ای که پورتال باز می‌کند، سعی دارد نوآوری به خرج دهد، اما این ایده‌ها به سرعت رها می‌شوند و هیچ نقشی در پیشرفت روایت یا شخصیت‌پردازی ندارند. شخصیت استیچ نیز در این نسخه بیشتر شبیه یک مهمان ناخوانده‌ی پرهیاهو است تا موجودی بیگانه که به‌تدریج معنای عشق و خانواده را درک می‌کند.

نسخه‌ی جدید «لیلو و استیچ» پرزرق‌وبرق، اما بی‌روح است که بیشتر به بازتولیدی تجاری از برندی محبوب شباهت دارد تا بازآفرینی هنرمندانه‌ی یک کلاسیک معاصر. در حالی‌که فیلم اصلی توانست جایگاهی در کنار آثاری، چون ET، The Iron Giant و My Neighbor Totoro پیدا کند، نسخه‌ی ۲۰۲۵ بیشتر به اثباتی تلخ تبدیل شده: گاهی بهتر است دیزنی، خاطرات خوب را همان‌گونه که هستند باقی بگذارد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: معرفی انیمیشن
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات شما