«نه جنگ، نه صلح»؛ بنبستی که اقتصاد و جامعه را فلج کرده

رویداد۲۴| پس از تجربه تازه جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل، وضعیت «نه جنگ، نه صلح» بیش از پیش به چالشی جدی برای کشور تبدیل شده است. این حالت مبهم و پرتنش نه تنها سایه سنگینی بر اقتصاد ایران افکنده، بلکه مردم را به مرز تحمل خود رسانده است. در چنین شرایطی، اقتصاددانان و کارشناسان معتقدند تنها دو راه واقعی پیش روست: یا ورود به جنگی تمامعیار یا آغاز مذاکرات جدی برای رفع تنشها؛ چرا که راه سومی برای عبور از این بحران وجود ندارد.
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با اقتصادآنلاین به روشنی این شرایط را ترسیم کرده و میگوید: «ما تنها دو راه پیش رو داریم؛ یا باید بجنگیم و طرف مقابل را عقب برانیم یا از طریق مذاکره مسائل را حل کنیم. راه سومی نمیشناسم.» افقه تأکید میکند که وضعیت «نه جنگ، نه صلح» نه تنها گره از مشکلات باز نمیکند، بلکه مردم را به آستانه تحمل خود رسانده و بحرانها را عمیقتر کرده است.
به گفته وی، ریشه بیشتر مشکلات اقتصادی کشور داخلی است؛ ناکارآمدیهای ساختاری، نگاههای ایدئولوژیک در مدیریت و قانونگذاری، و انتصابهای غیرتخصصی حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد مشکلات را شکل میدهند. اما بدون رفع تحریمها و کاهش تنشهای منطقهای، اصلاح این ساختارها ممکن نیست. در واقع تحریمها و جنگ، عوامل تشدیدکننده بحراناند، اما منشأ اصلی نیستند.
در شرایط کنونی، دولت حتی با پرداخت حقوق کارکنان خود دچار مشکل شده و فشار اقتصادی بر زندگی مردم روز به روز افزایش یافته است. تورم بیش از ۶۰ درصد و ناتوانی در مدیریت تحریمها نشانههای جدی از ناکارآمدی ساختاری است که افقه به آن اشاره میکند.
از سوی دیگر، این وضعیت «نه جنگ، نه صلح» باعث شده فضای سیاسی کشور دچار سردرگمی شود و تصمیمگیریها با تأخیر و دودستگی مواجه گردد. حضور چهرههای واقعگرا مانند لاریجانی در ساختارهای تصمیمگیری این امید را ایجاد کرده که روش تندروها که در دولت قبل هم نتوانست شرایط را بهبود بخشد، جای خود را به راهحلهای عملی دهد.
در نهایت، وضعیت فعلی بیش از هر چیز نیازمند شفافیت و صداقت در ارزیابی است؛ اگر قرار است کشتی اقتصاد ایران از این گردنه خطرناک عبور کند، باید یا تنشها را به طور جدی کاهش داد و راه مذاکرات را به عنوان راه حل اصلی پذیرفت، یا آماده رویارویی مستقیم بود. راه وسط و مبهم، نه تنها کمکی نخواهد کرد بلکه مشکلات را تشدید میکند و زندگی مردم را بیش از پیش دشوار خواهد ساخت.



بمیرید، بمیرید، بمیرید
رانتها و تبعیض وبی عدالتی در پرداختها کمر کارگر اولین عامل تولید بنگاه داری بانکها در ارائه سرمایه. نبود تکنولوژی روز وبه روز کردن دستگاههای فرسوده البته استاد محیط دانشگاه را لمس ومن کارگر محیط کارخانه. مشگل اینجاست هیچ چیز وکس در جای خود قرار ندارند