تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۳۳ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

ترکیه و رؤیای جدا کردن آذربایجان | پروپاگاندای پان‌ترکی در لباس روزنامه‌نگاری؛ پروژه آنکارا علیه تمامیت ایران

روزنامه «دیلی صباح» چند روز پیش، ۱۸ اوت ۲۰۲۵، یادداشتی با عنوان این عنوان منتشر کرد: «دوراهه ترک‌های ساکن ایران؛ وحدت ملی یا جدایی‌طلبی؟». گویا سخن از تجزیه‌ی کشورمان دیگر به امری رایج بدل شده است و به نوعی «بی‌حسی» گرفتار آمده‌ایم. با این وجود وظیفه ملی و اخلاقی ایجاب می‌کند نسبت به چنین مطالبی حساس باشیم. در این گزارش پس از بازگویی منصفانه خطوط اصلی مقاله، سه محور را در پرتو ارزیابی انتقادی قرار می‌دهیم.

ایران و ترک‌ها

رویداد۲۴| در میدان پرآشوب رسانه‌های روزگار ما، هر متن را می‌توان از دو منظر نگریست: یکی آنچه می‌گوید و دیگری آنچه ناخواسته درباره نویسندگان و بستر انتشارش آشکار می‌سازد. یادداشت روزنامه دیلی صباح درباره «ترک‌های ایران»، از منظر نخست، نمونه‌ای کلاسیک از پروپاگاندای قومی است؛ آکنده از بی‌دقتی‌های آشکار، تاریخ‌سازی وارونه و تناقض‌های منطقی. متنی که جامه‌ای آراسته بر تن دارد، اما درونش چیزی جز تهی‌مایگی نمی‌درخشد. اما در نگاه دوم، و البته مهم‌تر، آن مقاله خود نشانه‌ای است از بیماری دوران ما: نشانِ فرسایش استاندارد‌های روزنامه‌نگاری و غلبه‌ی بی‌چون‌وچرای قدرت و سرمایه بر قلم. افزون بر آن، تجسم یک اختلال سیاسی مزمن است؛ همان سیاست «مهندسی هویت برون‌مرزی» که هویت‌های پیچیده و چندلایه انسانی را همچون مواد خام، به خدمت پروژه‌های تهاجمی و ایدئولوژیک درمی‌آورد.

شعبده‌بازی با اعداد و مهندسی هویتی

مقاله با یک مانور تبلیغاتی آغاز می‌شود: «بیش از ۳۰ میلیون تُرک در ایران». این عدد، همچون وردی جادویی، بار‌ها و بار‌ها در ادبیات پان‌ترکیسم ایرانی تکرار می‌شود؛ عددی که نه منبع دارد، نه سندیت، و نه حتی در سرشماری‌ها نشانی از آن هست. اما مگر جادو به سند نیاز دارد؟ کارکرد آن روشن است: ساختن یک «واقعیت» سیاسی از هیچ، با تکرار مداوم یک عبارت در زبان. هر آماری که بیرون از چارچوب سرشماری و داده‌های رسمی عرضه شود، نه «فکت» (Fact) جمعیت‌شناختی، بلکه «رتوریک» (Rhetoric) سیاسی است؛ همان شعبده‌ای که ایدئولوژی‌ها با آن افسون می‌کنند. ترفند همیشگی این است: اعداد بزرگ را، با لحنی قاطع و بی‌پروا، همچون پتکی بر ذهن بکوبند تا حس یک «اکثریت بالقوه» ساخته شود؛ توده‌ای یکپارچه که لابد منتظر جرقه‌ای است تا به خیابان‌ها بریزد.

اما فاجعه‌ی اصلی، فراتر از این عددسازی است. مقاله گروه‌های ناهمگونی، چون آذربایجانی‌ها، قشقایی‌ها و ترکمن‌ها را زیر یک چتر واحد «تُرک» می‌نشاند؛ گویی تفاوت‌های تاریخی و فرهنگی این گروه‌ها «جزئیات مزاحمی» هستند که می‌توان بی‌دردسر پاکشان کرد. این همان چیزی است که در علوم اجتماعی «شیءواره‌سازی» می‌نامندش؛ یعنی هویت‌های چندلایه، سیال و تاریخی را به یک اشیای صُلب و تک‌ساحتی تقلیل دادن و از بین بردن مشخصه و ویژگی‌هایی که دقیقا جوهره‌ی هریک از آنها را را شکل می‌دهد.

هویت آذربایجانی: تار و پودش با تاریخ ایران مدرن، مذهب شیعه و اقتصاد کشور درهم تنیده است. ستارخان و باقرخان، قهرمانان مشروطه، رهبران یک ملت‌سازی ایرانی‌اند نه سرکردگان جدایی‌خواهی قومی. حضور پررنگ آذربایجانی‌ها در شریان‌های حیاتی، از بازار تهران تا ساختار‌های سیاسی و مذهبی، نشان می‌دهد که آنان بخشی از «متن» تاریخ ایران‌اند نه حاشیه‌ی آن. هویتشان ترکیبی است از زبان تُرکی، تشیع ایرانی و فرهنگی که قرن‌ها در همزیستی با اقوام دیگر این سرزمین بالیده است؛ و همین ترکیب پیچیده است که در قالب باریک و خشک پان‌ترکیسم نمی‌گنجد.

ایل قشقایی: این کنفدراسیون ایلی در جنوب ایران داستانی دیگر دارد. ساختار اجتماعی‌اش بر پایه‌ی ایل و عشیره است. موسیقی، فرهنگ و شیوه‌ی زیستشان زاده‌ی جغرافیای فارس و تاریخ کوچ‌نشینی است. پیوند ارگانیکی با باکو یا آنکارا ندارند؛ همان‌قدر که شتر قشقایی با تراموای استانبول نسبتی دارد. فروکاستن چنین هویتی مستقل و ریشه‌دار به یک زیرشاخه‌ی پروژه‌ی پان‌ترکی، چیزی جز تحریف آشکار نیست.

ترکمن‌های ایران: با اکثریتی سنی‌مذهب و فرهنگی آغشته به تاریخ آسیای میانه، مسیری متفاوت پیموده‌اند. مسائل و دغدغه‌هایشان بیش از آنکه به تبریز یا آنکارا گره بخورد، با عشق‌آباد و جهان صحرا پیوند خورده است.

مقاله با نادیده گرفتن این تنوع شگفت‌انگیز، ملتی خیالی و یکپارچه خلق می‌کند تا بتواند برای آن یک سرنوشت سیاسی واحد تجویز کند. این یک خطای تحلیلی ساده نیست؛ یک عملیات مهندسی هویت است. هدف، زدودن لایه‌های پیچیده و متکثر هویتی این مردمان و جایگزین کردن آن با یک هویت تک‌بُعدی و سیاسی است که از خارج تزریق می‌شود: هویت «تُرک» در تقابل با «فارس». این همان منطق استعماری کلاسیک «تفرقه بینداز و حکومت کن» است که این بار در قالب دلسوزی برای «حقوق بشر» عرضه می‌شود.

سرقت تاریخ و زمان‌پریشی

یکی از شگفت‌آورترین بخش‌های مقاله، تلاشی است برای بازنویسی تاریخ ایران بر مبنای ایدئولوژی مدرن پان‌ترکیسم. نویسنده با اشاره به امپراتوری‌هایی همچون سلجوقیان، ایلخانان و صفویان، آنها را «دولت‌های تُرکی» معرفی می‌کند. این ادعا نمونه‌ای روشن از خطایی است که در تاریخ‌نگاری آن را «آناکرونیسم» یا زمان‌پریشی می‌نامند؛ یعنی تحمیل مفاهیم و دسته‌بندی‌های امروزین بر گذشته‌ای که با منطق و ساختار کاملاً متفاوتی عمل می‌کرده است.


بیشتر بخوانید: حمایت رسانه‌های ترکیه از تجمعات مشکوک در ارومیه | هاکان فیدان تهدید خود را عملی کرده است؟


امپراتوری‌ها در تاریخ اساسا «سلسله‌محور» بودند، نه «ملت‌محور». وفاداری در آنها متوجه شخص سلطان یا شاه بود، نه یک هویت قومی مشخص. زبان و تبار فرمانروایان نیز الزاما تعیین‌کننده‌ی هویت قومی امپراتوری به شمار نمی‌آمد. کافی است به نمونه‌هایی که خود نویسنده ذکر کرده، نگاهی بیندازیم:

در مورد سلجوقیان، این خاندان تُرک‌تبار پس از ورود به فلات ایران به یکی از بزرگ‌ترین حامیان و گسترش‌دهندگان زبان و فرهنگ فارسی بدل شدند. دستگاه دیوانی عظیمشان به فارسی اداره می‌شد، وزیرانی برجسته، چون خواجه نظام‌الملک طوسی در رأس امور قرار داشتند و دربارشان به کانون پرورش شاعران و دانشمندان فارسی‌زبان تبدیل شد. آنان خود را در ادامه‌ی سنت پادشاهی ایران می‌دیدند؛ بنابراین اطلاق عنوان «دولت تُرکی» به چنین امپراتوری‌هایی چیزی جز بیسوادی و کج‌فهمی نیست.

مثال صفویان: این سلسله، نقطهٔ اوج این سنتز فرهنگی و بنیان‌گذار ایران مدرن است. صفویان با رسمی کردن مذهب تشیع و تکیه بر دیوان‌سالاری و هنر ایرانی، شاکله‌ی هویت ملی ایرانی-شیعی را بنیان نهادند. آنها در برابر امپراتوری عثمانی سنی‌مذهب، هویتی متمایز و رقیب برای خود تعریف کردند که ستون فقرات آن «تشیع» و «فرهنگ ایرانی» بود، نه «قومیت تُرکی». اینکه یک رسانه‌ی ترکیه‌ای مدرن، دولتی را که هویتش در تضاد بنیادین با رقیب عثمانی شکل گرفته، «دولت تُرکی» بنامد، طنزی تلخ و تاریخی است. این کمتر از یک «سرقت تاریخی» نیست؛ تلاشی برای مصادره‌ی میراث مشترک همهٔ ایرانیان به نفع یک ایدئولوژی وارداتی و بی‌ریشه.

در باب ایلخانان هم قصه جالب است. فاتحانی مغول که از راه رسیدند، ابتدا شمشیر بر دوش و خوی خان‌خانی در سر داشتند، اما طولی نکشید که پایشان به مدرسه و دیوان افتاد. همان‌ها که روزگاری کتاب‌سوزان به پا کردند، چند دهه بعد با همت وزیرانی، چون رشیدالدین فضل‌الله همدانی، تاریخ‌نامه‌های قطور به فارسی سفارش دادند و دربارشان را به کانون ادب و دانش بدل کردند.

پس این «ایلخانان ترک‌تبار» ادعایی، در عمل به زبان فارسی حکومت کردند، با هنر و معماری ایرانی هویت یافتند و به‌جای آنکه امپراتوری را «ترکیزه» کنند، خود «ایرانیزه» شدند. واقعاً باید از نویسندهٔ مقاله پرسید: اگر این جماعت را هم «دولت تُرکی» بدانیم، پس دیگر برای ایرانِ تاریخی چه باقی می‌ماند؟ شاید در ادامه بخواهند تخت جمشید را هم به پای اجداد قبیله‌ای بنویسند!

این «گذشته‌سازی اسطوره‌ای» (Myth-making)، کارکردی مشخص دارد: ساختن یک پیشینه‌ی «دولت‌داری» برای ناسیونالیسمی که در قرن بیستم متولد شده است. هدف این است که به مخاطب القا شود که «تُرک‌ها» صاحبان اصلی این سرزمین بوده‌اند و بعد‌ها این حاکمیت از آنها غصب شده است؛ روایتی جعلی، اما به‌لحاظ سیاسی، بسیار کارآمد.

تناقضات ناسیونالیسم ستیزه‌جو

نویسنده‌ی مقاله با شور و حرارت، سیاست‌های یکسان‌ساز پهلوی را به باد انتقاد می‌گیرد؛ گویی تنها اوست که به راز سرکوب فرهنگی در ایران پی برده است. اما همین قلم، وقتی پای خودش به میان می‌آید، دقیقاً همان منطق سرکوبگرانه را بازتولید می‌کند. یعنی در حالی که به درستی از یکسان‌سازی پهلوی برمی‌آشوبد، خود گرفتار همان بیماری است؛ فقط با لباسی تازه و پرچمی دیگر.

اوج این دوگانگی آن‌جاست که به مسئله کرد‌های ارومیه می‌رسد. در اینجا، نویسنده بی‌هیچ درنگی به سراغ ادبیات رسمی آنکارا می‌رود و معترضان کرد را با یک برچسب ساده خلاصه می‌کند: «هواداران پ‌ک‌ک». چه ساده! انگار همه‌ی کرد‌ها در جهان یک کارت عضویت واحد دارند و جز این چیزی نیستند. این همان منطق امنیتی است که سال‌هاست دولت ترکیه با آن دهان منتقدان کرد را می‌بندد.


بیشتر بخوانید: آتاتورک ؛ چهره مقدس پان‌ترک‌ها


این رفتار نشان می‌دهد که ماجرا نه دفاع از حقوق اقوام است و نه حساسیت به ظلم فرهنگی؛ بلکه چیزی است که باید آن را «خشم گزینشی» نامید. قربانی، هرگاه بتواند در روایت ایدئولوژیک نویسنده جا بگیرد، شایسته‌ی همدردی است؛ و هرگاه نتواند، به‌سرعت به «تروریست» تقلیل می‌یابد. چنین انتخابی دیگر دفاع از حقوق بشر نیست، بلکه معامله‌ای سیاسی است در پوشش شعار عدالت.

این دوگانگی نقاب انسان‌دوستی را از چهره‌ی مقاله کنار می‌زند و حقیقت را عریان می‌سازد: هدف، پیشبرد یک ناسیونالیسم برترپندار است که درست مانند همه‌ی ناسیونالیسم‌های تمامیت‌خواه، بر تعریف «خودی» و حذف «دیگری» بنا شده است. این منطق تفاوتی ندارد، خواه در لباس فارسی عرضه شود، خواه در جامه‌ی تُرکی یا هر زبان دیگری.

فراموش نکنیم که تاریخ بار‌ها نشان داده است: هرگاه کسی با ژست دلسوزی، مرز میان «ما» و «آن‌ها» را پررنگ‌تر کند، دیر یا زود، سراغ سرکوب دیگری هم خواهد رفت. وگرنه همان نویسنده‌ای که امروز به نام عدالت، بر طبل «ستم فارس» می‌کوبد، فردا در برابر کردها، بی‌هیچ لکنتی همان واژه‌های وزارت کشور ترکیه را تکرار می‌کند. چه کنایه‌ی آشکاری است: ستیز با یک ناسیونالیسم، برای جا باز کردن به نفع ناسیونالیسمی دیگر.

افسانه «ممنوعیت» و نادیده گرفتن واقعیت‌های زنده

از شاهکار‌های مقاله، ادعای «ممنوعیت کامل» نشریات تُرکی در ایران است؛ ادعایی که اگر نبود، شاید خود نویسندگانش نمی‌دانستند چگونه تیتر پرهیجان بسازند. چنین ادعایی، یک واقعیت پیچیده و خاکستری را به شعاری سیاه و سفید تقلیل می‌دهد. بله، کسی منکر فشار و سانسور بر مطبوعات و فعالان فرهنگی در ایران نیست، اما تبدیل این وضعیت به افسانه‌ی «ممنوعیت مطلق»، بیشتر به قصه‌سرایی شبانه می‌ماند تا گزارش تاریخی.

این ادعا به‌سادگی انتشار بیش از چهار دهه مجله‌ی «وارلیق» را نادیده می‌گیرد، چشمش را بر صد‌ها عنوان کتاب شعر، داستان و پژوهش تُرکی که هر سال چاپ می‌شود می‌بندد و گوشش را بر موسیقی، تئاتر و زندگی پرشور این زبان در فضای مجازی می‌گیرد. لابد نویسنده‌ها فکر می‌کنند تمام اینها در «جهان موازی» منتشر شده‌اند!

زبان تُرکی آذربایجانی، برخلاف تصویری که مقاله دوست دارد ترسیم کند، زنده و نفس‌کش است: در لالایی مادران، در غوغای بازار تبریز، در اشعار شهریار و امروز حتی در استوری‌های اینستاگرام. اگر ممنوعیت «کامل» واقعا وجود داشت، لابد این همه حضور و تولید فرهنگی کار جن و پری بوده است.

مشکل اینجاست که نویسنده می‌خواهد خود را ناجی فرهنگی جا بزند که در حال مرگ است، حال آنکه واقعیت درست برعکس است: این فرهنگ نه‌تنها زنده است، بلکه روزبه‌روز پویاتر می‌شود. در نتیجه، این روایت بیش از آنکه دفاع از مردم باشد، نوعی توهین به آنان است؛ توهین به خلاقیت و سرسختی روزمره‌شان. به بیان دیگر، نویسنده با ادعای «ممنوعیت مطلق»، مردم زنده را مُرده معرفی می‌کند تا بتواند برای خودش نقش «قهرمان نجات‌بخش» بتراشد؛ و این همان جایی است که افسانه‌سازی، جای واقعیت را می‌گیرد.

روزنامه یا بوق؟

مقاله‌ای که در این گزارش بررسی شد، درست مثل اغلب متون پان‌ترکیستی، آمیزه‌ای است از جهل انباشته، بی‌سوادی آکادمیک و اوهام متناقض نژادپرستانه. اگر اینها را کنار هم بگذارید، چیزی شبیه آش شله‌قلمکار درمی‌آید؛ با این تفاوت که نه سیر می‌کند و نه مقوی است، فقط حال آدم را به هم می‌زند.

نشریه‌ای مانند «دیلی صباح» که برای خود شهرتی درشت و پرطمطراق دست‌وپا کرده، دست‌کم باید ابتدایی‌ترین الفبای روزنامه‌نگاری را بشناسد. نویسندگان و ویراستارانش یا واقعا نمی‌دانند که جعل آمار، تقلیل هویت، امپراتوری، زمان‌پریشی تاریخی و ... چه معنایی دارد، که در این صورت مصداق روشن جهل‌اند، یا می‌دانند و باز هم قلم به خدمت گرفته‌اند، که آن‌وقت مصداق آشکار جعل‌اند. در هر دو حالت، نتیجه یکی است: تولید متون ایدئولوژیک و کاریکاتوری.

روزنامه‌نگاری جای جاهلان و جاعلان نیست. رسانه اگر نتواند میان دانایی و نادانی، میان فکت و اوهام شخصی، و میان تحلیل و تبلیغات حکومتی خط تمایزی بکشد، دیگر روزنامه نیست؛ بوق است، بوقی پر سروصدا که فقط پژواک پروژه‌های سیاسی بیرون را بلندتر می‌کند؛ و طنز تلخ ماجرا همین‌جاست: وقتی روزنامه‌ای پرادعا خود را به سطح جزوه‌های تبلیغاتی پان‌ترکیسم تقلیل می‌دهد، درواقع سندی علیه خودش فراهم می‌آورد؛ سندی که نشان می‌دهد هیاهوی رسانه‌ای گاه فقط پرده‌ای است بر تهی بودن استدلال‌ها. رسانه‌ای که نتواند مرزی میان میان «فکت» و اوهام شخصی، و میان تحلیل و تبلیغات حکومتی بکشد، دیگر رسانه نیست؛ بوق است. بوقی پرهیاهو که نه کشف حقیقت می‌کند و نه به فهم کمک می‌رساند، بلکه تنها پژواک پروژه‌های سیاسی دیگران را هوار می‌زند. بوق بودن البته ساده‌تر از روزنامه‌نگاری است؛ نیازی به تحقیق ندارد، فقط کافی‌ست هرچه به دهانش فروکنند با صدایی بلندتر بیرون بدهد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: ایران
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
4
18
این وظیفه وزرات مثلا خارجه است که در قبال این جعل تاریخ وگستاخی وچشمداشت یک روزنامه به تمدن وخاک ایرانی تذکر صریح و قاطع دهد، چطور هر حرف ونقلی در ایران با جواب گستاخانه هاکان فیدان روبه رو می‌شود بعد ما همه چیز رو با سلام و صلوات می بخشیم وتمام
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۲
حکومتِ هشتصدساله ترکهابرشماقدرنفهم ها, جعل است؟ یا وجودِ ترکها در ایران؟ کدام یکیش جعل و گستاخی است؟
اتاترک کوچک
| Netherlands (Kingdom of the) |
۰۵:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
۲۲:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۲
زیاد سریال ترکیه ای نبین به پدر و مادر خودت شک میکنی اگر با استدلال شما پان ترک ها بخواهیم جلو بریم ترکیه قفقاز و آسیای مرکزی به ایران تعلق دارد نه به یه مشت مهاجر صحرا گرد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۶
5:07 خس و خاشاکهای عیرانی تبار بازهم واقعیت راشنیدند و هار شدند.
اتاترک کوچک
| Germany |
۲۳:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۷
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۶
چه شد که از اولان باتور در زمان چنگیز وحشیانه به سمت غرب و جنوب ترک تازی کردید و الان ادعا دارید که حتی پیامبر عزیز اسلام (ص) و همه ی انسانهای سیاره زمین و کرات دیگر هم ترک بوده و هستند و چرا اگر به تاریخ ایران حمله می کنید و آن را توهم و پوچ میدانید مفاخر آن را سرقت می کنید آخه تناقض تا کجا مهاجر صحراگرد بی هویت
آتیلای کوچک
| Germany |
۲۳:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۷
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۶
ویدیوهایی در یوتیوب دیدم که ساکنان اولان باتور و حومه از کودک تا پیر و جوان همگی گوشت شکار را خام خام می خورند و لبانشان خونی است آیا این بخشی از تمدن مد نظر تو و هم فکرانت است؟
آنتی فاشیسم پان تورانی
| Germany |
۲۳:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۷
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۶
پس با این استدلال قبل از این که اجداد پان ترکها از صحرای گوبی حرکت کنند فلات آناتولی همیشه در طول تاریخ به ایران یا یونان تعلق داشته است پس ترکیه فعلی باید بین این دو کشور تقسیم شود
الهام خانوم
| United States of America |
۲۳:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۷
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۶
یعنی پان ترکهای بی هویت صحراگرد نمی دانند اتاترک با الف شروع میشود و می شود آن را هم با ع نوشت؟
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
15
3
اشتباه حکومت اسلامی مثل شاه در این است که فکر می کند راهکار سید جواد طباطبایی باید اجرا شود و یکدستی بزبان فارسی شود !
باید بدانید که ایران فعلی ماندگار امپراطوری با اقوام گوناگون با زبان های مختلف بوده است و گرایش به پان فارسیسم. رفتاری تدافعی را به نتیجه خواهد رساند .
تمها راه گرایش به تکثر گرایی و توجه به فلات فرهنگی ایران قدیم است .
محدودیت اسم گذاری و هنر های قومی را بر دارید علی الخصوص برای ترک ها و اذری ها. و اجازه بدهید سیالیت فرهنگی جریان یابد
پاسخ ها
امیرهوشنگ
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱
با نظرت موافقم ولی متاسفانه آنقدر در طی این چند دهه در کشور ما مسیرهای اشتباه طی شده که در مقابل این کوه اشتباهات حتی مسئول خیرخواه هم نمی داند از کجا شروع کند آن هم موقعی که بسیار از دست اندر کاران سنگ جلوی پایش می گذارند
ناشناس
| Netherlands (Kingdom of the) |
۰۴:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
در جواب مهدی
پان فارسیسم؟؟
اگر زبان رسمی کشور فارسی نباشه اونوقت افراد ساکن در استانهای ایران چگونه و با چه زبان مشترکی با هم صحبت کنند؟
این فیلم شما تجزیه طلبان خجالتی در باره ی آموزش به زبان مادری قدیمی شده همه ی ما می دانیم که شما دنبال چه هستید و قدم بعدی شما بعد از این موضوع چیست(فدرالیسم و تجزیه)
آتیلا تیمور اوغلو
| Netherlands (Kingdom of the) |
۰۵:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
۱۴:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
چرا ترکیه جون شما پان ترک ها به دنبال پان ترکیسم و یکدست کردن جامعه ی موزاییکی ترکیه است و به 60 میلیون کرد ساکن ترکیه اجازه سیالیت فرهنگی و آزادی آموزش به زبان مادری و تکثر گرایی را نمی دهد البته این کشور اقوام دیگری هم دارد در مورد تعدد اقوام کشور جعلی شمال ارس هم دیگه نگم برات
به رجب و الهام بگو تبلیغات شون رو همه ی مردم ایران جواب نمیده باید خودکشی کنند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
2
13
وقتی دائم مردم را آزار می دهند و در فکر سازندگی و آبادانی کشور نیستند و هیچ امیدی برای هیچکس نگذاشته اند خوب عده ای دست بکار شده تا با وعده های فریبنده ملت را گول بزنند و نقشه های شوم خودشان را پیش ببرند.
مقصر اصلی هم حاکمیت ایران است که مملکت خودش را ول کرده و سنگ این و آن را به سینه می زند.
تابان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
2
12
وقتی تشنگان قدرت در کشور ما به هر بهانه و به کرات از تجزیه و تجزیه طلبی سخن میگویند،ناخواسته(یا شاید هم خواسته)قبح این موضوع را میشکنند حتی اگر به ظاهر مخالف آن باشند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
5
8
و آنوقت منصف باشید و بیندیشید که دشمنان ایران اسراییل و آمریکا هستند یا ترکیه و بریده از خاک ایران توسط روسیه یعنی آذربایجانی که علیتف تبلیغ می‌کند ؟ البته با تضعیف ایران ( که به حد ناتوانی اش با توهمات احمقانه رسانده اند) کوتوله های اطراف که از ایران جدا یشان کرده اند هم به مرور
چنگ و دندان نشان خواهند داد بنگرید به طالبان و غارت نفت گاز سهم ایران هم در خلیج‌فارس وهم در خزر که ایران را به گوشه ی رینگ رانده اند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
1
14
کاش کمی از غیرت وشرافت ژاپنی ها در مسئولان ایران فعلی وجود داشت و بعلت بی عرضگی و بی لیاقتی کمه کم صدتا از سران که باعث شدند ترکیه امارات عربستان عراق جمهوری آذربایجان کره جنوبی از قبئل وادادگی آنان ازنظر اقتصادی از ما جلو زدند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
16
3
شما با این یادداشت به نفع این روزنامه ترکیه ای دارید تبلیغ می کنید مطمئنا" اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان سایت شما روزنامه صباح را نمی خوانند و از این مقاله اطلاعی نداشتند و شما اینجا برای نویسنده این روزنامه تبلیغ می کنید!
در ضمن روزنامه صباح مساوی دولت و کشور ترکیه نیست.
آنتی فاشیسم پان تورانی
|
Germany
|
۲۳:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
4
18
منتظر کامنت های ارتش سایبری میت و مزدوران 200 دلاری رجب و الهام در رابطه با این مقاله هستیم
ناشناس
|
Sweden
|
۲۳:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
2
15
اینها همش به خاطر ضعف و ذلت این روز‌های ماست. ترکیه گناهکار اصلی‌ نیست گناهکار اصلی‌ آنهائی هستند که ما را به اینجا آورده و گرفتار چنین مخمصه‌ای کرده‌اند.
ناشناس
|
Germany
|
۲۳:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۳۱
3
14
رویداد 24 با تمام انتقادهایی که از شما دارم ولی درود بر تو که هستی و این موارد را زیر فرش نمی کنی البته دیدگاه های رئیس جمهور محترم اصلاح طلب را در مورد قضیه ی پان تورکیسم نباید نادیده گرفت
ناشناس
|
Germany
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱
1
17
اگر ناتو و مخصوصا انگلیس پشتیبان پان ترک بازی های رجب برای پنچر کردن محور شرق نبودند معلوم نبود چه بر سر ترکیه می آمد بالاخره این همه وام را الکی به رجب نمی دهند و از او توقعاتی دارند
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱
5
4
نتیجه اهمیت دادن و جدی گرفتن قوم غیر ایرانی متوهم و بی فایده ترچچچچ همینه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱
11
2
ایران باید تجزیه شود دیگر نمیتوان با دروغ پیش رفت
ایران باید تجزیه شود و خواهد شد
این را هم این اقوام میخواهند و هم قدرتهای بزرگ جهان
بلوچها و کرد ها عرب ها آذری ها در ایران زیر فشار در حال له شدن هستند تنها راه نجات آنها تجزیه ایران و تشکیل کشورهای مستقل این اقوام است
این خواست این مردم است شما نمیتوانند در پایتخت زیبایتان در برجهای بلند زیر کولر گازی بنشینید و از ایران یکپارچه و وحدت ملی سخن بگوید در حالی که مردم بدبخت این سرزمینها در حال زجر کشیدن هستند
این اقوام بدبخت مانند بردگان شده‌اند در کپرها درس میخوانند و در زباله ها بدنبال روزی می‌گردنند
تا کی؟
تا کی باید این مردم بدبخت زجر بکشند فقط بخاطر اینکه مردم مرفه تهرانی ایران یکپارچه داشته باشند
این مردم از تبعیض و بردگی نجات خواهند یافت و کشوری برای خود خواهند ساخت چه شما تهرانی ها بخواهید چه نخواهید
چه با صلح چه با زور این را دیروز بلوچها در ایرانشهر نشان دادند و کردها و عربها و آذری ها هم در آینده به شما نشان خواهند داد
پاسخ ها
ناشناس
| France |
۰۵:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۲
چشم کباب و نون اضافی هم بذارم سخنگوی اقوام ایران هستی؟
چون حکومت ناکارامد و در برخی موارد تبعیض آمیز است دلیل نمی شود شما تجزیه طلبان ضد ایرانی گنده تر از دهانتان سخن بگویید
برخی از شهرستانی های عزیز(که تو شامل اونها نیستی) رفاه شمال شهر تهران را می بینند ولی فقر و حلبی آبادهای جنوب تهران را نه
هر وقت ترکیه باکو افغانستان پاکستان عراق عربستان تجزیه شدند و به اقوام خود آزادی تجزیه طلبی دادند ما هم راجع به اون فکر می کنیم در طول سالهای اخیر خارجی های زیادی از کشورهای دور و نزدیک به ایران سفر کردند و متاسفانه ساکن شده اند هر کسی فارسی می خونه یا می نویسه لزوما ایرانی نیست در آینده نزدیک به حساب امثال تو باید رسیدگی شود
با آیپی ایران از اقدامات تروریستی و مسلحانه حمایت میکنی پلیس فتا کجاست؟
از تهران
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۲
اینکه مردم بلوچ کرد عرب آذری دارن له میشن قبول ، ولی چرا فکر میکنید همه ی تهران تو‌برج زیر کولر گازی دارن حال میکنن؟
asd
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
تو که ایران زندگی می کنی چرا اینطور فکر می کنی؟! فکر کردی اگر ایران تجزیه شود فردای آن روز تجزیه شدگان به آرزویشان میرسند!؟ نه هموطن عزیز! از فردای آن روز جنگهای داخلی بر سر مرزهای هر قوم شروع خواهد شد و ده ها سال طول خواهد کشید که مردم از هر قومی در ایران به سطح فعلی کشوری مانند افغانستان برسند! مطمئن باشید ترکیه یا آذربایجان یا اروپا و آمریکا برای رفاه اقوام داخل ایران هیچ کاری نخواهند کرد چه بسا بیشتر در تنور جنگهای داخلی ایران هم بدمند تا از این موقعیت تا میتوانند بهره ببرند!
تابان
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
نود درصد ساکنان تهران از اقوام ایرانی هستند.
ایران
| Germany |
۱۵:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۸
خود ترکیه مردمش کلی مشکل دارن. تو چه بیفکری هستی که فکر میکنی هر کس غیر از تهران زندگی کنه دنبال تجزیه است. زبان فارسی نقطه ی اشتراک ماست که بتونیم باهاش با همدیگه ارتباط برقرار کنیم. مثلا اگه زبان فارسی مشترک نبود ،توی خائن به کشور نمیتونستی چنین پست مسخره ای رو بذاری
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۱
1
2
رویداد پیام منو منتشر نکردی. زود باش...
کمال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
1
3
ملایمت و ملاحظه مدیران ایران نسبت به کشورهای همسایه سبب این توهمات ‌و گستاخیها میشود ، بابا زمان نرمی و گرمی تمام شده باید خشن و قدرتمند عمل کنی تا حساب کار دست نااهلان و بدخواهان داده شود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
1
3
در این یک سال ریاست جمهوری پزشکیان وفرزندش یوسف و کابینه دولتش که اکثریت ترک زبان واز ان خطه ایران هستند بر این طبل نامیمون وخائنانه میکوبند،وبه همسایه های ترک زبان مثل آذربایجان وترکیه پالس وسیکنالهای
جدائی طلبانه میدهند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
5
2
ناشناس ۱۳.۱ رویداد و.و.وکامنت های من وتو را پخش نمیکند .چون فارسزبان هستندوما زبانمان وتبارمان فرق میکند.
پاسخ ها
دنیز اوغلو
| Netherlands (Kingdom of the) |
۰۴:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۵
یعنی اگر من به زبان ترکی استانبولی برای سایت های خبری ترکیه کامنت با مضمون تمجید از تجزیه طلبی و نژاد پرستی در جامعه ترکیه بگذارم اربابانت در استانبول آن را نشر می کنند؟
نظرات شما