دریاچه ارومیه قربانی کشاورزی و سدسازی؛ وقتی وزارت نیرو فقط ۱۰ درصد حقآبه دریاچه را میداد!

رویداد۲۴| مهدی زارع، زمینشناس و استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی، با اشاره به دیدگاههای متفاوت درباره علل خشک شدن دریاچه ارومیه گفت: «این روزها برخی میگویند کشاورزی و آبیاری نقشی در خشک شدن دریاچه نداشته است، اما بررسیها نشان میدهد مجموعهای از عوامل طبیعی و انسانی در این بحران دخیلاند؛ از جمله کاهش بارش، افزایش تبخیر ناشی از تغییرات اقلیمی، و مهمتر از همه، توسعه بیرویه کشاورزی و سدسازی در حوضه آبریز دریاچه.»
زارع تأکید کرد: «کارشناسان و ستاد احیای دریاچه ارومیه همواره نقش پررنگ کشاورزی را در این بحران مورد تأکید قرار دادهاند. در دهههای اخیر، الگوی کشت در این منطقه از محصولات سنتی و کمآببر مانند انگور و توتون به سمت محصولات بسیار پرمصرفی مانند سیب و چغندرقند تغییر کرده است؛ تغییراتی که بخش عمدهای از منابع آبی حوضه را مصرف کردهاند.»
او با اشاره به برخی ادعاها درباره کمآببر بودن گندم گفت: «اگرچه گندم نسبت به محصولات پرآببرتر، آب کمتری نیاز دارد، اما سطح وسیع زیر کشت آن باعث شده حجم مصرفی آب همچنان بسیار بالا باشد. در نشریه ۲۴ فائو، نیاز آبیاری خالص گیاهان بر اساس شرایط آبوهوایی و خاک محاسبه میشود؛ این نشریه ابزاری برای محاسبه است، نه برای نفی تأثیر کشاورزی در بحران آب. در مجموع، حتی نیاز آبی گندم نیز سهم قابلتوجهی از منابع آب منطقه را به خود اختصاص داده است.»
زارع با اشاره به آمارهای رسمی افزود: «کل صنعت ایران کمتر از ۱۰ درصد آب برداشتی از منابع را مصرف میکند و بخش عمده فاضلاب آن بازیافت میشود. در مقابل، کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند و در حوضه ارومیه این رقم بالای ۸۰ درصد است. تمرکز بر سهم اندک صنعت، نمیتواند نقش غالب کشاورزی در برداشت آب را نادیده بگیرد.»
او درباره تأثیر روشهای نوین آبیاری نیز گفت: «آبیاری قطرهای راندمان آب را در مزرعه افزایش میدهد، اما موضوعی به نام "پارادوکس بهرهوری آب" وجود دارد؛ یعنی کاهش مصرف در سطح مزرعه بهجای صرفهجویی کلی، موجب افزایش سطح زیرکشت یا تغییر به محصولات پرآببرتر میشود و در نهایت برداشت کلی از حوضه افزایش مییابد. بنابراین، مشکل در خود فناوری نیست، بلکه در سوءمدیریت و نبود سیاستهای کنترلی همزمان با اجرای آن است.»
این زمینشناس با استناد به گزارشهای رسمی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: «بیش از ۸۰ درصد مصرف آب در این حوضه مربوط به کشاورزی است و در برخی گزارشها این رقم تا ۹۰ درصد کل مصرف برآورد شده است. از سوی دیگر، سدسازیهای متعدد جریان آب ورودی به دریاچه را قطع یا به شدت کاهش داده است. جایگزینی محصولات کمآببر مانند انگور با محصولات پرمصرف مثل سیب و چغندرقند باعث افزایش نیاز آبی کل حوضه شده است. بنابراین، ادعاهایی مانند کمآببر بودن گندم یا بیتأثیری روشهای نوین آبیاری، نمیتواند نقش کشاورزی را در خشکی دریاچه نفی کند.»
بیشتر بخوانید: معصومه ابتکار: خشکی دریاچه ارومیه نتیجه تصمیمات دولت احمدی نژاد بود
زارع درباره راهکارهای احیا توضیح داد: «محدود کردن کشت اقدام درستی است، اما اجرای آن هزینهای میلیونها میلیارد تومانی دارد و به ایجاد میلیونها شغل جایگزین نیازمند است. ستاد احیای دریاچه ارومیه برای یافتن معیشتهای جایگزین و صنایع تبدیلی با بهرهوری بالا و نیاز آبی کمتر تلاش کرده است. توسعه کشت محصولات مقاوم به خشکی مانند پسته، بادام و زرشک، آموزش کشاورزان، و ایجاد مشاغل مرتبط با محیطزیست و گردشگری از جمله این راهکارهاست. البته اجرای موفق این طرحها نیازمند بودجه و پیگیری مستمر است.»
او با اشاره به وضعیت کنونی دریاچه گفت: «گزارشهای رسمی وضعیت دریاچه ارومیه را بحرانی و در مرز فروپاشی اکولوژیکی توصیف میکنند. حجم آب باقیمانده به کمتر از ۴۰ میلیون مترمکعب رسیده که یکی از پایینترین ترازها در شصت سال اخیر است. حقابه سالانه مصوب برای دریاچه ۳.۲ میلیارد مترمکعب است، اما در سال گذشته کمتر از ۱۰ درصد آن از سوی وزارت نیرو تخصیص داده شده است.»
زارع تصریح کرد: «در حالی که کاهش بارش و تغییرات اقلیمی تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد در بحران فعلی نقش دارند، عامل اصلی برداشت بیرویه آب برای کشاورزی و سدسازیهای گسترده است. بدون تغییر جدی در مدیریت منابع آب و اصلاح الگوی مصرف، احیای دریاچه ممکن نیست.»
به گفته این زمینشناس، «پروژههای بزرگی مانند انتقال آب از کانیسیب جزو طرحهای کلان احیا هستند، اما با تأخیر و کمبود بودجه روبهرو شدهاند. لایروبی رودخانههای منتهی به دریاچه و کاهش برداشت کشاورزی از مهمترین ضرورتها برای جلوگیری از طوفانهای نمکی و حفظ سلامت مردم منطقه است.»
زارع در پایان تأکید کرد: «اصلاح الگوی کشت و کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی، محور اصلی احیای دریاچه ارومیه است. اما کاهش آب بدون جایگزین معیشتی مناسب، به فقر، نارضایتی و مهاجرت دامن میزند. بحران زیستمحیطی ارومیه بدون نگاه اجتماعی حل نخواهد شد.



یه روزی تمام ایران زیر آب بود و دریا بوده همین کویر مرکزی ایران فسیل صدف و جانوران دریایی داخلش پره
پس نباید خشک میشده
هر چیزی یک دورانی داره
دریای خزر با این عظمت تا هزار سال دیگه خشک میشه
هر دریا که ورودی آبش کم باشه خشک میشه