دوباره حراج؛ چه کسانی برای سکه ۱۶۰ میلیونی صف میکشند؟

رویداد۲۴| قیمت سکه نسبت به دیروز یک کاهش جزئی داشت، اما بازار طلا هنوز از التهاب فاصله نگرفته است. سکه همچنان در حوالی ۱۶۰ میلیون تومان معامله میشود؛ عددی که برای بخش بزرگی از جامعه نه یک قیمت، بلکه نشانهای از فروپاشی قدرت خرید و بیپناهی ریال در برابر تورم است. در چنین فضایی، قرار است روز چهارشنبه دوباره حراج سکه برگزار شود؛ حراجی که بانک مرکزی آن را ابزاری برای تنظیم بازار میداند، اما تجربههای قبلی نشان میدهد که در زمینه «کنترل قیمت» کارکرد واقعی نداشته و عملا به یک سیگنال روانی برای ادامه بیثباتی تبدیل شده است.
با این حال استقبال از حراجهای سکه در ماههای اخیر کمسابقه بوده است. در برخی دورهها، حجم تقاضا آنقدر بالا بوده که سامانههای ثبت سفارش با کندی یا اختلال مواجه شدهاند. همین استقبال چشمگیر خود بهتنهایی پیام روشنی مبنی بر ترس از آینده اقتصادی را به بازار میدهد و این پیام از هر ابزار کنترلی، قویتر است. وقتی مردم و فعالان بازار برای خرید سکه در حراج صف میکشند، یعنی انتظار دارند قیمتها باز هم بالاتر برود.
صف برای سکه ۱۶۰ میلیونی؟!
سؤال مهمتر، اما این است که چه کسانی مشتری این حراجها هستند؟ برخلاف روایت رسمی، بخش قابلتوجهی از متقاضیان نه مصرفکننده واقعی، بلکه خریداران سرمایهایاند؛ افرادی که یا بهدنبال سود کوتاهمدت از اختلاف قیمت بازار رسمی و آزاد هستند یا میخواهند داراییشان را از گزند تورم حفظ کنند. در کنار آنها، طبقه متوسطی قرار دارد که دیگر نه توان خرید خانه دارد و نه امیدی به ثبات ریال؛ برای این گروه، سکه آخرین سنگر حفظ ارزش پسانداز است، حتی اگر بهای آن ۱۶۰ میلیون تومان شده باشد.
حراجها با وجود سقف خرید و محدودیتهای اعلامی، عملاً نتوانستهاند این تقاضا را مهار کنند. محدودیتها شاید مانع خرید انبوه توسط چند دلال بزرگ شود، اما نتیجه جانبی آن فشردهتر شدن تقاضاست؛ یعنی تعداد زیادی متقاضی که میدانند فرصت محدود است و همین موضوع، هیجان خرید را تشدید میکند. در چنین شرایطی، حراج بهجای آرامکردن بازار، به یک رویداد انتظاری تبدیل میشود که پیش از برگزاری، بازار آزاد را ملتهبتر میکند.
حراج سکه چطور بازار را بهم میریزد؟
نکته قابلتأمل اینجاست که استقبال شدید از حراجها، برخلاف هدف اعلامشده سیاستگذار، نشانه کمبود واقعی سکه نیست؛ بلکه علامت بیاعتمادی عمیق به آینده اقتصاد است. وقتی مردم حاضرند حتی با فرآیندهای پیچیده و محدودیتهای متعدد وارد حراج شوند، یعنی باور دارند قیمتهای امروز کف بازار است، نه سقف آن. این همان نقطهای است که ابزارهای مقطعی، کارکرد معکوس پیدا میکنند.
بازار بهخوبی میداند که ریشه قیمت سکه نه در حراجهای هفتگی، بلکه در نرخ ارز، انتظارات تورمی و چشمانداز مبهم اقتصاد است. تا زمانی که این متغیرها سامان نیابند، حراجها بیشتر شبیه مُسکنهای کوتاهمدتاند؛ دارویی که درد را لحظهای آرام میکند، اما بیماری را درمان نمیکند.
در چنین شرایطی، حراج چهارشنبه اگرچه ممکن است برای عدهای فرصت خرید ایجاد کند، اما بعید است معجزهای در بازار رقم بزند. واقعیت این است که وقتی سکه ۱۶۰ میلیونی به یک «واقعیت عادی» تبدیل میشود، دیگر مشکل بازار طلا نیست؛ مشکل، اقتصادی است که مردمش برای حفظ ارزش پول، به هر دری میزنن حتی اگر آن در، صفهای طولانی حراج سکه باشد.


