در شرایط جنگی چگونه با کودکان صحبت کنیم؟
رویداد۲۴ | در شرایط جنگی، کودکان یکی از آسیبپذیرترین گروهها هستند. آنها نه تنها با خطرات فیزیکی مانند آوارگی، جراحت یا مرگ روبهرو هستند، بلکه از نظر روانی نیز تحت فشارهای شدیدی قرار میگیرند که آثار آن ممکن است سالها باقی بماند. سازمانهایی مثل صلیب سرخ و هلال احمر جهانی، یونیسف و سازمان جهانی بهداشت، راهکارهایی مشخص برای مراقبت از کودکان در بحرانهای انسانی، بهویژه در شرایط جنگی، ارائه کردهاند. این راهکارها هم بر حفظ سلامت جسمی کودک تمرکز دارند و هم بر مراقبت از سلامت روانی او، که در چنین شرایطی به شدت در معرض آسیب است.
برای کودکان احساس امنیت ایجاد کنید
اولین و مهمترین نکتهای که همواره در توصیهنامههای اضطراری مطرح میشود، فراهم کردن نوعی حس امنیت برای کودک است. این امنیت لزوماً به معنای حضور در مکان صددرصد امن نیست—چون در بسیاری از مناطق جنگی چنین امکانی وجود ندارد—بلکه به معنای احساس امنیت در کنار افراد دلسوز و آشناست. حضور پیوستهی والدین یا یکی از مراقبان اصلی در کنار کودک میتواند اضطراب و ترس او را به طرز قابل توجهی کاهش دهد. در بسیاری از موارد، حتی بغل کردن سادهی کودک یا شنیدن بیقضاوت صحبتهای او درباره ترسها و کابوسهایش، میتواند به ایجاد حس اطمینان و آرامش کمک کند.
باید به علائم هشداردهنده در رفتار کودک توجه کنید
در توصیههای سازمان جهانی بهداشت تأکید شده که در بحرانها باید به علائم هشداردهنده در رفتار کودک توجه کرد. ممکن است کودکی که در ظاهر آرام است، دچار فشار شدید روانی باشد. نشانههایی مثل شبادراری، کابوسهای مکرر، پرخاشگری، سکوت طولانی یا بازیهایی که مدام صحنههای خشونتآمیز را بازسازی میکنند، میتوانند نشاندهندهی اختلال استرس پس از سانحه باشند. در چنین شرایطی، گفتوگو با کودک، همراه با همدلی، بازیدرمانی، نقاشی و حتی شنیدن موسیقی ساده، ابزارهای مفیدی برای تخلیه روانی به شمار میآیند.
مسئله تأمین نیازهای اولیهی کودک
علاوه بر سلامت روان، مسئله تأمین نیازهای اولیهی کودک نیز باید در اولویت باشد. کودکان نسبت به بزرگسالان بدن ضعیفتر و حساستری دارند و بیشتر در معرض بیماریها و عفونتها قرار میگیرند. تهیه غذای سالم و آب تمیز، فراهم کردن لباس مناسب فصل، و تلاش برای مهیا کردن مکانی نسبتاً گرم و خشک برای خواب کودک، اقدامات ضروریاند که در دستورالعملهای اضطراری هلال احمر هم به صراحت بر آنها تأکید شده است.
بیشتر بخوانید: راهنمای بقا در شرایط جنگی | توصیههای کلیدی برای حفظ آرامش و امنیت
اگر کودک دچار تب، اسهال یا علائم تنفسی شد، باید در اولین فرصت به مراکز درمانی موقت یا نیروهای امدادی مراجعه کرد، چراکه در شرایط بحرانی، بیماریهای ساده هم میتوانند بسیار خطرناک شوند.
نقش "روال زندگی روزمره" در سلامت روانی کودک
در کنار نیازهای اولیه، سازمانهای بینالمللی به نقش بسیار مهم "روال زندگی روزمره" در سلامت روانی کودک اشاره کردهاند. در واقع، تداوم فعالیتهایی مثل غذا خوردن در زمانهای مشخص، خوابیدن در ساعاتی منظم، گفتوگوی شبانه یا حتی دعا و قصهگویی قبل از خواب، میتوانند باعث شوند کودک احساس کند زندگی همچنان ادامه دارد و قرار نیست همه چیز برای همیشه از بین برود. این روالها اگرچه شاید در نگاه اول کوچک و بیاهمیت به نظر برسند، اما در واقع لنگرهایی روانی هستند که ذهن کودک را در دریای ناآرام بحران نگه میدارند.
جلوگیری از جدایی کودک از خانواده
یکی از مهمترین عواملی که باید از آن جلوگیری کرد، جدایی کودک از خانواده یا مراقب اصلی است. تجربهی از دست دادن یا گم کردن والدین، برای کودک میتواند به اندازه خود جنگ یا بمباران، ویرانکننده باشد. به همین دلیل، در توصیهنامههای اضطراری آمده است که حتی در زمان فرار یا جابهجایی، کودکان باید همواره با خانواده یا بزرگتری که با او آشنایی دارند همراه باشند. اگر به هر دلیلی کودک از خانواده جدا شد، باید سریعاً به شبکههای امدادی اطلاع داده شود و به او تا زمان یافتن خانوادهاش، مراقبت و حمایت روانی ویژه داده شود.
آموزش در شرایط جنگی
اگرچه ممکن است در شرایط جنگی صحبت از آموزش یا یادگیری غیرواقعبینانه به نظر برسد، اما آموزش حتی در سطح بسیار ابتدایی، نقشی حیاتی در بازسازی روانی کودک دارد. فراهم کردن چند کتاب کودک، مداد رنگی، دفتر نقاشی یا هر ابزار سادهی آموزشی، میتواند توجه کودک را از فضای جنگ به سمت تخیل و آموختن ببرد. آموزش، نه فقط بهعنوان یک نیاز علمی، بلکه بهعنوان ابزاری برای بازیابی امید به آینده تلقی میشود. کودک وقتی یاد میگیرد، احساس میکند هنوز آیندهای هست که باید برایش آماده شد، حتی اگر این آینده هنوز در تاریکی بحران پنهان باشد؛ و نحوه صحبت کردن با کودک
مسئله دیگر، توجه به زبان و نحوه صحبت کردن با کودک است. گفتوگو با زبان ساده، اما صادقانه و بدون ایجاد رعب و وحشت، اهمیت زیادی دارد. کودک باید بفهمد که اتفاقات افتاده واقعی هستند، اما در عین حال باید به او امید داده شود که وضعیت ممکن است بهتر شود. نباید به کودک وعدههای دروغ داد، اما میتوان با استفاده از جملاتی مثل «ما با هم هستیم» یا «الان شرایط سخته، اما قراره تلاش کنیم بهترش کنیم»، همدلی و امید را همزمان انتقال داد.
نقش عشق، توجه و مراقبت انسانی
در نهایت، آنچه در همهی توصیههای سازمانهای امدادی جهانی تکرار میشود، نقش عشق، توجه و مراقبت انسانی است. حتی در تاریکترین لحظات جنگ، اگر کودکی کسی را داشته باشد که او را بغل کند، با او حرف بزند، و به او گوش دهد، میتوان گفت نجاتیافته است؛ نجات از رنج تنهایی، ترس مداوم و حس بیپناهی که ممکن است تمام زندگیاش را تحت تأثیر قرار دهد.
برخورد با کودکان در شرایط جنگی، فقط وظیفهی نهادهای جهانی یا دولتها نیست. هر فردی که در نزدیکی یک کودک است، میتواند پناهی باشد، نقطهی امیدی، یا حتی فقط یک صدای مهربان. این مهربانیها، در دل خشونت جنگ، معجزه میآفرینند.