تاریخ انتشار: ۱۶:۱۹ - ۳۱ شهريور ۱۴۰۴
رویداد ۲۴ گزارش می دهد؛

امام موسی صدر؛ بنیان‌گذار جنبش امل و چهره‌ای تأثیرگذار در لبنان معاصر

امام موسی صدر متولد ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم، از خاندان سرشناس صدر، با ترکیب تحصیلات حوزوی و دانشگاهی، به یکی از چهره‌های اثرگذار شیعیان لبنان تبدیل شد و نهادهایی، چون مجلس اعلای اسلامی شیعیان و حرکت المحرومین را بنیان گذاشت. او در سال ۱۹۷۸ میلادی طی سفر رسمی به لیبی ناپدید شد؛ سرنوشتی که پس از ۴۷ سال همچنان یکی از معما‌های حل‌نشده سیاسی و حقوقی در حافظه جمعی ایران و لبنان باقی مانده است.

امام موسی صدر کیست

رویداد ۲۴ | امام موسی صدر، روحانی شیعهٔ ایرانیتبار و رهبر اجتماعیِ اثرگذارِ شیعیان لبنان، از چهره‌های برجستهٔ جهان اسلام در قرن بیستم است. او در دهه‌های پرالتهاب پیش از جنگ داخلی لبنان و در سال‌های نخستین انقلاب اسلامی ایران، با تلفیقی کمنظیر از بینش دینی، مهارت سازماندهی، کاریزما و سخنوری، شیعیان بهحاشیهراندهشدهٔ لبنان را از حاشیهٔ سیاست به متن معادلات ملی کشاند؛ همزمان صدای گفتوگوی ادیان و همزیستی مدنی بود و با رویکردی عملگرا در تعلیم و تربیت، رفاه اجتماعی و توسعهٔ محلی دست به کار‌های ماندگار زد. سرنوشت او پس از سفر رسمی به لیبی در اواخر تابستان سال هزار و نهصد و هفتاد و هشت میلادی به معمایی سیاسی بدل شد؛ معمایی که همچنان در حافظهٔ جمعیِ ایرانیان و لبنانی‌ها زنده است و پیگیری‌های حقوقی و سیاسی پیرامون آن ادامه دارد.

موسی صدر در شهر قم و در خانواد‌های روحانی و ریشهدار چشم به جهان گشود. تاریخ تولد او چهارم ژوئن هزار و نهصد و بیست و هشت میلادی، برابر با چهاردهم خرداد هزار و سیصد و هفت خورشیدی ذکر شده است. خاندان صدر از سلالهٔ سادات موسوی و از نامدارترین تبار‌های علمیِ شیعه در ایران و عراق و لبنان بهشمار میرود. پدر او آیتالله سید صدرالدین صدر از مراجع و مدرسان برجستهٔ حوزهٔ قم بود و پیوند‌های نزدیک با سنت علمیِ نجف و جبل عامل داشت. پیوند‌های خانوادگیِ موسی صدر با شاخه‌های دیگری از خاندان صدر ــ از جمله با شهید آیتالله سید محمدباقر صدر در عراق ــ نسبت‌های علمی و عاطفیِ ژرفی را رقم میزد که بعد‌ها در نگاه فراملیِ او به جهان تشیع و مسائل امت اثر گذاشت.

فضای خانهٔ پدری برای موسی صدر، هم مدرسهٔ نخست بود و هم الگوی زیست روحانی. ادب خانوادگی، انس با قرآن و نهجالبلاغه، و معاشرت با طلاب و استادانِ رفتوآمدکننده به بیت صدر، ذهن و زبان نوجوانی او را با واژگان عدالت، انساندوستی و مسئولیت اجتماعی آشنا کرد. او از همان آغاز هوشی اجتماعی نشان میداد و بر خلاف برخی همدرسان که تنها به مباحث فقهی بسنده میکردند، به مسائل جامعه، تعلیم و تربیت، اقتصاد خانواده‌های محروم و همزیستیِ میانفرق‌های علاق‌های عمیق داشت.

تحصیلات حوزوی و دانشگاهی امام موسی صدر

موسی صدر تحصیلات مقدماتیِ دینی را در قم آغاز کرد و در حلقهٔ درس استادانی، چون آیتالله العظمی سید حسین بروجردی و شماری از مدرسان نامدار حوزه بالید. او بهواسطهٔ هوش و انضباط علمی، خیلی زود در مباحث فقه و اصول به پختگی رسید و در کنارش به علوم انسانیِ نوپدید، فلسفه و اخلاق نیز توجه نشان داد. رفتوآمد‌های او به نجف بهمنظور تکمیل تحصیلات، حلقهٔ پیوندش با میراث علمیِ عراق را استوارتر ساخت. روایت‌های معتبر، از آشناییِ او با مباحث فلسفیِ معاصر و دغدغهٔ بازخوانیِ سنت دینی در نسبت با جامعهٔ جدید سخن میگویند؛ دغدغ‌های که بعدتر در لبنان به زبان برنامهریزی اجتماعی و نهادسازی ترجمه شد.

او افزون بر تحصیلات حوزوی، دوره‌هایی از آموزشِ دانشگاهی را نیز گذراند و به حقوق و دانش‌های اجتماعی علاقه نشان داد. این ترکیبِ کمنظیر ــ یعنی جمع میان تربیتِ سنتیِ حوزوی و فهمِ نو از جامعه و دولت و اقتصاد ــ بعد‌ها در شیوهٔ رهبریِ موسی صدر به روشنی تبلور یافت: رهبریای که فقط از منبر و محراب سخن نمیگفت، بلکه برای ادارهٔ مدرسه، درمانگاه، تعاونیِ روستایی، صندوق‌های قرضالحسنه و نهاد‌های میانجی میان دولت و جامعهٔ محلی برنامهٔ عملی داشت. او در دههٔ سی و چهل خورشیدی از همکاران و پشتیبانان فکریِ نشریات دینیِ نوگرا بود و به زبانِ روز با جوانان سخن میگفت؛ بیآنکه از هویتِ عمیقِ فقهی و سنتیِ خود فاصله بگیرد.

موسی صدر با پروین خلیلی ازدواج کرد و ثمرهٔ این پیوند خانواد‌های گرم و در عین حال همراه با مسئولیت اجتماعی بود. او در عین مشغله‌های فراوانِ تبلیغی و اجتماعی، کوشید الگوی خانوادهٔ روحانیِ مشارکتجو را به نمایش بگذارد؛ خانواد‌های که در آن همسری همراه و فرزندانی دیندار و باانگیزه، پشتوانهٔ معنویِ فعالیت‌های گستردهٔ او بودند.

مهاجرت امام موسی صدر به لبنان

پس از درگذشتِ علامه سید عبدالحسین شرفالدین، مرجع و رهبر معنویِ شیعیان شهر صور در جنوب لبنان، جامعهٔ شیعه در آن ناحیه با خلأ رهبری روبهرو شد. با مشورت میان شماری از بزرگان و عالمان، موسی صدر که پیوند‌های تبارین و علمی با جبل عامل داشت، در سال هزار و نهصد و پنجاه و نه میلادی رهسپار لبنان شد و مسئولیتِ سنگینِ هدایتِ مذهبی و اجتماعیِ شیعیان صور و مناطق پیرامون آن را پذیرفت.

لبنانِ آن روزگار جامع‌های متکثر و در عین حال گرفتارِ عدم تعادل‌های تاریخی بود. شیعیان، با وجود جمعیت قابلتوجه در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی کمتر نمایندگی میشدند و روستا‌های جنوب لبنان از فقر و نبود خدمات رنج میبرد. موسی صدر با برداشتی راهبردی از نقشِ روحانیت در روزگارِ جدید، همزمان چند محور را پیش برد: اصلاح نهاد‌های دینی، راهاندازیِ مؤسسات آموزشی و رفاهی، تقویتِ اقتصادِ خرد و تعاونیها، و پیگیریِ حقوق شهروندیِ شیعیان در چارچوبِ قانون اساسی لبنان.


بیشتر بخوانید: ناپدید شدن مرموز امام موسی صدر در لیبی؛ معمایی که جهان را شوکه کرد


در شهر صور و سپس در روستا‌ها و شهر‌های جنوب، مدارسی برای دختران و پسران، مراکز فنی و حرفهای، پرورشگاه‌ها و درمانگاه‌ها راه افتاد. «مؤسسهٔ جبل عامل» و مجموع‌های از مدارسِ دینی و جدید، با مدیریت حرف‌های و حسابرسیِ شفاف، الگویی از حکمرانیِ محلی را به نمایش گذاشت که در زمانِ خود در لبنان کمسابقه بود. موسی صدر باور داشت اگر محرومیت به رسمیت شناخته و سازماندهی نشود، به حاشیهرانیِ تازه و واکنش‌های خشونتآمیز میانجامد؛ از همین رو به موازاتِ خدمات اجتماعی، پیگیرِ سازوکار‌های نمایندگیِ سیاسی نیز شد.

بیوگرافی امام موسی صدر

مجلس اعلای اسلامی شیعیان؛ از دیدهشدنِ حقوق تا مشارکتِ مؤثر

یکی از ابتکارات تاریخیِ موسی صدر، تلاش سامانمند برای تشکیل «مجلس اعلای اسلامی شیعیان» بود؛ نهادی که در سال‌های پایانی دههٔ شصت میلادی با تصویب دولت لبنان رسمیت یافت و به شیعیان امکان داد در چارچوبِ قانون، مطالباتِ دینی، اجتماعی و اقتصادیِ خود را نمایندگی کنند. موسی صدر بهعنوان روحانیای که میان زبانِ فقه و زبانِ حقوق بیگانگی نمیدید، از این مجلس بهمثابهٔ پل میان دولت و جامعه استفاده کرد؛ پلی که هم برای تأمینِ سهم عادلانهٔ شیعیان از بودجه‌ها و خدمات عمومی مفید بود و هم برای دیده شدنِ درد‌های جنوب لبنان در پایتخت.

مجلس، افزون بر پیگیری‌های حقوقی، به اتاق فکرِ برنامه‌های توسع‌های بدل شد: از طرح‌های آبرسانی و جادهسازی گرفته تا برنامه‌های سوادآموزی، بهداشت عمومی و حمایت از کشاورزی. موسی صدر در خطابه‌های عمومی، همواره بر «لبنانی بودنِ» شیعیان و وفاداری به وحدت ملی تأکید میکرد و میکوشید فاصلهٔ میان فرقه‌ها را با گفت‌و‌گو و منطق کم کند. در همان حال، در برابر تجاوز‌های مرزیِ رژیم صهیونیستی و خسارت‌هایی که به روستاییان جنوب وارد میشد، زبانِ صریحِ دفاع از حقوق ملت لبنان داشت و از دولت میخواست مسئولیتِ قانونیِ خود را در دفاع از شهروندان ایفا کند.

گفتوگوی ادیان و اخلاقِ همزیستی

یکی از وجوه متمایزِ شخصیت موسی صدر، تسلط او بر ادبیات گفتوگوی ادیان و شجاعتِ عملی در ساختنِ پل‌های ارتباطی بود. او بار‌ها در کلیسا‌های مسیحیان لبنان سخن گفت و میزبانِ روحانیان مسیحی در مراکز شیعی شد؛ از جشن‌های مشترک گرفته تا نشست‌های علمی دربارهٔ کرامت انسان و عدالت اجتماعی. زبانِ خطابهٔ موسی صدر در این دیدارها، زبانی الهیاتی و در عین حال انسانی بود: یادآوریِ مشترکاتِ ابراهیمی، دعوت به پرهیز از نفرت، و تأکید بر قاعدهٔ طلاییِ اخلاق که «آنچه بر خود میپسندی بر دیگران نیز بپسند».

با آغازِ نشانه‌های بحران‌های امنیتی و سپس جنگ داخلی لبنان، او بار‌ها نقش میانجی را میان گروه‌های درگیر بر عهده گرفت. تحصنها، دیدار‌های فشرده و سفر‌های پیدرپی برای جلوگیری از گسترشِ خشونت، بخشی از روزمرهٔ او شد. موسی صدر میکوشید در عمل نشان دهد که روحانیتِ مسئول میتواند هم سخنگوی دردِ مردم باشد و هم طراحِ راهحل‌های مدنی؛ راهحل‌هایی که کشورِ کوچک و شکنندهٔ لبنان بدان سخت نیاز داشت.

حرکت المحرومین و پیدایش اَمل

در میانهٔ دههٔ هفتاد میلادی، موسی صدر با جمعی از شخصیت‌های ملی و دینی، «حرکت المحرومین» را بنیان نهاد؛ جنبشی اجتماعی و سیاسی که هدفِ آن دفاع از حقوقِ همهٔ محرومانِ لبنان، فارغ از تعلقات مذهبی و فرق‌های بود. برنامهٔ حرکت بر سه ستون استوار بود: عدالت اجتماعی، توسعهٔ مناطق فراموششده، و مشارکتِ برابرِ همهٔ شهروندان در حاکمیت. این حرکت، هم در سطح گفتمانی توانست رنجِ فرودستان را به زبان عمومی بیاورد و هم در سطح عملی شبک‌های از نهاد‌های خدماتی و صنفی را حول مطالبهٔ عدالت سامان دهد.

در پی تداومِ تهدید‌های امنیتی و تجاوز‌های مرزی، و نیز گسترشِ میدان‌های درگیری در جنوب لبنان، شاخ‌های سازمانیافته برای دفاع از جوامع محلی شکل گرفت که بعد‌ها «افواج المقاومة اللبنانیة» یا «اَمل» نام گرفت. مسئولیت اولیهٔ سازماندهی نظامی با دکتر مصطفی چمران، یار دیرین موسی صدر، بود؛ شخصیتی که هم تجربهٔ دانشگاهی و نظامی داشت و هم مورد اعتمادِ کاملِ امام صدر بود. هدف از این سازماندهی، دفاع از غیرنظامیان و ایجاد بازدارندگی محلی در چارچوبِ قانون و منافع ملی لبنان بود. موسی صدر همواره تأکید میکرد که سلاح، فلسفهٔ وجودیِ جامعه نیست و راهحلِ پایدار در توسعه، عدالت و دولتِ کارآمد است؛ اما در برابر تجاوز، ناگزیر باید از مردم دفاع کرد.

پیوند‌های ایران و لبنان؛ دیدار‌ها و همکاری‌ها

موسی صدر همواره نسبت به ایران و تحولات آن حساس و دلبسته بود. سفر‌های او به شهر‌های قم و تهران، دیدار با عالمان برجسته و گفت‌و‌گو با روشنفکران و دانشگاهیان، بخشی از برنامهٔ منظم او به شمار میرفت. او تلاش میکرد میان تجربهٔ اجتماعیِ خود در لبنان و ظرفیت‌های نهاد‌های ایرانی پیوند برقرار کند؛ از جذبِ خیرین برای ساخت مدرسه و درمانگاه تا تبادلِ استاد و دانشجو. در سال‌های پرشورِ پیش از پیروزیِ انقلاب اسلامی، امام صدر ضمن تأکید بر عدالت و آزادی و کرامتِ مردم ایران، بر نفی خشونت بیضابطه و ضرورتِ دقت در گذارِ سیاسی نیز پای میفشرد. او در چارچوبِ احترام به مراجعیت و سنت‌های دینی، همواره سخن از عقلانیت، اعتدال و مسئولیتپذیری به میان میآورد و به جوانان توصیه میکرد آرمانخواهی را با قانونمداری و اخلاقِ سیاسی جمع کنند.

قامت و خصلت؛ سیمای یک رهبر کاریزماتیک

از امام موسی صدر چهر‌های فراتر از یک مقامِ رسمی به یاد مانده است: قامتی بلند و لبخندی همیشگی، بیانی روشن و نگاهی حاکی از اعتماد به شنونده. او زبان عربی و فارسی را هر دو به فصاحت سخن میگفت و میتوانست ظرف چند دقیقه فضایی از اعتماد و امید بسازد. حضورش در روستا‌های جنوب، دیدار با کشاورزان و صیادان، وقتگذاشتن برای امور روزمرهٔ مردم، و پیگیریِ دقیق وعدهها، از او رهبرِ «دسترس» ساخت؛ رهبری که فاصلهاش با کوچه و بازار کم بود و طبع نرمش حتی در روز‌های سخت فرو نمینشست. این منش، در کنار نظمِ شخصی و هوشمندیِ سیاسی، پشتیبانِ موفقیت‌های اجتماعیِ او شد.

سفر رسمی امام موسی صد به لیبی و ناپدیدشدن

در اواخر تابستانِ سال ۱۹۷۸ میلادی، موسی صدر به دعوت رسمیِ دولت لیبی برای گفت‌و‌گو پیرامون مسائل منطقه و وضعیت لبنان راهی طرابلس شد. همراهان او در این سفر، شیخ محمد یعقوب و روزنامهنگار لبنانی عباس بدرالدین بودند. آخرین تصاویر و گزارش‌های موثق از اقامت آنان در هتل و تردد با خودرو‌های دولتیِ لیبی حکایت دارد. پس از آن، ارتباط با ایشان قطع شد و هیچ خبر قطعی از سرنوشتِ آنان به دست نیامد.

دولت لیبی در زمان حاکمیت معمر قذافی مدعی بود که این سه نفر لیبی را ترک کرده و به رم رفتهاند؛ ادعایی که مقامات لبنانی و ایتالیایی با استناد به مدارک سفر و بررسی‌های رسمی آن را مورد تردید جدی قرار دادند. از همان سالها، افکار عمومی در لبنان و ایران، مسئولیت حقوقیِ دولتِ وقتِ لیبی را در زمینهٔ روشن کردنِ حقیقتِ ماجرا یادآور میشد و خانوادهٔ امام صدر، بهویژه پروین خلیلی و فرزندان، و نیز جنبش امل و نهاد‌های لبنانی، پیگیری‌های حقوقی و بینالمللی را استمرار دادند. پس از تحولات سیاسی در لیبی و سقوطِ حکومتِ پیشین، امید‌ها برای کشف حقیقت افزایش یافت، اما پرونده همچنان مفتوح است و دستگاه قضایی لبنان پیگیری را ادامه میدهد. در ایران نیز نهاد‌های مسئول هرگاه امکان فراهم آمده موضوع را از مجاری دیپلماتیک و حقوقی دنبال کردهاند.

میراث فکری و آثار امام موسی صدر

میراث امام موسی صدر بیش از آنکه در قالب کتاب‌های تألیفیِ کلاسیک محدود بماند، در گفتارها، سخنرانیها، مصاحبه‌ها و نامه‌های او تجلی یافته است؛ متن‌هایی که مبانی فکریِ او دربارهٔ کرامت انسانی، عدالت اجتماعی، توسعهٔ متوازن، نقش دین در عرصهٔ عمومی و ضرورت گفتوگوی ادیان را بهروشنی بازتاب میدهند. گزید‌های از این آثار در سال‌های بعد با کوششِ مؤسسات فرهنگیِ وابسته به خانواده و شاگردان گردآوری و منتشر شده است. او در تبیین نقش دین، بهویژه بر این نکته پای میفشرد که ایمان بدون عدالت و خدمت به خلق، به تشریفاتی بیروح تبدیل میشود؛ از این رو «مسجد»، «مدرسه»، «درمانگاه» و «کارگاه مهارت» را اضلاعِ یک مثلث میدانست که باید همزمان و بههمپیوسته تقویت شوند.

در اندیشهٔ سیاسی، موسی صدر از یکسو بر حقوق ملت‌ها در دفاع مشروع و عزت ملی تأکید داشت و از سوی دیگر خطر افراطگرایی و فرقهگرایی را گوشزد میکرد. او میگفت آنجا که گفت‌و‌گو و قانون میتواند مسئل‌های را حل کند، نباید زود به زبانِ زور پناه برد. در عین حال در مواجهه با دشمنِ متجاوز، مسامحه را روا نمیدانست و دفاع از سرزمین و شهروند را «تکلیف» میشمرد. این جمع میان «اصولگرایی اخلاقی» و «عملگرایی اجتماعی» یکی از کلید‌های فهمِ پایداریِ میراث او در لبنان و ایران است.

نهادسازی و کارنامهٔ خدمات اجتماعی

کارنامهٔ امام موسی صدر در لبنان فهرستی بلند از نهاد‌ها و طرحهاست: مدارس ابتدایی و متوسطه، مؤسسات فنی و حرف‌های برای جوانان، مراکز بهداشت و درمان، صندوق‌های قرضالحسنه و تعاونی‌های تولیدی و مصرفی در روستا‌های جنوب. هر یک از این نهاد‌ها با ساختار‌های روشنِ اداره، هیئتمدیره‌های پاسخگو و حسابرسیِ منظم همراه بود تا اعتماد خیرین و مردم حفظ شود. او برای زنان و دختران جوان برنامه‌های آموزشی ویژ‌های طراحی کرد تا با مهارت‌های نوین وارد بازار کار شوند و در اقتصاد خانواده نقش فعالی بیابند. در کنار اینها، طرح‌های فرهنگیِ بینفرهنگی نیز پیش میرفت: نشست‌های مشترک با دانشگاهیان، برنامه‌های هنریِ مبتنی بر فرهنگِ مقاومت و کرامت، و گفت‌و‌گو‌های عمومی برای ارتقای سواد رسان‌های و سیاسیِ شهروندان.

موسی صدر باور داشت که توسعهٔ محلی بدون نیروی انسانیِ توانمند ممکن نیست. از این رو، به تربیت نسلی از مدیران جوانِ لبنانی ــ اعم از روحانی و دانشگاهی و کنشگر اجتماعی ــ همت گماشت. بسیاری از این چهره‌ها بعد‌ها در دستگاه‌های دولتی، شورا‌های شهری و نهاد‌های مدنی نقش‌های موثر بر عهده گرفتند و رویکردِ «خدمتمحورِ» امام صدر را ادامه دادند. او در عینِ حال شبک‌های از ارتباطات با خیرین و مؤسسات ایرانی و لبنانی ساخت تا جریانِ پایدارِ پشتیبانی برای طرح‌ها فراهم آید.

نسبت امام موسی صدر با فرهنگ و رسانه

امام موسی صدر اهمیت رسانه و زبانِ روایت را زودتر از بسیاری از روحانیانِ همدورهٔ خود دریافت. حضور منظم در رادیو و تلویزیون لبنان، مصاحبه با روزنامه‌ها و نگارش مقالات، راهی بود برای رساندنِ پیامِ عدالت و همزیستی به افکار عمومی. او از استعاره‌های روشن و قابلفهم بهره میگرفت و میکوشید اصطلاحات پیچیدهٔ فقهی و فلسفی را به زبان ساده بازگو کند. همین شیوه بود که مخاطبان غیرشیعه و حتی غیرمسلمان را نیز با سخن او همراه میساخت و از امام صدر چهر‌های ملی فراتر از مرز‌های مذهبی ساخت.

روابط منطق‌های و دیپلماسی اجتماعی موسی صدر

موسی صدر درک میکرد که لبنان به سبب موقعیت ژئوپلیتیک، به شدت از تحولات منطق‌های اثر میپذیرد. از همین رو، ضمن پایبندی به استقلال و حاکمیت لبنان، کوشید با بازیگران اثرگذار منطقه ــ اعم از دولت‌ها و نهاد‌های دینی ــ ارتباط برقرار کند. ملاقات‌ها و سفر‌های او با هدف کاستن از آلام جنوب لبنان، تشویق به سرمایهگذاری در زیرساخت‌ها و جلبِ حمایت برای آوارگان و مجروحان انجام میشد. او در انتخابِ واژگان و مواضع، شأنِ روحانی و اخلاقی خود را حفظ میکرد و بر منطقِ عدالت و قانون تکیه داشت؛ رویکردی که احترامِ طیف‌های متنوعی را برمیانگیخت.

جایگاه امام موسی صدر در حافظهٔ جمعی

امام موسی صدر در حافظهٔ لبنانیان همزمان «عالم»، «پدر»، «سیاستمدار اخلاقی»، «معلم» و «میانجی» است. تصاویر او در میان برف‌های کوهستان‌های لبنان، در کلاس‌های درسِ مدارس جنوب، در کلیسا‌ها و مساجد، و در گفت‌و‌گو‌های خستگیناپذیر با کشاورزان و کارگران، به بخش‌هایی از روایتِ ملی بدل شده است. در ایران نیز نام او با ترکیب‌های «عزت»، «خدمت»، «گفت‌و‌گو» و «مسئولیت» گره خورده است. نسل‌های تازه هر ساله در آیین‌های یادبود و نشست‌های پژوهشی، از کارنامهٔ او سخن میگویند و الهام میگیرند.

تداوم مطالبهٔ حقیقت

از سال ناپدیدشدن تا امروز، خانواده، پیروان و نهاد‌های مسئول در لبنان و ایران پیگیریِ حقوقی و سیاسی را ادامه داده‌اند. بیانیه‌ها، شکایت‌ها و کمیته‌های حقیقت‌یاب، هرگاه شرایط سیاسی اجازه داده، تشکیل شده و رایزنی‌های دیپلماتیک با دولت‌های ذیربط صورت گرفته است. در کنار این تلاشها، نسل جدیدی از حقوقدانان و پژوهشگران نیز کوشیده‌اند با مستندسازیِ دقیق، روایت‌های پراکنده را جمعآوری کنند تا راه برای کشف حقیقت بازتر شود. رویکرد غالب در ایران تأکید بر همبستگیِ انسانی با خانواده‌های مفقودان، احترام به روند‌های حقوقیِ بینالمللی و پرهیز از شتابزدگی در اظهار نظر‌های اثباتنشده است.

زیست‌جهانِ موسی صدر در سه دایرهٔ هممرکز تعریف می‌شد: خانواده و تربیتِ ایمانی، حوزهٔ علمیه و اخلاقِ دینداری، و جامعهٔ مدنی و سیاست. در هر سهٔ این دایره‌ها کوشید پیوندی میان سنت و تجدد بسازد؛ سنتی که بیپشتوانهٔ اخلاقی نمیخواست و تجدّدی که بیعدالت و معنویت نمیپذیرفت. در لبنان، با خدماتِ آموزش و بهداشت و توسعهٔ محلی، شأنِ شهروندیِ شیعیان را ارتقا داد و به آنان اعتمادبهنفسِ مشارکت در ساختنِ کشور را بخشید. در ایران، با سخن و سلوک، الگویی از روحانیِ اجتماعی و میانجیِ فرهنگی ارائه کرد که امروز هم می‌تواند الهامبخش باشد. پروندهٔ ناپدیدشدنِ او، صرفنظر از داوری‌های سیاسی، یک پروندهٔ حقوق بشری است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: تاریخ ایران
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات شما