آقای وزیر آموزش و پرورش! مدرسه پادگان نیست | چرا با شادی مخالف هستید؟

رویداد ۲۴| «ما در مدرسه، چیزی به نام آهنگ نداریم و من نمیفهمم منظورتان چیست، مدرسه جای تربیت، آموزش و فعالیتهای گروهی است. حال اگر از میان ۱۲۳ هزار مدرسه، دو مدرسه پیدا شوند که برخلاف شئونات فرهنگی و هنجارهای جامعه ما کارهایی انجام دهند که جای آن در فضای مدرسه نیست، این موارد به هیچوجه مورد تأیید ما نیست، کجا ما چنین مسائلی داریم؟ هر جایی، شئونات خاص خود را دارد و مدرسه فضای مقدسی است که در آن تربیت شکل میگیرد. قطعاً جای این کارها در مدرسه نیست و ما هم آن را تأیید نمیکنیم».
گوینده این جملات نه یک مقام امنیتی و نظامی و نه حتی وزیری در یک دولت اصولگرا است. گوینده جملات بالا وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان است. این اظهارات در ساعات گذشته با واکنش منفی فرهنگیان و بسیاری از کاربران فضای مجازی همراه شده است.
توصیف مدرسه بهعنوان «فضایی مقدس» در نگاه نخست شاید خوشایند به نظر برسد، اما در عمل پیامدهای نگرانکنندهای دارد. مدرسه نه مسجد است و نه پادگان؛ مدرسه جایی برای آموزش، یادگیری، تجربهورزی، تعامل اجتماعی، بازی و رشد شخصیت کودکان و نوجوانان است. قداستبخشی افراطی به مدرسه، آن را از یک محیط زنده و پویا به فضایی بسته و پر از خط قرمز تبدیل میکند؛ فضایی که در آن هرگونه نشاط، خلاقیت و ابراز احساس میتواند بهعنوان «تخلف از شئونات» تلقی شود.
انکار موسیقی؛ انکار علم آموزش
یکی از محورهای اصلی سخنان وزیر، نفی کامل موسیقی در مدرسه است. این در حالی است که موسیقی و هنر از مؤثرترین ابزارهای آموزشی در جهان به شمار میروند. پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که موسیقی نقش مهمی در تقویت حافظه، افزایش تمرکز، رشد هوش هیجانی و ارتقای مهارتهای اجتماعی دارد. حذف یا انکار این ابزار، نه دفاع از تربیت، بلکه نادیدهگرفتن بدیهیات علم تعلیموتربیت است.
نگاه پادگانی به مدرسه
مشکل اصلی، نه یک اظهار نظر مقطعی، بلکه نوع نگاه وزیر به مدرسه است؛ نگاهی که بیش از آنکه تربیتی باشد، امنیتی و پادگانی است. در این نگاه، مدرسه محل اطاعت است نه مشارکت؛ محل سکوت است نه گفتوگو. طبیعی است که در چنین چارچوبی، شادی و موسیقی بهجای آنکه فرصت تربیتی تلقی شوند، به تهدید تبدیل میشوند.
وزیر آموزشوپرورش هستید یا مدیر انضباط؟
وظیفه اصلی وزیر آموزشوپرورش، ایجاد زیرساختهای آموزشی، توسعه عدالت آموزشی و ارتقای کیفیت مدارس دولتی است، نه تعیین مصادیق شادی مجاز و غیرمجاز. با این حال، کارنامه مدیریتی سالهای اخیر نشان میدهد که توجه به مسائل بنیادین آموزش، تحتالشعاع رویکردهای سلبی و کنترلی قرار گرفته است. نتیجه این سیاستها، تضعیف مدارس دولتی و گسترش مدارس غیرانتفاعی برای اقشار برخوردار بوده است. در این یک مورد انتظار حداقلی از مسعود پزشکیان و وعدههایی که در زمان رقابتهای انتخاباتی میداد، این است که تذکر لازم را به وزیر مربوطه بدهد.
شادیزدایی و پیامدهای روانی؛ آقای وزیر چرا با شادی مخالف هستید؟
سالهاست کارشناسان درباره افزایش افسردگی، بهویژه در مدارس دخترانه، هشدار میدهند. نکته تلخ آنجاست که پس از دههها، تازه این واقعیت پذیرفته میشود که ایجاد شور و نشاط در مدرسه یکی از راههای مقابله با این بحران است. با این حال، همین اندک روزنههای شادی نیز امروز با برچسب «خلاف شئونات» بسته میشوند.
مدرسهای که زندگی در آن جریان ندارد
دانشآموزان نسل امروز با سیاستهای کهنه و منسوخ همراه نمیشوند. شاید تصور آقای وزیر این است که دانش اموزان فعلی نیز همان دانش آموزان دهه ۶۰ هستند. فضای مجازی فضای فکری دانش آموزان امروز را تغییر داده است. نسلی که در جهانی متنوع و پرسرعت رشد میکند، نمیتواند با مدرسهای بیروح و سرکوبگر ارتباط برقرار کند. اگر قرار است مدرسه جای تربیت باشد، این تربیت بدون شادی، هنر و آزادی نسبی معنا نخواهد داشت. مدرسهای که زندگی در آن جریان نداشته باشد، هرگز نمیتواند شهروند سالم و مسئول تربیت کند.



کشور دست چه موجودات پوسیده مغز و ابله و لجنی افتاده. 



