گزارش رویداد۲۴ از چهرههای مطرح جشنواره فیلم فجر
ساعد سهیلی؛ بیرون آمدن از سایه
ساعد سهیلی مدتهاست از زیر سایه پدر نامدارش بیرون آمده و بدل به بازیگری مستقل شده است. بازیگری که در طی این سالها انقدر خوب و موفق عمل کرده است که دیگر نمیتوان به نحوه ورودش به دنیای بازیگری ایرادی گرفت.
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: ساعد سهیلی مدتهاست از زیر سایه پدر نامدارش بیرون آمده و بدل به بازیگری مستقل شده است. بازیگری که در طی این سالها انقدر خوب و موفق عمل کرده است که دیگر نمیتوان به نحوه ورودش به دنیای بازیگری ایرادی گرفت.
در همین مدت کوتاهی که سهیلی پا به عرصه بازیگری گذاشته توانسته کارنامه قابل دفاعی از خود به جای بگذارد. با کارگردانان مطرح زیادی کارکرده و بازیهای خوبی هم ارائه داده است. برای اینکه بتوانید ارزیابی خوبی از کیفیت بازی ساعد سهیلی داشته باشید کافیست به لیست کارگردانانی که او را دعوت به همکاری کردهاند نگاهی بیاَندازید. مانی حقیقی، پرویز شهبازی، ابوالحسن داوودی، مسعود کیمیایی و محمد حسین مهدویان کارگردانانی بودهاند که ساعد سهیلی را برای بازی در فیلمهایشان دعوت کردهاند. همین که این کارگردانان بزرگ حاضر شدهاند با او همکاری کنند نشان میدهد او از چه کیفیت خوبی برخوردار است.
ساعد سهیلی کارش را با ایفای چند نقش کوتاه در فیلمهای پدرش آغاز کرد. نقشهایی فرعی و کم اهمیت که نمیتوانستند نشانگر توانایی ساعد سهیلی باشند. آغاز به کار جدی ساعد سهیلی را باید سال 1390 و بازی در گشت ارشاد دانست. فیلمی به کارگردانی پدرش که به شدت جنجالی از کار درآمد و توانست ساعد سهیلی را به سینمای ایران معرفی کند. سهیلی در همان گام اول توانست کاندیدای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود تا گام نخست را محکم و با صلابت بردارد. اکران گشت ارشاد با مشکلات بسیاری همراه بود. فیلم بعد از اکران اعتراض بخشی از جامعه را برانگیخت و همین اعتراضات باعث شد فیلم پس از مدت کوتاهی از پرده پایین کشیده شود. اما این مسئله باعث نشد که فیلم دیده نشود.فیلم دیده شد و همین دیده شدن ساعد سهیلی را به شهرتی زود هنگام رساند. این شهرت به حدی بود که ساعد سهیلی در سال 1391 سه فیلم بازی کرد. فیلمهایی کمتر دیده شده و تجربی که نتوانست انبوه مخاطبان را به سینماها بکشاند.
حتی تجربه بازی در متروپل مسعود کیمیایی باعث شهرت بیشتر ساعد سهیلی نشد. فیلم بعدی که توانست شهرت و موفقیت را برای ساعد سهیلی به ارمغان بیاورد چند متر مکعب عشق ساخته جمشید محمودی بود. فیلم داستانی کمتر گفته شده از عشق پسری ایرانی به دختری افغان را تعریف میکرد. عشقی که پایانی تلخ و نمادین داشت. سهیلی در نقش صابر بسیار خوب ظاهر شد و توانست عشق پاک و کودکانه میان صابر و مرونا را به خوبی در بازی خود نشان دهد. خندهها، سرخوشیها و بیقراریهای صابر توسط ساعد سهیلی به قدری خوب و درست از کار درآمد که برای این بازیگر تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانه سینما را به ارمغان آورد و موقعیت او را به طور کامل در سینمای ایران تثبیت کرد.
سهیلی در گام بعدی با پدرش همکاری کرد. کلاشینکف فیلمی نبود که بتواند از ظرفیتهای بالای بازیگری ساعد سهیلی استفاده کند. نقش عادل شباهتهای بسیاری به نقش حسن داشت. جوان سربازی طی یک اتفاق شوهر خواهرش را به قتل میرساند و با تفنگ کلاشینکفی که در اختیار دارد متواری میشود و با فرد هفت خط و رندی بنام رضا کلاش برخورد میکند. فیلم با همان آشفتگی گشت ارشاد داستانش را تعریف میکند. فیلم به سبب تورم ایدههای شعاری هیچگاه انسجام لازم را پیدا نمیکند و همین عدم انسجام باعث میشود ساعد سهیلی هم نتواند به دریافت درستی از نقش برسد. همین عدم تحلیل صحیح و فیلمنامه ضعیف باعث شد ساعد سهیلی نتواند بازی خوبی از خود ارائه دهد. اما فیلم بعدی ساعد سهیلی فیلمی خوشساخت و جذاب بود که توانست دومین کاندیداتوری جشنواره فیلم فجر را برای او به ارمغان بیاورد. مسعود فیلم رخ دیوانه قطب شر این ماجرای پیچیده است. اوست که با نقشه عجیبی که برای سرکیسه کردن چند جوان دیگر میکشد ماجراهای فیلم را به سمت و سوی عجیبی میکشاند. نگاههای درخشان ساعد سهیلی از همین فیلم آغاز میشود. در نگاههای مسعود فیلم رخ دیوانه میتوان آتش نفرتی عمیق را مشاهده کرد. نفرتی که باعث میشود او تصمیم بگیرد به اقدامات عجیبی دست بزند و سرنوشت متفاوتی را برای خودش و سایر شخصیتها رقم بزند. رخ دیوانه باعث شد که دیگر کسی ساعد سهیلی را به چشم بازیگری تازه وارد نگاه نکند و همگان او را به عنوان بازیگری بسیار توانا به یاد بیاورند. روند روبه رشد ساعد سهیلی با فیلم مالاریا ادامه پیدا کرد. منتها مشکل اینجا بود که بازی متناسب و معقول ساعد سهیلی در این فیلم به چشم نیامد. از بدشانسی ساعد سهیلی است که در یکی از فیلمهای ضعیف پرویز شهبازی با او همکاری داشته است.
مالاریا یکی از ضعیفترین فیلمهای پرویز شهبازی در سالهای اخیر است. فیلمی که نه داستان منسجمی برای روایت دارد و نه شخصیتپردازی دقیقی. در چنین فضایی حتی روش منحصربه فرد پرویز شهبازی در گرفتن بازی از بازیگران هم نتوانسته فیلم را نجات دهد. هر چند که میتوان با صراحت گفت فیلم شهبازی از ناحیه بازیها ضربه نخورده است. شهبازی عادت دارد که به بازیگران فیلمش فیلمنامهای برای مطالعه نمیدهد. چون اعتقاد دارد مطالعه فیلمنامه باعث میشود بازیگران صاحب تحلیل و دریافتهای جدیدی شوند که بکر بودن بازی آنها را از بین ببرد. این روش باعث میشود بازیگران با ذهنی باز و خالی در فیلم حاضر شوند و بازی متفاوتی نسبت به سایر فیلمهایی که تا قبل از این بازی کردهاند انجام دهند. منتها این روش در مالاریا چندان جواب نداده است. عدم انسجام داستان و آشفتگی روایی فیلم باعث شد که بازیهای فیلم هم چندان به چشم نیاید و مالاریا برای ساعد سهیلی چندان خوش یمن نباشد.
اما پل خواب بهترین نقشی بود که ساعد سهیلی میتوانست به چنگ بیاورد. نقش یک جوان مالباخته که برای فرار از وضعیت سختی که در آن گرفتار شده است دست به جنایتی هولناک میزند. چشمهای مات و بیحالت سهیلی شهاب را بدل به هیولایی ترسناک میکند. نقطه اوج بازی ساعد سهیلی در این فیلم سکانس کشتن دو پیرزن است. نمایی پانزده دقیقهای و طولانی که در آن دیالوگی وجود ندارد و ساعد سهیلی باید به تنهایی و بدون هیچ کلامی بار انتقال احساسات شخصیت را به تماشاگر به دوش بکشد. سهیلی به خوبی از پس ایفای نقش شهاب برمیآید و با درخشش در این فیلم نشان میدهد که صرفاً بازیگر مکمل خوبی نیست و میتواند به تنهایی بار یک فیلم را به دوش بکشد. ساعد سهیلی با سه فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر امسال حضور دارد.
سه فیلمی که هر کدام از آنها میتوانند ساعد سهیلی را به سیمرغی که مستحق آن است برسانند. هر کدام از این فیلمها که بتوانند توجه هیئت داوران را جلب کنند میتوانند ساعد سهیلی را هم کامیاب نمایند. سهیلی مدتهاست که خودش را به عنوان بازیگری توانا اثبات کرده است. جشنواره امسال میتواند او را به مرتبهای بالاتر برساند. باید دید فیلمهایی که سهیلی در آنها به ایفای نقش پرداخته است چقدر جلب توجه میکنند. در صورتی که فیلمها توجه داوران را جلب کند میتوان انتظار داشت که سرانجام ساعد سهیلی به سیمرغی که استحقاقش را دارد ببرد.
خبر های مرتبط