تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۷ نظر
گزارش رویداد۲۴ از کارنامه کارگردان جنجالی

همه چرخش‌های بهروز افخمی از سیاست تا سینما

اتفاقات سال ۸۸ فضای فرهنگی ایران را نیز دچار تغییرات فراوانی کرد. سینماگران ایرانی نیز مسیر‌های مختلفی را برای ادامه فعالیت برگزیدند. برخی از سینماگران کاملا قید بازگشت به ایران را زدند و در قالب اپوزوسیون فرو رفتند. بعضی هم سعی کردند کج دار و مریز رفتار کنند تا بتوانند فعالیت خود را ادامه دهند. خصوصن اینکه غالب جریان سینمایی کشور به رئیس جمهور منتخب رای نداده بودند.

بهروز افخمی

رویداد۲۴ بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد دایره کاری کسانی که به رئیس جمهور وقت رای نداده بودند تنگ و تنگ تر شد و فعالیت های سینمایی آن ها با دست اندازهای بسیاری مواجه شد. از توقیف فیلم تا رد کردن فیلمنامه های پیشنهادی برای ساخت. برخی سینماگران در مواجهه با چنین فضایی سکوت کردند و فیلم نساختند مانند بهمن فرمان آرا. یا ساختند به سد توقیف برخورد کردند مثل تبریزی و حاتمی کیا. بعضی هم کاملا به قالب اپوزوسیون بیرون از نظام درآمدند مثل محسن مخملباف. اما جالب ترین مسیر را برای ادامه فعالیت یک سینماگر انتخاب کرد: بهروز افخمی.

بهروز افخمی کیست؟

بهروز افخمی متولد سال 1335 است. او کارش را با ساخت چند فیلم کوتاه آغاز کرد. افخمی از جمله سینما گرانی بود که در سال های قبل از انقلاب به حمایت از امام خمینی و انقلاب اسلامی پرداخت. بعد از انقلاب مسیر فعالیت برای بهروز افخمی هموارتر شد. 

او کارش را به عنوان فیلمبردار فیلم زیرباران مرحوم سیف الله داد آغاز کرد و بعد به گروه فیلم و سریال تلویزیون پیوست. مهمترین اثر افخمی در آن سال ها ساخت سریال کوچک جنگلی بود.ساخت سریالی که طبق گفته خود افخمی با کودتا اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که تلویزیون پروژه ساخت کوچک جنگلی را به ناصر تقوایی پیشنهاد کرد. تقوایی قبول کرد و بر اساس کتاب احمد احرار فیلمنامه کار را نوشت. مشکل اصلی اما وسواس تقوایی در ساخت سریال و کند بودن روند تولید بود. بنابراین مدیران تلویزیون تصمیم گرفتند که تقوایی از پروژه کنار گذاشته شود. این اتفاق افتاد و بهروز افخمی جایگزین ناصر تقوایی شد. اتفاقی که خود افخمی از آن به عنوان کودتا یاد می کند. افخمی با تغییراتی در متن سریال را به سامان رساند.

اوج فعالیت افخمی، در دهه 70 رقم خورد. با پایان یافتن جنگ تحمیلی تغییرات آغاز شد. جامعه خواهان پیشرفت بود و مطالباتی را مطرح می کرد، که در سال های جنگ تحمیلی امکان طرح شان را نداشت.

یکی از این مطالبات دگرگونی فضای فرهنگی جامعه بود. افخمی در چنین حال و هوایی عروس را ساخت تا به عنوان پرچمدار تغییر فضای فرهنگی جدید در سینما مطرح شود.

عروس نه فیلمی جنگی بود، نه متعلق به سینمای عرفانی مورد حمایت مسئولان بود و نه شبیه ملودرام های اشک انگیزی مثل بگذار زندگی کنم. عروس بیش از هر چیز یادآور تریلرهای خوش ساخت سینمای آمریکا بود. با شخصیت هایی جوان که دغدغه هایشان نه دغدغه های آرمانی دهه شصت که اتفاقا دغدغه هایی کاملا مادی و زمینی بود.

 حمید خوشمرام فیلم برای دست یابی به پول و ازدواج با دختر مورد علاقه اش از جوانی هنردوست و رمانتیک بدل به هیولایی بی احساس میشد. مضمونی جسورانه که سابقه قبلی در سینمای ایران نداشت. افخمی در اقدام جسورانه بعدی، از دو بازیگر جوان و خوش چهره استفاده کرد. اکران عروس باعث بحث و جدل های فراوانی در سطح جامعه شد.

بحث های اصلی بین روزنامه کیهان و مرتضی آوینی به عنوان مهمترین مخالف و موافق فیلم در گرفت. عروس پرفروش شد و افخمی به عنوان کارگردانی جسور مطرح شد. افخمی به بازیگوشی هایش بعد از عروس در سینما ادامه داد. یک کمدی سیاه بنام روز فرشته ساخت. فیلمی که البته، باز هم افخمی مجبور به ساخت آن شد. فیلم را قرار بود شهریار بحرانی بسازد اما او از پس این پروژه سنگین برنیامد و به ناچار افخمی راهی خارج از کشور شد تا فیلم را به سامان برساند. فیلمی که سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول مرد را برای عزت الله انتظامی به ارمغان آورد.

فیلم بعدی افخمی یک درام جاسوسی پیچیده بود بر اساس رمان پروتکل چهارم نوشته فردریک فورسایت بنام روز شیطان. جاسوسی نویس مشهوری که فرد زینه مان هم روز شغال را بر اساس یکی از رمان های او ساخته بود.

 روز شغال به دلیل گستردگی رمان نتوانست فیلم درخشانی شود اما فیلم از نکات مثبت هم خالی نبود. پایان بندی پر از تعلیق فیلم و شخصیت منفی به یاد ماندنی میشل گنج بخش از جمله نکات مثبت فیلم بودند.

فیلم بعدی افخمی فیلمی بود بنام عقرب. فیلمی که مشابه ده ها اکشنی بود که در آن سال ها ساخته میشد. افخمی بعد از کارگردانی هشتاد درصد کار آن را رها کرد و دیگران کار را به انتها رساندند. نکته جالب این است که فیلم بعدی افخمی هم تکمیل پروژه ناتمام دیگری بود بنام تختی.

بهروز افخمی

پروژه ای که بنا بود آخرین فیلم مرحوم علی حاتمی باشد. حاتمی چند سکانس از فیلم را فیلمبرداری کرد که درگذشت. افخمی با تحول عظیمی که در کار داد آن را به درامی پلیسی تبدیل کرد که فیلم متوسطی شد.

 اما فیلم بعدی افخمی بهترین اثر افخمی و یکی از بهترین فیلم های پس از انقلاب بود. شوکران افخمی فرزند زمانه خود بود. درامی سهل و ممتنع که پیچیدگی اش را از مضمون جسورانه اش می گرفت. شمایل هدیه تهرانی با این فیلم سمت و سوی غریبی پیدا کرد و افخمی موفق شد یک فم فتال ایرانی را ترسیم کند.

فم فتالی که در چنبره جهان مرد سالار جامعه اش خورد و نابود میشود. پس از شوکران افخمی به مجلس شورای اسلامی رفت و چند سالی از فضای فیلمسازی دور بود.

افخمی با پایان این دوران در آغاز دهه80 فیلم گاوخونی را براساس رمانی با همین نام نوشته جعفر مدرس صادقی ساخت. اثری از همه جهت ناموفق که بیشتر شبیه یک فوتورمان بود تا فیلم. پس از این فیلم افخمی به سراغ پروژه بلند پروازانه فرزند صبح رفت که از آن سربلند بیرون نیامد.

فیلمی که بنا بود یک اثر بیاد ماندنی از زندگی امام خمینی باشد عملا به فیلمی ابتر بدل شد که هیچوقت کامل نشد. پس از این ناکامی بزرگ، افخمی بعد از سال ها به تلویزیون بازگشت و عملیات 125 را کارگردانی کرد. مجموعه ای کوچک که اتفاقا خوب از آب درآمد. بعد از این مجموعه افخمی باز هم سراغ کمدی رفت. فیلمی که افخمی باز هم نتوانست خودش آن را کامل کند.

او کار را فیلمبرداری کرد ولی زمان تدوین در ایران نبود بنابراین تدوین فیلم بدون نظارت او انجام شد. این کار اعتراض افخمی را به دنبال داشت. در جواب هم حمید اعتباریان گفت که نمیتوانسته بیش از این فیلم را معطل  افخمی کند.

افخمی که برای ساخت فیلمی راهی کانادا شده بود با تکمیل آن به ایران برگشت. فیلمی که هیچوقت اکران نشد و مسکوت باقی ماند. فیلم بعدی افخمی کمدی سبکی بود بر اساس رمان همسر دومش مرجان شیر محمدی. آذر،شهدخت،پرویز و دیگران کمدی سبک و نسبتا خوش ساختی بود که افتخاری برای افخمی به حساب نمی آمد.درست مثل فیلم آشفته روباه که هیچ نداشت جز یک سکانس با بازی خوب بابک حمیدیان. این کل کارنامه یکی از پرحاشیه ترین سینماگران امروز ایران است.

بهروز افخمی و سیاست

افخمی هیچوقت دور از سیاست نبوده است. افخمی از جمله انقلابیون حامی امام خمینی بود که پس از انقلاب بلافاصله جذب سینما شد. افخمی هیچگاه این گرایش را پنهان نکرد. سال های پس از جنگ سال های پراکنده شدن جوانان انقلابی بود. افخمی به اصلاح طلبان گرایش پیدا کرد. 

مجلس ششم ورود مستقیم افخمی به عرصه سیاست بود. افخمی از لیست جبهه مشارکت ایران اسلامی به مجلس راه یافت. البته در مجلس چندان فعال نبود. باظاهری متفاوت در مجلس حاضر میشد. حتی خاطرات نقل شده در آن دوران، خبر از فیلمنامه نوشتن افخمی می دهد.

حتی یکبار محمدرضا خاتمی به او تذکر می دهد که در مجلس آدامس نجود. افخمی فیلم تبلیغاتی سیدمحمدخاتمی در سال 1380 را ساخت. بعد در سال 1384 و سال 1388 فیلم تبلیغاتی مهدی کروبی را ساخت. اما بعد از سال 88 حال و هوای افخمی هم تغییر کرد.

دلیلش را خودش می داند، اما به هر دلیلی که بود افخمی تغییر کرد. سعی کرد هویت سیاسی خودش را انکار کند و خودش را بیش از گذشته به جریان قدرت یافته آن سال ها نزدیک کند حاصل این تغییر رفتار حضور پررنگش در محافل سیاسی و سینمایی جریانی خاص بود. این تغیر مواضع برای او مجری گری برنامه هفت را به همراه داشت. افخمی در آغاز برنامه هفت اعلام کرد که آمده است دون کیشوت وار به جنگ معضلات سینمای ایران برود. اما این جنگ کم کم به یک هیستری بدل شد. مواضع افخمی و جدالش با کلیت سینمای ایران باعث شده افخمی از جایگاه یک فیلمساز معتبر به جایگاه یک مجری حراف تنزل پیدا کند. حرف هایی که داد سینماگر بی حاشیه ای مثل پرویز پرستویی را هم درآورد.

آخرین اظهار نظر افخمی درباره جشنواره کن بود. افخمی در اظهار نظری عجیب جشنواره کن را جشنواره ای حامی دگرباشان دانست. این اظهارات هم زمان شد با برنده شدن اصغر فرهادی و شهاب حسینی در جشنواره کن. افخمی بعد از این واقعه هم حاضر به اصلاح اظهارات خود نشد.

نکته جالب این است که افخمی سال ها پیش همراه تیم سازندگان فیلم گاوخونی روی فرش قرمز کن قرار گرفت و در آن زمان صحبتی از مواضع جشنواره کن نکرد. آخرین اظهار نظر افخمی درباره بهرام رادان است که او را بازیگری درجه دو خوانده است.

در حالی که افخمی از او در گاوخونی استفاده کرده است. در حالی که در همان سال ها هم می توانست از بازیگر دیگری برای فیلمش استفاده کند. اظهارات جدید افخمی چیزی شبیه خود زنی است. اظهاراتی بدون پشتوانه و فراوان که هر کدامش برای نابودی اعتبارش کافیست.

جنجال اینستاگرامی مرجان شیر محمدی

آخرین جنجال بهروز افخمی به پست همسرش در اینستاگرام بر می گردد که نکته به نکته اش قابل بررسی است. نگارنده تخصصی در ترانه سرایی ندارد. پس درباره اظهارات ایشان علیه ترانه سرا نامبرده اظهار نظری نمیکنم. اما درباره بهرام رادان توسط خانوم شیرمحمدی بی انصافی صورت گرفته است. برای پی بردن به این بی انصافی کافیست کارنامه بازیگری رادان و خود خانوم شیر محمدی را بررسی کنیم.

کارنامه بازیگری خانوم شیرمحمدی شامل هشت فیلم می شود. فیلم هایی که بعضا فیلم های مهمی هم در سینمای ایران نیستند. نکته جالب تر اما اینجاست که در همین فیلم ها هم بازی چشمگیری از خانوم شیر محمدی ندیده ایم.

آیا کسی بازی ایشان در ملاقات با طوطی و پرپرواز را به خاطر دارد؟ آیا کسی به بازی ایشان در فیلم هایشان نمره بالایی می دهد؟ آیا ایشان بازی درخوری انجام داده اند که برایشان افتخار یا جایزه ای به همراه بیاورد؟ هرچه هست بهرام رادان قطع به یقین از ایشان بازیگر بهتری است. 

هر چقدر هم که این چند سال افت محسوسی کرده باشد. کافیست به کارنامه این عزیزان نگاهی بیندازیم. بهرام رادان کارش را با یکی از بدترین فیلم های تاریخ سینمای ایران آغاز کرد.اما انقدر هوشمندی داشت که با تغییر مسیر کارنامه اش به دو سیمرغ بلورین و کلی تحسین دست پیدا کند. خانوم شیرمحمدی گفته اند رادان توانایی خواندن متن مدرس صادقی از رو را هم نداشته است. برای یک قیاس ساده کافیست نگاهی بیندازیم به نحوه ادای دیالوگ ها توسط ایشان در دو فیلم اخیر آقای افخمی. ادای دیالوگ ها توسط ایشان عاری از حس است.

دوستان خواننده کافیست نگاهی به بازی ایشان در فیلم آذر،شهدخت،پرویز و دیگران بیندازند و با یکی از فیلم های ضعیف رادان مقایسه کنند. فاصله معلوم است. جایی دیگر ایشان گفته اند همسرشان از کلی کار نان و آب دار گذشته و فقط دنبال دردسر است. خب این هم تناقض دیگری است با حرف های همسرشان که فرموده بودند با دستمزد چندین میلیون تومانی برنامه هفت مخالفت کرده اند و بیشتر خواستند. 

البته احتمالا نان و بوقلمون به نظر خانوم شیرمحمدی غذایی فقیرانه است و الا با این دستمزدها نان و بوقلمون را به راحتی می توان صرف کرد. صد البته اگر صرفه اقتصادی نداشت آقای افخمی الان داشت کار نیمه تمام دیگری را تمام می کرد و به دنبال اجرای هفت نبود. مرجان شیر محمدی در حال حاضر در قالبی باور پذیر فرورفته. قالب یک همسر مهربان و حامی. و الا در سایر نقش ها اصلا موفق نبوده اند. نگاهی به کارنامه هنری ایشان برای اثبات این ادعا کافیست.

افخمی خیلی بی محبا در حال گردش به راست. این دور زدن انقدر ناگهانی بوده است که احتمال هر اظهار نظری از ایشان می رود. پس مسئله اصلا جدی نیست. با شنیدن این حرف ها لبخندی کافیست.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
12
4
افخمی یک هنرمند خوب است ولی سیاستمدار نیست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
2
10
سینما براش بزرگ بود پای حرفاش نیست الکی فستیوال و سینمای مستقل رو خراب میکنه
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
12
7
بغض و کینه در نگارش متن کاملا آشکار بود قبل از هر چیز خصومت نگارنده را به دهن متواتر مینماید.کاملا یکطرفه بود.اینجور نقد ها نه تنها سودی ندارد و نویسنده به هدفش نمیرسد بلکه شروع یک سلسله پاسخ و بگو مگو و دور باطل می شود که نه به نفع سینماست و نه کمکی به فرهنگ و هنر ما میکند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۸
3
10
عالی بود. درود بر شما
ترانه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۸
1
1
اختیار دارید شما استادید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۸
0
0
انتظار ندارم که همه افراد همان نظر و عقیده مراداشته باشند اصلا زیبایی و عامل قیاس ، همین تفاوت های فردی است .ولی انتظار دارم دوستانی که در زمینه فرهنگ و مقاله دستی دارند الگوی مناسبی برای خوانندگان کم سوادی همچون بنده باشند.تا وقتی مطلبی از ایشان مطالعه می کنم به دانسته هایم افزوده شود.در بدو انقلاب برنامه ای ظنز در سیما نمایش داده می شد که ماجرای ساخت یک فیلم بود که نویسنده با تفکرسنتی و کارگردان با تفکر متجدد برسر نام فیلم اتفاق نظر نداشتند به خاطر همین نام فیلم را "ظهور و سقوط اکوان دیویا شبهای ماساچوست " قراردادند.خواندن این متن مرابه شدت بیاد آن طنز انداخت."فوتورمان"، "سکانس"،حصوصن"، "موخره". نگارنده محترم که در زمینه فرهنگ زحمت می کشید لطفا توجه بفرمایید "کج دار و مریز"به معنی مدارا کردن است.علی آفای گل( از نظردهندگان) معمولا "به ذهن متبادر می شود" متواتر نمی شود!
احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۰
1
0
نویسنده عجیب هوای حضور در هفت و را در سر دارند . روش هوشمندانه ای را برگزیدند امیدوارم مطلوب حاصل شود . خودشیفتگی را هم عالمیست
نظرات شما
پیشخوان