تاریخ انتشار: ۱۷:۴۷ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۸
سناریوی عجیب پیش روی پلیس تهران است

3 روز شکنجه جوان تهرانی به خاطر مزاحمت برای یک دختر + عکس

اخبار حوادث حاکی است که پسر جوان پس از ۳ روز شکنجه در اسارتگاه مرد انتقامجو نزد پلیس پرده از سرنوشت هولناک خود برداشت.

رویداد۲۴  او می‌گوید با نوشتن یک قولنامه برای خودرویش توانست نجات پیدا کند، اما مرد آدم‌ربا وقتی در برابر پلیس قرار گرفت یک داستان عجیب را مطرح کرد.

چندی قبل پسر جوانی به نام حسن با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای گروگانگیری عجیب و شکنجه‌های مرد جوان در خانه‌اش خبر داد.

طعمه گروگانگیر خشن که توانسته بود پس از سه روز اسارت از دست مرد شکنجه گر رها شود به بازپرس جنایی گفت: چند روز قبل سوار بر خودرویم بودم که در کنار خیابان دیدم یک خودرو خراب شده است و مرد جوان از خودرو‌های عبوری درخواست کمک می‌کند.

وی افزود: در کنار خیابان توقف کردم و به کمک مرد جوان رفتم هر چه تلاش کردیم موفق به روشن کردن خودرویش نشدیم و تصمیم گرفتیم خودروی مرد جوان را بکسل کنیم و تا جلوی در خانه‌اش منتقل کنیم تا در زمانی که یک مکانیک برای تعمیر خودرو به آن جا برود.

پسر جوان ادامه داد: من پشت فرمان خودروی پژو ۴۰۵ نشستم و مرد جوان نیز سوار بر خودروی خودش شد و در حالی که دو خودرو را با یک طناب به هم متصل کرده بودیم تا جلوی در خانه مرد جوان رفتیم و پس از بکسل کردن خودرو، مرد جوان خواست تا به خانه‌اش بروم و پس از خوردن یک لیوان آب هزینه کار بکسل کردن را بپردازد.

حسن گفت: من که به مرد جوان اعتماد کرده بودم پیشنهادش را پذیرفتم و وارد خانه‌اش شدم، اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که مرد جوان با در دست داشتن یک چاقو مرا تهدید کرد و سپس دست و پاهایم را بست، شوکه شده بودم و نمی‌دانستم چرا چنین رفتاری با من می‌کند.

سه شبانه روز در اسارتگاه مرد جوان بودم و در آن جا مرد خشمگین با آب جوش مرا می‌سوزاند و شکنجه می‌کرد تا این که خواست تا یک قولنامه فروش برای خودرویم بنویسم و با توجه به شکنجه‌های مرد خشن مجبور شدم یک قولنامه بنویسم و پس از نوشتن آن توانستم از خانه مرد شکنجه‌گر رهایی پیدا کنم.

دستگیری مرد شکنجه‌گر

حسن در ادامه اظهاراتش اظهار کرد که خودرویش را به صورت قولنامه‌ای در اختیار مرد شکنجه‌گر قرار داد و سپس بازپرس پرونده با توجه به حساسیت موضوع دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری مرد شکنجه‌گر وارد عمل شوند.

کارآگاهان در گام نخست با اطلاعات به دست آمده از حسن، تجسس‌های پلیسی را برای دستگیری مرد جوان آغاز کردند و خیلی زود خانه این مرد هدف شناسایی قرار گرفت و تیم پلیسی در یک عملیات غافلگیرانه حامد را در خانه اش دستگیر کردند.

ادعای عجیب

حامد وقتی پیش روی ماموران قرار گرفت، ادعای عجیبی را پیش روی پلیس قرار داد و اصرار داشت که در این ماجرا حسن را شکنجه نکرده وهیچ خودرویی از او نگرفته است.

حامد به ماموران گفت: مدتی بود که متوجه مزاحمت‌های حسن برای خواهرم شده بودم و این در حالی بود که بار‌ها به او تذکر داده بودیم، اما بی فایده بود و به همین خاطر تصمیم گرفتم او را ادب کنم تا دیگر برای خواهرم مزاحمت ایجاد نکند.

وی افزود: من حسن را به خانه‌مان بردم و در آن جا او را کتک زدم و تاکید کردم که دیگر مزاحم خواهرم نشود و پس از آن او را رها کردم و این که حالا او می‌گوید سه روز در خانه من زندانی بوده و با توجه به شکنجه‌هایم او را مجبور کردم که خودرویش را به صورت قولنامه‌ای در اختیار من بگذارد یک داستان دروغ است تا بتواند انتقام کتک‌های مرا بگیرد.

این ادعا‌ها در حالی است که حسن اصرار دارد حامد آدم ربایی کرده و سه روز او را شکنجه کرده است.

بنا بر این گزارش، بازپرس پرونده در این مرحله دستور داد تا کارآگاهان تحقیقات تکمیلی را برای افشای راز این دو داستان عجیب انجام دهند.

تحلیل کارشناس / اختلال شخصیتی

دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه

برخی رفتار‌ها در جامعه سبب بروز خشم و عصبانیت و در نهایت به قتل و جنایت‌های هولناک ختم می‌شود. یکی از پدیده‌ها و رفتار‌های ناپسندی که تقریبا در همه جوامع رخ می‌دهد متلک پرانی و مزاحمت ناموسی است که نوعی تضییع حقوق شهروندی به شمار می‌رود و آسیب‌های بی شماری از جمله رقم خوردن قتل و درگیری‌های فیزیکی را به همراه دارد.

متاسفانه متلک پرانی در سال‌های اخیر روندی تغییر یافته داشته تا جایی که برخی زنان نیز این روش ناپسند را استفاده می‌کنند. مزاحمت‌های کلامی در جامعه سبب کینه جویی‌هایی می‌شود و کدورت‌هایی را رقم می‌زند که با همین کدورت‌ها اغلب قتل‌های وحشتناک اتفاق می‌افتاد.

برخی افراد این رفتار‌ها را کینه می‌کنند و تا انتقام نگیرند خشم شان فروکش نمی‌کند در حالی که قانون برای مرتکب شدن این رفتار زشت مجازات‌هایی در نظر گرفته است. در جامعه با توجه به اهمیتی که خانواده دارد اعضای خانواده به شدت از رفتار‌های این چنینی آزار می‌بینند و همین رفتار‌های ناپسند کلامی گاهی اوقات سبب می‌شود افراد خشمگین در مواجهه با این اتفاق مدیریت رفتار نداشته و مرتکب ضرب و شتم و درگیری‌هایی شوند که آخرش به قتل و خونریزی ختم می‌شود.

افرادی که خشمگین هستند و خیلی زود از کوره درمی روند و مدیریت بحران ندارند معمولا افرادی عصبی هستند که واکنش‌های آنی نشان می‌دهند و زمانی که فردی از اعضای خانواده شان مورد آزار دیگران در جامعه قرار می‌گیرد نمی‌توانند رفتار خود را کنترل کنند و باید به طرز وحشتناکی انتقام رفتار‌های زشت را بگیرند.

افراد کینه جو ابتدا درگیری‌های فیزیکی را رقم می‌زنند سپس کینه حل نشده در وجودشان آن‌ها را به سوی قتل و آدم کشی هدایت می‌کند که اغلب از نظر روان شناسی ابتلا به اختلالات رفتاری هستند که تا دست به قتل نزنند آرام نمی‌گیرند. برخی از این افراد خشمگین کینه جو احساس قدرت می‌کنند و قدرت نمایی سبب ریشه‌ای شدن کدورت‌ها در آن‌ها می‌شود و با کوچک‌ترین آزار کلامی خشم خود را بروز می‌دهند در حالی که از عواقب خیلی از اتفاقات مطلع نیستند.

فرد مزاحم و افراد کینه جو هر دو درگیر اختلالات رفتاری و روانی مربوط به خود هستند که نیازمند خدمات روان پزشکی بوده است تا اختلالات شخصیت شان درمان شود. البته افراد خشمگین در توجیه رفتار انتقام جویانه خود بحث دفاع از ناموس را مطرح می‌کنند در حالی که این دلیل قانع کننده‌ای برای ارتکاب جرم یا قتل و آدم کشی نیست.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان