استقبال از شاه در سرزمین گلها؛ سفر محمدرضا شاه پهلوی به هلند

رویداد۲۴ | دهه ۶۰ میلادی مقطع حساسی در تاریخ سیاسی جهان بود. نبرد ایدئولوژیک میان دو بلوک شرق و غرب به اوج خود رسیده بود و کشورهایی، چون ایران، بهویژه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیکیشان، اهمیتی دوچندان یافته بودند. محمدرضا شاه که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بیش از پیش به آمریکا و متحدان غربیاش نزدیک شده بود، تلاش میکرد نقش ایران را بهعنوان متحد استراتژیک غرب در منطقه تثبیت کند.
سفر رسمی او به هلند، در چنین بستری صورت گرفت. کشوری که علاوه بر عضویت در ناتو، از لحاظ اقتصادی و فناوری جایگاهی مهم در قارهی اروپا داشت. این سفر نیز بخشی از برنامه گستردهتر شاه برای تقویت پیوندهای ایران با کشورهای صنعتی غربی بود.
آیین تشریفات سفر شاه به هلند
در یکی از عکسهای باقیمانده از این سفر، شاه ایران در حالی دیده میشود که از کنار صفوف منظم نظامیان هلندی عبور میکند. لباسهای آبی و خاکستری گارد تشریفات، چکمههای سفید صیقلی، و نظم خیرهکننده سربازان، تصویر چشمنوازی از شکوه نظامی و آداب دربار اروپایی به نمایش گذاشته است.
شاه که به آداب رسمی دربارهای اروپایی آشنا بود، بهخوبی از چنین صحنههایی برای ساختن تصویری مقتدر، مدرن و بینالمللی از خود بهره میبرد. این مراسم نیز علاوه بر اینکه نهفقط ادای احترامی به یک مهمان بلندپایه محسوب میشد، نوعی پیام سیاسی نیز در خود داشت: پذیرش شاه ایران بهعنوان یک رهبر همتراز با سران کشورهای توسعهیافته غربی.
بیشتر بخوانید: محمدرضاشاه پهلوی در مجلس سنا
در آن زمان رسانههای غربی چهرهای نسبتا مثبت از ایران ارائه میدادند؛ کشوری که در مسیر مدرنیزاسیون قرار گرفته و با اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در تلاش برای رسیدن به کاروان ترقی در غرب بود. سفرهای رسمی شاه به اروپا، از جمله هلند، فرصت مناسبی برای تقویت این تصویر بود.
معمولا در مطبوعات آن دوره، این سفرها با تمرکز بر اهمیت ژئوپلیتیکی ایران، موقعیت اقتصادی رو به رشد کشور، و شخصیت شاه که در غرب بهعنوان رهبر باثبات و طرفدار توسعه شناخته میشد، پوشش داده میشد. رسانههای هلندی نیز با احترام به جایگاه ایران و اهمیت این سفر، بازتاب گستردهای از آن ارائه کردند.
سلطنت در برابر سلطنت؛ شباهتها و تفاوتها
یکی از نکات جالب این سفر، دیدار دو نظام سلطنتی با ساختارهای سیاسی متفاوت بود. در حالی که نظام سیاسی هلند بر پایه دموکراسی پارلمانی استوار بود و پادشاه بیشتر نقش تشریفاتی داشت، شاه ایران قدرت اجرایی گستردهای در اختیار داشت. هرچند که این تفاوت نمودی در مراسم و تشریفات رسمی نداشت، اما در عمق روابط سیاسی میان دو کشور قابل ردیابی بود.
محمدرضاشاه با آگاهی کامل از فرهنگ و سیاست غربی، سعی میکرد خود را در قامت یک پادشاه مدرن و اصلاحطلب معرفی کند. سفر به دربارهای اروپایی نیز بخشی از تلاش او برای همردیف شدن با پادشاهان اروپا و گشودن دروازههای دیپلماسی و تجارت به سوی ایران بود.
همکاری اقتصادی
این سفر در کنار جنبههای سیاسی و تشریفاتی، ابعاد اقتصادی قابل توجهی نیز داشت. ایران آن روزها بهشدت در حال توسعه صنایع نفت، حملونقل، آموزش و کشاورزی بود و در تلاش برای بهرهگیری از دانش و فناوری غربیها. هلند بهعنوان یکی از قدرتهای صنعتی اروپا، گزینهای مناسب برای همکاریهای تجاری و صنعتی به شمار میرفت.
مذاکرات پشتپردهای نیز برای گسترش مبادلات اقتصادی، انتقال تکنولوژی، و جذب سرمایهگذاری هلندی در حوزههای مختلف به جریان افتاد. بهویژه در زمینه زیرساختهای انرژی، نفت و گاز، ایران به دنبال شریکانی خارج از حوزه نفوذ انگلیس و آمریکا بود تا استقلال بیشتری در عرصه بینالملل داشته باشد.


شاشزاده پهلوی
شما یک دود بگیر عمو جان!
منظوراز کامنت با نابغه قصه نویس م.غ و محمد حج حیدری همدانی بوده که فکر کرده با این کارها میتونه جا نمونه از مابقی ارتجاعیون!
اون که غارت کرده پسر شمخانی که اونقدر تو پاناما و امارات برج ساخته بیا و ببین
اونکه غارت کرده کسی که ۲۰۰ هزار خونه تو لبنان با وسایل ساخته
اون که غارت کرده اون کسی که ۱۰۰ حوزه علمیه با پول ملت ایران تو بنگلادش و نیجریه و تایلند و آفریقای جنوبی و ... ساخته
اون که غارت کرده خاوری و زنجانی و برادران لاریجانی و ... هستند
اخرتشان ویران شود
درود بر کسانی که ایران را ساختند تا امثال تو بنشینند و ۴۵ سال بخورند و بذل و بخشش کنند
خب معلومه که تواین سفرا استقبالم ازش میشد دیگه ثروت ایرانو ازش تیغ میزدند
شدین سفره مفت برای چین و روسیه و لبنان و فلسطین و نیجریه و افغانستان و ...
الان شدیم سفره مفت برای جهان و مردم ایران برده
شما برو بخواب هنوز مونده بیدار شی
چرا اینقدر ساده اید
اگه دزدی کرده بود مثل فرزندان زاکانی و آقازاده ها میرفت تو خونه هاش تو خارج، چرا جایی نداشت بره
الان بی صاحب ترین کشور دنیا ایران است
برای همین راحت غارت میشود
الان برای کدوم یکی از مسئولین این مراسم رو با این شکوه و اقندار برگزار میکنن؟
چنان ابهت و بزرگی ایران و ایرانی داشت که کشورهای همسایه حتی اروپایی ها از ایران و ایران حساب میبردن ولی الان یجور دیگه به ایرانی نگاه میکنن اینقد که وجه ایران رو بد نشون دادن
مردم مقصر نیستن رفتار و کارکرد مسئولین باعث شده تا ایرانی ها اینقد بی ارزش بشن
اللن مسئولین میرن یه کشور دیگه ساعتها منتظر نگهشون میدارن و بعد از خرد شدن مسئول مورد نظر اونو می پذیرن.
اون از پول ایران و اون برخورد در فرودگاههای کشورهای دیگه و....
چی بودیم و چکار کردن که اینطوری شدیم
اینم از اقتدار که همش ازش حرف میزنن ولی در واقع هیچی هیچی نیستن
الان اقتدار توهمی رو مدیون چه کسی هستید
مدیون نابود کردن ایران و ایرانی بدست افآغنه؟
روح پهلوی ها شاد??