حجاب و اصولگرایان؛ از طرح تشویقی موحدی کرمانی تا عطش سوپرحزب اللهیها برای رویکردهای تنبیهی
رویداد ۲۴| روح انگیز درّی: درست در روزهایی که ماجرای پیامکهای حجاب در تهران به محور اظهارات و واکنشهای فعالان سیاسی و مسئولین دولتی و غیر دولتی تبدیل شده است، رییس مجلس خبرگان و چهرهای که سابقه قابل توجهی در اردوگاه اصولگرایان دارد، پیشنهاد جدیدی در خصوص موضوع حجاب داده است.
او در سخنرانی اخیر خود مسئله حجاب را مورد توجه قرار داد و گفت: در خصوص مسئله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیار قائل شود، از جمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی تعلق بگیرد، این امتیاز باعث میشود افراد به سمت حجاب تشویق شوند.
طرح چنین پیشنهادی از جانب موحدی کرمانی در شرایطی که طیف دیگری از اصولگرایان اصرار و تاکید بر مساله ابلاغ قانون حجاب و عفاف دارند البته بیانگر تغییر رویکردهای اردوگاه اصولگرایی در قبال مساله حجاب در بین طیفهای مختلف است.
اظهارات اخیر موحدی کرمانی یادآوری موضعی است که غلامعلی حدادعادل در ماههای نخست بعد از رخدادهای پاییز ۱۴۰۱ اتخاذ کرده بود. وقتی در صداوسیما حاضر شد و به تمامی زنانی که «شل حجاب»، اما دارای حجاب میخواند سلام داد.
او در یک برنامه زنده تلویزیونی زنان «با حجاب ضعیف» را مخاطب قرار داد و آنها را کسانی خواند که پای نظام ایستادهاند. سلام حدادعادل و راهکار موحدی کرمانی بعد از نزدیک به سه سال کش و قوس حول مساله حجاب یک پیام روشن دارد؛ بخشی از جریان اصولگرایی که البته در سنین مشخصی نیز هستند کمتر به سمت رویکردهای انتظامی در مورد مساله حجاب میروند.
در مقابل، اما طیفهای دیگری به شدت خواهان تعیین مرزهای سخت گیرانه در مقوله حجاباند مصر به ابلاغ قانونی هستند که ذیل مصوبه شورای عالی امنیت ملی ممنوعیت ابلاغ آن الزامی است و مکرر از گروههایی حمایت میکنند که در کف خیابان مطالبه ابلاغ قانونی عجیب در مورد حجاب را دارند.
بیشتر بخوانید: عبدی: نظام از حجاب اجباری عبور کرده و دنبال مقابله با برهنگی است
موضوع حجاب اجباری و موضعگیری اصولگرایان در قبال آن، سابقهای طولانی در تاریخ جمهوری اسلامی دارد و بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این بحثها شامل این موارد میشود: آیا حجاب اجباری مطالبه واقعی انقلابیون بوده است؟ رویکرد خط امامیهای دیروز (اصلاحطلبان امروز) نسبت به این موضوع چه تغییراتی کرده است؟ نظرات شخصیتهای تاثیرگذار مانند طالقانی، مطهری و بهشتی در مورد حجاب چه بوده است؟
تفاوت موضعگیریهای محافظهکاران دیروز (اصولگرایان امروز) و جناح مقابل شان در مورد حجاب، به طور مشخص در دهه ۷۰ آشکار شد. پیش از آن، حاکمیت به طور یکپارچه، حجاب را خط قرمزی غیرقابل عبور میدانست و هرگونه سستی در رعایت آن را بیحجابی تلقی میکرد. به عنوان مثال، در اردیبهشت ۱۳۶۹، سید محمد خاتمی (وزیر ارشاد وقت) از مهدی نصیری (مدیر مسئول روزنامه کیهان) به دلیل پوشش خبری ناکافی تجمع حزبالله علیه بدحجابی انتقاد کرد. بررسی مواضع تند جریان چپ در سالهای اولیه انقلاب نیز نشان میدهد که تا پیش از دهه ۷۰، هر دو جناح سیاسی در مورد حجاب، رویکرد مشابهی داشتند.
دهه ۷۰ و ۸۰؛ اصولگرایان سنتی و مرزهای غیرقابل تغییر
به نظر میرسد طیف سنتی جریان راست که امروز در قبال مساله حجاب نسبت به طیف جوانتر اصولگرایان و گروههای موسوم به حزب اللهی رویکردهای ملایم تری در پیش گرفتند، در دهه ۷۰ و ۸۰ حساسیتهای خاص خود را داشتهاند.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ درمیان بسیاری از مواردی که بین دو کاندیدای متعلق به دو جناح در مناظرهها جریان ساز شد موضوع حجاب و آنچه در قالب پوشش برتر حجاب خوانده میشد، تعیین کننده بود.
خود ناطقنوری بعدها در کتاب خاطرات سیاسی خود به فضاسازیهایی که علیه او در آن ایام شده پرداخته و نوشته است: «حرفهای زیادی درست کردند، مثلا میگفتند اگر ناطق بیاید در دانشگاهها، چادر را اجباری میکند و امثالهم».
دهه ۸۰، اما مساله حجاب حتی تاثیرگذاری زیادی در سرنوشت سیاسی یک انتخابات گذاشت. به طور شگفتانگیزی، موضوع حجاب زنان در ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۸۴، یکی از دلایل اصلی عدم حمایت جامعه روحانیت مبارز از او بود. این سکوت جامعه روحانیت، منجر به جدایی دائمی هاشمی از جریان اصولگرایی سنتی شد.
غلامرضا مصباحی مقدم در گفت و گویی با تایید این مساله گفته است: ««در انتخابات دوره دوم ستادهای ایشان رفتارهایی نشان دادند که هیچ در شأن ایشان نبود و البته خلاف انتظار ما نیز بود... یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز که در دور اول بسیار داغ از ایشان حمایت کرده بود، برای دور دوم اعلام کرد که دیگر حمایت نمیکند، علت را جویا شدم، گفتند یکی از شبهای تبلیغات به تماشای تبلیغات رفته و از نزدیک مسائلی را در ستاد انتخاباتی فرشته دیده است... آقای مهدوی هم در دوره دوم از نوع رفتار آقای هاشمی و طرفداران ایشان رنجیدهخاطر بود و همین موجب شد که به اکثریت نسبی در حمایت از ایشان نرسیم.»
روایت غلامرضا مصباحیمقدم نشان میدهد که در دهه ۸۰، حجاب برای اصولگرایان به حدی خط قرمز بود که میتوانست در تصمیمگیریهای سیاسی و انتخاباتی حتی در زمینه انتخاب و تغییر کاندیدای نهایی تأثیرگذار باشد. این روایت نشان میدهد که موضوع حجاب تا چه حد در محاسبات سیاسی اصولگرایان نقش داشته است.
بیشتر بخوانید: محسن برهانی: حجاب، رانت نیست و نباید به آن نگاه رانتی داشت
نیمه دوم دهه ۸۰، اما فصل زایش اختلافات در بین اصولگرایان بود. اختلافاتی که مشخصا در رویکردهای فرهنگی نیز دیده میشد. اختلاف اصلی البته در آن زمان بین رییس جمهور منتخب اصولگرایان و خود آنها بود.
سوال تاریخی و پرسش جنجالی احمدینژاد از مرتضی حیدری در برنامه گفتوگوی ویژه خبری که "آیا مشکل جامعه ما موی دختران ماست؟ " ــ به مذاق اصولگرایان خوش نیامد، اما در آن زمان تصور نمیکردند یک روز احمدی نژاد و نزدیکانش مشکلات دیگری نیز برای آنها ایجاد کنند.
مشخصا احمدی نژاد چه در سال ۱۳۸۴ و چه در سال ۱۳۸۸ متوجه شده بود که سختگیری در مورد حجاب رأیآوری او را کاهش میدهد.
دو چهره نزدیک به احمدینژاد نیز در این رویه بیتأثیر نبودند: مهدی کلهر با انتقاد از چادر مشکی در ویژهنامه خاتون، و اسفندیار رحیممشایی با بیتوجهی به موضوع پوشش زنان و برگزاری مراسمهایی با حضور زنان با پوشش متفاوت. این عوامل باعث نارضایتی اصولگرایان از احمدینژاد شد. با وجود تلاشهای اصولگرایان برای قانونی کردن حجاب و طرح سوال از احمدینژاد در مجلس، او در مقابل فشارها مقاومت کرد.
دهه ۹۰؛ فصل تولد طیفهای تازه اصولگرایی با دیدگاههای انقلابی
در دهه ۹۰ طیفهای اصولگرایی تکثیر شدند و مشخصا مسائل اجتماعی وفرهنگی در کنار رویکردها به موضوع سیاست خارجی و حکومت داری مرزبندهای زیادی بین آنها ایجاد کرد.
به همین دلیل میتوان گفت که در دهه ۹۰، رویکردهای اصولگرایان نسبت به حجاب دچار تغییرات و تنوعهایی شدند که به دلیل تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن زمان بود. در این دوره، اصولگرایان به چند دسته مختلف تقسیم شدند که هر کدام رویکرد خاص خود را نسبت به حجاب و مسئله پوشش داشتند. این رویکردها در ۴ محور قابل ارزیابی است.
۱. تأکید بر قوانین سختگیرانه: بخش عمدهای از اصولگرایان همچنان بر لزوم رعایت قوانین حجاب تأکید داشتند و از دولت میخواستند که نظارتهای بیشتری را در زمینه پوشش زنان اعمال کند. این گروه اعتقاد داشتند که رعایت حجاب بهعنوان یک مسئله دینی و اخلاقی باید با جدیت بیشتری پیگیری شود.
۲. رویکرد نرمتر و تطبیقیتر: در مقابل، گروه دیگری از اصولگرایان به تدریج به این نتیجه رسیدند که باید در مواجهه با مسأله حجاب انعطاف بیشتری نشان دهند. این گروه میخواستند با روشهای فرهنگی و آموزشی زنان را متقاعد کنند که حجاب را رعایت کنند، نه از طریق فشارهای اجرایی و قانونی. این رویکرد بیشتر تأکید بر تغییر نگرشها و توجه به عوامل فرهنگی داشت.
۳. حجاب بهعنوان موضوع فرهنگی و اجتماعی: در دهه ۹۰، برخی از اصولگرایان به اهمیت بسترهای فرهنگی و اجتماعی در ترویج حجاب تأکید کردند. این گروه از نهادهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی میخواستند که بهجای سیاستهای سختگیرانه، با تقویت فرهنگ حجاب در جامعه، پوشش اسلامی را بهطور طبیعی و خودجوش در جامعه رواج دهند.
۴. توجه به مدرنسازی و زیباییشناسی حجاب: بعضی از اصولگرایان، بهویژه در بخشهای جوانتر، بر این باور بودند که حجاب میتواند با ویژگیهای مدرن و جذاب همزمان باشد. این افراد تلاش میکردند با ارائه مدلهای مختلف حجاب، آن را به یک موضوع جذاب برای نسل جوان تبدیل کنند و نشان دهند که حجاب فقط یک پوشش اجباری نیست. این رویه البته منتقدان جدی نیز داشته و دارد و انچه اخیرا به عنوان بلاگرهای حجاب مورد نقد طیفهای دیگر اصولگرایان قرار گرفته در همین مسیر شکل گرفته است.
بیشتر بخوانید: ببینید| واکنش سخنگوی دولت به پیامکهای کشف حجاب
به نظر میرسد طیف سنتیتر اصولگرایان در سالهای پایانی دهه ۹۰ و سالهای آغازین بعد از سال ۱۴۰۰ رویه و نگاه متفاوتی نسبت به مساله حجاب اتخاذ کردند. به طور مثال علی لاریجانی که در زمان ریاست در سال ۱۳۹۲، در نطقش به تندی به یکی از اعضای بیت امام (ره) که صحبتی درباره حجاب و به کارگیری رنگهای جدید در پوشش حجاب کرده بود، تاخت و گفت: «امروز ما نیاز به انقلاب رنگها در حجاب نداریم. همیشه در اکثر روستاها زنان با لباسهای رنگی حجاب داشته و دارند و کسی هم ایرادی نگرفته است. این امور جنبه عرفی و تناسب با محل دارد. اصل بر پوشیدگی و عفاف است».
همین علی لاریجانی، اما مهرماه سال ۱۴۰۱ در گفتوگو با روزنامه اطلاعات درباره موضوع حجاب در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ نرمشی قابل توجه داشت و گفت: «یکی از آقایانی که متصدی این امر است، گفته بود ۵۰ درصد بانوان جامعه، حجاب کاملی ندارند. نمیدانم این حرف درست است یا خیر، اما وقتی یک امری اینقدر شیوع داشته باشد، نباید با این روشها با آن برخورد و پلیس را درگیر کرد... به نظر من با کمحجابی برخی افراد حادثهای رخ نداده است، نمیگویم به این مسائل باید بیتوجه شد، بلکه توجهمان باید همراه با بعد ایجابی و فهم درست دینی و از بستر تحول درونی باشد.»
نمونه مشخص دیگر این موضوع شخص موحدی کرمانی است که امروز در جایگاه پیشنهاد دهنده برای حمایتهای مالی از زنان باحجاب قرار میگیرد و سخنی درباره برخوردهای سلبی و انتظامی با زنان بدحجالب نمیگوید. درحالی که سال ۱۳۹۳ بدحجابی را گناهی آشکار در جامعه خوانده بود.
در این دوره، در حالی که اصولگرایان همچنان بر لزوم حفظ حجاب به عنوان یک امر دینی و اجتماعی تأکید دارند، این مسئله به یکی از چالشهای مهم برای حفظ وحدت داخلی و سیاستهای فرهنگی تبدیل شده است. برخی از اصولگرایان بهویژه در برخی محافل سیاسی داخلی، به این نکته اشاره کردهاند که باید به جای برخوردهای سلبی، فرهنگسازی و اصلاحات فرهنگی در جهت ترویج حجاب انجام شود.
اردیبهشت ماه سال گذشته طرح نور حتی توانست سطح تنشها را به دو چهره در جریان اصولگرایی همچون حسین شریعتمداری و مهدی فضائلی عضو «دفتر حفظ و نشر آثار» رهبری برساند.
به نظر میرسد حجم زیادی از این درگیریها بعد از برخوردی که با جمعیت مقابل مجلس در نوروز سال جاری صورت گرفت، فروکش کرد. طیفی از اصولگرایان دیروز که امروز در خارج از مرزهای این تقسیم بندی هستند و حتی طیف سنتی اصولگرایان با این دیدگاه نسبت به موضوع حجاب نرمش نشان میدهند؛ جمعیت زیادی را نمیتوان مجرم و متخلف کرد و باید از در سازگاری اجتماعی با این جریان کنار امد. تغییر رویهای که نشان میدهد طیف سنتی اصولگرایان و چهرههایی که دههها در سمتهای مختلف در جمهوری اسلامی فعالیت کردهاند، به دیدگاه متفاوتی از جوانان حزب اللهی یا شاگردان مکاتب مصباح یزدی رسیدهاند؛ جامعه قابل چندپاره کردن نیست و در هر موضوعی بگیر و ببند پاسخگو نیست. همان داستان پیر و جوان و خشت خام.
در این بین نکته مهم دیگری در تفاوت این رویکردها وجود دارد، چه طیفهای سنتیتر اصولگرایان که بر مساله سیاستهای تشویقی تاکید دارند و چه گروههای نوظهورتر یا شاگردان مصباح یزدی در جبهه پایداری یا سوپرانقلابیهای هودار سعید جلیلی که به دنبال سیالستهای تنبیهی از طریق ابلاغ قانون پرحاشیه حجاب و عفاف هستند؛ در عمل یک تاثیر را بر جای میگذارند و آن اعمال نوعی تبعیض در بین زنان جامعه است که به خودی خود اثرات اجتماعی دارد.
مساله سیاست گذاری برای حجاب در شرایط امروز جامعه چه از منظر سیاستهای تشویقی و چه از زاویه سیاستهای تنبیهی تنها چندپاره کردن جامعه و ایجاد تنشهای بیشتر بین مردم را القا میکند.
بی حجاب درستکار
انسانیت زن
فهمیدن است
ایرانیان ملت غیرتمند
جانباز ایران جانباز حق
.