نقد و بررسی فیلم چشمه جوانی با حضور ناتالی پورتمن| تقلید بیروح گای ریچی از ایندیانا جونز؛ یک ماجراجویی بیجان
رویداد۲۴ | فیلم «چشمه جوانی» (Fountain of Youth) محصول سال ۲۰۲۵، اثری ماجراجویانه، اکشن و سرشار از تعلیق است که توسط گای ریچی کارگردانی شده و فیلمنامه آن را جیمز وندربیلت نوشته است. این فیلم با بازی درخشان جان کراسینسکی و ناتالی پورتمن بهعنوان دو خواهر و برادر جداافتاده، مخاطبان را به ماجراجویی در سراسر جهان برای یافتن افسانهایترین گنجینه تاریخ، یعنی چشمه جوانی، دعوت میکند.
در کنار کراسینسکی و پورتمن، بازیگرانی، چون ایزا گونزالس، دامنال گلیسون، آریان مواید، لاز آلونسو، کارمن اجوجو و استنلی توچی نیز در این اثر حضور دارند و هرکدام نقش مهمی در پیشبرد داستان پر پیچوخم فیلم ایفا میکنند. با این بخش از معرفی فیلم همراه باشید.
داستان فیلم چشمه جوانی
فیلم با شخصیت لوک پردو (کراسینسکی)، باستانشناس ماجراجو آغاز میشود که با سرقت یک تابلوی نقاشی از دست مجرمان در تایلند، وارد ماجرایی عجیب میشود. او برای ادامه مأموریت خود به لندن میرود و خواهرش شارلوت (پورتمن) که مسئول یک موزه است، را درگیر ماجراجویی خود میکند. لوک بههمراه تیمی از همکارانش و با پشتیبانی مالی یک میلیاردر به نام اوئن کارور (دامنال گلیسون) که ادعا میکند در حال مرگ است، به دنبال کشف چشمه افسانهای جوانی میرود.
در ادامه، مشخص میشود که گروهی مخفی به نام نگهبانان راه قرنهاست که این چشمه را از دید جهانیان پنهان نگه داشتهاند. ماجرا بهسرعت از لندن به اعماق دریا، از کتابخانه ملی اتریش در وین تا هرم بزرگ جیزه در مصر کشیده میشود؛ جایی که رمز و رازهای نقاشیها، کدهای مخفی، و حتی کتاب مقدسی دستکاریشده در تلاش برای یافتن چشمه بهکار گرفته میشود.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی سریال مسافر ابدیت| آخرالزمان آهسته اما خیره کننده نتفلیکس
در پایان داستان، لوک و شارلوت موفق به یافتن چشمه میشوند، اما متوجه حقیقتی تلخ میگردند: قدرت این چشمه از عزیزان فرد گرفته میشود و به خود او منتقل میگردد. همین راز باعث میشود لوک از نوشیدن آب چشمه صرفنظر کند. در عوض، کارور که تنها به بقای خود اهمیت میدهد، چشمه را مینوشد و بهدلیل خودخواهیاش به سرعت پیر شده و از بین میرود.
نقاط قوت فیلم چشمه جوانی
یکی از ویژگیهای برجسته فیلم «چشمه جوانی» استفاده از لوکیشنهای متنوع و خیرهکننده است؛ از خیابانهای شلوغ بانکوک تا کتابخانههای تاریخی و معابد باستانی مصر. این جغرافیای گسترده نه تنها بر جذابیت بصری اثر میافزاید، بلکه ریتم تند و پرحادثه فیلم را حفظ میکند.
بازی کراسینسکی و پورتمن بهعنوان خواهر و برادر با گذشتهای پیچیده، نقطه قوت احساسی فیلم است. رابطه میان این دو شخصیت در طول فیلم عمق میگیرد و به یکی از ارکان اصلی روایت تبدیل میشود.
همچنین شخصیت اسمه با بازی ایزا گونزالس، بهعنوان یکی از اعضای نگهبانان راه، عمق فلسفی جالبی به فیلم میافزاید. او نمادی از تعهد به مأموریتی فراتر از منافع شخصی است و تعادل خوبی بین درام و اکشن برقرار میکند.
ساخت و تولید چشمه جوانی
فیلمبرداری «چشمه جوانی» از اوایل سال ۲۰۲۴ آغاز شد و در مکانهایی مانند استودیو وارنر براز در انگلیس، بانکوک، وین و لیورپول انجام شد. مراحل تولید در اکتبر ۲۰۲۴ به پایان رسید. این پروژه در ابتدا قرار بود توسط دکستر فلچر کارگردانی شود، اما در نهایت گای ریچی جایگزین او شد و فیلم رنگ و بوی مخصوص آثار اکشن ماجراجویانه ریچی را به خود گرفت. فیلم در ۲۳ مه ۲۰۲۵ از طریق پلتفرم اپل تی دی پلاس منتشر شد.
نقد فیلم چشمه جوانی
گاردین در مطلبی که اخیراً منتشر کرده به انتقاد از فیلم چشمه جوانی پرداخته و این اثر را داستانی تکراری و کپی کاری از اندیانا جونز دانسته است. گاردین نوشت: «تلاش برای تبدیل جان کرازینسکی به «هریسون فوردِ» جدید، واقعاً مضحک است. بعد از بازی در نقش جک رایان در تلویزیون، حالا در نقش «لوک پردو» ظاهر شده؛ نسخهای تقلیدی از ایندیانا جونز و پسر یک باستانشناس ماجراجو که جالبتر اینکه نامش هم «هریسون» است!، در فیلمی بیروح و سطحی از گای ریچی! با اینکه ناتالی پورتمن در نقش «شارلوت»، خواهر مخالف لوک، تلاش تحسینبرانگیزی دارد، اما این ترکیب آشفته از عناصر وامگرفتهشده، چیزی بیش از نسخهای بیرمق از ترکیب ایندیانا جونز، جیسون بورن و رمز داوینچی نیست.
در این فیلم با تأمین بودجه از میلیاردر در حال مرگ، لوک و تیم قدیمی پدرش به دنبال چشمهی افسانهای جوانی میگردند. او حتی یک پاورپوینت هم دارد که نشان میدهد چطور قصد دارد آن را پیدا کند: در پشت شش نقاشی از هنرمندانی، چون کاراواجو و ال گرکو، سرنخهایی پنهان شده که به این منبع جاودانگی میرسد. شارلوت در ابتدا با این مأموریت مخالفت میکند، اما خیلی زود همراه میشود؛ ظاهراً تحت تأثیر شعارهای سطحی برادرش مثل «زندگی یعنی ماجراجویی!». انگار نه انگار که برادرش یک آدم زورگو و آزاردهنده است که تصمیمهای زندگی او را نقد میکند، با حالتی زننده دنبال بوسیدن «اسمه» (ایزا گونزالس) است که خودش سعی دارد جلوی لوک را بگیرد و حتی با اسپری بیهوشی، زنها را از پا درمیآورد!
در میان تعقیبوگریزها و زد و خوردهای بیپایان و سفرهای توریستی به بانکوک، وین و قاهره، گهگاهی لحظات روشنی هم دیده میشود. گلیسون وقتی انگیزههای شخصیتش پیچیدهتر میشود، از بازیاش بیشتر لذت میبریم، حتی اگر مجبور باشد در صحنهای کمدی در رستوران بازی کند که هیچ سنخیتی با شخصیتش ندارد. آریان موآید در نقش بازرس پلیسی که دنبال ماجراجویان است، یک لحظه دلنشین دارد: وقتی شارلوت متوجه میشود که او لباس طرحدار «هاوندزتوث» پوشیده، از خوشحالی تحت تأثیر قرار میگیرد و میگوید: «برای بیشتر مظنونها حیف میشه.» تنها چیزی که این شوخی را کمی بیاثر میکند، این است که به فیلمهای شرلوک هولمز گای ریچی اشاره دارد.
فیلمی تا این اندازه تقلیدی و بیرمق، تا وقتی سهگانه اول ایندیانا جونز وجود دارد، هیچ ضرورتی ندارد که دیده شود. همانطور که نام خانوادگی «پردو» (به معنی «گمشده») هم نشان میدهد، پدر لوک و شارلوت باور داشت بعضی چیزها باید گم بمانند. کاش سرنوشت این فیلم هم همین بود.