از محمدعلی شاه قاجار تا مسعود رجوی و رضا پهلوی؛ خائنان چگونه زیر پرچم دشمن رفتند؟
رویداد۲۴| گروه سیاسی: شاید بتوان دولت تحت نظر نازیهای ویشی را که پس از اشغال و شکست فرانسه تشکیل شد و فرانسه را رسماً زیر حاکمیت ایدههای نازیسم بُرد در صدر خائنان مشهور به کشور و ملت قرار داد.
مارشال پتن و نخست وزیرش لاوال تصور میکردند تسلیم کردن فرانسه به هیولای آلمانی این کشور را نجات میدهد در حالیکه تا همین امروز هم کمتر فرانسوی است که این دو را جزو خائنان و تبهکاران تاریخ این کشور نداند.
پس از خاتمه جنگ جهانی دوم، فرانسویها در سریعترین زمان ممکن محاکمه سران و دستاندرکاران حکومت ویشی را در دستور کار قرار دادند.
ژنرال دوگل هنگام اشغال فرانسه «دولت در تبعید» این کشور را ریاست میکرد و زمام امور را در دست داشت. سال ١٩٤٥ میلادی مارشال پتن (رئیسجمهوری) و پیر لاوال (نخستوزیر)، بهعنوان رده بالاترین چهرههای دولت ویشی، در دادگاه رسیدگی به جرائم خائنان مورد محاکمه قرار گرفتند. پتن و لاوال هر دو، نجات فرانسه از نابودی را مهمترین دلیل همکاری با اشغالگران نازی برشمردند، اما دادگاه این استدلال را نپذیرفت و هر دو آنها را به اعدام محکوم کرد. با فرمان ژنرال دوگل، حکم مارشال پتن با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت، اما لاوال شانس نیاورد و اعدام شد.
چیزی شبیه آنچه که مسعود رجوی و گروه خائنش در زمان حمله صدام به ایران در نظر داشتند. زمانیکه به بغداد رفتند تا زیر حمایت دیکتاتور بدنام عراق مسلح شوند و در اشغال ایران به یک بیگانه تازه به دوران رسیده کمک کنند.
مسعود رجوی و پناه بردن به صدام
ویدئوهای منتشر شده از آرشیو ملی عراق پس از سقوط صدام نشان میدهد که او در جلسات فراوانی با افسران امنیتی حزب بعث برای دیدار با دیکتاتور بغداد التماس میکرده، دیداری که سرانجام هم نصیبش شد، اما چه سود که دیکتاتور هیچگاه نتوانست ذرهای از خاک ایران را اشغال کند و رویای شوم مسعود هم در «فروغ جاویدان» برای همیشه تباه شد.
ساسانیان و قیصر روم
ساسانیان و امپراتورهای رومی هم در مواقعی که دچار شورشهای داخلی میشدند بعضاً از یکدیگر کمک میگرفتند، نمونه بارز آن کمک قیصر روم است که به خسرو پرویز در درهم شکستن شورش بهرام چوبین یاری کرد و یا حمایت قیصر روم از «شَهربراز» برای محاصره تیسفون در زمان جانشنیان خسرو. روابط امپراتوریهای باستان، اما بر منطقی دیگر استوار بود.
بیشتر بخوانید: کارنامه نفرت بار اپوزیسیون | چند گرفتی وطن فروختی؟
این رابطههای پیشامدرن اصولا تحت قواعد استعماری نبودند و اشغال فرانسه که خود یک قدرت استعماری بیچونوچرا در جهان بوده توسط یک قدرت اروپایی استعماری دیگر هم ماهیتاً خارج از قاعده استعماری است. شاید تنها نمونه آن در اروپا رابطه جمهوری ایرلند با بریتانیا باشد که زمینههای تاریخی یک رابطه استعماری را داشته باشد. بدنامی بسیاری از شاهان قاجار هم دقیقاً بر اساس همین منطق استعماری قدرتهای غربی استوار است. محمدعلیشاه، یکی از بدنامترین فرمانروایان ایران، و همکاریاش با روسها و خاطرهی به توپ بستن مجلس امری است که هنوز از خاطره جمعی ایرانیان در تاریخ مدرنشان محو نشده است.
رضا پهلوی و همکاری با اسرائیل
خاندان پهلوی، اما مرزهای جدیدی در همراهی با استعمارگران و اشغالگران درنوردیدند و در زمان زمامداریشان زندگی ایرانیان را با اشغال عجین کرده بودند. اصولاً ذات پهلوی همنشینی معنایی با اشغال ایران داشته است. پدربزگ نیمه تاجدار این شاهزادهی بیدزده و پوسیده با حمایت اشغالگران و نیروهای انگلیسی و در نتیجه کودتای اسفند ۱۲۹۹ زمامدار شد، نیمچه شاهی که با ادعای جمهوری، اما با سودای سلطنت به صحنه آمد و ارتشش در همان ثانیههای اول در شهریور ۱۳۲۰ سربه تسلیم اشغالگران امپریالست انگلیس و شوروی گذاشت. همین اشغالگران فرزند بی قدرت و وابسته او همان اعلیحضرت پوشالی آن آریای بی مهر را بر سر جایش نشاندند و همچون عروسک خیمهشببازی تکانش دادند. تا دندان مسلحش کردند به شرط اینکه فقط روی مسلمانان تیغ بکشد و به اسرائیل از گل نازکتر نگوید، هرچند پهلوی منحوس دوم مانند پسر بزدل و بی عزتش جرأت حمایت و دیدارهای آشکار با اشغالگران صهیونی، این نژادپرستترین مردمان تاریخ را نداشت. رضا پهلوی بر خلاف پدرش علاقه چندانی هم به اسلام و مسلمانان ندارد، چرا که با وجود اعلام آمادگی مضحکش در زمان تجاوز عراق به ایران در مورد تجاوز رژیم صهیونی نه تنها برای حضور در میدان نبرد اعلام آمادگی نکرد بلکه با متجاوزان در به خاک و خون کشیدن مردمان این سرزمین همراهی و آنها را تأیید کرد؛ امری که حتی تعجب مجری بیبیسی جهانی را برانگیخت.
بیشتر بخوانید: جاهل مرکّب، با کدام افسون و افیون چنین مجنونت کردهاند که خواب پنبه دانه میبینی
گویا او جا پای همان آقاخان، شاهزاده قاجار طرد شدهای گذاشته که در فتح هرات و هندوستان سربازی انگلیسیها را کرد. او گویا حتی وجود آن شاه خلع شده را ندارد که بگویید: لبوفروشی (یا کلم یا هر چیز دیگری) درسوییس را به شاهی در ایران ترجیح میدهد. میخواهد فروشنده لبوها و کلمهای آمریکایی در منطقه باشد. منطق معامله آن چیزی است که در این میان از همه چشمگیرتر است. البته ثمن معامله اینبار منابع ایران و استقلال و عزتی است که با چنگ و دندان و خون دلها به دست آمده.
یک جبهه علیه تجاوز، استعمار و صهیونیسم
در این میان، اما زمان فکر کردن نیست. زمان جدا کردن سره از ناسره نیست شاید در پیش چشمان ما انتخاب کردن تا به حال به این سادگی نبوده باشد و جبهه حق و باطل تا این اندازه مشخص. صهیونستها به عنوان دژبانهای غرب در خاورمیانه به دستور و تحریک کشورهای غربی جنگی را به مردمان منطقه و در حال حاضر به ایران تحمیل کردند که همه مبانی آن بار دیگر بر دروغ سازمانهای بینالمللی و همکاریشان با صهیونستها بنا شده بود. اظهارات اخیر گروسی در مورد عدم قصد ایران برای ساخت سلاح هستهای بعد از حملهای که برای مشروعیتش به ارزیابی آژانس برای صلحآمیز نبودن برنامه هستهای ایران تنها یک روز پیش از این حمله استناد کرده بود و بی توجهی ترامپ در قبال گزارشهای منابع امنیتی آمریکا در رابطه با عدم اثبات قصد ایران برای ساخت سلاح در مقابل رسانهها نشان دهنده این واقعیت است که همه اینها بهانهای برای هدف قرار دادن ایران و تضعیف آن به عنوان تنها قدرت منطقهای مستقل که در مقابل زیادهخواهیهای غرب و اسرائیل ایستادگی کرده و از طرف دیگر تبدیل به آلت دست ابرقدرتهای شرقی هم نشده، است. سازمانهای بینالمللی در این زمان به بازوی اجرایی منویات ابرقدرتها تبدیل میشوند و همان تأثیر نمادین خود را هم رفته رفته از دست دادهاند.
این سازمانها مانند همه ارکان دولتها در اختیار لابیهای قدرتمند واقع شدهاند که حقیقت و عدالت و رفع تخاصم و جهانی عاری از جنگ را قربانی سوداهای خود میکنند. در این وضعیت تنها جبهههای واحد ضد استعماری و ضدتجاوز غربی-صهیونی خواهد بود که میتوانند وجدانی آسوده و جهانی بهتر به ارمغان بیاورند. مردمان این منطقه، اما نه از سر ملیگرایی کور مدنظر آنها، نه از سر شور نژادپرستانه مدنظر پادشاهیخواهان بلکه از سر عزت و شرافت انسانی و در همراهی و همنوایی با ستمدیدگانی که مانند خود آنها میپوشند و میخوردند و شادی و سوگواری میکنند، ازسرزمینهایشان در مقابل این کاسبان مرگ ایستادگی خواهند کرد. ما هیچوقت و هیچوقت از یاد نخواهیم برد و اگر ما نباشیم آنانی که از ما روایت میکنند فراموش نخواهند کرد که هر کس کجای تاریخ ایستاد. اقلیتی بی وجدان و بی شرم از باریدن موشک بر سرزمین و سر عزیزانشان هلهله کردند و عدهای ایستادند و از عزت خویش و سرزمینها و شهرهایشان دفاع کردند.
ولی رویداد جان زیادی این وری رفتیا ...
یه جایی نوشتین ایران مقابل زیاده خواهی اسراییل ایستاده ... صحیح بعدش نوشتین آلت دست ابرقدرتهای شرقی نشده !!
پس اون همه سال مشغول دفاع از بشار اسد بودن یهو پوتین نظرش عوض شد سه ماه طول نکشید اسد رفت ... چرا؟؟؟
خودتون از جنگ روسیه و اکراین مینوشتین میگفتین حمله روسیه به اکراین!! تو همین سایت ... ولی سیستم میگفت عملیات نظامی روسیه تو اکراین ... چرا؟؟؟
مگه این سیستم مقابل مسلمان کشی قد علم نمیکرد ؟؟ ولی موقع نسل کشی چینی ها تو تبت که مسلمان هم توشون بود سکوت مطلق حاکم بود ... چرا؟؟؟
و خیلی سوالات دیگه که جوابشونو میدونیم ....
تو زمینه های تولیدی و اقتصادی هم که خیلی کشور رو وابسته چین کردن همه مون از قرارداد ۲۵ ساله با چین خبر داریم و میبینیم چقدر مطیع اوامر خداناباوران هستن ...
پوتین از کتب تاریخی راجع به ظلم و ستم روس ها علیه ملت ایران ناراضی بود و حذف شون کردن ...
میخوایین بگین الان ایران کاملا مستقله !!
وعده های کمالات انسانی ۵۷ به وقوع پیوسته ...
اقتصادی شکوفا داریم خالی از هر گونه خائن به بیت المال و کاسب تحریم ...
همه درآمدهای حاصل از فروش نفت سر سفره مردمه ...
بگید ... بازم بگید ... فلانی رو بکوبید که تا دندان مسلحش کردن که مسلمان بکشه با اسراییل کاریش نباشه ... همون یارو تا دندان مسلح مسلمان کش صنعت خودرویی رو بنا نهاد که تا حالا هیچ یک از لگن های ۴۶ ساله به گرد پای کیفیت اون زمان شون نمیرسن ...
منتشر کن رویداد ...