نقد تند گنجی به نامه جبهه اصلاحات ؛ بازی «کاسبی سیاسی» | اصلاحطلبان دنبال مقصرسازی نظام اند !

رویداد۲۴| عبدالله گنجی در یادداشتی نسبت به انتقاد از زنجیره نامهها و بیانیههای اخیر اصلاحطلبان درباره وضعیت کشور پرداخت و آنها را «کلیگویی و عدم ارائه راهکارهای روشن» متهم کرد. او تأکید کرد که این بیانیهها، به ویژه نامه اخیر جبهه اصلاحات به پزشکیان، بیشتر باعث ایجاد فضای مقصرسازی و ذلتآفرینی شدهاند تا ارائه راهکار.
گنجی با اشاره به تحولات سیاسی اخیر، عنوان کرد که بخش سکولار و دموکراسیخواه جریان اصلاحات عمدتاً خارج از قدرت بوده و همین باعث شده تا راهبردی مشخص ارائه نکنند. وی با این ادعا که نامهها حاوی تناقضات آشکار است، گفت که آنها خواهان تعامل با جهان هستند، اما جرئت بیان خواستههای واقعی آمریکا را ندارند، مانند کنار گذاشتن برنامه هستهای یا قدرت دفاعی.
این تحلیلگر اصولگرا افزود که ادبیات کلیگویی و ابهام در این نامهها بهانهای شده تا انتقاد به نظام به جای اصلاح راهبردی، برجسته شود و اصرار بر «مذاکره همهجانبه» با آمریکا به نوعی «کاسبی اجتماعی» بدل شده است. گنجی همچنین ادعا کرده که این جماعت نه تنها حاضر نیستند نسخه تسلیم را صراحتاً بیان کنند، بلکه به دلیل عدم حضور در قدرت، این بازی را ادامه میدهند.
وی با اشاره به پایبندی جمهوری اسلامی به قوانین بینالمللی، تأکید کرد که مخالفت این گروهها با سیاستهای نظام نه به دلیل اصول، بلکه به دلیل ناتوانی در پذیرش واقعیتهای سیاست خارجی است. گنجی خاطرنشان کرد که مدل انقلاب اسلامی، تسلیم شدن نیست بلکه مقاومت و ایستادگی است، و اصلاحطلبان باید به جای کلیگویی، با صراحت و شفافیت درباره راهکارهای واقعی کشور سخن بگویند.



گروهی هفت تیرکش هستند که به پیمبران اهانت می کنند پیمبرانی که پیروانشان بیشترین آحاد روی زمین هستند اینان ازباتلاقهای قزاقزستان پیشاباستان وتندرهای شاخ شکن وکولاک های خیمه سوز به سرزمین پارسیان هجوم آوردند فرهنگی قابل ثبت به انضمام خویش نداشتند و فاقد رگه هایی ازرنگین کمان تمدن بودند وهنرشان کشتاروغارت بود وبه تهاجم خود درمیان قوم ماد و قوم پارس می نازند وخود را به طبیعت خوی وحشی قوم خویش مفتخرمی دانند که توانستند بومیان پارسی را ازمیان راه بردارند و به هندوستان سرازیرشوند و بکشند وسرببرند و بسوزانند و سپس درمعیت هندویان بدوی واسطوره پرست نظام کاست را برپا دارند وصدها میلیون انسان را درمنجلاب نجاستی ساختگی گرفتارگردانند چرا که پیش ازورود قوم آریا به هندوستان هنوزنظام کاست شکل نگرفته بود وهنوزمردم هندوستان مردمی خونریزومهاجم نبودند و به سی سه اسطوره خویش دل خوش می داشتند و هنوزکاهنان به تشکیل طریقتی ازخود خداپنداری سوق نیافته بودند وبا قوم مهاجم اختلاط نکرده بودند گرچه درخطه هایی آتمن و برهمن را برای مردم تعریف کرده بودند اما تشکیلات آتمن وبرهمن طبقه کاهنان وثروتمندان وجنگجویان و پیشه وران را دراندامی به نام خدای وحدت وجود گرد آورده بودند وسایرن بدون طبقه ماندند ونجس تلقی شدند وحقشان نابود شد و سهمشان ازحیات پودرگردید ودرزیرپای درماندند .
وبودیسم که دراعتراض به نظام کاستی ونظام خشن طبقاتی پدید آمد وبرکاهنان هندو به شورشی مدنی برخواست قربانیان بی شماری را با دین توحیدی خود نجات بخشید وبودا ازخدای محمد و خدای علی الهام می گرفت و وحی دریافت می نمود وبه خدای ایلیا ایمان داشت وخدای ایلیا اسرارتوحید را برای سیذارتا فرو می فرستاد .
هنوزنتوانسته اند که پاسخ دهند تک سلولی که حیات جاندارازاو درآغازید چگونه پدید آمد وبی شرمانه به محمدی توهین می کنند که نقصان رسالتش برانگیخته شدن به پیامبری دراشکفت است و به ادیان توحیدی می تازند به موسی اهانت می کنند که رسالتش ازکاخ رامسس به شکوفایی درنشست و مسیح را به دشنام می بندند که خلق خدای را به شناخت روح خویشتن دعوت می کند وروح بشررا برسقف گنبد مینا برمی کشد .
چگونه می توان با کسی به دیالکتیک پرداخت که عقده حقارت بی دینی او را سخت حقیر وخوارداشته است وریسمانی ندارد تا نفس سرگردان خویش را بدان بیاویزد وازچاه ویل طبیعت خود را نجات دهد وحیات را خارج از طنبان خود بیابد وازبوی فاضلاب خود بزرگ بینی به عطردلنشین آفریدگار خلقت نفسی تازه کند .
با بی حرمتی وقراردادن دوموش برروی لبها بزرگی و منزلت بدست نیاید وکسی گره ازافسون خود خواهی بازننماید واصالت وحقوق فردی واجتماعی تشیع را به زیرسوال نتوان برد .
یک خدای تعالی بیش درگیتی وحی نفرستاده است وریشه ادیان توحیدی دراوست واوست که فطرت ها را نورانی و معطرمی کند و پیمبران جملگی نوری منشعب شده از درون کوه و کاخ وکوخ اوهستند وچون نیک اندیشه کنی وتفاوت درمیان ادیان را به تدقیق بنشینی و به تفصیل بنگری همه موحدان وپیروان ابراهیم را یک بازشکاری ببینی که چون سیمرغی قطعه قطعه شده برکوهها ، پاره های پرنده توحیدی ابراهیم را پیوند می زند وبربرترین قله اندیشه خود شناسی بر می نشاند و خیمه می زند و بدا براحوال علف هایی بی ریشه که می پوسند وخوراک سوسک ها و موران می گردند
سیدمحمدرضاحسینی ( وصی اکبر) 6/5/1404