بازگشت آقای کارگردان | بهروز افخمی و هنر زندهماندن با جنجال

رویداد۲۴ | مازیار وکیلی- بهروز افخمی بار دیگر با انتشار ویدیویی جنجالی به صدر اخبار بازگشته است. در این ویدیو، که مجله سینمایی فیلم امروز منتشر کرده، او در گفتوگویی تند با احمد طالبینژاد درباره مسائل فرهنگی کشور مجادله میکند؛ جدلی بینتیجه که بهخوبی وضعیت امروز فرهنگ و هنر ایران را نمایان میسازد.
ماجرای «کوچک جنگلی»
بهروز افخمی ۳ آبان ۱۳۳۵ در تهران به دنیا آمد و در دهه ۵۰ در رشته تدوین از مدرسه عالی تلویزیون فارغالتحصیل شد. آشنایی او با مهرزاد مینویی مسیر فکری و سیاسیاش را به سمت اسلام سیاسی و فعالیتهای انقلابی سوق داد.
پس از انقلاب، افخمی وارد تلویزیون شد و نخستین اقدامش بازتدوین سریال «سربداران» بود. او بعدها گفت که نسخه اولیه سریال آنقدر بیکیفیت بود که اگر پخش میشد، احتمال داشت مردم به ساختمان صداوسیما حمله کنند!
جنجال بزرگتر زمانی شکل گرفت که بهعنوان مدیر گروه فیلم و سریال صداوسیما منصوب شد. در آن زمان، ناصر تقوایی مشغول آمادهسازی سریال «کوچک جنگلی» بر اساس زندگی میرزا کوچک خان جنگی بود؛ پروژهای که بهدلیل وسواس زیاد تقوایی و آمادهنبودن شرایط، به تعویق افتاده بود. افخمی مدعی شد که از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ کل بودجه سریال خرج شده، بیآنکه حتی یک فریم فیلمبرداری انجام شود. او با استناد به «عدم انطباق تاریخی» فیلمنامه با واقعیت و «کمکاری»، پروژه را از تقوایی گرفت و خود آن را ساخت؛ اتفاقی که بعدها خودش به شوخی «کودتا» نامید. افخمی با اخراج محترمانه تقوایی و ساخت سریال کوچک جنگلی اولین جنجال زندگی خودش را در همان ایام جوانی رقم زد.
دهه هفتاد؛ از «عروس» تا «شوکران»
س از خروج از تلویزیون، افخمی وارد سینما شد. افخمی بعد از ساخت فیلم مهجور تفنگهای سحرگاه در سال ۱۳۶۷ فیلم عروس را ساخت. فیلم «عروس» او با مضمون جنجالی و موفقیت در گیشه، به نماد دوره پس از جنگ و آغاز سازندگی تبدیل شد و فضای نقد را به دو جبهه موافق و مخالف تقسیم کرد. یک سوی این مجادله شهید آوینی قرار داشت که از عروس به عنوان نمونه درستی از یک فیلم خوش ساخت دفاع میکرد و در طرف دیگر کیهان مهدی نصیری قرار داشت که عروس را مخالف ارزشهای انقلاب اسلامی و نماد غرب گرایی فرهنگی میدانست. این مجادلات در نهایت به دیده شدن فیلم کمک کرد و باعث شد عروس به مهمترین فیلم سینمای اجتماعی دهه هفتاد در دوران تازهای از حیات سیاسی کشور تبدیل شود.
افخمی بعد از ساخت عروس چند فیلم متوسط ساخت که هیچ کدام به لحاظ سینمایی ارزشی هم پای عروس ندارند. او که اُستاد در اختیار گرفتن فیلمهای نیمه تمام دیگران و تبدیل آنها به فیلم خودش بود، در این بین فیلم ناتمام مرحوم علی حاتمی یعنی جهان پهلوان تختی را تکمیل کرد. اما مهمترین اثرش در دهه ۷۰ «شوکران» (۱۳۷۸) بود که حواشی زیادی را رقم زد و اعتراض پرستاران را برانگیخت. اعتراضاتی که در نهایت به فروش بیشتر فیلم کمک کرد.
بعد از ساخت شوکران، اما اتفاقی رخ داد که از هر نظر جالب و عجیب بود. بهروز افخمی ناگهان تصمیم گرفت در انتخابات مجلس شرکت کند. او در انتخابات جنجالی مجلس ششم در لیست حزب مشارکت قرار گرفت و توانست از حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات به مجلس راه پیدا کند.
دوران بی حاصل نمایندگی آقای کارگردان در مجلس
بیشتر بخوانید:
بهروز افخمی کارگردان مورد اعتماد حاکمیت
حقیقت ماجرا این است که کسی به خاطر ندارد بهروز افخمی در دوران نمایندگی مجلس کار خاصی برای فرهنگ و هنر ایران کرده باشد. او همانطور که در گفت و گوی اخیرش با احمد طالبی نژاد عنوان کرده کلیت دوران نمایندگی را یک بازی خوانده و حتی نقل قولهایی وجود دارد که افخمی در طول دوران نمایندگی مجلس در صحن علنی فیلمنامه مینوشت و یکی دو بار هم از محمدرضا خاتمی نایب رئیس مجلس بابت تیپ و ظاهرش تذکر گرفته بود.
به طور کلی دوران مجلس ششم برای افخمی به بازی و شوخی و ساخت یک مستند آماتوری از پشت صحنه استعفای نمایندگان گذشت و دستاوردی برای مردم ایران نداشت. اما توانست راه را برای ارتباط گرفتن افخمی با سیاست مداران باز کند و او را تبدیل به فیلمسازی با ارتباطات گسترده کرد.
در دوران نمایندگی، او «گاوخونی» را ساخت که به جشنواره کن راه یافت. پس از آن، به پروژه سنگین «فرزند صبح» درباره زندگی آیتالله خمینی پرداخت. فیلمی که هیچ گاه به شکل درست و حسابی تکمیل نشد و حواشی و جنجالهای زیادی را هم به دنبال داشت.
«فرزند صبح» ناتمام و تولد فرزند در کانادا
افخمی فیلمبرداری فیلم فرزند صبح را در مهر ماه سال ۱۳۸۳ آغاز کرد. از همان ابتدا روند ساخت سریال با کندی پیش رفت و فیلمبرداری فیلم سه سال زمان برد و با توجه با اختلاف نظر افخمی بر سر تدوین فیلم سه سال هم مراحل فنی کار طول کشید تا سرانجام اولین رونمایی از فرزند صبح در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر رقم بخورد. اما در کمال تعجب، منتقدان با فیلم نازلی مواجه شدند که اصلاً قابلیت اکران در سینماها را نداشت و خود افخمی هم اعلام کرد که این نسخه اکران شده در جشنواره مورد تایید او نیست. امروز هم که بیش از بیست و یک سال از ساخت فرزند صبح میگذرد هنوز نسخه با کیفیتی از فیلم ارائه نشده است.
افخمی سپس کمدی «سنپترزبورگ» را نیمهتمام رها کرد و به کانادا رفت. در آنجا با همسر دومش مرجان شیرمحمدی زندگی کرد، فرزندی به دنیا آورد، و فیلمی کمسر و صدا به نام «فراموشخانه» ساخت.
بازگشت به ایران و «هفت»
افخمی از سال ۱۳۹۴ اجرای برنامه سینمایی «هفت» را بر عهده گرفت و آشکارا گفت هدفش ایجاد حاشیه برای رونق اکران است.
اولین اظهارنظر جنجالی افخمی در قامت مجری برنامه هفت درباره جشنواره کن رقم خورد. جایی که افخمی اعلام کرد: «کن، جشنواره دگرباشها است. میتوانید مطمئن باشید اگر فیلمی دربارهٔ همجنسبازی بسازید، بالاخره در یکی از این جشنوارههای اروپایی جایزه میگیرد.» او با طرح این موضوع تلویحاً ارزش جایزه فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در آن سال را هم زیر سوال برد. اما اظهارنظر جنجالی دیگر افخمی به صحبتهای او درباره هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۵ برمیگردد؛ او اکثر اعضای آن را دو تابعیتی خواند و گفت: «این ماجرای ترسناکی است که ۵ نفر از داوران تابعیت دوگانه دارند یک نفر تابعیت آمریکا و ۴ نفر کانادا. من خودم در کانادا زندگی کردهام. فکر کنید کسی که میخواهد به فیلم ماجرای نیمروز جایزه بدهد در حالی که در آنجا خانه و زندگی دارد طبعاً میترسد، چرا که منافقین از حزب کارگر کمونیستی اراذل ترند.»
البته مهمترین و جنجالیترین اظهارنظر افخمی به ماجرای هواپیمای اُکراینی برمیگشت. در حالی که هنوز ابعاد این حادثه مشخص نشده بود، افخمی در برنامه نقد سینما حاضر شد و با خونسردی اعلام کرد: «یکی دیگر از بوئینگهای ۷۳۷ سقوط کرد. درست به همان شکلی که سه تای قبلی سقوط کرده بودند و اگر آمریکا نتواند ثابت کند این هواپیما به وسیله موشک زده شده در واقع از این به بعد معلوم است که بوئینگ ۷۳۷ تابوت مرگ است و ورشکستگی اقتصادی و بیحیثیتی اقتصادی و نشان دادن اینکه این شرکت حتی نمیتواند یک مسافرکش برای مردم دنیا باشد.» درست یک روز بعد از این اظهارنظرها بود که ستاد کل نیروهای مسلح بیانیهای صادر کرد و مسئولیت حادثه پیش آمده برای این هواپیما را پذیرفت. افخمی به سیاق اظهارنظرهای غلط قبلی خودش از کنار این اظهارنظر غیرمسئولانه هم به راحتی گذشت و حتی به خودش زحمت نداد که بابت آن عذرخواهی کند.
آخرین اقدام بحثبرانگیزش پس از قتل داریوش مهرجویی و همسرش بود؛ جایی که با لبخند مقابل خانه آنها حاضر شد و اعلام کرد قصد دارد براساس این ماجرا داستانی «هیچکاکی» با کمک همسرش (مرجان شیرمحمدی) بنویسد. کمی بعد هم در ویدیویی مدعی شد ممکن است سرویس امنیتی اسرائیل پشت این قتل باشد. این اقدام افخمی با اعتراض سینماگران همراه شد و افخمی هم این اعتراضها را مزخرفات فضای مجازی دانست.
میراث بهروز افخمی برای سینمای ایران
بهروز افخمی را میتوان نماد فرصتطلبی در فضای فرهنگی و سیاسی کشور دانست؛ او در روزگاری که اصلاح طلبان در قدرت بودند، با این جریان سیاسی همکاری میکرد. بعد از کنار رفتن این جریان از قدرت ناگهان به راست گردش کرد. زمانی با شعار اصلاحات و جامعه مدنی همراه شد و حالا از آرکو فاشیست حرف میزند و به سعید جلیلی کمک میکرد تا فیلم تبلیغاتیاش را بسازد.
شاید اگر به جای این کارهای بیهوده بر روی فیلمسازی تمرکز میکرد میتوانست تبدیل به فیلمساز موفقی شود. اما حالا او یک چهره به ته خط رسیده است که تنها به مدد حواشی زرد اینستاگرامی به حیات خود ادامه میدهد و اگر فضای مجازی را از او بگیرند، بعید است دوام بیاورد. افخمی نماد و نماینده انحطاط فرهنگی در سینمای ایران است. جایی که امثال تقوایی را خانه نشین کرده و چهرههایی مانند بیضایی را به مهاجرت واداشته، باید هم افخمیها میدان داریش کنند.



نام نیک است وبس، حداقل دربیان با انصاف باش