ایستادن در برابر خط قرمز رهبری و احتمال یک حذف سیاسی | پشت پرده مقایسه پزشکیان با بنیصدر و عقبنشینی تاکتیکی حمید رسایی چیست؟

رویداد۲۴| آرزو فرشید- چالشها و تنگناهای اقتصادی گسترده از یک سو، فشارهای بینالمللی هم از سوی دیگر مملکت را در وضعیتی قرار داده که حفظ انسجام ملی و وفاق داخلی ضروریتر از همیشه است. در چنین وضعیتی، رهبری در دیدار اخیر خود با اعضای هیأت دولت به روشنی بر حمایت از دولت مسعود پزشکیان و پرهیز از حاشیهسازیها تأکید کردند. او در جملاتی صریح گفت: «رئیسجمهور پرکار، پرتلاش و پیگیر است و مردم باید از او حمایت کنند.».
اما درست در زمانی که پیام رهبری میتوانست نقطه پایانی بر جدالهای بیثمر سیاسی باشد، طیف رادیکال و در صدر آن حمید رسایی، نماینده تندرو مجلس، بار دیگر مسیر تقابل را برگزید. رسایی با پستی جنجالی پزشکیان را با بنیصدر مقایسه کرد؛ اقدامی که بسیاری آن را بیاعتنایی آشکار به نظر رهبری و سنگاندازی در مسیر دولت دانستند.
رسایی چه گفت؟
دقایقی پس از انتشار بیانات رهبری در تقدیر از دولت، حمید رسایی نماینده مجلس مطلبی را با عنوان فلسفه حمایت امام خمینی(ره) از بنیصدر همزمان با انتقادات نیروهای انقلاب؛ در کانال تلگرامی خود منتشر کرد. او نوشت: محسن رفیقدوست در بخشی از خاطراتش که مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده میگوید: ۴ماه قبل از برکناری بنیصدر، خدمت امام رفته بودم. آخرش گفتم: «آقا من یک سوال دارم.» با اجازه امام گفتم: «شما آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی را خوب میشناسید. درمقابل این حمله و ظلمی که بنیصدر به اینها میکند شما چطوری از بنیصدر حمایت میکنید؟» امام قبل از اتمام جملهام با عصبانیت فرمودند: «من از بنیصدر حمایت نمیکنم. برای من بنیصدر مهم نیست، آن ۱۱ میلیون انسانی مهماند که به بنیصدر رأی دادند و باید مردم رأیشان را پس بگیرند. هرچه به او دادند از او بگیرند…»
رسایی در پایان نتیجه گرفته «حضرت امام، این را دو ماه بعد در سخنرانیشان گفتند و دو سه ماه بعد هم بنیصدر با رأی مجلس عزل شد. مشی امامین انقلاب همواره حمایت از رؤسای جمهور بوده و در عین حال راه انتقاد سازنده را نبستهاند. در این زمان هم ضروریست از کلیه فعالیتهای مثبت رئیس جمهور حمایت کنیم و از اقدامات غلط با رعایت تقوا و انصاف انتقاد کنیم.»
این تحلیل رسایی با موجی از واکنشها روبهرو شد؛ از تحلیلگران مستقل گرفته تا رسانههای اصولگرا و حتی کاربران شبکههای اجتماعی، همگی این موضع را به شدت تقبیح کردند. در فضای مجازی، بسیاری از کاربران صریحتر از دیگران سخن گفتند و درخواست ابطال اعتبارنامه رسایی را مطرح کردند.
موج واکنشها؛ از کانالهای سپاه تا روزنامه اصولگرا
انتقادها به رویکرد رسایی تنها از سوی اصلاحطلبان نبود. بسیاری از رسانههای اصولگرا و حتی رسانههای نزدیک به سپاه هم موضع تندی علیه او گرفتند. مثلا روزنامه جوان نوشت: «وقتی رهبری برای چندمینبار نسبت به «خدشهدارشدن سپر پولادین اتحاد مقدس مردم و مسئولان» هشدار میدهند، آیا مخاطب مشخصی را در ذهن دارند؟ آن نماینده مجلس که پساز سخن رهبری که «مردم، رئیسجمهور پرکار و پرتلاش و پیگیر را حمایت کنند» دوباره پزشکیان را با بنیصدر مقایسه میکند، بدتر از همه اینها و یک مصداق شایسته مجازات قضایی است.»
خبرگزاری تسنیم نیز در واکنش به پست جنجالی رسایی و بی توجهی او به نظرات رهبری، تیتر زد: «اصرار بر ستیزه». کانال «فردا» که رسانه نزدیک به قالیباف است نیز از عبارت «جریان جدید انحرافی» برای واکنش به رسایی استفاده کرد.
انتقادها به اینجا، اما ختم نشد و زارعی نماینده مجلس خطاب به او نوشت: «اگر این ایستادگی مقابل امام خامنهای برای جمع کردن آرای برخی جوزدگان جهت انتخابات آینده شورای شهر تهران است، از گوشت سگ هم نجستر باد. هرگز به گندم ری نخواهید رسید». وی درخواست حذف رسایی را مطرح کرد و نوشت: «دوستان جبهه شریان، تشکیل جلسه دهید و رفیق خاطی خود را از جمع اخراج کنید.»
تندترین واکنش را، اما کانالهای منتسب به سپاه پاسداران نشان داد و با هشدار نسبت به اینکه مسیر رسایی در تعارض آشکار با مسیر انقلاب و ولیفقیه است و نوشت: «راه امثال شما و راه انقلاب و ولیفقیه اکنون دو مسیر متفاوت است... هر صدایی که انسجام داخلی را خدشهدار کند، صدای دشمن است».
این کانال تلگرامی با اشاره با اینکه «آن کسی که در برابر نظر و دستور صریح رهبری میماند از دیدگاه ما فرقی با آلبانی نشینها یا باند نیویورکیها ندارد» نوشت: «از سرنوشت تندروها و کندروها در تاریخ انقلاب عبرت بگیرید و به یادآورید آنان به چه سرنوشتی مبتلا شدند. این یک اتمام حجت کامل و به معنی واقع کلمه با شما و تمام افرادی است که برخلاف دستور صریح مقام معظم رهبری به حاشیه سازی و اقدام علیه انسجام و اتحاد ملی دست میزنند.»
تکنیکهای فریب رسانهای؛ احدیان چه گفت؟
در این میان، محمدسعید احدیان مشاور رسانهای قالیباف نیز وارد میدان شد. او با نوشتاری تحلیلی کوشید ریشه رفتار رسایی را آشکار کند. احدیان در مقدمه یادآور شد که رسایی با حجم زیاد تولید محتوا تلاش دارد تعارض آشکار خود با نظر رهبری را پنهان کند. احدیان نوشت: «بنیصدرسازی از پزشکیان هیچ نسبتی با اختلاف سلیقه و نقد دولت ندارد... پرسش اصلی این است که آیا آقای رسایی همچنان میخواهد این دولت به پایان نرسد و انتخابات زودرس برگزار شود؟»
این سخنان نشان میدهد که حتی در میان اصولگرایان میانهرو، صبر در برابر حاشیهسازیهای رسایی و جریان نزدیک به او به پایان رسیده و او را در مقام پاسخگویی و اصلاح مسیر قرار دادهاند.
عقبنشینی رسایی؛ تبریک هفته دولت
حجم انتقادات، سبب عقب نشینی نماینده پرحاشیه تهران شد. رسایی امروز در توییتی با لحن ملایم هفته دولت را تبریک گفت و نوشت: «هفته دولت بر دولتمردان بهویژه رئیسجمهور محترم مبارک. امیدوارم از فرصت مسئولیت همراه با حمایت رهبر انقلاب، بهترین بهره را برای حل مشکلات مردم ببرند».
این تغییر لحن که با یادآوری دیدار خصوصیاش با پزشکیان همراه بود، از نگاه ناظران یک عقبنشینی تاکتیکی در برابر فشار افکار عمومی و انتقادهای گسترده تلقی شد.
آیا جریانهای تندروی اصولگرایی از شریان تا پایداری از رهبری عبور کردهاند؟
پرسش مهم این است: چرا رسایی و طیف رادیکال همفکرش حتی در برابر مواضع صریح رهبری نیز عقبنشینی نمیکنند؟ پاسخ را باید در ماهیت این جریان و جنگ قدرت در صدر حاکمیت جستوجو کرد؛ جریانی که موجودیت سیاسی خود را در بحرانسازی و حاشیهآفرینی دائمی تعریف کرده و خود را برای تغییرات حاکمیتی آماده میکند.
این گروه نه برنامهای عملی برای اداره کشور دارد و نه ظرفیت تعامل سازنده با دیگر نیروهای سیاسی. از همین رو، با ایجاد دوقطبیهای هیجانی تلاش میکند همچنان در مرکز توجه باقی بماند. هرچند ممکن است چنین رویکردی در کوتاهمدت بخشی از بدنه متأثر از شعارهای رادیکال را با آنان همراه کند، اما در بلندمدت جز فرسایش اعتبار سیاسی دستاوردی برایشان نخواهد داشت.
اصرار بر تقابل با دولت، علاوه بر آنکه بیاعتنایی به رأی مردم است، در تعارض آشکار با مواضع رهبری نیز قرار دارد. ایشان در همان دیدار اخیر هشدار دادند: «انسجام ملی و حمایت از مسئولان، سپر پولادین کشور در برابر دشمنان است.»
نادیده گرفتن این پیام، نه تنها خطای سیاسی که ریسکی ملی محسوب میشود. در شرایطی که کشور به شدت نیازمند آرامش و تمرکز بر حل مسائل معیشتی مردم است، تبدیل کردن دولت به سوژه دائمی حمله، میتواند پیامدهای ناگواری برای کل نظام سیاسی به همراه داشته باشد.
رسایی و هزینه تندروی
تجربه سیاسی ایران بارها نشان داده که مردم از دعواهای بیپایان خستهاند. تمرکز رسایی و همفکرانش بر بحث «عدم کفایت رئیسجمهور» تنها یک سال پس از آغاز کار دولت، نه به عنوان نقد بلکه بهعنوان کارشکنی آشکار در ذهن جامعه نقش میبندد. این رویه نه محبوبیت میآورد و نه مشروعیت؛ بلکه بیش از همه سرمایه اجتماعی جریان تندروی اصولگرایی را که در انتخاباتهای مختلف نشان داده خاستگاه رای چندانی ندارد، را تحلیل میبرد.
رویکرد اخیر رسایی، اما بیش از یک نزاع فردی است؛ آزمونی است برای کل جریان رادیکال. اگر رسایی و همفکرانش همچنان مسیر تقابل با دولت و بیاعتنایی به نظر رهبری را انتخاب کنند، نه تنها به حاشیه رانده میشوند بلکه خود را در معرض حذف سیاسی قرار میدهند. سرنوشتی که در گذشته نصیب جریانهای سیاسی دیگر هم شده است.



مشکل اینها بنا بر فرمایش امام ره درشرح اولین حدیث در کتاب اربعین : سلطنت وهم بر افکار و جان شان است