تاریخ انتشار: ۰۷:۰۲ - ۱۱ شهريور ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

سیاست پکن در بحران ایران و اسرائیل؛ میانجی معتبر یا هم‌پیمان جنگی؟

خراسان نوشت: پکن در بحران ایران و اسرائیل، با سیاستی محتاطانه و «بی‌طرفی سودمحور» تلاش کرده روابط خود با تهران، تل‌آویو و پایتخت‌های عربی را هم‌زمان حفظ کند؛ رویکردی که بیش از هرچیز بر امنیت انرژی، موازنه‌گری و پرهیز از مواجهه با تحریم‌های ثانویه استوار است.

ایران و چین

رویداد۲۴| پس از تجاوز رژیم صهیونیستی با مشارکت آمریکا به ایران و ناکامی در تحقق اهداف اعلامی، نخستین حضور رئیس‌جمهور ایران در اجلاس سران «سازمان همکاری شانگهای» مورد توجه ناظران قرار گرفت. روزنامه خراسان در یادداشتی به قلم شاهد بنی‌اسدی با عنوان «نسخه چینی همراهی با ایران» این موضوع را بررسی کرده و نوشته است: «این حضور از آن جهت اهمیت دارد که در میانه جنگ، برخی اندیشکده‌ها که تصور می‌کردند کار تمام است، به بررسی جایگزین‌های جمهوری اسلامی نیز پرداخته بودند؛ اکنون روشن شده است که ایران بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که دشمنانش تصور می‌کردند.»

این یادداشت سپس به سیاست چین در خاورمیانه و به‌ویژه در متن درگیری ایران و اسرائیل می‌پردازد و سه قاعده کلی پکن را چنین خلاصه می‌کند: «کاهش‌تنش، موازنه‌گری، و پرهیز از مواجهه با تحریم‌های ثانویه.» به گفته نویسنده، چین در اوج بحران، بی‌آنکه به سمت جانبداری امنیتی یک‌طرفه بلغزد، موضعی «بازدارنده از تشدید» گرفت. وزارت خارجه چین همان روز‌های نخست، نگرانی عمیق خود از حملات به ایران را اعلام کرد و خویشتنداری همه طرف‌ها را خواستار شد؛ هم‌زمان، سفارت چین در اسرائیل به شهروندانش توصیه کرد از مرز‌های زمینی خارج شوند؛ نشانه‌ای صریح از اولویت مدیریت ریسک‌های انسانی و عملیاتی در برابر هر نوع نمایش قدرت.

به نوشته خراسان، موتور محرک این رویکرد، «امنیت انرژی» است. چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است و در همان روز‌های درگیری ایران و اسرائیل، واردات نفت از ایران به رکوردی کم‌سابقه نزدیک شد (برآورد‌هایی تا ۱٫۸ میلیون بشکه در روز). اما درست پس از اوج بحران، خرید‌ها کاهش پیدا کرد؛ «تصویری که نشان می‌دهد پکن ریسک را در چند سبد توزیع می‌کند و هرگاه احتمال اختلال در تجارت با ایران پررنگ شود یا هزینه مواجهه با تحریم افزایش پیدا کند، رفتارش را بازتنظیم می‌کند.» در مقیاسی وسیع‌تر نیز سهم نفت ایران در سبد خرید ۲۰۲۵ چین حدود ۱۳٫۶ درصد برآورد شده است؛ عددی که به‌روشنی توضیح می‌دهد چرا پکن در بحران ایران–اسرائیل، ذی‌نفع اصلیِ مهار تنش است نه تشدید آن.

این یادداشت سپس به لایه دیگر سیاست پکن اشاره می‌کند: حفظ پل‌های موازی با همه طرف‌ها، از جمله اسرائیل. چین در اقتصاد اسرائیل صرفاً ناظر بیرونی نیست؛ «گروه بنادر بین‌المللی شانگهای (SIPG) از ۲۰۲۱ پایانه جدید بندر حیفا را بهره‌برداری می‌کند و این حضور لجستیکی علاوه بر تجارت دوجانبه، انگیزه پکن برای دوری از هر نوع تقابل مستقیم را تقویت می‌کند.» به زبان ساده، چین می‌کوشد روابطش با تهران، تل‌آویو و پایتخت‌های عربی را هم‌زمان نگه دارد تا در مقام «میانجی معتبر خاورمیانه» بایستد، نه «هم‌پیمان جنگی» یکی علیه دیگری.

خراسان در جمع‌بندی می‌نویسد: سیاست امروز چین در قبال بحران فعلی میان ایران و اسرائیل، «بی‌طرفی سودمحور» است؛ مخالفت لفظی با حملات، تأکید مکرر بر آتش‌بس و حمایت انسانی، حفاظت از شریان‌های انرژی و مالی و تنظیم سریع جریان‌های نفتی به‌محض بالا رفتن ریسک. به همین دلیل، به گفته نویسنده، ایران در چنین وضعیتی باید واقع‌بین باشد: «حداقل در بازه زمانی فعلی نمی‌توان توقع حضور و حمایت امنیتی پکن از تهران را داشت بلکه باید بر این تمرکز شود که بتوان منافع چین را با ثبات منطقه‌ای به شکل بیشتری هم‌راستا کرد. خصوصاً با بازی روی کارت جریان انرژی و کشتیرانی تا پکن انگیزه ملموس بیشتری برای حفظ جریان خرید نفت و تلاش برای کاهش تنش در منطقه داشته باشد.»

این یادداشت تأکید می‌کند هرقدر هزینه حمایت از ایران برای پکن پایین‌تر و منافعش در ثبات ایران بالاتر تعریف شود، «بی‌طرفی سودمحور» چین بیشتر به نفع تهران کار می‌کند، «بی‌آنکه قرار باشد به عنوان هم‌پیمانی جنگی در کنار ایران بایستد.»

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: ایران و چین
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۱۱
0
0
هیچکدام از شی که به پزشکیان ۲۰ دقیقه وقت میدهد چه توقعی دارین .هر کی بفکر خویشه .
نظرات شما