آتشسوزی مرموز در شرق تهران| آیا اینبار هدف، «ترور شخصیتی» فرماندهان بود؟

رویداد۲۴| جوان نوشت: انتشار خبر آتشسوزی مشکوک در شرق تهران که بلافاصله توسط برخی اکانتهای صهیونیستی بهعنوان حملهای علیه فرماندهان نظامی تبلیغ شد، نمونهای از کارزار گسترده «ترور شخصیتی» است؛ هدفِ اصلی این موج رسانهای، کاهشِ اعتبارِ شخصیِ فرماندهان و عادیسازیِ القای شک و تردید در افکار عمومی است.
روزنامه اصولگرای جوان با تاکید بر اینکه انتشار خبری عجیب از آتشسوزی در شرق تهران قابلتوجه و بررسی است، نوشت: در لحظه انتشار این خبر روی این موضوع تأکید شده است که آتشسوزی دارای عمق زیادی بوده و حریق ایجادشده شکل عادی ندارد. ساعتی بعد از پخش این خبر برخی اکانتهای صهیونیستی وابسته به مرکز ۸۲۰۰ بهسرعت با جهتدهی به آن تلاش کردند آن را عملیاتی تروریستی جلوه بدهند و مدعی شدند که فرمانده نیروی قدس هدف قرارگرفته است.
نویسنده گزارش در ادامه با تحلیلِ انگیزههای پشت ایندستِ شایعات مینویسد که هدف از پخش این اخبار «گراگیری از آرایش نظامی در داخل ایران و نیز دسترسی به برخی ترددهای خاص در منطقه» بوده و تأکید میکند که این روش، مسبوق به سابقه است و فراتر از یک تلاش برای عملیات فیزیکی صرف عمل میکند.
در این گزارش آمده است: «درواقع پخش خبر ترورهای فیزیکی بیش از آن که عملی برای اقدام باشد، تحرکی برای کاهش اعتبار شخصیتی افراد بوده است. هدف از پخش این انگاره آن است که بهمرور در میان ذهن مخاطب داخلی عادیسازی ادراکی صورت بگیرد.»
تجربه نشان داده است که عمق عملیاتهای سایبری دشمن، بهدلیل هدفگیری ادراکی، گاه اثرگذارتر از عملیاتهای تروریستیِ کلاسیک است. گزارش به این نکته اشاره میکند که در دو سال گذشته دامنه و شدتِ «ترورهای شخصیتی» بهقدری افزایش یافته که تحلیلهای بیرونی از رفتارهای نظامی تحت تأثیر قرار گرفته و حتی برخی ناآگاهانه فرماندهان را متهم به «غفلت» یا «کپ کردن» از ابعاد جنگ میکنند؛ اتهاماتی که نویسنده آنها را مبتنی بر تحلیلهای دمدستی میداند و با واقعیات و سازوکارهای اطلاعاتی سنجیدهشده سازگاری ندارد.
این روزنامه اصولگرا افزوده است: «سطح این عادی کردن به حدی است که در روزهای اخیر برخی ناآگاهانه و غیرارادی با تحلیلهایی دمدستی فرماندهان نظامی را بهغفلت، کپ کردن، ناآگاهی از ابعاد جنگ و حتی جا ماندن از صحنه جنگ متهم کردهاند.»
نویسنده هشدار میدهد که اگر این روندِ «ترور شخصیتی» از داخل اصلاح نشود، در کوتاهمدت راه را برای ترورهای فیزیکی و نیز عادیسازیِ چنین رخدادهایی هموار میکند؛ در میانمدت به فرسودگیِ نیروها میانجامد و در بلندمدت میتواند ارادهها را تضعیف کند؛ بنابراین مقابله با این گونه عملیاتِ ادراکی، تنها موضوعِ امنیتی نیست بلکه نیازمند دیپلماسی رسانهای، هوشمندیِ اطلاعاتی وِ برنامهریزیِ رسانهایِ هدفمند است.
نویسنده «جوان» در پایان بر لزوم «فاش شدنِ مدلهای عملیاتِ دشمن» تأکید میکند و مینویسد: فاش شدنِ روشها و مدلهای دشمن «وسعت دیدِ دشمن را کاهش خواهد داد» و هشدار میدهد که «دادن اخبار متوالی منفی همزمان با تهدید نظامی باهدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی و اجبار به تصمیمگیریهای عجولانه کاری است که امروز روی آن برنامهریزیشده است.» حفظِ پروتکلهای امنیتیِ اطلاعاتی و رسانهای، بهزعم گزارش، «از نان شب نیز واجبتر» است.


