از تهران تا هالیوود؛ چرخه خطرناک سوءاستفاده جنسی در میان ستارهها | چرا جایگاه اجتماعی مانع رعایت اخلاق میشود؟

رویداد۲۴| ماجرای بازداشت پژمان جمشیدی، بازیگر معروف، به اتهام تجاوز در روزهای گذشته در صدر اخبار رسانهها و زیر ذرهبین کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. شوک اصلی در این قضیه مساله شهرت و حتی ثروت آقای بازیگر بود که به نظر خیلی از کاربران وی را از اقدام به تجاوز بینیاز میکرد. این درحالی است که پیش از این هم شاهد مواردی از این دست بوده و دیدهایم که در ایران و حتی در جهان افرادی در موقعیتهای خاص و به رغم بینیازی دست به چنین اقداماتی زدهاند. نگارنده در پی قضاوت درباره پرونده پژمان جمشیدی که هنوز هم جرم او ثابت نشده، نیست. سوال کلیدی در این گزارش آن است که چرا بعضا شاهد چنین اقداماتی از سوی افراد معروف هستیم؟ اهمیت پاسخ به این سوال از آن رو است که همین چند وقت پیش خبر تجاوز چند ورزشکار تیم دو میدانی ایران به یک دختر کرهای هیاهو به پا کرد. تکرار این اتفاقات این پرسش را مطرح میکند که واقعا چه عواملی باعث میشود برخی افراد مشهور، چه در حوزه ورزش و چه هنر، به سمت اعمال خشونت جنسی و تجاوز بروند؟ بررسیها نشان میدهد ترکیبی از شهرت، قدرت اجتماعی، اختلالات شخصیتی و خلأهای فرهنگی و قانونی، زمینه این رفتارها را فراهم میکند.
شهرت و قدرت؛ ترکیبی خطرناک
تحقیقات روانشناسی و جامعهشناسی نشان میدهد که افرادی که در معرض شهرت بالا و قدرت اجتماعی هستند، گاهی احساس مصونیت نسبی میکنند. ورزشکاران حرفهای و هنرپیشهها با دسترسی به ثروت، توجه رسانهای و جایگاه اجتماعی، در شرایطی قرار میگیرند که احتمال سرپیچی آنها از قواعد اخلاقی و قانونی بیشتر میشود.
نمونههای جهانی نیز این الگو را تأیید میکنند. پرونده هاروی واینستاین در هالیوود، بازیکنان فوتبال مشهور در اروپا و آمریکا، و چهرههای سیاسی و ورزشی شناختهشده نشان میدهند که شهرت و قدرت گاهی موقعیتهایی برای سوءاستفاده فراهم میکنند و حتی سالها این سوءاستفادهها بدون پیگرد ادامه پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: پشت پرده رسانهای شدن پرونده پژمان جمشیدی چیست؟ | شایعهای که قوه قضاییه تایید کرد
در ایران نیز، پرونده اخیر جمشیدی و پرونده ورزشکاران دو میدانی نشان میدهد که دسترسی به محیطهای خصوصی و روابط گسترده اجتماعی، به برخی افراد احساس مصونیت از پیگرد میدهد. رسانهها و فضای عمومی نیز گاهی این موقعیت را تقویت میکنند، چرا که تصویر مثبت و برند فرد مشهور، ابتدا مانع از دیده شدن رفتارهای پرخطر میشود.
فرهنگ جامعه و تابوهای جنسی
یکی از دلایل مهم استمرار تجاوز و خشونت جنسی، تابو بودن بحث مسائل جنسی در جامعه است. اگرچه در سالهای اخیر و مشخصا بعد از جنبش me too فضای اجتماعی قدری تغییر کرد، اما هنوز هم در ایران، آموزش جنسی محدود، تابوهای فرهنگی و فشارهای اجتماعی باعث میشود قربانیان کمتر جرأت کنند از خشونت گزارش دهند. این موضوع فرصت را برای افراد پرقدرت فراهم میکند تا از خلأ نظارت اجتماعی و قانونی سوءاستفاده کنند.
در سطح جهانی نیز ثابت شده که کشورهایی که آموزش جنسی جامع دارند و فرهنگ گفتوگو درباره رضایت جنسی و خشونت جنسی در آنها نهادینه شده، نرخ گزارشهای تجاوز و سوءاستفاده جنسی پایینتر است. به عنوان مثال، اسکاندیناوی با آموزش جنسی کامل و سیاستهای حمایت از قربانیان، نمونه موفق کاهش سوءاستفاده جنسی است. در مقابل، جامعهای که موضوع تجاوز و سوءاستفاده جنسی را تابو میداند، حتی افشای اخبار در رسانهها با مقاومت روبهرو میشود.
عوامل روانشناختی و شخصیتی
بررسی پروندههای مشابه نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی نقش مهمی در ارتکاب تجاوز دارند. افرادی که تمایل به کنترل و سلطه، پرخاشگری، احساس کمبود همدلی و اختلالات شخصیتی دارند، بیشتر مستعد اعمال خشونت جنسی هستند.
تحقیقات نشان میدهد که چنین افرادی معمولاً تمایل دارند نیازها و خواستههای خود را بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران تأمین کنند. در پروندههای ورزشکاران و بازیگران، رفتارهای سلطهجویانه، کمبود احترام به حقوق دیگران و استفاده از قدرت موقعیتی برای تسلط بر قربانی دیده شده است.
بیشتر بخوانید: ماجرای درگیری کتایون ریاحی با سعید پورصمیمی چیست؟
مطالعات روانشناسی نشان میدهد که محیط پرتنش، فشار شغلی، رقابت شدید و توقعات بالا از ورزشکاران و هنرمندان، احتمال بروز رفتارهای پرخطر را افزایش میدهد. ترکیب این عوامل با احساس مصونیت ناشی از شهرت، ریسک تجاوز را به شکل چشمگیری بالا میبرد.
سیستم قضایی و رسانهای؛ حلقه مفقوده بازدارندگی
یکی از دلایل تداوم رفتارهای خشونتآمیز، ضعف نظارت و نبود بازدارندگی کافی است. پروندههایی که با تأخیر، سکوت رسانهای یا تخفیف قانونی روبهرو میشوند، پیام «مصونیت نسبی» به جامعه منتقل میکنند. مثلا در ایران مجازات تجاوز اعدام است، اما آنطور که شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری در مصاحبه با رویداد ۲۴ گفت، در اغلب پروندهها و پیروی سختی اثبات جرم تجاوز، قاضی جرم را به ایجاد رابطه با رضایت یا رابطه بدون دخول تقلیل داده و مجازاتی در حد ۱۰۰ ضربه شلاق تعیین میکند.
نمونههای جهانی نیز نشان میدهد رسانهها نقش کلیدی در شکستن دیوار سکوت و ایجاد فشار اجتماعی و قضایی دارند. پرونده هاروی واینستاین، که رسانهها با پوشش گسترده آن باعث شد سیستم قضایی وارد عمل شود، نمونهای موفق است. در ایران نیز، پروندههای اخیر با بازتاب رسانهای سریع، اثر بازدارندهای برای سایر افراد در موقعیتهای مشابه دارد، اما هنوز خلأ قانونی و فرهنگی قابل توجهی مشاهده میشود.
تجاوز در همه جای دنیا تجاوز است
پروندههای تجاوز ورزشکاران و هنرپیشهها در ایران با نمونههای بینالمللی تطبیق میکند. در هالیوود و لیگهای ورزشی اروپا و آمریکا، شاهد این بودیم که شهرت، قدرت و محیط حرفهای بسته، رفتارهای سوءاستفاده جنسی را تشدید میکند.
در آمریکا، علاوه بر پرونده واینستاین، بازیکنان مشهور فوتبال و بسکتبال نیز به جرم سوءاستفاده جنسی محکوم شدهاند. در اروپا، برخی بازیکنان لیگهای معتبر فوتبال به جرم تجاوز و آزار جنسی شناخته شدند. در همه این نمونهها، الگوی مشترک ترکیبی از شهرت، قدرت، خلأ نظارت و تابوهای فرهنگی است.
در ایران نیز، پرونده جمشیدی و ورزشکاران دو میدانی نشان میدهد که این الگو مشابه جهان است: شهرت، دسترسی به محیطهای خصوصی و خلأهای قانونی و فرهنگی، زمینه ارتکاب جرم را فراهم میکند.
پیامدهای اجتماعی و روانی
این پروندهها پیامدهای اجتماعی و روانی گستردهای دارد. اعتماد عمومی به ورزشکاران و هنرمندان کاهش مییابد، رسانهها و جامعه دچار التهاب میشوند و خانوادهها و جوانان نسبت به الگوهای اجتماعی بدبین میشوند.
بیشتر بخوانید: ببینید| رسوایی ورزشکاران ایرانی روی آنتن زنده تلویزیون کره رفت!
همچنین قربانیان و جامعه هدف دچار آسیب روانی میشوند. تحقیقات نشان میدهد برخورد سرد یا کند سیستم قضایی، اثرات منفی روانی قربانیان را تشدید میکند. بنابراین، بازتاب رسانهای سریع و حمایت قانونی از قربانیان، اهمیت حیاتی دارد.
راهکارها و اقدامات پیشگیرانه
برای کاهش چنین رفتارهایی، مجموعهای از اقدامات ضروری است. در صدر فهرست اقدامات ضروری نیز آموزش اخلاقی و جنسی قرار دارد. آموزش جامع اخلاقی و جنسی برای ورزشکاران، هنرمندان و به طور کلی به جامعه سبب افزایش آگاهی درباره رضایت جنسی و حقوق دیگران خواهد شد.
مساله مهم دیگر نظارت حرفهای و قانونی است. به نظر میرسد که ایجاد سیستمهای نظارتی در محیطهای ورزشی و هنری برای کاهش فرصت سوءاستفاده ضرورت دارد.
نکته بعدی بازدارندگی قانونی است. ضمانت اجرای سریع و بازدارنده قوانین، به ویژه برای افراد مشهور و قدرتمند از جمله اقدامات بسیار ضروری است. در عین حال نباید از مساله حمایت از قربانیان غافل شد. خاصه در ایران که به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در اغلب موارد شاهد مقصر دانستن قربانی هستیم، ایجاد سامانههای حمایتی، روانشناسی و حقوقی برای قربانیان تجاوز و خشونت جنسی بسیار اهمیت دارد.
فرهنگسازی رسانهای نیز دیگر ابزار کمک کننده به کاهش جرایمی مثل تجاوز است. آموزش رسانهها برای پوشش مسئولانه و سریع پروندههای تجاوز سبب افزایش بازدارندگی در این زمینهها خواهد شد.



روایت برعکس. در دو دهه اخیر اثبات شده هیچکدام از توهمات و درخواست های ادعای تجاوز صحیح نبوده. اخاذی دزدی زنانه بوده. اصلا یعنی چی تجاوز به چی تجاوز بشه؟؟ زن ها ذاتا عافیت طلب قدرت طلب هستن طرف تن هم داده به آرزوش نرسیده
