سعید حجاریان: دولت «معجزه هزاره سوم» ما را در وضعیت اورژانسی اصلاحات قرار داد
رویداد۲۴-حجاریان:جنگ تحمیلی موجب تعلیق مشی اصلاحطلبانه شدپنج شنبه گذشته نشست «اصلاحات، امتداد انقلاب» در حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با حضور سعید حجاریان، هادی خانیکی و آذر منصوری برگزار شد. در این نشست اصلاحات همه جانبه در کشور از سوی سخنرانان نشست مورد بررسی قرار گرفت. نکته جالب درباره این برنامه حضور سعید حجاریان در آستانه سالروز ترور نافرجامش در یک برنامه عمومی بود. حضوری که باعث شد رحیم عبادی، عضو شورای مرکزی این حزب و از مدیران ارشد دولت اصلاحات آن را بهانه ای برای تقدیر از سعید حجاریان به نمایندگی از اعضای شورای مرکزی این حزب بداند. سخنرانان در این نشست به موضوعات مهم روز کشور و لزوم توجه به اصلاحات و شعار های اصلاح طلبانه تاکید کردند.
مهمترین خواسته مردم در انقلاب را برقراری عدالت و رفع تبعیضهای موجود عنوان کرد و گفت: علیرغم اینکه در انقلاب از عدل علی(ع) بسیار سخن به میان آمد، کسی تلاش نکرد تئوری خاصی از عدالت را برای شرایط ایران ارائه دهد و آن را به اجرا درآورد. تئوریسین جریان اصلاحات با بیان اینکه از همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی، عدهای بهشدت با نهادینه شدن انقلاب مخالفت کردند، تصریح کرد: گروهی از «انقلاب مستمر» سخن به میان آوردند ؛ چراکه معتقد بودند بوروکراتیزه شدن انقلاب قاتل آن است و بر همین مبنا نتیجه گرفتند دائماً باید نیروها و کادرهای انقلاب را تغییر داد و نیروهای جوانتر را که روحیه انقلابیتری دارند، به سیستم وارد کرد.
حجاریان ادامه داد: گروهی به دنبال «انقلاب در انقلاب» بودند. مثلاً انقلاب فرهنگی را به جریان انداختند تا بتوانند از آن طریق به پاکسازی دستگاه علمی کشور مبادرت ورزند و مانع شوند سیستم ایدئولوژیک غربی خود را در ایران اسلامی بازتولید کند. وی با بیان اینکه گروهی دیگر بهدنبال «صدور انقلاب» رفتند، خاطرنشان کرد: این گروه معتقد بودند اگر انقلاب صادر نشود و کمربندی از کشورهای انقلابی اطراف کشور را نگیرد، دشمن به ایران هجوم آورده و انقلاب را شکست میدهد. این ایدهها پیشتر در روسیه و چین اجرا شده بود و عدهای با گرتهبرداری و رنگ و لعاب زدن اسلامی به آن تلاش کردند آنها را در ایران نیز پیش ببرند.
این تئوریسین اصلاحطلب ابراز داشت: پس از وقوع هر زلزلهای با پرسشی اساسی مواجه میشویم؛ عقل سلیم چه حکم میکند؟ طبعاً زلزله با خود خرابی به همراه میآورد و کشته ، مجروح و آواره به جای میگذارد. پس نخستین وظیفه بعد از زلزله، امداد است و امداد برابر اصلاح است. به این معنا که باید تلاش کرد، آوارهها بازگردند؛ ساختمانهای نیمهخراب مرمّت شوند؛ مردم دلشکسته، دلداری داده شوند؛ اموات دفن گردند و شرایط عادی زندگی برقرار شود.
نمیتوان همه مردم را همیشه در حالت آمادهباش نگه داشت
حجاریان با بیان اینکه به گمان من پس از پیروزی انقلاب وظیفه اصلی نیروهای سیاسی، اصلاح بود که باید بلافاصله شروع میشد؛ چرا که مردم را نمیتوان دائماً در التهاب و شرایط انقلاب نگه داشت، عنوان کرد: به تعبیر دیگر میتوان همه مردم را برای مدتی بسیج کرد و هم میتوان تعدادی از مردم را برای همیشه بسیج کرد ؛ولی نمیتوان همه مردم را همیشه در حالت آمادهباش نگه داشت.
وی افزود: چند عامل باعث شد تا حدودی شعارهای بسیجکنندهای مانند «انقلاب در انقلاب» و «انقلاب مستمر» دوام بیاورد، کشور در حالت اورژانسی و استثنایی باقی بماند و در نتیجه مشی اصلاحطلبانه تعلیق شود که به نظر جنگ مهمترین آنها بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه هشت سال درگیری میان ایران و عراق باعث شد تمامی امکانات و سرمایههای کشور برای پشتیبانی از جنگ صرف شود، یادآور شد: طبعاً شرایط جنگی، شرایطی استثنایی است و مانع از اصلاحات عمیق میشود. همچنین درگیری با گروههای مسّلح چه در مرکز چه در حاشیه کشور این وضعیت را تداوم بخشید و حادتر کرد. حجاریان با اشاره به مشکلات کشور پس از جنگ بیان کرد: پس از مدتی که رفته رفته شرایط استثنایی فروکش کرده بود، مشکل ارتش ذخیره بیکاران پیش آمد؛ جمعیتی که از یک سو به حاشیه رانده شده بودند و از سوی دیگر باعث بعضی التهابات میشدند. این وضعیت، دولت «معجزه هزاره سوم» را که خود استثنا بود، بر سر کار آورد. لذا ما دائماً در وضعیت اورژانسی قرار داشتیم.
وی اضافه کرد: جمله معروف «در شرایط حساس کنونی» که دائماً از زبان مسئولان شنیده میشود، ناظر بر این اوضاع آشوبناک است؛ به همین خاطر طی ۳۹ سالی که از عمر انقلاب میگذرد، بیشتر نیروهای انقلابی تربیت شدهاند تا کادرهای اصلاحطلب.
این تئوریسین اصلاحات با بیان اینکه به باور من، اصلاحات میتواند از درون انقلاب ما مشتق شود، گفت: نگاهی به خواستههای مردم در انقلاب، ما را به نوع اصلاحاتی که باید انجام بگیرد، رهنمون میشود. شاید مهمترین خواسته مردم در انقلاب، برقراری عدالت و رفع تبعیضهای موجود بود. متأسفانه علیرغم اینکه در انقلاب از عدل علی(ع) بسیار سخن به میان آمد، کسی تلاش نکرد تئوری خاصی از عدالت را برای شرایط ایران ارائه دهد و آن را به اجرا درآورد. این امر نه پیش و نه پس از انقلاب صورت نگرفت و دست ما در این زمینه بسیار تهی است.
خانیکی: هیچ راهکار و راهبردی مشخصتر از اصلاحات برای جامعه امروز ایران نیست
هادی خانیکی نیز سخنران دیگر این نشست بود. وی با بیان اینکه حرفهای ما در دوم خرداد ریشه در انقلاب داشت و به همین خاطر من اصلاحات را در برابر انقلاب ارزیابی نمیکنم، ابراز داشت: خوشبختانه بعد از دولت اصلاحات، در یک تامل و بازاندیشی بسیاری که صورت گرفت، تلاش شد مبانی و مفاهیم اصلاحات مدون شود.
عضو شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات اضافه کرد: در آن دوران ۱۲ مفهوم مدون شد که شامل اصلاحات و کرامت انسان، اصلاحات و دین، اصلاحات و قانون اساسی، اصلاحات و دموکراسی، اصلاحات و استقلال و تمامیت ارضی ایران، اصلاحات و عدالت، اصلاحات و آزادی، اصلاحات و توسعه، اصلاحات و اقتصاد پویا، اصلاحات و امینت، اصلاحات و منزلت جهانی و در نهایت، اصلاحات و اخلاق است.
خانیکی ادامه داد: الان باید بررسی شود که کدام از این مفاهیم نیازمند بازتعریف و بازنگری است. وی تاکید کرد: به دلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و... و در یک مطالعه تاریخی سخن من این است که هیچ راهکار و راهبردی مشخصتر از اصلاحات برای جامعه امروز ایران نیست.
آذر منصوری: برنامه پنجم توسعه بیشترین تاثیر را در حذف زنان از برنامههای عمومی داشت
عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش نیز سخنران دیگر این نشست بود که سخنان خود را به جایگاه زنان در سیاست و عرصه تصمیم گیری کشور اختصاص داد. وی به حضور زنان در دولتهای پس از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در دولت سازندگی اولین مشاور امور زنان وجود داشت. در آن دوران به ورزش زنان توجه شد و بهترین برنامه دولت سازندگی، برنامه سوم بود که به زنان توجه شد و در ادامه دولت اصلاحات نیز به آن توجه کرد. برنامه چهارم توسعه که حاصل دو دوره دولت اصلاحات بود یکی از بهترین برنامهها در پر کردن شکافهای جنسیتی بود ولی بعد از آن برنامه پنجم توسعه بود که بیشترین تاثیر را در حذف زنان از برنامههای عمومی داشت.
منصوری با بیان اینکه دولت اصلاحات عرصه حضور زنان را در جامعه فراهم کرده بود و جایگاه ما در گزارش مجمع جهانی اقتصاد خوب بود، اظهار کرد: به رغم تلاش دولت اصلاحات، در جریان اصلاحات از خلا استراتژیک در حوزه زنان رنج میبریم؛ اگر مشارکت زنان را مقدم به سایر چیزها بدانیم اوضاع خوب میشود. اینکه احزاب زنانه شکل میگیرد که من مخالف آن هستم، برای این است که احزاب برای مشارکت زنان برنامه ندارند. رسانههای ما از استراتژی لازم برخوردار نیستند. جریان اصلاحات از استراتژی پیش برنده در حوزه زنان برخوردار نیست و باعث میشود برخی از زنان از جریان اصلاحات فاصله بگیرند. اگر میخواهیم مساله زنان مساله اصلاحات شود باید در گفتمان خود و یا کار خود به آن توجه کنیم. پیشرفتهای موجود بخاطر این است که زنان بر سرخواستههای خودپافشاری کردند تا رشد چند درصدی حضور را داشتیم و اما در شورا حضور زنان پررنگ نیست.