تاریخ انتشار: ۰۷:۴۸ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
حسینی کاندیدای شهرداری تهران در گفت‌وگو با رویداد۲۴:

شهرداری تهران متولی تقسیم بهشت و جهنم نیست/ مقصر حادثه سمیرم قالیباف بود/ فشارها بر نجفی بیش از طاقت او بود

کاندیدای شهرداری تهران بر این عقیده است که برنامه‌های که به شورای شهر برای شهرداری تهران ارائه می‌دهد بر اساس تجربیات و تخصصی است که دارد و از آنجایی که رای قابل توجهی را در مرحله اول از اعضای شورا دریافت کرده است، شانس خوبی را دارد و مقایسه او با هاشمی‌طبا در انتخابات ریاست جمهوری، مقایسه درستی نیست.
شهرداری تهران متولی تقسیم بهشت و جهنم نیست/ مقصر حادثه سمیرم قالیباف بود/ فشارها بر نجفی بیش از طاقت او بود

رویداد۲۴ استاندار  سابق اصفهان حالا یکی از هفت گزینه تصدی پست شهرداری پایتخت است و می‌گوید برای حل مشکلات تهران باید همه دست به دست هم دهند تا هم مشکلات حل شود هم ۶۸ هزار میلیارد تومان بدهی شهرداری تسویه. با حساب او این رقم اگر تقسیم به تعداد کارکنان شهرداری شود هر کارمند شهرداری ۱ میلیارد تومان بدهکار است و اگر تقسیم به شهروندان تهران شود هر شهروند ۶ میلیون تومان!

سیدمحمود حسینی کاندیدای انتخابات شهرداری تهران توانست با رای نیمی از اعضا از مرحله اول انتخابات بالا بیایید و در لیست 7 کاندیدای نهایی قرار بگیرد. او سابقه مدیریتی و اجرایی خوبی دارد، می‌گوید برنامه‌هایش برای اداره تهران بر اساس تجربیاتش است و از آنجایی که اعضای شورا اصلاح‌طلب و مشی اصلاح طلبی دارند، اداره شهر و تعاملات راحت‌تر خواهد بود.



نیروی انتظامی ورود پیدا نمی‌کرد، اعتراضات سمیرم در شورای تامین شهرستان حل می‌شد


_اجازه بدهید مصاحبه را از زمان استانداری شما در اصفهان آغاز کنیم. گمان می‌کنم یکی از مهمترین اتفاقات در دوره تصدی شما حادثه سمیرم در موضوع تقسیمات شهرستانی بود که متاسفانه باعث جان باختن چند تن از هموطنان شد. چه شد ماجرا به آنجا کشیده شد؟

مطالعات تقسیمات شهرستان‌های سمیرم، شهرضا و دهاقان قبل از آغاز مسئولیت من در استانداری اصفهان، انجام شده و به وزارت کشور رفته بود. وزارت کشور نیز آن را برای تصمیم‌گیری، به کمیسیون دولت فرستاده بود. زمانی که استاندار شدم دیگر این مراحل طی شده و تصمیم لازم درباره تشکیل شهرستان دهاقان از طرف دولت گرفته شده بود. از نظر تقسیمات، تا پیش از آن دهاقان بخشی از شهرستان شهرضا بود و به عنوان سمیرم سفلی شناخته می‌شد. آقای کرامت الله عمادی نماینده شهرستان سمیرم در برابر این تصمیم مقاومت می‌کرد و در عوض آقای رمضانیان‌پور نماینده شهرستان شهرضا در این مورد ایراد و مشکلی نداشتند. اما در شهرستان سمیرم این تقسیمات کشوری به هم خورده بود و بخش ورپشت از این شهرستان جدا شده و به دهاقان می‌پیوست و شهرستان جدید شکل می‌گرفت.
قالیباف بدون هماهنگی با استانداری نیروی نظامی به منطقه فرستاد

در مرداد ۱۳۸۲ اعتراضاتی در شهرستان سمیرم شکل گرفت. ما از معترضان دعوت کردیم برای گفت‌وگو به جلسه بیایند. معاون سیاسی و امنیتی استانداری با آن‌ها صحبت کرد و گفت که ما مطالبات شما را به مرکز اعلام می‌کنیم تا حل این مشکل روند خود را طی کند و تا تصمیم نهایی اقدامی نخواهیم کرد. به هر تقدیر جلسه خوبی بود و دو طرف با رضایت جلسه را ترک کردند. پس از این جلسه و مدتی بعد، تحرکاتی در سمیرم شکل گرفت. پس از آن سردار محمدباقر قالیباف فرماندهی وقت نیروی انتظامی و همچنین قائم مقام ایشان سردار عبداللهی، بدون آنکه با ما تماسی داشته باشند یا منتظر طرح موضوع در شورای تأمین استان شوند، دستور اعزام نیرو به منطقه را دادند، علیرغم اینکه استاندار موافق این موضوع نبود. به هر حال در روز هفتم مرداد، درگیری در آنجا رخ داد و چند نفر زخمی و اگر اشتباه نکنم متأسفانه ۲ نفر هم کشته شدند. یک نفر هم از نیروی انتظامی در این حادثه جان باخت. 

نیروی انتظامی مسئولیت اتفاقات سمیرم را پذیرفت

طبق قانون، استاندار مسئول تامین امنیت استان است و این وظیفه در شهرستان‌ها به عهده فرماندار است. به همین جهت نیروی انتظامی باید تحت امر استاندار باشد مخصوصا در چنین حادثه‌هایی که حساسیت در آن بالاست. متأسفانه در دوره‌ای این فرمانبری‌ها تضعیف شد. شاید این موضوع به اواخر دولت آقای هاشمی برمی‌گشت که در دولت اول آقای خاتمی این ناهماهنگی تشدید شد. به هر حال اگر استاندار مسئول تامین امنیت استان است باید اختیارات هم داشته باشد و نباید تنها مسئولیت بدون اختیارات کافی معطوف به وی باشد. اگر نیروی انتظامی ورود پیدا نمی‌کرد ما می‌توانستیم موضوع را در شورای تامین شهرستان حل کنیم. ما پس از این حادثه، گزارش آن را به وزیر کشور فرستادیم و پیگیری هم کردیم که البته مدتی بعد نیروی انتظامی مسئولیت این اتفاقات را پذیرفت و دیه کشته‌شدگان را نیز پرداخت کرد.

در دو استان بزرگ سابقه مدیریت بحران دارم

_این سوال را از این جهت پرسیدم که بدانم چقدر در مواجه با بحران‌ها آمادگی لازم را دارید.

اتفاقا یکی از شرایط مدیریت‌های کلان و اجرایی را مخصوصا در این مقطع، مدیریت بحران می‌دانم. من در دو استان بزرگ و پر تحول که همراه با بحران‌های متعددی بود، مدیریت کردم و توانستم بر این بحران‌ها غلبه کنم. مدیریت بحران فقط این نیست که شما بیایید و برخورد کنید بلکه این است که به بحران تخفیف دهید. یعنی باید ابتدا و حتی پیش از وقوع، پیشینه و زمینه و مؤلفه‌های بحران را بشناسیم، عوامل ایجاد بحران را شناسایی و مهار کنیم و سپس بحران را به مشکل و مشکل را به مسئله تقلیل دهیم. در انتها هم مسئله باید به دغدغه تبدیل شود. امنیت، تابع نظم است و اگر نظم برهم بخورد امنیت هم با مشکل روبرو می‌شود. بحران مثل آتش سوزی است؛ یعنی وقتی آتش سوزی رخ داد باید روی آن آب ریخته شود نه نفت و بنزین. در مدیریت بحران باید همه جوانب در نظر گرفته شود.

موسسات مالی طبق اساسنامه فعالیت نمی‌کردند


_صحبت از آقای قالیباف شد گویا در زمان استانداری شما در اصفهان رد پای ایشان در مؤسسات مالی و اعتباری آل طاها و محمد رسول ا... جی و حواشی آن هم به چشم می‌خورد.

وقتی وارد اصفهان شدم تعدادی صندوق قرض الحسنه بود که دو تای آن از همه بزرگ‌تر بود و  بالغ بر ۵۰۰ میلیارد تومان از سپرده گذاران جمع کرده بودند. به اسم صندوق‌های قرض الحسنه این روند دنبال شد اما آن‌ها طبق اساسنامه خود عمل نمی‌کردند بلکه تحت عنوان یک مؤسسه مالی فعالیت‌های زیادی را انجام می‌دادند. 

فعالیت آن‌ها شهر اصفهان را تحت الشعاع خود قرار داده بود و انتظار آن می‌رفت که دیر یا زود این صندوق‌ها ورشکست شوند چون ورودی آن‌ها با خروجی که داشتند هم‌خوانی نداشت. هر لحظه و با هر تنش مالی تصور آن می‌رفت که ۶۰۰ هزار سپرده گذار با مشکل روبرو شوند. هفته اولی که وارد استانداری شدم و با شناختی که از کار این مؤسسات مالی داشتم نامه‌ای را به وزیر اقتصاد نوشتم. وزیر اقتصاد وقت هم نامه را به رییس بانک مرکزی ارجاع داد. در ادامه، بانک مرکزی نامه را به واحد بازرسی خود ارجاع داد. واقعیت امر این است که بانک مرکزی از زمان مرحوم دکتر نوربخش خیلی علاقه‌ای نداشت که نقش نظارتی خود را بر این مؤسسات مالی به درستی ایفا کند. متأسفانه نامه‌ای که در مهر سال ۸۱ نوشته شد و پیگیری‌هایی که صورت گرفت، نتیجه نداد تا اینکه به نیمه دوم سال ۸۲ رسیدیم.

قالیباف مسئولیت سپرده‌گذاران را به شرط تاسیس بانک پذیرفت

وقتی سازمان حج و زیارت فراخوانی برای ثبت نام عمره مفرده داد و برای پول‌هایی که مردم ثبت نام می‌کردند کارمزد تعیین کرد، بسیاری نقدینگی خود را به این قسمت منتقل کردند از جمله بخشی از سپرده گذاران همین صندوق‌هایی که نام بردید. اولین بار در دی ماه سال ۸۲ صندوق قرض‌الحسنه آل طاها دچار بحران شد. من به عنوان استاندار اصفهان، تمام سعی خودم را انجام دادم تا این بحران بزرگ را مدیریت کنم. علیرغم راهپیمایی‌هایی که توسط معترضان رخ داد با همکاری نهادهای دیگر کاری کردیم که خونی از بینی حتی یک نفر ریخته نشود. 

ابتدا امر با هماهنگی‌هایی که شد پول‌های سپرده گذاران خرد پرداخت شد. افراد دیگر با وجود اینکه تعداشان کم بود اما رقم‌هایی که طلب داشتند بسیار بالا بود و ما موضوع را به دولت بردیم و پیشنهاد دادیم که یکی از بانک‌های موجود، مسئولیت سپرده گذاران را بپذیرد و این کار توجیه هم داشت. ابتدای امر بانک مرکزی اقبالی به طرح نشان نداد ولی مدتی بعد با تعاملی که موسسه مالی و اعتباری قوامین داشت و از آنجایی که آن‌ها دنبال امتیاز بانک بودند مسئولیت این کار را پذیرفتند. پس از توافق آن‌ها که آنجا دیگر ما دخالتی نداشتیم و با پیگیری‌های آقای قالیباف، آن‌ها توانستند امتیاز بانک را بگیرند. حدود ۶۰۰ هزار نفر سپرده گذار در این صندوق‌ها بودند که به نوعی می‌شود گفت بیش از یک میلیون نفر متاثر از این اتفاقات بودند و هر فردی گامی برای حل مشکل این افراد برمی‌داشت مورد توجه و تشکر قرار می‌گرفت. به هرحال بانک قوامین این کار را کرد و در فاصله دو سال بقیه سپرده‌گذارانی که پولی دریافت نکرده بودند هم تسویه حساب کردند. راه‌کاری که ما در استان اصفهان برای حل بحران مؤسسات مالی و رفع دغدغه و مشکل سپرده‌گذاران به کار بستیم امروزه تبدیل به مدلی برای حل بحران‌هایی از این دست در سطح کلان است و بانک مرکزی با توسعه آن مدل به پیشباز حل این بحران رفته است.

میرلوحی و رسولی مرا معرفی کردند

_اجازه بدهید به موضوع اصلی یعنی کاندیداتوری شما به عنوان شهردار تهران بپردازیم. چه شد که نام شما به عنوان یکی از هفت گزینه تصدی پست شهرداری تهران مطرح شد؟

تعدادی از اعضای شورای شهر که در زمانی ما با هم همکار بودیم از مدیریت، تجربه و دانش من اطلاعاتی داشتند و در این راستا گفت‌وگوهایی را هم با من برقرار کردند و پس از نظراتی که من داشتم و به اطلاع آن‌ها رساندم در مجموع نظر همکاران و همراهان فکری ما بر این قرار گرفت که بنده نیز آمادگی خود را برای پذیرش این مسئولیت اعلام کنم و آنان تصمیم گرفتند اسم بنده را به عنوان یکی از گزینه‌ها مطرح کنند. به هر حال کارنامه من روشن است و فردی نبوده‌ام که ناگهان و ناشناس وارد چنین میدانی شوم. افرادی که سابقه استانداری را دارند می‌دانند که استاندار باید بر امور مدیریت شهری واقف باشد و عملاً نظارت و مدیریت کلان شهر‌های بزرگ و کوچک در استان بر عهده استاندار است. تا سال ۷۸ که شوراها هنوز شکل نگرفته بود اصول کاری شوراها که در قانون اساسی آمده بود پیاده نشده بود و استاندار به عنوان جانشین شورای شهر هم انجام وظیفه می‌کرد.

_پس از اینکه نام شما به عنوان یکی از گزینه‌ها مطرح شد با فرد یا افرادی از مسئولان در این رابطه جلسه‌ای داشتید؟

تا کنون جلسه‌ای در این رابطه نداشتم.

اهل لابی نیستم

_کدام از اعضای شورا با شما در این رابطه صحبت داشتند و آیا لابی هم با اعضای شورای شهر برای تصدی پست شهرداری تهران داشتید؟

آقایان میرلوحی و رسولی که روزگاری همکار بودیم در این رابطه با من صحبت‌هایی کردند اما باید بگویم اصلا اهل لابی‌گری نیستم و در گذشته هم هیچ گاه هم برای خودم برای گرفتن پست و مقام، پیگیر نبوده‌ام. اما اگر روزی مسئولیتی را به من پیشنهاد کردند و احساس کردم که این توانایی را برای اداره آن کار دارم شانه خالی نکردهام. ما بچه‌های انقلابیم و با همان ارزش‌های انقلاب توانسته‌ایم خودمان را تطبیق دهیم و روزآمد کنیم.

اصلاح طلب هستم

_طیف فکری شما به کدام جریان شورای شهر نزدیک‌تر است؟

به هر حال به لحاظ جریان سیاسی من در دسته اصلاح طلبان تعریف می‌شوم. اصلاح طلبی که به ارزش‌ها و به اصول نظام پایبند است، من جمله به حق تقدم نظر و رای مردم، پاکدستی و درستکاری، مشارکت مردم در امور و... من به طور شخصی همه اعضای شورای شهر را نمی‌شناسم اما می‌دانم که فهرست امید که رأی قاطع از شهروندان شریف تهران گرفته است متشکل از ۲۱ نفر اصلاح‌طلب مورد احترام و صاحب‌نظر و متخصص که از میان ۷۰۰ نفر واجد شرایط برگزیده و به میدان رأی مردم آمده‌اند و با حمایت قاطبه احزاب و سازمان‌های سیاسی و نهادهای مدنی و اجتماعی اصلاح‌طلب به ویژه حمایت مؤثر اقای خاتمی صاحب بالاترین رأی در ۵ دوره گذشته انتخابات شوراها شده‌اند. من خود و اعضای شورای شهر را از یک خانواده فکری می‌دانم و به هیچ وجه تفاوت روشی را در میان این جمع ناشی از تعارض نگرشی نمی‌دانم. این حرف بسیار درستی است که در دوره پنجم شهر تهران را باید ۲۲ نفره اداره کرد. یکی از سرمایه‌ها و توانمندی‌های کارا و کارآمد مدیریت جمعی و مشارکتی شهر وجود چنینی شورایی با چنین انسجام نگرشی و روشی است که انشالله تا پایان دوره نیز با همین انسجام و ابتکار عمل در کنار شهردار تهران و در خدمت شهروندان تهرانی باقی بمانند.

گزینه‌های هفت نفره برآیند شورای اصلاح طلب شهر هستند

_افکار عمومی شما را جزو سهمیه‌های حزب اتحاد ملت می‌داند و به نظر می‌رسد ۴ گزینه از ۷ گزینه نهایی مربوط به این جریان سیاسی شورای شهر است، وجه تمایز شما با سه گزینه دیگر این جریان در چیست؟

به هر حال اعضای شورای شهر کارنامه افراد را برای تصدی پست شهرداری تهران بررسی و ارزیابی کردند و شاید وجه تمایز من با دیگران در همین سوابق اجرایی است که دارم. به  طور مثال آقای حجتی روزگاری استاندار سیستان و بلوچستان بوده و من هم این سابقه را در کارنامه خود دارم. هفت گزینه نهایی با هم، هم‌افق و همگی از خانواده اصلاح‌طلبان‌اند، یعنی این هفت نفر برآیند شورای اصلاح طلب شهر است.

مسیر نجفی را ادامه می‌دهم

به نظر می‌رسد نحوه خروج آقای نجفی از شهرداری تهران کار را برای گزینه بعدی سخت کرده، شما خودتان را برای چنین حواشی آماده کرده‌اید؟

به هر حال کار برای گزینه بعدی سخت است. وقتی یک نفر با یک دست فرمان هشت ماه کار را به جلو هدایت کرده نفر بعدی باید قدرت تنظیم و کنترل این فرمان را داشته باشد. نکته مثبت این است که چون تغییر جهت زیادی قرار نیست اتفاق بیافتد می‌شود به ادامه روند امیدوار بود چون اکثر مدیران ارشد شهرداری با اعضای شورا و این هفت گزینه نهایی هم‌افق هستند. امنیت و ثبات سازمانی یکی از مهمترین مؤلفه‌های مدیریت کلان است. خوشبختانه مسیری که به همت شورای شهر تهران، شهردار محترم و مجموعه معاونان و همکاران در هشت ماه گذشته ریل گذاری شده است تا حدود بسیار زیادی بر مبنای کار کارشناسی و بلندنگرانه و رو به آینده بوده است، لذا ما نیز نیاز چندانی به دستکاری مسیر طراحی شده نداریم.

رویه‌های غلط را اصلاح می‌کنم

البته باید با قدرت و سرعت ادامه مسیرهای درست را پی‌بگیریم و رویه‌های غلط باقی مانده از گذشته را اصلاح کنیم و با تکیه بر مشارکت و همفکری و همراهی همه سازمان‌های شناسنامه دار و مسئولیت‌پذیر و متعهد اجتماعی و مردمی که دغدغه امور شهر را دارند، روش‌های خلاقانه و کارآمد، شفاف و خوداصلاح‌گر را به عنوان جایگزین مدل های سنتی و ناکارآمد و پشت‌باجه‌ای و متکی بر منافع باند‌های بی‌شناسنامه فرصت‌طلب و ثروت‌اندوز کنیم. باید در افقی روشن و نزدیک «تهران: مشارکت در زندگی کارآمد شهری» را به کمال تجربه کند و این با همت همه شهروندان، سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکل‌های شناسنامه‌دار سیاسی و اجتماعی، حاکمان، دولتمردان، قوای انتظامی و نظامی، شوراییان با محوریت شهرداری تهران امکان‌پذیر است.

فشارها بر نجفی بیش از طاقت او بود

_آقای نجفی با هوش ریاضی که داشت در مسیر اداره شهر تهران به هر دلیلی به بن بست رسید، شما با هوش فیزیکی که دارید می‌توانید قول دهید که در بن بست قرار نگیرید؟

ریاضی و فیزیک خیلی به نظم فکری کمک می‌کند. آقای نجفی به جنبه هوشمندی و ذهن قوی‌ای که داشت به بن بست نخورد و شاید از این جهت این مسئولیت را ترک کرد که این فشارها بیش از طاقت روحی و جسمی‌اش بود. اگر بنا بود من شهردار تهران باشم تمام تلاشم را به کار خواهم بست که در بن بست قرار نگیرم.

اهل تعامل هستم نه معامله

_شما فردی انتقادپذیر هستید؟

به لحاظ سبک مدیریتی، اهل مدیریت همراه با تحول، توسعه‌گرا و مشارکتی هستم. همیشه به سلامت افراد و خردجمعی اهمیت فراوان داده‌ام. از طرفی اهل تعامل هستم و حق تقدم را به مردم می‌دهم. همیشه سعی کردم انتقادپذیر باشم و از نظرات همه افراد استفاده کنم. باید فرق گذاشت بین تعامل و معامله. من اهل تعامل هستم اما اطمینان می دهم که اهل معامله و زد و بند نیستم. و تأکید می‌کنم که مکانیزم‌های هوشمند و خوداصلاح‌گر و ضد رانت و فساد باید در شهرداری تهران و همه نهادهای عمومی کشور حاکم شود که معامله‌گری مخرب را به سمت تعامل سازنده هر چه بیشتر هدایت کند.

نقش میرسلیم و هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارم


_برخی حضور شما در بین هفت گزینه نهایی را به مانند حضور میرسلیم و هاشمی طبا در انتخابات ریاست جمهوری قلمداد می‌کنند و اعتقاد دارند که شما به دنبال این هستید که از این فضا برای بیان صحبت‌های خود استفاده کنید، این موضوع مورد تأیید شما است؟

آمده‌ام که برنامه و دیدگاه‌های جدید خود را به اعضای شورای شهر ارائه دهم. رویکرد‌ها و برنامه‌ای هم که ارائه خواهم کرد حاصل اندیشه و تجربه و مطالعات و پژوهش‌های جمعی از بهترین کارشناسان و صاحب نظران جوان و پر انرژی و دارای دانش و مهارت است که افتخار یافته‌ام که با اشراف کلان و از موضع یک نگاه استراتژیک و راهبردی این تلاش ها را جمع‌بندی کنم و اولویت‌ها و ابر‌پروژه‌ها و چالش‌ها را شناسایی کنم و حدود و ثغور منافع ذی‌نفعان و مقاومت معارضان را در صورت‌بندی مسائل شهر تهران بگنجانم و به عنوان برنامه عمل شهرداری تهران ارائه دهم. حال اگر اعضای شورای شهر، من را شایسته این مسئولیت بدانند آماده خدمت هستم. اما این مقایسه شما را قبول ندارم چون تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضا به من رای دادند که بنده به این مرحله رسیدم. جا دارد بگویم که برای من انسجام شورا از همه چیز مهم‌تر است زیرا شورای شهر تهران برآیند تفکر اصلاح طلبی است و این نهاد مهم نباید ضربه بخورد.

نمی‌توان یک جوان ۲۵ ساله را در راس یک مدیریت کلان قرار داد

_شعار جوان‌گرایی به عنوان یکی از اصلی‌ترین شعارهای اصلاح طلبان در انتخابات‌های اخیر مطرح شده، نگاه شما به این شعار چیست؟

نه تنها جوانان بلکه در موضوع زنان باید تغییر پارادایمی صورت بگیرد و تا حدود زیادی نگاه‌ها عوض شود. من هم معتقد به میدان دادن به این دو قشر بزرگ هستم. هرچند نمی‌توان یک جوان ۲۵ ساله را در راس یک مدیریت کلان قرار داد زیرا برخی پست‌ها گذر از یک مراحل و تجربه‌ای را می‌خواهد تا بتوان از پس آن کار و مسئولیت برآمد. اما اعتقاد دارم که می‌شود این مسیر را برای جوانان و زنان هموار کرد تا در این سیستم رشد کنند و در ادامه بتوانند این مسئولیت‌ها را به عهده بگیرند.

به صندلی داغ معتقدم نه صندلی چسبناک


انتقال بین نسلی مدیریت و مسئولیت دادن به جوانان باید بر اساس یک برنامه ملی و به هم پیوسته و با استفاده از همه ظرفیت‌های موجود در نهادهای عمومی و ساختار‌های دولتی و حکومتی صورت پذیرد. این برنامه باید به طور پیش‌بینی‌پذیر، شفاف، رقابتی فرصت ورود را برای همه جوانان توان‌مند به چرخه رشد و ارتقا و رسیدن به مدارج مدیریتی فراهم کند و رشد منطقی و انباشت تجربه و اعتبار و کارآمدی در سلسله مراتب مدیریتی را برای آنان فراهم کند. من باور دارم چون گیت‌های خروجی نظام مدیریتی در کشور تنگ و چسبناک است و مداخل ورود پر متقاضی لذا در هر دو سو با تراکم و تزاحم مواجهیم. باید چرخه ورود و خروج مدیران سیال شود و چسبندگی میز‌های مدیران هم از میان برود. به جای صندلی‌های چسبناک بیشتر به صندلی‌های داغ معتقدم که هر مدیری بیاید روی صندلی بنشیند و بدان که زیر این صندلی داغ است لذا به سرعت وظایفش را متعهدانه انجام دهد و به صندلی دیگری رفته و آن صندلی را به نفر بعدی بسپارد. طبیعی است که عامل مهم و اصلی توانمند سازی منابع انسانی همین تداول و چرخش مدیریت‌ها و میدان دادن به نیروهای مستعد است.

_سال‌های اول انقلاب بسیاری از مدیران ارشد نظام از بین جوانان انتخاب شدند در حالی که آن‌ها از تجربه لازم برخوردار نبودند.

آن دوره بسیار استثنایی بود زیرا نظام عوض شده بود و قرار نبود از بسیاری از افراد و مدیران فعال و دارای مسئولیت نظام گذشته استفاده شود و از همین جهت، روی به استفاده از نیروهای جوان آورده شد. همان جوانانی هم که در آن ایام مسئولیتی را پذیرفتند، زمان برد که به آن پختگی لازم برسند و شرایط آن ایام ایجاب کرد این چنین رویه‌ای حاکم شود.

_اطلاعی از تعداد نیروهای شهرداری تهران دارید؟

آماری که من دارم ۶۸ هزار نیرو است. که البته طبق قانون ۱۶ هزار پست برای شهرداری بیشتر تعبیه نشده است.

شهرداری ماهیانه 550 میلیارد تومان حقوق پرداخت می‌کند

_از مجموع حقوقی که به نیروهای شهرداری پرداخت می‌شود باخبر هستید؟ 

در بودجه ۹۷ شهرداری تهران حدود ۷۸۰۰ میلیارد تومان مصارف هزینه‌ای در نظر گرفته شده است که سر فصل حقوق و دستمزد کارکنان چیزی حدود ۸۰ درصد این رقم را به خود اختصاص می‌دهد. با این حساب به طور میانگین ماهانه شهرداری تهران چیزی حدود  ۵۵۰ میلیارد تومان حقوق مجموع نیروهای شهرداری تهران را باید پرداخت کند.

برای منابع پایدار شهرداری تهران برنامه علمی و مطالعه شده دارم

_یکی از چالش‌های اساسی شهر تهران این است که بسیاری از منابع و درآمد شهر صرف امورات جاری شهرداری می‌شود در حالی که انتظار می‌رود این منابع و درآمد بیش از این در خدمت مردم قرار بگیرد. برای این موضوع چه فکری دارید؟

قبل از آنکه آقای نجفی شهردار تهران شود، شنیدم که در دوره آقای قالیباف و ماه آخر کاری ایشان حتی در پرداخت حقوق‌ها به مشکل برخورده بودند. خوشبختانه در دوره آقای نجفی حقوق کارمندان با کمترین مشکل پرداخت شد. بطور کلی باید منابع و هزینه کرد، مدیریت شود و اینجاست که مدیریت بهینه معنا پیدا می‌کند. راه دیگر این است که مسیر را برای سرمایه‌گذاری مردم باز کنیم. بطور مثال در مشهد و شیراز سهم سرمایه گذاری بخش خصوصی بالای ۱۵ درصد است. ولی بعضی شهرها مثل اصفهان این آمار ۴ درصد است. در تهران هم باید سهم سرمایه گذاری بخش‌خصوصی را در طرح‌ها و برنامه‌ها افزایش داد که این خود بخشی از منابع پایدار است. بطور مثال اگر قرار است در محله‌ای شهربازی راه اندازی شود چه بهتر که شهرداری کمی سخاوت‌مندانه‌تر ظاهر شود، یعنی مدتی بیشتر برای کسب درآمد مکان را در اختیار سازنده قرار دهد و سپس آن را از وی تحویل بگیرد. من برای منابع پایدار شهرداری تهران برنامه علمی و مطالعه شده دارم که امیدوارم مورد توجه اعضای شورای شهر قرار گیرد.

۹۰ درصد زیرساخت‌ها برای ایجاد شهر هوشمند در شهرداری تهران مهیاست


_آلودگی هوا و آلودگی صوتی در تهران بیداد می‌کند، شما برای حل این مشکلات زیست محیطی چه برنامه‌ای دارید؟

از نظر مردم تهران، بزرگترین مشکل شهر ترافیک است. همین ترافیک به دنبال خود آلودگی هوا و آلودگی صوتی را به همراه می‌آورد. مهمترین وظیفه شورای شهر و شهردار تهران همفکری جهت روان شدن ترافیک است. به نظر من دیگر نمی‌شود به روش‌های سنتی به مقابله با این بحران رفت. ۹۱ درصد حمل و نقل تهران توسط وسایل نقلیه شخصی انجام می‌شود و وسایل نقلیه عمومی کمتر از ۲۰ درصد از آمار را به خود اختصاص داده است. ما اگر بتوانیم این موضوع را تا حدودی حل کنیم می‌توانیم به کاهش آلودگی هوا و صوت کمک کنیم و بدون شک شرایط محیط زیستی به مراتب بهتر از وضعیت کنونی می‌شود. در سه ماه آذر، دی و بهمن به شدت وارونگی هوا اتفاق می‌افتد و حتی تنفس کردن هم سخت می‌شود و در پی آن جان برخی شهروندان هم به خطر می‌افتد. برای حل چنین چالش‌هایی به اعتماد و همکاری شهروندان بسیار نیاز داریم تا بتوانیم شهر هوشمند را فعال کنیم. در حال حاضر ۹۰ درصد زیرساخت‌ها برای ایجاد شهر هوشمند در شهرداری تهران مهیاست و تنها نیاز به کار مدیریتی و فرهنگی جهت عملیاتی شدن این طرح وجود دارد.

بودجه عمومی کشور هزینه‌محور است

_خبر از بودجه سال ۹۷ شهرداری تهران دارید؟

در بودجه سال ۹۷، ۱۷۵۰۰ میلیارد تومان منابع و همین رقم مصارف دیده شده است. این نقد کلی به نظام بودجه ریزی در نهادهای عمومی و در کلان بودجه عمومی کشور وارد است که اولا هزینه محور است. به این معنا که اول می‌آییم هزینه‌های قطعی را آن هم نه بر اساس عملکرد واقعی سال گذشته یا روند های پیشین بلکه بر اساس اعداد و ارقام سال جاری با ضریبی مثلا به اندازه تورم سالیانه تعدیل می‌کنیم و سپس به سراغ بخش درآمدی می‌رویم و ارقام بی حساب و کتاب و غیر قابل تحقق را برای تراز کردن بودجه در ردیف‌های درآمدی می‌گنجانیم. این طور می‌شود که در پایان سال درآمد‌های تحقق نایافته در برابر هزینه‌های متحقق کسری‌های انباشته بودجه را فراهم می‌آورد که زمینه‌ساز انباشت شدن بدهی‌های شهرداری و آینده‌فروشی در شهر می‌شویم. باید بکوشیم که با سیاست درآمد محور، در جانب مصارف کاهش و صرفه‌جویی داشته باشیم. این امر مستلزم کوچک‌سازی، چابک‌سازی سازمانی، مشارکت دادن نهاد‌ها و محموعه‌های مردمی متخصص و کارا، کاهش تصدی‌گری در شهرداری تهران و واگذاری اموری که بخش خصوصی انگیزه و توان لازم برای ورود و سرمایه‌گذاری و اجرا دارد، مقابله با موازی‌کاری و چندبارگی هزینه‌ها و چندکارگی کارکنان و مدیران شویم.

حل معضل ترافیک و آلودگی شهر تهران تنها از عهده شهرداری تهران برنمی‌آید


_اگر شهردار آینده ۱۲ هزار میلیارد تومان از بودجه را خرج امور جاری شهرداری کند چطور می‌تواند با باقی مانده آن، معضلات بزرگی مثل آلودگی هوا را حل کند؟

حل معضل ترافیک و آلودگی شهر تهران تنها از عهده شهرداری تهران برنمی‌آید بلکه همکاری و هماهنگی و همراهی همگانی را می‌طلبد، تک تک شهروندان، سازمان و فضاهای کسب و کار، دستگاه‌ها و نهادهای عمومی و دولتی و همه و همه باید دست به دست هم دهیم که هم از ایجاد آلودگی جلوگیری کنیم و هم هزینه‌های برنامه مقابله با آلودگی شهر تهران را تأمین کنیم. یکی از روش های مهم در کاهش آلودگی‌ها کاهش سفر‌های داخلی شهری از طریق اصلاح نظام انگیزشی برای سفرهای درون شهری و کاهش تردد‌های غیر ضرور و با استفاده از ظرفیت‌هایی که هوشمند شدن شهر در اختیار ما می‌گذارد شدنی است. امروز سواد الکترونیکی مردم بالا رفته و ما می‌توانیم به روش‌های نرم افزاری تا حد قابل توجهی در جهت کاهش ترافیک و معضلات ناشی از آن گام برداریم. هوشمند شدن شهر تهران هزینه‌بر است اما همانطور که گفتم ۹۰ درصد این هزینه‌ها قبلا انجام شده و زیرساخت‌ها جهت عملیاتی شدن طرح وجود دارد.

شهرداری تهران نه متولی دینداری شهروندان است و نه مسئول تقسیم بهشت و جهنم


_یکی از ابعاد مهم شهر تهران موضوعات فرهنگی است. در دوره آقای قالیباف این بُعد خیلی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت که اثرات آن را می‌شد در بیلبوردهای شهر در زمان مذاکرات تیم هسته‌ای دید. احساس می‌شود در دوره آقای نجفی بُعد فرهنگی خیلی خنثی بود، شما برای این حوزه چه برنامه‌هایی دارید؟

وجه پررنگ و مهم شهرداری، اجتماعی و اجرایی بودن آن است هرچند سیاست هم به طور ویژه در این امور دخیل است. مردم هم وجه اجتماعی شهرداری را بر دیگر حوزه‌ها غالب می‌دانند. اگر شهردار و زیرمجموعه‌اش خود را درگیر کارهای سیاسی و جناحی کنند از ارائه خدمات به مردم بازمی‌مانند. رویکرد اصلاح‌طلبانه در این بُعد این است که مردم را بیش از پیش مشارکت دهیم تا مطالبات آن‌ها زودتر به نتیجه برسد. شهرداری تهران نه متولی دینداری شهروندان است و نه مسئول تقسیم بهشت و جهنم. شهرداری تنها وظیفه دارد از نظر زندگی سالم شهروندی با همه مؤلفه‌های آن که توأم با رشد خودبنیان معنوی، مادی، کمی و کیفی است. درست است که ما قرار است در بهشت بنشینیم اما قرار نیست شهروندان را به زور به بهشت ببریم. معتقدم شهرداری می‌تواند بستر لازم را فراهم آورد و امکانات عمومی در اختیاراتش را به خدمت شهروندان درآورد که خود آنان زندگی‌شان را در همین شهر بهشتی کنند و البته باور دارم که این استعداد هم وجود دارد که با ندانم کاری‌ها و مداخلات بی جا و ناکارآمد و آمرانه، تصمیمات پر هزینه و غلط، حیف و میل و تضییع اموال و امکانات عمومی زندگی مردم را تبدیل به جهنم کنیم.

شهرداری تهران را نمی‌توان مثل یک جزیره مستقل اداره کرد


یکی از ویژگی‌های شهردار آینده تهران باید تعامل با حاکمیت باشد، شما این تعامل را چطور تعریف می‌کنید؟

تعامل شهردار با حاکمیت یک امر لازم و ضروری است. شهرداری تهران را نمی‌توان مثل یک جزیره مستقل اداره کرد. معنی این تعامل را در گفت‌وگو که محور آن مطالبات و حقوق مردم و حق عمومی شهر مستتر باشد، می‌دانم. یعنی باید روندی را دنبال کرد که هیچ یک از ارکان نظام فکر نکنند از سمت شما لجبازی وجود دارد. وقتی می‌گوییم تعامل و گفت‌وگو یعنی همانطور که نظرات خودمان که به نوعی برآیند نظرات مردم است را انتقال می‌دهیم نظرات طرف مقابل را هم بگیریم و به یک نقطه مشترک برسیم. شهردار تهران باید بتواند این گفت‌وگوها را مدیریت کند. یک موقع امکان دارد شما طرف مقابل را قانع کنید و یک موقع امکان دارد طرف مقابل موضوعاتی را مطرح کند که شما قانع شوید. مهم این است که تصمیمی گرفته شود که منافع مردم در آن باشد.

هر کارمند شهرداری ۱ میلیارد تومان بدهکار است!


_از میزان بدهی شهرداری تهران اطلاع دارید؟

بدهی‌های شهرداری ترکیبی از بازپرداخت تسهیلات سررسید شده و معوق و دیون و جرايم ناشی از تأخیر تأدیه آن‌ها، مطالبات انباشته شده پیمانکاران، حقوق و دیون معوق کارکنان و مستمری‌بگیران و اعتبارات پیش‌بینی شده اما تخصیص داده نشده به پروژه‌های عمرانی و اجرایی در حال اجرا و سایر موارد است. این رقم بین ۶۰ تا ۶۸ هزار میلیارد تومان گزارش شده است. جالب است که اگر تقسیم به تعداد کارکنان شهرداری شود هر کارمند شهرداری ۱ میلیارد تومان بدهکار است! و اگر تقسیم به شهروندان تهران شود هر شهروند تهرانی که تأمین کننده اصلی منابع شهر هستند و علی‌القاعده شهر از جیب آنان اداره می‌شود حداقل ۶ میلیون تومان بدهکاری به شهر دارد! این را عرض کردم که شهروندان ابعاد مسأله را به طور ملموس‌تر دریابند.

_می‌دانید که چه میزان از این بدهی مربوط به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء است؟

من در جریان ریز این موضوع نیستم.

سایه سنگین اختلاف نظرها در برخی حوزه‌ها وجود دارد


_به نظر می‌رسد تعاملی که شما از آن نام می‌برید خیلی وقت‌ها به شکل تقابل بر سر موضوعاتی مثل اختلاف سلیقه‌ برخی نهادها، تفکرات افراد و حتی مسائل اقتصادی خودش را نمایان می‌کند، مطمئنا در این موضوعات کلان به راحتی نمی‌توان طرف مقابل را قانع کرد و از طرفی هم نمی‌توان خیلی راحت صحبت‌های طرف مقابل را پذیرفت، پس چطور این تعامل عینی می‌شود؟

این تعامل حول محورهای مشخصی است. به هر حال سایه سنگین اختلاف نظرها در برخی حوزه‌ها وجود دارد و نه می‌شود و نه می‌توان با یک یا دو جلسه گفت‌وگو موضوع را حل و فصل کرد. به طور مثال مردم یک مبلغی را برای عوارض و اداره شهر پرداخت می‌کنند و قاعدتا این هزینه باید با اولویت خرج کردن برای شهر تهران باشد. حال به یکباره هر نهادی بیاید و بگوید این مبلغ را ببریم و در خارج از محدوده جغرافیایی شهر هزینه کنیم، کاملا مشخص است که باید تمام ابعاد مسأله را بررسی کرد و پای میز مذاکره نشست و حاکمیت و فصل‌الخطاب بودن قانون را در اتخاذ تصمیم‌نهایی معیار و ملاک قرار داد.

کارنامه‌ من عملکرد من است، نه نظریه مقطعی یک نهاد خاص در ۱۰ سال پیش


-آیا حاکمیت که آقای حسینی را برای انتخابات مجلس ردصلاحیت می‌کند، می‌تواند با چنین فردی در قامت شهردار تهران تعامل کند؟

خوشبختانه در اثر تحولات بزرگ سیاسی در سال‌های اخیر خصوصا در دولت یازدهم و دوازدهم تغییر نگرش کلی نسبت به استفاده از توانایی‌ها و تجارب منابع نیروی انسانی و سرمایه مدیریتی کشور صورت گرفته است. لذا اطمینان دارم مراجع استعلام در دولت خصوصا وزارت محترم کشور و وزارت محترم اطلاعات با توجه به سوابق و کارنامه روشن من در طول خدمتم در مجموعه وزارت کشور هیچ نقطه ابهامی در مورد بنده نخواهند داشت. ردصلاحیتی که شما مطرح کرده‌اید از جنس تصمیم‌گیری‌های سیاسی بوده است که یک جریان به اقتضای زمان و مکان و برای تثبیت نوع نگاه خود به اداره کشور با استفاده از قدرتی که در اختیار داشته است انجام داده و گمان می‌کنم اساساً ثمری جز محروم کردن کشور از بخش بزرگی از توانمندی های مدیریتی و کارشناسی و منابع انسانی بوده است. در عین حال آنچه که کارنامه مرا در بحث نوع و شیوه تعامل خواهد ساخت، عملکرد من در آینده است نه نظریه مقطعی یک نهاد خاص در ۱۰ سال پیش. جامعه ما امروز به بلوغ رسیده است و با تنگ‌نظری و بستن درب‌ها به روی خود نمی‌توان آن را اداره کرد. امیدوارم که بتوانم در کسوت شهردار تهران الگوی سازنده‌ای از تعامل را صورت‌بندی کرده و به عمل درآورم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
0
0
آقای محمود حسینی از زمان دانشجویی در دانشگاه اصفهان فرد متدین مقید به آداب و رسوم اجتماعی فردی متواضع آرمانی و فعال سیاسی و معتدل بود اهل شکستن شیشه های دانشگاه نبود و آرام آرام برای سقوط نظام شاهنشاهی و استقرار نظام جمهوری اسلامی کار می کرد خیلی از دانشجویان اورا دوست داشتند اگر شهرداری تهران به او محول شود دست خائنین به بیت المال قطع خواهد شد. انشاءالله
عبدالکریم ادیب
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
0
0
با سلام و عرض ادب.در این مطلب اشاره به تقسیمات شهرستانهای: شهرضا، دهاقان و سمیرم علیا شد و مرا بیاد آن سال انداخت که با قساوت شهرستان دهاقان را مانند گوشت قربانی تقسم کردند بین: شهرضا - اسفرجان و هونگان را و - بروجن نقنه را و مبارکه - طالخونچه و هفت مزرعه را.این تقسیمات بر چه اساسی صورت گرفت؟ کسی نمیداند.
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان