جنگ باعث شد مردم میان سرزمین و حاکمیت تمایز قائل شوند | رفتارهای نژادپرستانه علیه افاغنه غالب نیست
رویداد۲۴ | عرفان بیوکنژاد- در روزهای پس از آتشبس، رسانههای اجتماعی از ویدیوهایی پر شدهاند که برخوردهای تند با مهاجران غیرقانونی افغانستانی را نشان میدهند؛ موجی که بسیاری آن را پاسخی به کشف حضور اتباع افغانستانی در برخی عملیات خرابکارانه منتسب به موساد در خاک ایران میدانند. گرچه دولت از پیش در حال پیگیری اخراج مهاجران غیرمجاز بود، اما اکنون این روند شدت گرفته و با حمایت بخشهایی از افکار عمومی همراه شده است.
در همین حال، جامعهشناسان هشدار میدهند که زیر لایههای خشم و تهدید، تحولی عمیقتر در حال شکلگیری است: بازتعریف مفهوم همبستگی اجتماعی.
مرتضی پدریان، جامعهشناس، در گفتوگو با رویداد۲۴ تاکید میکند که «اگرچه میزان اعتماد اجتماعی نسبت به قبل از جنگ اندکی افزایش یافته، اما این همبستگی همچنان سطحی و شکننده است.» به گفته او، شاخصهای همبستگی از عددی حدود ۱۵ تا ۲۰ در دوران پیش از جنگ، اکنون به حدود ۲۵ رسیدهاند. «اما این هنوز فاصله زیادی با همبستگی پایدار دارد. جامعه ما عمیقاً هنوز این تجربه را درونی نکرده است.»
پدریان به نوعی «ملیگرایی خاکمحور» اشاره میکند که در ماههای اخیر پررنگتر شده است. «مردم میان سرزمین و حاکمیت تمایز قائل شدهاند. همبستگی از نهادهای رسمی بهسمت وطن، عرف ملی و حس مشترک فرهنگی منتقل شده است.»
این تغییر میتواند بهزعم برخی کارشناسان، هم فرصت باشد و هم تهدید. فرصتی برای بازسازی انسجام اجتماعی، مشروط به آنکه «نگاه ایدئولوژیک مطلق بر همه امور حاکم نباشد»، اما تهدیدی نیز هست اگر همین انسجام ملی به سمت طرد اقلیتها یا مهاجران متمایل شود.
بیشتر بخوانید: تکثر یا آغل؛ کشور بر سر یک دوراهی تاریخساز
موضوع مهاجران افغانستانی، که پیشتر جزئی از متن زندگی اجتماعی در ایران شده بودند، اکنون به کانون یک بحران امنیتی و رسانهای بدل شده است. پدریان میگوید: «پیش از این، شکاف اجتماعی میان ایرانیان و مهاجران کاهش یافته بود. مهاجران در مراسم مذهبی، بازار کار و محافل فرهنگی حضور پررنگی داشتند. اما این نزدیکی اکنون در معرض تهدید است.»
او هشدار میدهد که «اگر پروپاگاندای منفی علیه افغانها گسترش یابد، این نزدیکی میتواند به دشمنی بدل شود.» با این حال، او تأکید میکند که هنوز در سطح روابط فردی، مردم «تفاوتها را نادیده میگیرند» و رفتارهای نژادپرستانه، گرچه وجود دارند، اما غالب نیستند.
از سوی دیگر، مردم احساس میکنند اولویتهای امنیتی نظام، توجه به نیازهای روزمره آنها را به حاشیه رانده است. پدریان میگوید: «درحالیکه تهدیدات خارجی ادامه دارد، سیاستهای داخلی همچنان بر موضوعاتی، چون پوشش زنان متمرکز است. این دوگانگی باعث افزایش حس ناامیدی در بخشی از جامعه شده است.»
رسانه ملی نیز از دید منتقدان، فرصت ایفای نقش در تقویت وحدت اجتماعی را از دست داده است. شخصیتهایی، چون محمد خاتمی، حسن روحانی و احزاب اصلاحطلب، بیانیههایی در محکومیت رژیم اسرائیل منتشر کردند که میتوانست ابزار همبستگی ملی باشد. اما، به گفته پدریان، «صداوسیما هیچگاه از این فرصت استفاده نکرده است.»
در نهایت، آنچه اکنون در ایران جریان دارد تنها بازسازی یک کشور پس از جنگ نیست؛ بلکه بازسازی یک جامعه است که میان تهدید خارجی، شکاف داخلی و بازتعریف وفاداری جمعی، بهدنبال معنای جدیدی از «ما» میگردد.



ورود افغان ها به کشور کاملا برنامه ریزی شده بود، انها در مخفی شدن و طی کردن مسیرهای کوهستانی مهارت دارند و باعث فلج شدن سایت های موشکی در روز اول حمله اسراییل شدند, بررسی ها و توصیه های که دادستان کل کشور در مورد خروج انها انجام داد بی دلیل نبود، دستگیری های متعدد انها در کنار سایت ها موشکی با ریز پرنده گویای همه چیز است
