درسی که چین از جنگ ۱۲ روزه گرفت| استاد دانشگاه شانگهای: پایان توهم موازنه قدرت از بیرون و افسانه شکست ناپذیری اسرائیل

رویداد۲۴| یک استاد دانشگاه چینی یادداشتی در روزنامه تینک چاینا نوشته و در آن تاثیر جنگ ایران و اسرائیل بر چین را بررسی کرده است. او میگوید درسی که از این جنگ باید گرفت این است که کشورهای منطقه در تلاش برای توازن قوا هستند و این خودشانند که سرنوشتشان را تعیین میکنند. او در این یادداشت تجربه سفرهای مکرر خود به اسرائیل و ایران را شرح داده و گفته اسرائیلیها بدون توجه به این واقعیت که تنها کشور دارنده بمب اتم در منطقهاند، خواستار نابودی برنامه هستهای ایران شدند و این جنگ نشان داد مقاومت آهنین اسرائیل تا چه حد شکننده است.
روزنامه «تینک چاینا» یک روزنامه معتبر و تأثیرگذار چینیزبان در سنگاپور است که در ۴۰ سال اخیر، به پوشش گسترده خبری در سطح منطقهای و حضور قدرتمند دیجیتال شناخته میشود، و نقش مهمی در دیاسپورای چینی دارد. این روزنامه توسط رسانههای غربی متهم به گرایش به مواضع رسمی چین است و از این رو گزارشهای آن اهمیت قابل توجهی دارد.
در گزارشی تحلیلی که توسط تینکچاینا منتشر شده است، به بررسی جنگ ۱۲ روزه اسرائیل، آمریکا و ایران میپردازد، جنگی که پس اعلام آتشبس هر سه پس طرف آن اعلام پیروزی کردند. فان هونگدا، استاد دانشگاه چینی، از خسارات سنگینی که هر سه طرف واقعا متحمل شدهاند ابراز تأسف میکند. به باور او، پس از پایان درگیری، مذاکره میان تهران و واشنگتن همچنان موثرترین راه برای حل بحران ایران است.
به باور این تحلیلگر، هرچند طرفین از پیروزی سخن گفتهاند، اما واقعیت میدانی، تلفات انسانی بالا، آسیبهای زیرساختی و افزایش نارضایتی عمومی را نشان میدهد. او تاکید میکند که اسرائیل بدون مداخله مستقیم آمریکا توان مقابله با ایران را ندارد و از سوی دیگر، ایران نیز باید برای تقویت واقعی خود دست به اصلاحات عملی بزند.
پیش بینی حمله اسرائیل به ایران دو ماه قبل از حمله
هونگدا در ادامه مینویسد: در ۲۹ مه، طی یک کنفرانس در تلآویو، یکی از مقامات پیشین اسرائیلی نظر مرا درباره احتمال حمله اسرائیل به ایران جویا شد. من با دو پرسش پاسخ دادم: «اگر اسرائیل به ایران حمله کند، آیا ایران واکنش نشان نخواهد داد؟ مگر اینکه اسرائیل بتواند در حمله نخست، کامل توان نظامی ایران را نابود کند. اما آیا چنین چیزی ممکن است؟» او پذیرفت که اسرائیل قادر به چنین کاری نیست.
در سخنرانیام در آن کنفرانس، تلاش کردم بیش از ۱۰۰ میهمان اسرائیلی حاضر در جلسه را قانع کنم که بهتر است اسرائیل به جای تلاش برای سرنگونی رژیم کنونی ایران، در جهت کاهش تنشها با تهران حرکت کند. اما واکنش حضار چندان مثبت نبود.
روایت استاد دانشگاه چین از جلسهای با مقامات سابق اسرائیل
هونگدا ادامه میدهد: در مقابل، در سال ۲۰۱۱ در یک کنفرانس دیگر در تلآویو، پس از آنکه چندین سخنران اسرائیلی هشدارهایی درباره تهدید هستهای ایران و احتمال آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه دادند، من پرسیدم: «همگان میدانند که اسرائیل تنها کشور دارای سلاح هستهای در خاورمیانه است. اگر اسرائیل سلاحهای هستهای خود را بهطور کامل نابود کند، آیا این از وقوع مسابقه هستهای در منطقه جلوگیری نمیکند؟» این پرسش سالن را به واکنش واداشت.
یک ژنرال بازنشسته اسرائیلی پاسخ داد که «توسعه سلاحهای هستهای اسرائیل برای صلح است، اما ایران تهدیدی منطقهای بهشمار میرود». تا امروز، بسیاری از اسرائیلیها از جمله نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، همچنان چنین دیدگاهی دارند.
روایت جنگ ایران و اسرائیل و اثرگذاری بر کشورهای ثالث | بازجویی در تل آویو به جرم سفر به ایران
هونگدا میافزاید: روایتهای رسمی در ایران و اسرائیل، به تدریج فضای تقابل شدید بین دو کشور را شکل داده است. این درگیری، تاثیرات محسوسی بر کشورهای ثالث هم گذاشته است.
به صورت شخصی، در سال ۲۰۱۹ به دلیل سفرهایم به ایران، هنگام ورود به اسرائیل تحت بازجویی و بازرسی امنیتی یک ساعته قرار میگرفتم. همچنین، به دلیل سفرهایم به اسرائیل، برخی در ایران نیز به من مشکوک شده بودند. قصد داشتم پس از جنگ اخیر به ایران سفر کنم، اما یکی از دوستان ایرانیام گفت که سفر پیشینم به اسرائیل ممکن است برایم دردسرساز شود. حالا در فکر تغییر برنامه سفر تابستانیام هستم.
در سطح ملی نیز همین وضعیت دیده میشود. مثلا پس از امضای توافق ۲۵ ساله ایران و چین، اسرائیل نسبت به پکن نارضایتی بیشتری نشان داد و در طرف دیگر، وقتی چین روابط دوستانهای با اسرائیل برقرار میکند، نگرانی در تهران افزایش مییابد. واقعا در خاورمیانه امروز که کشورها معمولا با یکدیگر اختلاف دارند، درک اینکه چگونه چین میتواند با همه آنها رابطه دوستانه برقرار کند، دشوار است.
چرا چین در جنگ با اسرائیل به داد ایران نرسید؟
پس از آغاز جنگ اسرائیل با ایران در ۱۳ ژوئن، جهان به ویژه پس از بمباران تاسیسات هستهای ایران توسط آمریکا، به واکنش چین چشم دوخت. آیا چین به ایران کمک خواهد کرد؟ چگونه؟ آیا این کمک نظامی خواهد بود؟ من بارها از سوی رسانههای بینالمللی با این پرسشها مواجه شدم.
خوشبختانه پس از آنکه دولت ترامپ بمبارانهایی در ایران انجام داد، به سرعت از جنگ عقبنشینی کرد. اسرائیل و ایران نیز اعلام پایان جنگ کردند. این موضوع، هم برای مردم طرفهای درگیر خوشیمن بود و هم برای چین، خبر خوشحالکنندهای محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
پشت پرده سکوت چین در جنگ ایران و اسرائیل| آیا اتحاد ایران و چین ترک برداشته؟
اعلام پیروزی از سوی همه طرفها؛ اما به چه قیمتی؟
در پایان، اسرائیل، آمریکا و ایران همگی خود را پیروز جنگ معرفی کردند. اسرائیل توانست جنگندههایش را وارد حریم هوایی ایران کند؛ موشکهای بالستیک ایران به اهداف کلیدی در خاک اسرائیل اصابت کردند؛ بمبافکنهای آمریکایی از خاک آمریکا پرواز کرده و با موفقیت عملیات خود را انجام دادند. کمتر کشوری در جهان امروز قادر به چنین عملیاتهایی است.
اما واقعیت این است که خسارات سنگینی به هر دو طرف وارد شد. برخی از مناطق آسیبدیده در تهران، تلآویو و حیفا را شخصا دیده بودم.
ایران اعلام کرد که ۶۲۷ نفر کشته و ۴۸۷۰ نفر زخمی شدهاند. اسرائیل هم دستکم ۲۸ کشته و بیش از ۳۰۰۰ زخمی داشته است. میلیونها نفر از تهرانیها مجبور به ترک خانههای خود شدند. شهروندان اسرائیلی هم ساعتهای طولانی در پناهگاهها پنهان بودند. تاسیسات هستهای ایران آسیب جدی دیدند و افسانه «شکستناپذیری اسرائیل» فرو ریخت.
درسهایی که از جنگ گرفتیم | اسرائیل بدون کمک آمریکا از پس ایران برنیامد و تهران نباید پیشنهادهای آمریکا را رد کند
این جنگ همچنین روشن کرد که بدون مداخله مستقیم آمریکا، اسرائیل به تنهایی از پس ایران برنمیآید؛ بنابراین رییسجمهور ترامپ در این میان اهرم فشاری به دست آورد. اکنون سختتر خواهد بود که نتانیاهو به طور کامل با برنامههای بعدی ترامپ مخالفت کند.
از سوی دیگر، تهران نیز باید دریافته باشد که ترامپ در صورت لزوم میتواند مستقیما ایران را هدف قرار دهد؛ بنابراین نادیده گرفتن پیشنهادهای مذاکرهای او دشوار خواهد بود. به باور من، مذاکره میان تهران و واشنگتن همچنان موثرترین راه برای رفع بنبست فعلی است، زیرا در غیر این صورت لغو تحریمها بسیار دشوار خواهد بود.
با وجود این، باید اعتراف کرد که دیپلماسی خاورمیانهای دولت دوم ترامپ، موفقیتآمیز بوده است. اگرچه جنگ ایران و اسرائیل اختلال ایجاد کرده، اما روند کاهش تنش میان ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد.
درس جنگ برای ابرقدرتها: خاورمیانه متعلق به خودش است
با این حال، نباید نسبت به حضور چین در خاورمیانه نیز بدبین بود. کشورهای منطقه روز به روز مستقلتر میشوند و اهداف توسعهای قویتری دارند. در سیاست خارجی خود، نه به دنبال انتخاب میان چین و آمریکا هستند، بلکه درصدد حفظ توازناند.
حتی در مورد اسرائیل هم نمیتوان گفت که کاملا به آمریکا اعتماد دارد. نگاهی به افزایش انتقادها در داخل آمریکا از اسرائیل بیندازید؛ حتی اسرائیلیها هم دیگر نمیتوانند نسبت به این انتقادها بیتفاوت باشند. از سوی دیگر، آیا رهبران ایران میتوانند به آمریکا اعتماد کنند؟ جنگ اخیر نشان داد که حتی در جریان مذاکرات نیز آمریکا میتواند ایران را هدف حمله قرار دهد.
در نهایت، خاورمیانه نه متعلق به قدرتهای خارجی، چون آمریکا و چین، بلکه متعلق به مردم خودش است. سرنوشت این منطقه، چه خوشبختی و چه بدبختی، در دستان خود آنهاست.



اگر بعنوان سياستمدار اين حرف را بيان كرده ، ميشود از او پذيرفت ، چون سياستمدار راست و دروغ، را بهم مي بافد تا با جلوه دادن باطل بعنوان حقيقت، ذهن حاكمان منطقه را از دسيسه ها و دخالت هاي پنهان منحرف كند،
اما اگر در مقام يك مدرس دانشگاهي اين را بيان كرده، نظر بسيار مسخره و ابلهانه اي است، اگر تصور شود كه سرنوشت خاورميانه، چه خوشبختی و چه بدبختی، در دستان خود آنهاست.