تاریخ انتشار: ۱۰:۱۷ - ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

صدای آرام حوزه در سال‌های تند باد| مروری بر زندگی آیت الله محمدکاظم شریعتمداری

آیت‌الله سید محمدکاظم شریعتمداری یکی از مهم‌ترین مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری بود که نقش مؤثری در تحولات فقهی، آموزشی و اجتماعی حوزه علمیه قم ایفا کرد. او در کنار مواضع سنجیده و نهادسازی‌های دینی، شاهد دوره‌ای پرتنش از تاریخ معاصر ایران بود. این مقاله نگاهی تحلیلی دارد به زندگی، اندیشه و فراز و فرود‌های مرجعیتی که تا سال‌ها صدای اعتدال در حوزه تلقی می‌شد.

صدای آرام حوزه در سال‌های تند باد| مروری بر زندگی آیت الله محمدکاظم شریعتمداری

رویداد۲۴ | آیت‌الله سید محمدکاظم شریعتمداری در سال ۱۲۸۴ خورشیدی در خانواده‌ای مذهبی در تبریز چشم به جهان گشود؛ شهری که همواره یکی از کانون‌های برجستهٔ فقه و سیاست در ایران معاصر بوده است. پدرش از روحانیان محلی بود و فرزند را از خردسالی با آموزه‌های دینی و فضیلت‌محور آشنا کرد. تبریز، در روزگار نوجوانی او، آکنده از تب‌وتاب انقلاب مشروطه و دگرگونی‌های فرهنگی و سیاسی بود. در چنین فضایی، شریعتمداری، با نبوغ و جدیتی کم‌نظیر، مقدمات علوم دینی را در حوزه علمیهٔ تبریز فرا گرفت و در کنار تحصیلات حوزوی، با جریانات فکری، سیاسی و اجتماعی روز نیز آشنایی یافت.

وی در دهه دوم زندگی خود، رهسپار شهر قم شد؛ شهری که پس از تأسیس دوبارهٔ حوزهٔ علمیه توسط آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، به مرکز تازه‌ای برای شکوفایی فقه شیعه بدل شده بود. در قم، محضر استادانی، چون آیت‌الله حائری، آیت‌الله حجت و آیت‌الله خوانساری را درک کرد و اندک زمانی نگذشت که آوازهٔ فضل و دقت علمی‌اش در محافل حوزوی پیچید. او همچنین مدتی را در حوزهٔ علمیه نجف گذراند و از درس آیت‌الله نائینی و آیت‌الله آقاضیاءالدین عراقی بهره‌مند شد؛ اساتیدی که از پیش‌قراولان جریان اجتهادی نوین به شمار می‌رفتند و اندیشهٔ فقهی‌شان بر بنیان عقلانیت و اصول‌گرایی استوار بود.

شریعتمداری در همان سال‌های جوانی به مرتبهٔ اجتهاد دست یافت و به زودی در زمرهٔ مدرّسان مطرح حوزه قرار گرفت. ویژگی بارز او، ترکیب کم‌نظیر میان دقت اصولی، تواضع شخصی، و تمایل به نوسازی ساختار آموزش دینی بود. برخلاف برخی از هم‌عصرانش که به انزوا یا سنت‌گرایی خشک گرایش داشتند، وی همواره تلاش می‌کرد با حفظ چارچوب‌های سنتی، به روزآمدی حوزه و تربیت نسلی نو نیز بیندیشد.

پس از مدتی به تبریز بازگشت و تا سال‌ها در آن‌جا به تدریس، ترویج فقه جعفری، و رهبری دینی مردم مشغول بود. در جریان بحران‌های سیاسیِ پایان دههٔ بیست و به‌ویژه ماجرای فرقهٔ دموکرات آذربایجان به رهبری سیدجعفر پیشه‌وری، آیت‌الله شریعتمداری نقش مهمی در حفظ پیوند میان مردم و حکومت مرکزی ایفا کرد. او با صدور بیانیه‌ها و سخنرانی‌های مذهبی، در مقابله با تجزیه‌طلبی ایستاد و از تمامیت ارضی ایران حمایت نمود. این رویکرد نه تنها جایگاه او را در میان روحانیون آذربایجان تحکیم کرد، بلکه در نگاه حکومت نیز شخصیتی میانه‌رو، خردگرا و وطن‌دوست جلوه کرد.


بیشتر بخوانید: آثار موسس حوزه؛ نگاهی به مهم‌ترین کتب تاریخ حوزه علمیه


در سال ۱۳۳۰ شمسی، آیت‌الله شریعتمداری بار دیگر به قم بازگشت و این بار در قامت یک مرجع تقلید، جایگاه خود را در رأس هرم روحانیت تثبیت کرد. اگرچه نسبت به برخی جریان‌های رادیکال حوزه محتاط بود، اما به دلیل خصلت آرام و نفوذ معنوی گسترده‌اش، بسیاری از طلاب و روحانیون جوان، در اطراف وی گرد آمدند. رفتار متین، احترام به آرا و نقد‌های مخالف، و پرهیز از خصومت‌های شخصی، او را به یکی از چهره‌های محبوب و قابل احترام بدل کرده بود.

مرجعیت، نهادسازی دینی و نقش در تحولات اجتماعی

با رحلت آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ شمسی، فضای مرجعیت شیعه در قم وارد مرحله‌ای تازه شد. آیت‌الله شریعتمداری که از مدرسان برجسته حوزه بود، به‌تدریج به عنوان یکی از مراجع مورد رجوع در سطح ایران و کشور‌های هم‌جوار شناخته شد. مرجعیت وی، به‌ویژه در آذربایجان و مناطق ترک‌زبان کشور، پشتوانه‌ای مردمی داشت و حوزه نفوذ معنوی‌اش به پاکستان، هند، آذربایجان، عراق و بخش‌هایی از لبنان نیز گسترش یافت.

در این دوره، آیت‌الله شریعتمداری با رویکردی نهادگرا به توسعهٔ ساختار‌های آموزشی، تبلیغی و رفاهی حوزه پرداخت. مهم‌ترین اقدام او تأسیس «دارالتبلیغ اسلامی» در سال ۱۳۴۴ شمسی بود؛ نهادی آموزشی و فرهنگی با هدف پرورش مبلغان آشنا به زبان‌های زنده دنیا و پاسخ‌گو به نیاز‌های نوپدید جوامع اسلامی. این مؤسسه با الهام از ساختار دانشگاهی، برنامه‌ای منسجم برای آموزش علوم دینی، فن بیان، زبان خارجی، و مهارت‌های ارتباطی طراحی کرده بود که در آن زمان، نوگرایانه محسوب می‌شد. دارالتبلیغ، به‌ویژه برای طلاب کشور‌های اسلامی، به مرکزی مهم بدل شد و باعث رشد ارتباطات بین‌المللی حوزه علمیه قم گردید.

صدای آرام حوزه در سال‌های تند باد| مروری بر زندگی آیت الله محمدکاظم شریعتمداری

آیت‌الله شریعتمداری همچنین از نخستین مراجع تقلیدی بود که به لزوم توسعهٔ ارتباطات رسانه‌ای برای حوزه باور داشت. او نشریه‌هایی در زمینه پاسخ به سؤالات فقهی، مسائل دینی روز، و معرفی معارف شیعی منتشر کرد و پشتیبان ارتباط حوزه با نهاد‌های علمی در سطح کشور بود. در کنار فعالیت‌های فرهنگی، وی در توسعه فیزیکی حوزه، ساخت مدارس علمیه، کتابخانه‌ها و مراکز درمانی نیز نقش داشت.

از نظر فکری، آیت‌الله شریعتمداری به اصول فقهی متکی بود که بر «احتیاط» و «استنباط متوازن» تأکید داشت. فتاوای او معمولاً دارای دقت متنی، توجه به مصلحت عامه، و پرهیز از افراط‌گرایی در احکام بود. در مسائلی مانند موسیقی، کار در نهاد‌های دولتی یا رابطه با غیرمسلمانان، فتاوای وی با نگاهی متعادل و مصلحت‌محور مطرح می‌شد و همین ویژگی موجب گرایش قشر وسیعی از طبقات اجتماعی به او شد.

نکته قابل توجه دیگر، تلاش او برای دوری حوزه علمیه از تنش‌های مستقیم سیاسی بود. وی با تأکید بر استقلال روحانیت، همواره توصیه می‌کرد که فعالیت دینی باید بر محور آگاهی‌بخشی، اخلاق و هدایت باشد و از ورود به منازعات جناحی پرهیز شود. با این حال، در مواردی که احساس خطر نسبت به کیان دین یا منافع مردم می‌کرد، موضع‌گیری‌های صریحی داشت که به‌ویژه در دههٔ ۱۳۴۰ و پس از آن قابل مشاهده است.

در این دوران، آیت‌الله شریعتمداری به عنوان یکی از نماد‌های مرجعیت سنتی شیعه، با حفظ احترام عمومی، تلاش کرد حوزه را با تحولات جهان معاصر پیوند دهد؛ بی‌آن‌که از اصول فقهی و ساختار‌های سنتی آن عدول کند.

سیاست، انقلاب و حصر: از میانه‌روی تا حاشیه‌نشینی

آیت‌الله شریعتمداری تا پیش از دهه ۱۳۵۰، همواره کوشیده بود فاصله‌ای روشن میان مرجعیت دینی و فعالیت‌های اجرایی سیاسی حفظ کند. با این حال، فضای پرتلاطم سال‌های پایانی حکومت پهلوی، شرایطی را پدید آورد که سکوت یا بی‌طرفی را دشوار می‌کرد. او نیز، همچون دیگر مراجع، نسبت به سیاست‌های فرهنگی و مذهبی دولت پهلوی انتقادات آشکاری داشت و در مواردی از جمله ماجرای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در اوایل دهه ۴۰، در کنار آیت‌الله خمینی و دیگر علما قرار گرفت.

نقش مهم آیت‌الله شریعتمداری در جریان دستگیری آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۴۲ شمسی، نقطه عطفی در تاریخ مرجعیت شیعه در ایران به شمار می‌رود. پس از بازداشت آیت‌الله خمینی به‌دلیل اعتراضاتش به حکومت وقت، زمزمه‌هایی از سوی نهاد‌های امنیتی در مورد احتمال اعدام وی شنیده شد. در این شرایط، آیت‌الله شریعتمداری با استفاده از اعتبار و جایگاه فقهی خود، اعلام کرد که آیت‌الله خمینی از مراجع تقلید است و اعدام او، خلاف شرع و عرف حوزه است. این موضع‌گیری، به‌شکلی مؤثر از اعمال حکم جلوگیری کرد و زمینه‌ساز ادامه فعالیت‌های آیت‌الله خمینی در سال‌های پس از آن شد.

با اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال‌های ۵۶ و ۵۷، آیت‌الله شریعتمداری گرچه از اصل حرکت مردمی حمایت می‌کرد، اما در عین حال نگران افراط‌گرایی، خشونت، و تمرکز بیش‌ازحد قدرت بود. او در مواضع خود همواره بر ضرورت حفظ آرامش، پرهیز از درگیری‌های مسلحانه، و دستیابی به توافق با حفظ مصالح عمومی تأکید می‌کرد. در روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب نیز، از موضعی مستقل، از تشکیل دولت موقت حمایت کرد، اما نسبت به ساختار آینده حکومت دینی با احتیاط و تأمل نظر می‌داد.

اختلاف‌نظر‌های فقهی و سیاسی میان آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله خمینی، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، وارد مرحله‌ای تازه شد. مهم‌ترین این موارد، مخالفت او با گنجاندن اصل «ولایت فقیه» در قانون اساسی ۱۳۵۸ بود. شریعتمداری، در چارچوب فقه سنتی، معتقد بود که وظیفه فقیه نظارت بر امور شرعی، داوری در اختلافات و هدایت اخلاقی جامعه است، نه اداره مستقیم ساختار اجرایی حکومت. این دیدگاه، که از سوی برخی مراجع دیگر نیز مطرح می‌شد، در نهایت با آرای اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی مورد توجه قرار نگرفت.

هم‌زمان، حمایت آیت‌الله شریعتمداری از «حزب جمهوری خلق مسلمان» که در تبریز و مناطق ترک‌زبان فعال بود، به شائبه‌هایی درباره نیت سیاسی او دامن زد. هرچند این حزب در ابتدا با هدف ایجاد توازن و بیان دیدگاه‌های متفاوت در فضای نوپای جمهوری اسلامی تشکیل شده بود، اما با گسترش اختلافات، مورد انتقاد شدید نهاد‌های انقلابی قرار گرفت و فعالیتش به سرعت محدود شد.

در فروردین ۱۳۶۰، با بازداشت صادق قطب‌زاده و طرح اتهام‌هایی مبنی بر برنامه‌ریزی برای کودتا، نام آیت‌الله شریعتمداری نیز به‌عنوان فردی که از این اقدام مطلع بوده، در رسانه‌ها مطرح شد. هرچند او هیچ‌گاه رسماً محاکمه نشد و خود این ادعا‌ها را رد کرد، اما پس از فشار‌های گسترده، از مرجعیت خلع و تا پایان عمر در حصر خانگی قرار گرفت. این وضعیت، بدون برگزاری دادگاه علنی یا دفاعیه رسمی، یکی از موارد مناقشه‌برانگیز در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود.

با وجود این تحولات، آیت‌الله شریعتمداری در دوران حصر نیز از آرامش شخصی و پرهیز از تندروی فروگذار نکرد. اطرافیانش از شخصیتی صبور، اهل مطالعه و عبادت یاد می‌کردند که حتی در ایام دشوار، به سلامت عمومی کشور و آرامش مردم می‌اندیشید.

میراث فقهی، تأثیر فرهنگی و جایگاه در تاریخ معاصر

با وجود حصر خانگی و محدودیت‌های رسانه‌ای، شخصیت فکری و مرجعیتی آیت‌الله سید محمدکاظم شریعتمداری در میان شاگردان، مقلدان و تاریخ‌نگاران حوزه همچنان محل تأمل و بازخوانی است. وی با بیش از شش دهه فعالیت علمی و دینی، آثار متعددی از خود به‌جا گذاشت که از جمله می‌توان به رساله‌های عملیه، حواشی بر کتب فقهی و مجموعه درس‌گفتار‌های اصول فقه اشاره کرد. فتاوای او، در کنار دقت علمی، همواره تلاش داشتند به نیاز‌های زمانه پاسخ دهند و این ویژگی باعث شد رساله‌اش در میان طبقات مختلف جامعه، از کسبه تا دانش‌آموختگان دانشگاهی، مورد توجه قرار گیرد.

در حوزهٔ فرهنگ دینی، آیت‌الله شریعتمداری از مراجع نادری بود که به برنامه‌ریزی ساختاری برای تبلیغ دین باور داشت. تأسیس «دارالتبلیغ اسلامی» که پیش‌تر بدان اشاره شد، تنها بخشی از فعالیت‌های او در این زمینه بود. او همچنین به آموزش اصول گفت‌و‌گو با جوانان، بهره‌گیری از زبان رسانه و مقابله علمی با جریان‌های مخالف اعتقادی شیعه، از جمله بهائیت و وهابیت، اهتمام داشت. رویکرد او در این زمینه، برخلاف برخی جریان‌های انفعالی یا صرفاً سلبی، بر پایهٔ استدلال، دانش و تعامل بنا شده بود.

شاگردان و نزدیکان وی، از جمله آیات و فضلای شناخته‌شده‌ای مانند آیت‌الله سید محمدباقر موسوی همدانی، آیت‌الله عبدالکریم بی‌آزار شیرازی و حجت‌الاسلام محمدرضا نکونام، بعد‌ها در عرصهٔ ترویج و تبیین میراث فقهی او نقش‌آفرینی کردند. بسیاری از طلاب خارجی که در دارالتبلیغ اسلامی تحصیل کرده بودند، پس از بازگشت به کشور خود، مروج اندیشه‌ها و روش‌های تبلیغی او شدند و همین امر باعث شد نام شریعتمداری در فضای شیعه جهانی، فراتر از مرز‌های ایران شنیده شود.

در کنار همهٔ این ابعاد، شخصیت فردی آیت‌الله شریعتمداری نیز در ذهن شاگردان و مخاطبانش، با صفاتی، چون بردباری، ادب، تواضع و پرهیز از نزاع‌های شخصی شناخته می‌شد. گفته می‌شود که حتی در روز‌های پایانی عمر، که در خانه‌اش تحت نظارت شدید به‌سر می‌برد، از دعا، مطالعه و مراقبت نسبت به مسائل شرعی و فرهنگی جامعه غفلت نمی‌کرد.

در سال ۱۳۶۵ شمسی، آیت‌الله شریعتمداری پس از چند سال حصر، درگذشت. تشییع پیکر او، به‌رغم محدودیت‌ها، با حضور گروهی از علما، شاگردان و مردم برگزار شد، اما خبری از پوشش رسانه‌ای گسترده یا بزرگداشت رسمی نبود. این سکوت خبری، که با جایگاه مرجعیت تاریخی او در تضاد بود، موجب شد تا نام و یادش در سطح عمومی کمرنگ گردد؛ گرچه در حافظهٔ حوزه و تاریخ روحانیت، همچنان به عنوان یکی از چهره‌های برجسته قرن چهاردهم هجری باقی ماند.

در بازخوانی جایگاه آیت‌الله شریعتمداری، می‌توان او را نماد مرجعیتی دانست که در تقاطع سنت و تجدد، کوشید راهی میانه‌رو، خردمند و نهادگرا بگشاید. با وجود برخی اختلاف‌نظر‌های سیاسی یا برداشت‌های متفاوت از عملکرد او، تحلیل‌های منصفانه‌تر امروز، بر غنای علمی، خدمات فرهنگی، و رفتار مدنی او تأکید دارند؛ چهره‌ای که با سکوتی تلخ در تاریخ معاصر ایران به پایان رسید، اما آثار و اثراتش هنوز در گفت‌و‌گو‌های فکری و پژوهشی قابل ردگیری است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: تاریخ ایران
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۹
1
3
خدا رحمت کنه ایشان و آیت الله منتظری را که در تنگ نظری و کوته فکری روحانیت حاکم ظلم و جفای فراوان دیدند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۲۴
0
0
معمولا افراد از مرجعی تقلید می‌کنند که او را در علم وتقوی سرآمد دیگران بیابند چطور می شود یک مرجعیت تقلید را از مرجعیت حذف کرد؟بر اساس رای که؟کسی که در علم وتقوا از او پایین تر است؟
نظرات شما