چه کسانی مانع تعلیق غنیسازی در قبال رفع کامل تحریمها شدهاند؟ | نورافکن بیانیه جبهه اصلاحات بر پشت پرده یک همدستی در آستانه چکاندن ماشه

رویداد۲۴ | علیرضا کیانپور – اوایل هفته جاری جبهه اصلاحات ایران از آخرین بیانیه خود رونمایی کرد؛ بیانیهای که پس از تشریح شرایط خطیر پساجنگ ۱۲ روزه و تهدیدهای جدی پیشروی ایران و ایرانیان، در ۱۱ بند توصیههایی را خطاب به هسته سخت حاکمیت مطرح کرده است. در رأس این پیشنهادها، بر لزوم برقراری آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج از کشور بهعنوان تنها راه نجات ایران و فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم تأکید شده است. همین مضمون باعث شد بیانیه با تیتر «آشتی ملی؛ فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» در وبسایت رسمی جبهه اصلاحات منتشر شود.
بهرغم تأکید آشکار بر آشتی ملی، آنچه بیش از همه مورد توجه نیروهای سیاسی همسو و ناهمسو قرار گرفت و بهشدت بحثانگیز شد، بندهای نهم و دهم بیانیه بود. جایی که جبهه اصلاحات «نقشه راه فوری و عملیاتی خود برای انجام اصلاحات ساختاری در دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی» را تببین کرده بود. در این دو بند بر لزوم «اصلاح سیاست خارجی برای جلوگیری از فعالسازی مکانیزم ماشه»، «لغو تحریمها» و «بکارگیری ابتکار هستهای»، «اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها»، با هدف آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا و عادیسازی روابط بر اساس عزت، حکمت و مصلحت تاکید شده بود.
جبهه اصلاحات ایران در ۹ بند دیگر این بیانیه به مواردی بهمراتب حساسیت برانگیزتری اشاره کرده، اما آنچه در این چند روز هدف هجمههای انتقادی علیه این جریان سیاسی قرار گرفته، مشخصاً مواردی است که در این ۲ بند خاص ذکر شده است.
رویداد۲۴ در این گزارش بنا ندارد یک به یک از چهرههای سیاسی و رسانههایی صحبت کند که در چند روز گذشته، با ادبیاتی تند به جبهه اصلاحات ایران و مشخصاً این دو پیشنهاد خاص، تاختهاند. هرچند باتوجه به آنکه طیفی خاص از نیروهای سیاسی میانهرو نیز در این حملات با تندروهای منتسببه جبهه پایداری همراه و همصدا شدهاند، ناگزیریم دستکم به برخی از این افراد اشاره کنیم.
محور انتقادها: تعلیق خودخواسته غنیسازی
پیش از آن، لازم است بر این نکته تمرکز کنیم که چرا در میان ۱۱ محور بیانیه، تنها همین دو بند اینچنین برجسته و حساسیتبرانگیز شد؟ پاسخ را باید در شرایط زمانی خاص جست. بیانیه جبهه اصلاحات شامگاه ۲۶ مرداد، یعنی تنها دو هفته پیش از ضربالاجل تروئیکای اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه (۹ شهریور) منتشر شده است. به بیان دیگر، اگرچه اصلاحطلبان پیشنهاد راهبردی و اصلی خود مبنیبر «تعلیق داوطلبانه غنیسازی» را لابهلای مطالبههای جدی و اساسی دیگری ذیل «آشتی ملی» مطرح کردهاند، اما بیراه نیست اگر بگوییم که دستکم آنچه آنان را در این بزنگاه خاص زمانی بر آن داشته تا اقدام به انتشار بیانیه کنند، همین مهلت اندک باقی مانده تا فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی تحریمهای سازمان ملل متحد بوده است؛ پیشنهادی که بلافاصله به محور اصلی انتقادها بدل شد.
بیشتر بخوانید:
تعلیق خودخواسته غنیسازی؛ راهکار یا خطقرمز
به گزارش رویداد۲۴، با این حال حتی اگر بپذیریم هدف اصلی اصلاحطلبان از انتشار بیانیه، طرح موضوع تعلیق غنیسازی بوده، حجم سنگین هجمهها همچنان قابل تأمل است. چه آنکه در روزهای پیش از انتشار بیانیه جبهه اصلاحات، مطالبه مشابهی ازسوی برخی از مسئولان ارشد دولتی و حاکمیتی نیز مطرح شده و بسیاری از مسئولان دولتی اعم از رئییس دولت یعنی مسعود پزشکیان و وزیر خارجه، عباس عراقچی و معاون وزیر مجید تختروانچی که از نزدیک پرونده هستهای ایران را دنبال می کنند، گرفته تا علی لاریجانی نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی هم به انحای مختلف از این احتمال حرف زدهاند.
کمتر از یک هفته پیش از انتشار بیانیه جبهه اصلاحات ایران، رئیسجمهور در دیداری با مدیران رسانه صراحتاً نسبتبه پیامدهای خودداری از تعامل و مذاکره برای حل و فصل پرونده هستهای سخن گفت. او یک اعتراف هم کرد و گفت: «گفتوگو نمیکنید؛ میخواهید چه کار کنید؟! میخواهید بجنگید؟! دشمن به ما حمله کرد. مجدداً خرابیها را بسازیم، باز به ما حمله میکند. اینها مواردی نیست که بتوانیم با آنها احساسی برخورد کنیم!»
کمتر از ۲۴ ساعت بعد، متن کامل مصاحبه مجید تختروانچی با یک رسانه ژاپنی منتشر شد؛ معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در بخشی از این گفت وگو موضع رسمی وزارت خارجه ایران را اعلام و گفت «ایران در ازای لغو تحریمهای آمریکا، محدودیتهایی بر توسعه هستهای را برای مدت معینی میپذیرد». او عملاً قصد ایران برای کاهش سطح غنیسازی اورانیوم را اعلام کرد.
بنابراین روشن نیست جبهه پایداری و برخی جریانهای داخلی اصلاح طلب که منتقد جبهه اصلاحاتند چرا پیشنهاد «تعلیق غنیسازی اورانیوم» را با این شدت مورد هجمه قرار دادهاند اما موضع مشابهی علیه رئیسجمهور و برخی از دیگر مقامهای ارشد دولتی و حاکمیتی اتخاذ نکردهاند.
همه منتقدان بیانیه؛ از پایداری تا روزنهگشا
فارغ از محتوای انتقادهای گسترده به بیانیه جبهه اصلاحات، نکته مهم هویت سیاسی منتقدان است. در کنار جبهه پایداری و جریانهای اصولگرا، بخشی از نیروهای میانهرو و حتی چهرههایی با پیشینه اصلاحطلبی نیز در میان منتقدان دیده می شوند. انتقاد چهرههایی همچون محمدرضا جلائیپور و برخی از دیگر نیروهای دارای پیشینه اصلاحطلبی، چنان با مواضع تندروترین جریانهای سیاسی نزدیک به جبهه پایداری و رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی همپوشانی داشت که با استقبال گسترده آنها همراه شد. خبرگزاری تسنیم وظیفه نشر اظهارات انتقادی اصلاح طلبان به بیانیه جبهه اصلاحات را برعهده گرفت.
به گزارش رویداد۲۴، این همصدایی به رسانههای راست امکان داد چنین القا کنند که پیشنهاد اصلاحطلبان نهتنها در تضاد با منافع ملی است، بلکه حتی خود اصلاحطلبان نیز با آن مخالفاند.
اما آیا واقعاً همه منتقدان منتسب به اصلاحطلبی، امروز همچنان در این دایره تعریف میشوند؟ پاسخ بسته به تعریف «اصلاحطلبی» متفاوت است. تعبیر و مفهومی که از زمان پیدایش در ادبیات سیاسی ایران، موضوع بحث ناظران و کارشناسان بوده و در این سالها و دهههای گذشته، بهدلیل افزایش تضادهای درونی میان نیروها و طیفهای متعدد این جریان سیاسی، بهمراتب دیریابتر و پیچیدهتر نیز شده است. پیچیدگی که بخشی ناشی از شکافهای اساسی و عمیقی است که در سالهای گذشته در بدنه جریان اصلاحات ایجاد شده و شرایطی را فراهم آورده که حالا حتی برخی از چهرههای شاخص منتسببه این جریان سیاسی نیز دقیقاً نمیدانند که باید خود را «اصلاحطلب» بنامند یا نه.
به گزارش رویداد۲۴، شرایطی که در عین حال باعث شده از سویی عنوان اصلاحطلبی با پیشوند و پسوندهای توصیفی ترکیب شود و از سوی دیگر، تعابیری تازه همچون «اعتدالی»، «روزنهگشایی»، «بهبودخواهی» و «تغییرطلبی» وارد ادبیات سیاسی-رسانهای ایران شود.
اما مشکل تنها نیروهای بهاصطلاح «اعتدالی» یا «روزنهگشا» نیست، که با تقلیل مطالبات «اصلاحطلبانه»، مفهوم اصلاحات را از معنا تهی کردهاند. چهرههایی که هماکنون در راس جبهه اصلاحات ایران قرار دارند، در بسیاری موارد چنان محافظهکار و بیخاصیت عمل کرده اند که پیوسته در سالهای گذشته شاهد فاصله گرفتن بدنه تحولخواه و دموکراسیخواه جامعه مدنی از اصلاحطلبان بودیم.
بنابراین به نظر میرسد در چنین فضایی اگر انتشار بیانیهای همچون بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با این میزان هجمه از طرف جریانهای واگرا روبهرو نمیشد، محل شگفتی بود و آنچه در این چند روز گذشته رقم خورده، نتیجه طبیعی شرایط موجود و اوضاع و احوال حاکم است.



خداوند خودش به ما مردم رحم کند از دست این جماعت لجباز بیفکر شعاری خودبزرگ بین
مضافا غربي ها حتي اگه همه اين موارد رو انجام بديم باز هم تحريمهاي حقوق بشري تروريسم و مسايل منطقه اي ايران رو برنميدارند
ساده انگاري مسئله باعث حل آن نميشود